هر ساله فرا رسیدن نیمه مردادماه، یادآور یکی از بزرگترین اتفاقات تاریخی ایران در قرن گذشته است. وقوع جنبش مشروطه در سده پیشین خورشیدی سرآغاز تحولات مهمی در سیر فکری و سیاسی جامعه ایران بود از اینرو با وجود گذشت بیش از صد و ده سال از آن جنبش بحثها پیرامون آن داغ و اختلاف نظرها همچنان پابرجا است؛ وضعیتی که نشان دهنده مانایی اثرات این جنبش بر جامعه ایران است.
وقوع انقلاب اسلامی در سال ۵۷ استمرار حالت جنبشی و انقلابی جامعه ایران در دوره معاصر را نشان میدهد؛ جامعهای که با فزونی گرفتن مشکلات و آگاهی یافتن نسبت به پیشرفت ممالک دیگر و عقب ماندگی خود به دنبال پاسخ به این پرسش بود که چرا غربیان پیش افتادند اما «ممالک محروسه ایران» نتوانست شکوه و عظمت دوران صفوی را حفظ کند. سوالی که «عباس میرزا» شاهزاده خسته و ملول از شکستها مقابل ارتش روسیه از سفیر فرانسه پرسید اولین جرقههای انقلاب مشروطه را در دل تاریخ ایران روشن کرد. « نمیدانم این قدرتی که شما(اروپاییها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطهور و بندرت آتیه را در نظر میگیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما میتابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمیکنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم.»
تحدید قدرت و توسعه مردمسالاری آرمان مشترک مشروطه و انقلاب اسلامی
رئیس جمهور هفته گذشته در جلسه هیات دولت با اشاره به انقلاب مشروطه گفت: ایران پیشگام مردم سالاری دینی درمنطقه و تاسیس پارلمان است و ملت ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی، روزهای سخت و آسانی را پشت سرگذاشت که در حکومت به ظاهر مشروطه بود و دارای قانون اساسی و مجلس بودیم اما بیشتر با نام مشروطیت گذشت و در عمل کمتر مشاهده کردیم تا پیروزی انقلاب اسلامی که انقلاب مشروطه تکمیل شد و امروز شاهد مردم سالاری دینی در کشور هستیم.
روحانی با تاکید براینکه تا روزی که به صندوق انتخابات و آرای مردم احترام بگذاریم، هیچ قدرتی نمی تواند به کشور صدمه بزند، تصریح کرد: وقتی در جمهوری اسلامی ایران، دولت، مجلس و سایر ارکان حکومت به صورت مستقیم و غیر مستقیم با آرای مردمی انتخاب می شوند، معنی ندارد فردی در کاخ سفید و در آن طرف دنیا برای پایان حکومت مردم و اغتشاش تصمیم بگیرد.
فرمان جنبش مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ به دست مظفرالدین شاه قاجار امضا شد و فصل جدیدی از تحولات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در دفتر سرنوشت ایران گشوده شد. مشروطه خواهی تا دوره محمدعلی شاه قاجار برای پایان دادن به استبداد داخلی و مبارزه با استعمار خارجی ادامه یافت تا نهایتا مجلس شورای ملی تاسیس و نخستین قانون اساسی کشور ثبت شد. با اینکه ایران اولین کشوری در آسیا بود که انقلاب مشروطه خواهی و تحدید قدرت در آن به وقوع پیوست با این حال دست یافتن به تحدید قدرت و مردم سالاری چندان مسیر همواری طی نکرد.
جنبش مشروطه بعد از شکستهای پیاپی ایران از روسیه و انعقاد قراردادهایی چون ترکمنچای که باعث تحقیر ملی ایرانیان شد روی داد. موج نارضایتی در جامعه ایران علاوه بر کشورهای خارجی بعد داخلی و استبداد را هم نشانه رفت. در واقع استبداد لجام گسیخته قاجار که تابع هیچ قانون و مقرراتی نبود نهضت مشروطه خواهی را رقم زد. از این رو یکی از اصلیترین آرمانهای انقلاب مشروطه محدودیت در قدرت مطلقه شاه و تشکیل پارلمان به عنوان نمایندگان مردم و نهاد متعادل کننده قدرت شاه بود. همچنین تشکیل نهادهایی چون انجمنهای ایالتی برای تحقق مردم سالاری و نقش مردم در اداره جامعه در این انقلاب و قانون اساسی آن پیشبینی شد.
دلایل ناکامی مشروطهخواهی و برآمدن انقلابی دیگر
آماده نبودن بسترهای فرهنگی، اتفاقات بینالمللی و توافقات ۱۹۰۵ و ۱۹۱۵ انگلیس و روسیه در مورد ایران و استبداد داخلی باعث شد ایران نه تنها وارد مسیر مردمسالاری و تحدید قدرت نشود بلکه با هرج و مرج و سپس جنگ جهانی اول مواجه شد و ثبات گذشته را هم از دست بدهد. بنابراین در نهایت از دل این جنبش حکومت استبدادی و مطلقه رضا شاه برآمد و به ظاهر همه رشتهها در انقلاب مشروطه پنبه شد.
اما جامعه ایران خواست خود را فراموش نکرد بلکه مدتی از عیان ساختن آن خودداری کرد تا بسترهای مناسب برای وقوع انقلابی دیگر فراهم شود و انقلاب اسلامی در سال ۵۷ با همین آرمان مردم سالاری و تحدید قدرت مطلقه شاه به پیروزی رسید. البته با این تفاوت که نسبت به انقلاب مشروطه بازگشت به هویت ایرانی و اسلامی را تحت عنوان بازگشت به خویشتن در پیش گرفت و دیگر مانند مشروطه همه راهحل عقب ماندگی جامعه ایران را در غرب جستجو نمی کرد.
بازگشت به هویت ایرانی و اسلامی باعث شد که بسترهای فرهنگی و فکری جامعه هم با آرمان مردم سالاری اسلامی و یا همان جمهوری اسلامی همراه شود. از این رو در اصل دوم قانون اساسی برآمده از این انقلاب، نظام جمهوری اسلامی به عنوان نظام رسمی کشور به رسمیت شناخته شده که جمهوریت و اسلامیت ان غیر قابل تغییر است. استمرار صندوق رای در طول چهل سال گذشته با همه فراز و نشیبها و قبض و بسطها نشان دهنده ثبات نسبی جامعه ایران در دست یافتن به آرمان مردم سالاری است.
انقلاب اسلامی تکمیل کننده انقلاب مشروطه بود.تجربیات آن را به کار بست و از اشتباهات آن درس گرفت. برگترین درس و برگ برنده اندیشمندان انقلاب اسلامی از مشروطه این بود که برای تحقق هر آرمانی از جمله محدودیت قدرت و مردم سالاری راهی جز اتکاء به داخل کشور و بسترهای فکری و فرهنگی آن نیست و هیچ قدرت و سفارتخانه خارجی نمیتواند برای ایران، جمهوری و دموکراسی به ارمغان بیاورد.