تهران - ایرنا - در هزاره سوم میلادی زمانی که در فرایند خشکسالی بسیار بزرگ قرار داریم و کمبود آب یکی از مشکلات مهم استراتژیک کشور شده، برون رفت از این چالش و تامین آب مناسب در بخش کشاورزی، شرب و آبادانی مبتنی بر مدیریت صحیح منابع آب دریای خزر است چون این دریا ظرفیت نجات کشور را از خشکسالی دارد پس از این حوضه آبی ارزشمند از انواع آلودگی‌ها محافظت کنیم.

ایران دارای اقلیم متفاوتی است، کشوری که همزمان در یک نقطه آن می توان اسکی کرد و در نقطه ای دیگر شنا، این یعنی تنوع زیستی که در شمال و جنوب متفاوت است؛ در شمال وجود دریای خزر حال و هوای فرح بخشی به منطقه بخشیده و باعث شده که نوار شمالی کشور همواره رنگ سبز و تازگی به خود بگیرد، وجود یک خط ساحلی در استان های گیلان، مازندران و گلستان و سرسبزی آنها در اثر رطوبت این دریاچه بزرگ، چهره آنها را دگرگون کرده و جاذبه های بسیاری به آنها داده، اما همین ویژگی ممتاز بلای جان این پهنه آبی و سرزمین اطراف آن شده است.

دریای خزر با وسعت ۶۰۰ هزار و ۳۸۴ کیلومتر مربع بزرگترین دریاچه جهان است که طول سواحل آن به ۷۰۰۰ کیلومتر می رسد. کشورهای ایران، روسیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان این دریاچه را در برگرفته اند و همگی از مواهب آن استفاده می کنند، آنچه که ارزش بسیاری به این دریاچه می بخشد وجود ۴۰۰ گونه آبزی در آن است که در میان آنها ماهیان خاویاری مهمترین موجودات این دریاچه به شمار می روند، علاوه بر منابع زنده، خزر پس از خلیج فارس و سیبری، به لحاظ ذخایر نفت و گاز موجود در ساحل و زیربستر در مقام سوم قرار دارد و همین مساله ارزش آن را چندین برابر می کند.

وجود خزر برای معاش حدود ۱۵ میلیون نفر ساکنان حاشیه آن حیاتی است به طوری که هزاران فرصت شغلی به واسطه وجود این دریاچه ایجاد شده است، شاید همین ویژگی ها است که خزر را با انواع آلودگی ها از جمله پساب های خانگی، کشاورزی و آلودگی های نفتی مواجه کرده، بر همین اساس بود که در سال ۱۳۸۲ (۲۰۰۳) که پنج کشور ساحلی پیرامون خزر، کنوانسیون منطقه ای حفاظت از محیط زیست دریای خزر موسوم به کنوانسیون تهران را امضا کردند و در ۱۲ آگوست ۲۰۰۶ برابر با ۲۱ مردادماه ۱۳۸۵ متعهد شدند تا مفاد این معاهده نامه را رعایت کنند و این طور شد که این روز به عنوان یک واقعه مهم زیست محیطی روز ملی دریای خزر نامگذاری شد.

اما باید دید که آیا مفاد این کنوانسیون رعایت شده که با وجود مشکلات ایجاد شده در خزر به نظر نمی رسد آنطور که باید درست و دقیق اجرا نشده است، شواهد نشان می دهد که کشورهای روسیه، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و ایران که در حاشیه دریای خزر قرار دارند هر یک با توجه به جمعیتی که در نوار ساحلی آنها متمرکز است و فعل و انفعالاتی که در حوضه آبریز رودخانه های منتهی به دریای خزر صورت می گیرد، سهم بسزایی در رها سازی آلودگی های مختلف بر دریای خزر دارند.

مثلا آلودگی های نفتی در سواحل جمهوری آذربایجان به ویژه منطقه دماغه باکو، آلودگی ناشی از فعالیت های انسانی مانند ضایعات جامد شهری، روستایی و پساب های کشاورزی، آلودگی های صنعتی ناشی از فعالیت در قزاقستان و روسیه، چند سالی است گریبان خزر را گرفته و نفسش را به شماره انداخته است، در این میان سهم ترکمنستان بسیار ناچیز است که آنهم به میزان روان آب هایی که از بخش خشکی وارد خزر می شود بر می گردد چون سهم این کشور در رودخانه های منتهی به خزر کم است.

از سوی دیگر نوسانات تراز آب خزر در چند دهه اخیر مشکلاتی را برای این پهنه و سازه های اطراف آن ایجاد کرده است که تمام اینها در کنار هم حیات بزرگترین دریاچه جهان و زیستمندان موجود در آنرا به سختی انداخته است که همایون خوشروان مجری طرح بین‌المللی اثر نوسانات دریای خزر بر محیط زیست مناطق ساحلی دراین باره به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: راه برون رفت از این مشکلات تقویت ساختارهای پژوهشی در زمینه دریا در کشور است.

وی اظهارداشت: در حال حاضر از آب دریای خزر در کشورهای قزاقستان، ترکمستان و حتی در جمهوری آذربایجان، در مناطق خشکی که در جنوب آبشوران قرار گرفته برای شیرین سازی استفاده می شود، همچنین روسیه با استفاده از آب رودخانه ولگا دارد ذخایر آب شیرین این رودخانه را به کشاورزی و شرب مناطق فقیر نشین استان های چچن و داغستان اختصاص می دهد، بنابراین دریای خزر را باید به عنوان یک ظرفیت مناسب برای رفع بحران کم آبی در سال های آینده کشور تصور کنیم. 

خوشروان افزود: در کنار آن غنی سازی و تقویت مراکز تحقیقاتی و پژوهشی نیز می تواند راهکار بسیار مهم دیگری برای پایش و کنترل وقایع طبیعی و انسان ساخت در دریای خزر باشد، امروز در کشورهای حاشیه دریای خزر شاهد تقویت و فعالیت مراکز پژوهشی هستیم چون این کشورها به این نتیجه رسیدند که راه برون رفت از مشکلات و معضلات خزر تقویت ساختارهای پژوهشی و مطالعاتی است بر این اساس می بینیم که روسیه با توان بسیار بالا بیش از چهار قرن است بر روی دریای خزر مطالعات تفصیلی انجام می دهد، گشت های دریایی سالانه خود را بر روی دلتای رودخانه ولگا و بخش شمالی دریای خزر بر اساس یک جدول زمان بندی انجام می دهد و از نتایج آن در مدیریت کلان مدیریت منابع آب حوضه دریای خزر استفاده کاربردی می کند، حتی قزاقستان سالها است که بحث مسائل هیدرودینامیکی دریای خزر را مطالعه می کند به ویژه اینکه یک مدل آنلاین دارند برای پیش بینی امواجی که می تواند باعث مد توفان شود و خساراتی را بر روی تاسیسات نفتی آنها به جای بگذارد.

مدیر سابق مرکز ملی تحقیقات و مطالعات دریای خزر ادامه داد: ترکمنستان در حال حاضر گام های بسیار ارزشمندی را برای بهینه سازی مراکز تحقیقاتی خزر برداشته و جمهوری آذربایجان هم به دستور ریاست جمهوری آن مرکز «مشکلات دریای خزر» را تاسیس کرده است این در حالیست که در ایران مرکز ملی مطالعات تحقیقات و مطالعات دریای خزر در سال ۱۳۷۲ تاسیس و در سال ۱۳۷۴ با مصوبه مجلس شورای اسلامی موظف شد یک مرکز مشترک با کشورهای حاشیه خزر را تشکیل دهد اما اکنون این مرکز به رغم فراز و فرودهای بسیار و سابقه طولانی که دارد متاسفانه شاهد تضعیف ساختار علمی، تحقیقاتی و ظرفیت های کارشناسی در این مرکز هستیم که باید تقویت شود. 

وی ادامه داد: در دهه ۷۰ و ۸۰ شناور تحقیقاتی مرکز مطالعات دریا خزر بر روی خزر فعالیت های میدانی انجام می داد و سالی دو بار گشت های میدانی را در فصول گرم و سرد سال داشتیم که همه این داده ها جمع آوری شده و در تهیه طرح جامع مناطق ساحلی سازمان بنادر و دریانوردی مورد استفاده قرار گرفته اند اما چند سالی است که دیگر هیچ گشت دریایی موثری در خزر نداشتیم.

خوشروان گفت: همچنین فراموش نکنیم که در راستای تحقیق رژیم حقوقی دریای خزر کشوری می تواند توانمند و مقتدر عمل کند که بتواند مولفه های آب و هواشناسی، هیدرودینامیکی و فرایند های ساحلی و اقیانوسی شناسی دریای خزر را به شکل سیستماتیک و دراز مدت مورد پایش و کنترل قرار دهد بنابراین راهکار این است که مسوولان ارشد برای تقویت ساختار پژوهشی در بحث کلان آب دریایی، دریاچه ای و تالابی کشور تصمیم جدی بگیرند چون اینها سرمایه های ملی هستند و اگر به هر دلیلی سهم ما آنها در بعد منطقه ای از بین برود در نهایت می تواند اثرات منفی بر روی معیارهای اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی کشور داشته باشد این در حالی است که باید با توجه به مستندات قانونی مصوب مجلس شورای اسلامی شاهد یک مرکز مطالعات و تحقیقات دریایی در کشور باشیم، البته اکنون مراکز مشابهی داریم مانند پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی که در این زمینه کار می کنند اما کارهای آنها موقتی است، در حالی که به فعالیتی طولانی مدت، سیستماتیک و بانکی جامع از این داده ها نیاز داریم چون این روند می تواند اقتدار ایران در بین ۵ کشور حاشیه خزر را تقویت کند.

وی افزود: مقرر شد تا در وزارت نیرو دستورالعملی تهیه کنیم که بر اساس آن مطالعات بر روی خزر پیوسته، سیستماتیک و بلند مدت باشد و نکته بسیار مهم این است که بتوانیم در پنج کشور حاشیه دریای خزر توافقنامه های همپای عملیاتی داشته باشیم، آخرین توافقی که با کشور روسیه، قزاقستان و جمهوری آذربایجان داشتیم بر می گردد به اواخر دهه ۸۰ که این توافق ها سه ساله بود و اکنون نزدیک به ۸ تا ۹ سال است حتی توافقات ما تمدید نشده است.

مجری طرح بین‌المللی اثر نوسانات دریای خزر بر محیط زیست مناطق ساحلی تاکید کرد: در دوره هزاره سوم میلادی در زمانی که ما در فرایند خشکسالی بسیار بزرگ قرار گرفتیم و اکنون مشکل آب یکی از مشکلات مهم استراتژیک کشور ما است برون رفت از آن و تامین آب مناسب چه در بخش کشاوزی، چه شرب و چه آبادانی کشور مبتنی بر مدیریت صحیح منابع آب دریای خزر است و این دریا با توجه به شوری، کیفیت آب و منابع معدنی که دارد می تواند راه نجاتی برای ما باشد.

وی با اشاره به روز ملی دریای خزر گفت: ۲۱ مرداد ماه مصادف با ۱۱ اگوست از سوی پنج کشور حاشیه خزر این روز را به عنوان روز دریای خزر نامگذاری کردند، این اتفاق جالبی است برای اینکه پنج کشور به این نتیجه رسیدند که با تعامل و توافق به سمت و سویی حرکت کنند که بتوانند یک مدیریت جامع و همه جانبه ای را در راستای مدیریت مشترک و توسعه پایدار را بر بزرگترین دریاچه کره زمین اعمال کنند بنابراین این روز، روز بسیار خوبی است به ویژه در خصوص بحث محیط زیست دریای خزر که یکی از معیارهای بسیار مهم برای این دریا محسوب می شود.

خوشروان افزود: همانطور که می دانیم کشورهای روسیه، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و ایران که در حاشیه دریای خزر قرار گرفته اند با توجه به میزان جمعیت و فعالیت های ساحلی سهم مشترک و مختلفی در آلودگی خزر دارند، مثلا فعالیت های نفتی جمهوری آذربایجان سواحل این کشور به ویژه منطقه دماغه ماکو را آلوده کرده یا ورود پساب های خانگی و کشاورزی از سوی ایران، آلودگی های صنعتی قزاقستان و روسیه محیط زیست این پهنه را به خطر انداخته است.

وی ادامه داد: البته آلودگی خزر به ورود روان آبهایی که وارد این دریا می شود بستگی دارد از این رو روسیه جزو اولین کشورهایی است که بیشترین سهم را در آلودگی خزر دارد چون رودخانه های مهمی همچون ولگا و یا سولاک از کشور روسیه وارد خزر می شوند ، می دانیم که تنها ولگا بیش از ۸۳ درصد حجم آبی خزر را تحت کنترل خود دارد بنابراین مجموع منابع آلاینده ای که آلودگی های خود را وارد ولگا می کنند مستقیم وارد خزر می شود و تحت تاثیر جریان های توده آب این آلودگی در تمام خزر پخش می شود و می تواند شرایط نامطلوبی را به وجود آورد.

وی اظهار داشت: بعد از روسیه، جایگاه دوم را جمهوری آذربایجان به خود اختصاص داده است که با فعالیت های نفتی شرایط بسیار بسیار ناگواری را در خزر رقم زده و در ایران هم شاهد رودخانه هایی هستیم که گاها پساب های ناشی از جوامع شهر و روستا را مستقیم وارد خزر می کند، بنابراین مشکل آلودگی در خزر یک مشکل جدی است به رغم اینکه کنوانسیون تهران، کنوانسیون محیط زیست دریای خزر و رژیم حقوقی دریای خزر امضا شده اما تاکنون اقدام سازنده ای را از ۵ کشور حاشیه خزر برای ممانعت از ایجاد آلودگی و رها سازی آن در خزر شاهد نبودیم.

مجری طرح بین‌المللی اثر نوسانات دریای خزر بر محیط زیست مناطق ساحلی ادامه داد: مساله بعدی در خصوص دریای خزر نوسانات سطح تراز آب خزر است از  انتهای قرن بیستم یعنی از سال ۱۹۳۰ تا حال حاضر شاهد دامنه نوسانی در حدود ۳ متر در خزر بودیم که این دامنه بسیار وسیع است اگر آنرا مقایسه کنیم با تغییرات سطح تراز آب اقیانوس ها و دریاها طی همین دوره مشابه می بینیم که بیش از یک صد برابر آب اقیانوس ها است و تغییرات اقلیمی بر خلاف آب اقیانوس ها باعث شده که دریای خزر روند پسروی را از سال ۱۹۹۵ تا حال حاضر و سال هال پیش رو دنبال کند و ما الان هم چیزی حدود یک متر و ۵۳ سانتیمتر نسبت به سال ۱۹۹۵ میلادی کاهش سطح تراز آب خزر را می بینیم.

وی افزود: این افزایش ها و کاهش ها خسارات بسیار سنگینی را بر کشورهای حاشیه خزر وارد کرده که بر اساس گزارش برنامه محیط زیست سازمان ملل بیش از ۱۴ میلیارد دلار خسارت فقط در دوره افزایش سطح تراز خزر به کشورهای حاشیه خزر اعمال شد که رقم بسیار بالایی است ضمن اینکه همین الان شاهد هستیم که اکوسیستم های پویا و فعالی که کارکردهای زیست محیطی بسیار ارزشمندی دارند و خدمات زیست محیطی آنها بسیار حایز اهمیت است مانند خلیج گرگان، خلیج قره بوقاز و خلیج آبشوران در اثر کاهش سطح تراز آب خزر در حال خشک شدن هستند و این خشک شدن باعث می شود خسارت های اقتصادی سنگینی به کشورهای حاشیه خزر وارد شود بنابراین نکته بعدی درباره خزر مدیریت صحیح بر روی منابع آبی آن است که بتوانیم حد تعادل را با توجه به ماهیت نوسانی خزر برقرار کنیم تا کمترین خسارت به کشورها وارد شود.

وی اظهار داشت: یکی از این راهکارهای مدیریتی تنظیم جریان آب رودخانه ها و رها سازی آب رودخانه ها به روی خزر است، همانطور که می دانید ولگا حدود ۸۳ درصد آب خزر را تامین می کند ساخت سدهای برقابی بر روی رودخانه های شمالی خزر باعث شده که در زمان خشکسالی آب بخش وسیعی از روسیه و کشورهای ناحیه شمال غربی و شمال شرقی خزر که در منطقه اقلیم بیابانی و بسیار خشک قرار گرفتند؛ این آب می تواند توسط رودخانه هایی که در آن منطقه هستند برای مدیریت خشکسالی مورد استفاده قرار گیرند که استفاده از این آبها می تواند حجم روان آبهایی که به سمت خزر می آیند را کاهش دهد.

خوشروان گفت: حالا در ایران هم سالهاست که بحث انتقال آب از خزر به حوزه مرکزی مورد بحث بوده باید به این نکته توجه کنیم که برداشت از آب خزر برای تامین منابع آب مورد نیاز در بخش قاره ای شاید یک راهکار برای مقابله با خشکسالی باشد اما نباید فراموش کنیم که در کنار دریای خزر هم منابعی داریم که باید به زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی آنها توجه کنیم که به نظر می رسد در اولویت هستند، مثلا احیا و نجات خلیج گرگان و تالاب های منطقه بسیار حایز اهمیت هستند بنابراین باید اولویت را اول به زیر ساخت های زیست محیطی خزر بدهیم که با تامین حقابه مناسب برای این محیط های ارزشمند ابتدا مشکلات آنها را کاهش دهیم سپس بر روی جریانات منتهی به خزر یعنی جریانات آبی مدیریت صحیحی داشته باشیم.