اگرچه شیوع کرونا باعث تعطیلی ساحل و طرحهای سالمسازی دریا شده و حتی اغلب ورودیهای دریا در مازندران به ماسه و سنگ و نخاله ساختمانی انباشته شده تا مانع از حضور گردشگران شود ، اما علاقه به دریا کم نشده است. گاهی دیده میشود که آن که در طلب دریاست حتی از روی ماسه و نخاله هم عبور می کند و خود را به دریا میرساند ؛ هر چند که اقدام نادرستی را انجام می شود و گاهی نیروهای حاضر مانع از حضور این افراد در کنار دریا می شوند.
دریای خزر به اندازه بزرگی خود، غم در دل دارد؛ آلودگیهای زیست محیطی و پساب کارخانهها و فاضلاب خانگی از یک سو، کاهش ذخایر آبزیان از سوی دیگر، مشکلات مربوط به اکتشاف نفت از دریای خزر، معضل پسماند و زبالهای که در همه اینها عامل انسانی نقش موثر دارد. خزر تمام این غمها را در دل خود جای داده و اشکریزانش از این همه مصیبت، شوری دریا را سبب شده است.
خزر ، اما با ما مهربان است هر چند که مسافری اقدام به آزار و اذیت فک خزری کند. چند روز قبل، ویدئویی در فضای مجازی از آزار فک خزری توسط فردی در دریای خزر منتشر شد؛ فردی در حال خارج کردن فک خزری از دریاست، در ویدئو یک صدای معترض بلند میشود، صدا لهجه شمالی ندارد، مسافر است، همه مسافران زباله نمیریزند و محیط زیست را تخریب نمیکنند. صدا میگوید "چه کارش داری، من با کار شما مشکل دارم، ول کن حیوان را، چه کار با تو دارد؟" فک رها میشود و به آغوش مادر برمیگردد.
اگر این روزها میزبان کرونا نبودیم، میزبان میلیونها گردشگری میشدیم که به ساحل دریای مازندران آمده بودند. کرونا باعث تعطیلی ساحل خزر در مازندران شده است. حالا مرغان دریایی فوج فوج در ساحل آرام و خلوت، پرواز میکنند، به آسمان میروند و دوباره شیرجه در آب. چه لذتی در آرامش این پرندگان وجود دارد، کاش ماندگار باشد البته نه به لطف ماندگاری کرونا.
حتی برخی پرندگان دریایی که در ساحل نشستهاند دچار اضافه وزن شدهاند، این آرامش باعث چاقی برخی پرندگان شده است.
سالیان متمادی است از زخم بر پیکر خزر نوشته میشود. دغدغهها را بیان میکنند. بیمهای خزر باید رو به پایان برسد و امیدهایش رو به فزونی اما اینچنین نیست.
چندی قبل بود که خبر وقف جنگلهای آقمشهد در ساری، توجه کنشگران زیست محیطی را به خود جلب کرد، شدت نگاهها به این مساله آنقدر زیاد بود که باعث عقبنشینی برخی سودجویان شد. پس از آن دیو سپید پای در بند، به سبب مسائل پیش آمده مورد توجه آحادی از جامعه قرار گرفت و دماوند هم توانست از این مهلکه جان سالم به در ببرد.
جنگلهای آقمشهد مهم است، دماوند مهم است، خزر هم مهم است ، اما چرا کنشگرن اجتماعی و فعالان زیست محیطی، درباره مسائل خزر، پا پس کشیدهاند؟ مشکلات خزر عادی شده است و اهمیت گذشته را ندارد؟ در حالی که اهمیت خزر برای زندگی مردم منطقه مانند نفس کشیدن است ، اما به جرات میتوان گفت تنها موردی که خزر مورد توجه قرار گرفت، در بحث انتقال آبش به سمنان بود که آن هم بیشتر جنبه متعصبانه و قومیتی داشت. چالشهای خزر هیچوقت به شکل هماهنگ و یکپارچه مورد توجه جامعه، فعالان رسانهای و کنشگران محیط زیستی قرار نگرفته است.
مسائل دریا بیاهمیت نیست
مدیرکل محیط زیست مازندران در گفت و گو با ایرنا اظهار کرد: آلودگی دریای خزر مربوط به چند دهه و همه همسایههای حاشیه خزر است و اگرچه این مشکلات زیاد است ،اما معتقد نیستیم که مسائل دریا بیاهمیت شده و یا مغفول مانده است.
حسینعلی ابراهیمی کارنامی افزود : یافتههای علمی، تخصصی و کارشناسی بیانگر آسیب وارد شده به دریای خزر است و در اینکه خزر آسیب دیده هیچ بحثی نداریم.
وی با بیان اینکه خزر از نظر زیست آبزیان و هم کیفیت خود دریا، دچار آسیب است، گفت : این آسیب به خزر فقط مربوط به سواحل آن در کشور ما نیست و در سایر کشورها هم آسیب دیده میشود ، بویژه در کشورهایی که نفت استخراج میکنند آسیب به خزر بیشتر است.
ابراهیمی کارنامی با اشاره به اینکه در پیش نویس کنوانسیون تهران، مسائل خوبی برای حفاظت از دریای خزر مطرح شده است، اظهار داشت : اما این کنوانسیون هنوز به شکل کامل به تصویب مجالس دولتهای حاشیه خزر نرسیده است.
این مسئول با بیان اینکه خزر متاثر از فعالیتهای بشری در این حوضه آبریز است، تصریح کرد : معتقد نیستیم که خزر مهجور مانده؛ در شیوع ویروس کرونا، همه بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دچار درگیری شده اما مانع از ورود آلودگی بیشتر به خزر شده است.
مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران با اشاره به اینکه از منابع اصلی آلاینده دریای خزر، ورود شیرابه و زباله به دریا بود که در این مدت کنترل شد، ادامه داد : اکنون نیروگاه زبالهسوز نوشهر آماده بهرهبرداری است و نیروگاه زبالهسوز ساری هم تا پایان سال به بهرهبرداری میرسد.
وی با بیان اینکه تا چهار سال قبل، هیچ شرکتی تصفیه شیرابه را انجام نمیداد، گفت : اکنون در مازندران چند پروژه برای تصفیه شیرابه کارخانهها و مراکز صنعتی داریم و به شکل پایلوت در تنکابن در حال انجام است و در بابل هم قرارداد بسته شده و در حال انجام است.
مدیرکل محیط زیست مازندران با اشاره به اینکه ۱۵ درصد از فاضلاب خانگی در مازندران تصفیه میشود، اظهار کرد: با اجرای این پروژهها ، تصفیه فاضلاب خانگی در استان به ۵۰ درصد میرسد و تحول چشمگیری را شاهد خواهیم بود.
وی افزود: وقتی منابع آلاینده کاهش یابد تاثیر آن در عرصههای مختلف زیست محیطی قابل لمس است.
این مسئول با اشاره به اینکه متولی مقابله با دریاخواری و ساحلخواری، فرمانداریها، اداره کل دریانوردی و سازمان منابع طبیعی است، گفت: در این زمینه اقداماتی هم در حال انجام است اما به دلیل مسائل حقوقی آزادسازی سواحل، روند کار به کندی صورت میگیرد.
ابراهیمی کارنامی با بیان اینکه کاهش ذخایر آبزیان دریای خزر، ربطی به آلایندهها ندارد، تصریح کرد: بخش اعظمی از کاهش ذخایر آبزیان دریای خزر به دلیل صید بیرویه و صید قاچاق است و دستگاههای متولی نباید در زمانی غیر از فصل صید، به صیادان اجازه صیادی دهند.
التیام زخم پساب و فاضلاب
وی با اشاره به اینکه کرونا در همه بخشها باعث رکود جدی شده است، ادامه داد: اما در همین شرایط، فعالیت دوچندان را در کنترل آلودگی دریای خزر در پیش گرفتیم.
این مسئول با اشاره به تعطیلی واحدهای خدماتی و رفاهی، اظهار کرد: فرصت کافی برای پایش واحدهای فعال به دست آوردیم.
ابراهیمی با بیان اینکه متجمعهای رفاهی از مواردی است که به شدت آلودگی دریا را موجب میشد، تصریح کرد: برخی از این پلاژها در گذشته حتی چاه سپتیک هم نداشتند ، اما اکنون تصفیهخانه دارند و از اولویتهای ما در کاهش آلودگی دریا بود که پاسخ خوبی هم گرفتیم.
مدیرکل محیط زیست مازندران با اشاره به اینکه در خرداد ماه امسال بیش از ۲۶۰ تصفیهخانه در واحدهای خدماتی به بهرهبرداری رسید، افزود: افتتاح این تصفیهخانهها گام بسیار بلندی در کنترل آلایندهها بود، مراکزی که بار میکروبی بالا داشتند ولی فرصتی برای خودپالایشی نبود و اکنون این فرصت فراهم است.
ابراهیمی خاطرنشان کرد: مجتمعهای رفاهی در کنار ساحل قرار داشتند و شیرابه این مراکز اغلب حاوی دترجنتهایی بود که مستقیم وارد دریا میشد.
وی با بیان اینکه طرحهای دریا برای شنا از دیگر مراکزی بود که در آلودگی دریا تاثیر داشت، ادامه داد: اکنون به دلیل کرونا نه فقط برای ما بلکه فرصت خوبی در اختیار دنیا قرار دارد تا این آلودگیها را کاهش دهد.
این مسئول یادآور شد: کرونا با همه خسارتها و نگرانیهایی که بر جان انسان داشت و دنیا را داغدار کرد ، اما برای محیط زیست بد نبود، آلایندههای هوا به میزان زیادی کنترل شد، اگرچه در این مدت مصرف آب، شویندهها و ماسک و دستکش افزایش یافت اما در مجموع فرصتی برای تجدید قوا در محیط زیست بود.
دریای خزر اگرچه همواره یکی از دغدغههای فعالان زیست محیطی است ، اما گویا مدتی است این مشکلات را در پستو گذاشتهاند. شاید ناامیدی از رفع معضلات خزر، باعث شده مشکلات خزر برای جامعه و فعالان اجتماعی کمرنگ شود؛ شاید افزایش مشکلات زیست محیطی، نگاه کنشگران اجتماعی را از خزر برگردانده و به سمت دیگر مسائل کشانده است.
به هر دلیل که این اتفاق افتاده باید بدانیم مشکلات خزر تمام نشده و باید مورد توجه قرار گیرد، ساحل آرام این روزها و آرامش پرندگان، در گرو کرونا است، با رخت بربستن کرونا و عادی شدن شرایط و حضور دوباره مردم در سواحل به ویژه در ساحل دریای خزر، بزرگترین دریاچه جهان در چه وضعیتی قرار خواهد گرفت.
نسبت به خزر بیتفاوت نیستیم
یک فعال محیط زیست در گفت و گو با ایرنا با بیان اینکه مجموعه فعالان محیط زیست نسبت به مسائل دریای خزر بیتفاوت نیستند و این مشکلات برایشان کمرنگ نشده است، اظهار کرد: مسائل محیط زیستی یکی پس از دیگری اتفاق میافتد و فرصت رسیدگی به ما نمیدهد، پس از مساله وقف جنگلهای آقمشهد ساری، مساله وقف دماوند به وجود آمد، پس از آن مطلع شدیم در بخشی از مناطق بکر شهرستان نور و همچنین مناطق بکر شیخ موسی از توابع بابل، میخواهند جاده احداث کنند، زباله هم که در جای جای استان به معضل تبدیل شده و واقعا نمیدانیم به کدام بپردازیم.
سهیل اولادزاد افزود : تا میخواهیم روی زباله تمرکز کنیم و اوضاع بهتر شود، مشکلات خزر و رودخانهها پیش میآید و همه این مشکلات یکی پس از دیگری مهم هستند و باید پرداخته شوند اما رمقی باقی نمیماند، ما مشکلات را فراموش نمیکنیم و به دلیل تعدد موارد زیست محیطی است که این تصور را به وجود آورده که خزر به حاشیه رفته است.
این فعال محیط زیستی یادآور شد: هر روز در مازندران سناریوی جدیدی داریم که نه میتوان از یک مورد آن چشمپوشی کرد و نه میتوان به همه موارد با هم پرداخت. مثلا در مازندران تصفهخانه فاضلاب فعال نداریم، فاضلاب یا وارد چاه جذبی میشود و یا سطحی و زیرسطحی وارد دریا میشود.
اولادزاد افزود: محل دفن برخی مراکز زباله در مازندران و همچنین شیرابه معادن و صنایع در کنار دریا است و یا اینکه از طریق رودخانه وارد دریا میشود.
وی با بیان اینکه خزر همسایههای خوبی ندارد، گفت: کشورهای همسایه دریای خزر در بهرهبرداری اقتصادی، آلودگیهای خود را وارد دریا میکنند.
اولادزاد با اشاره به اینکه اینطور نیست که نگاه فعالان محیط زیست به مسائل دریای خزر کم شده و اهمیت مشکلات خزر، کمرنگ شده باشد، تصریح کرد: آلودگیهای خزر آنقدر گسترده است که دولتها و کنشگران اجتماعی، آلودگی خزر ار پذیرفتهاند.
این فعال محیط زیست با بیان اینکه در دریای خزر ۲ بار شکوفایی فتوسنتزی داشتیم، ادامه داد: آب دریا آنقدر غنی شد که جلبکها دچار شکوفایی شدند و سطح آب را گرفتند که باعث کاهش اکسیژنرسانی به سطوح پایینتر دریا میشود.
وی خاطرنشان کرد: دریا آنقدر بزرگ است که حتی این شکوفایی فتوسنتزی هم به چشم نمیآید و فقط کارشناسان میدانند خزر چه حالی دارد.
اولادزاد با اشاره به کمآبی و بیآبی رودخانههای منتهی به خزر هم گفت: آلودگیهای بی.او.دی و سی.او.دی باعث شده که آبزیان خزر امکان تخمریزی در رودخانهها را نداشته باشند.
وی با اشاره به صید بیرویه آبزیان خزر، اظهار کرد: در زمان تخمریزی ماهیان خزر، در ورودی رودخانهها تور پهن میکنند و امکان رفت و آمد آبزیان از دریا به رودخانه و برعکس وجود ندارد.
مشکلات ثانویه
اولادزاد با بیان اینکه مشکلات ثانویه در خزر بسیار زیاد است، تصریح کرد: حوضچههای آبریز مثل رودخانه تجن و تلار و سفیدرود، به محل برداشت معادن و استقرار صنایع تبدیل شده و در حال از بین بردن پارامترهای زیست محیطی در رودخانهها است.
وی با اشاره به اینکه در حوزه رودخانه تلار، حداقل چهار شهرک صنعتی مستقر است، ادامه داد: حداقل ۲۵ معدن شن و ماسه در این مسیر داریم که روزانه ۲ تا سه برداشت از بستر رودخانه تلار و شاخههای فرعی آن در حال انجام است.
این فعال محیط زیست با بیان اینکه در حوزه رودخانه تلار، ۶ شهرستان و بیش از ۶ شهر وجود دارد که فاضلاب آن وارد رودخانه تلار میشود، گفت: خودروهای لجنکش فاضلاب هم فاضلاب خانهها را در رودخانه تلار تخلیه میکنند.
وی با اشاره به اینکه شیب جغرافیایی رودخانه تلار به شکلی است که تمام فاضلاب وارد تلار میشود، یادآور شد: چهار محل دفن زباله پل سفید، زیراب، شیرگاه و قائمشهر در این حوزه قرار دارد.
اولادزاد با بیان اینکه ۲۵۰ تن زباله قائمشهر روزانه در یک متری رودخانه تلار دپو شده و شیرابه آن مستقیم وارد تلار میشود، خاطرنشان کرد: اینها تنها بخشی از آلودگیهای ثانویه خزر در حوزه آبریز تلار است.
وی با اشاره به اینکه بر اساس گزارشهای سازمان محیط زیست، یک واحد صنعتی، فاضلاب خود را مستقیم وارد تلار کرده و رنگ بخشی از این رودخانه قرمز شده و هزار ماهی تلف شدند، گفت: از سوی دیگر زغالسنگ زیراب تا کیلومترها تلار را سیاه کرده و فقط یک رودخانه از چندین رودخانه منتهی به خزر، این حجم آلودگی دارد چه انتظاری میتوانیم از خزر داشته باشیم.
اولادزاد با اشاره به اینکه حداقل ۱۵۰ سال قبل در لندن شبکه فاضلاب وجود داشت، افزود: هنوز شهرهای بزرگ ما به تصفیهخانه فاضلاب متصل نیستند.
وی درباره طرح آزادسازی ساحل هم گفت: در قانون هیچگونه بسته بودن ساحل نداریم اما برخی شهرکها هستند باید با کارت و یا آشنا وارد شویم.
گلایه از غفلت سمنها
نگاه علمی و زبده دانشگاهی و جامعهشناسانه شاید بتواند مشکلات خزر را رفع کند. چهرههای دانشگاهی دغدغههای خاص خود را درباره خزر دارند و شاید بتوان از آن به عنوان نگاه مادرانه یاد کرد.
جامعه دانشگاهی نگران ساحلخواری، دریاخواری، آلودگیهای زیست محیطی، پساب کارخانهها، شیرابه زبالهها و مواردی از این دست است، جامعهای که نگاه آکادمیک و تئوریپردازانه دارد اما در مقام اجرا، دست و پا بسته است و فریادهایی که به جایی نمیرسد.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران در گفت و گو با ایرنا با اشاره به اینکه نام دریای خزر برای بسیاری از ما در ایران یا تداعی کننده ماهی دریا است و یا شنا در فصل تابستان، خاطرنشان کرد: این در حالیست که منطقه کاسپین از اهمیت اقتصادی و زیست محیطی بسیار بالایی در عرصه جهانی برخوردار است.
دکتر محمود شارعپور با بیان اینکه با وجود تمام این اهمیتهای سیاسی و اقتصادی و زیست محیطی ولی مطالعات بسیار اندکی در محافل آکادمیک ایران در مورد دریای کاسپین صورت گرفته است، افزود: این در حالی است که در بسیاری از دانشگاههای دنیا، منطقه کاسپین در کانون توجه قرار دارد مثلا دانشگاه زوریخ در سوئیس از سال ۱۹۹۸ میلادی موسسه بینالمللی مطالعات کاسپین را پایهریزی کرده است.
وی ادامه داد : به علاوه این غفلت نسبی در حوزه سمنها نیز دیده میشود، با وجود رشد فعالیت سمنهای زیست محیطی در ایران ولی توجه اندکی به این دریا و مسائل آن حتی از سوی سمنها صورت گرفته است و شاید اکنون وقت آن رسیده که به این غفلت پایان داد.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران اظهار کرد: تا چند دهه قبل، کمتر کسی در دنیا اطلاعاتی در مورد دریای کاسپین و منطقه اطراف آن داشت. از لحاظ تجارت جهانی و انرژی، این منطقه اهمیت زیادی نداشت و فقط یک ویژگی جغرافیایی این منطقه شناخته شده بود، اینکه بزرگترین دریاچه جهان است.
وی افزود : اما با سقوط شوروی و پیدایش دولتهای تازه استقلال یافته در کنار روسیه و ایران، ماهیت روابط کشورهای این منطقه دچار تغییرات مهمی شد، چون که این دریا از هژمونی شوروی خارج و بدین ترتیب درهای این منطقه بر جهان بیرونی باز شد. از سوی دیگر با سقوط شوروی، منابع نفت و گاز کاسپین سبب اهمیت یافتن این منطقه در صحنه بینالملل شد.
شارعپور با اشاره به اینکه بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در راستای امنیت انرژی، به دنبال این بودند که دسترسی خود به انرژی هیدروکربنی را متنوع سازند و وابستگی خود به کشورهای خاورمیانه و سازمان اوپک را کاهش دهند، تصریح کرد: برآورد شده که حدود ۱۰ درصد ذخایر نفت و گاز جهان در دریای کاسپین قرار دارد و میتوان گفت پس از خلیج فارس، منطقه کاسپین دومین کانون انرژی جهان است یعنی وجود میادین فراوان نفت و گاز در دریای کاسپین.
وی با اظهار این که بیثباتی سیاسی در منطقه خاورمیانه سبب شده تا نفت و گاز کاسپین هم برای غرب و هم برای شرق بسیار مهم شود ، گفت : ویژگی مهم این منطقه این است که هیچ دسترسی مستقیمی به بازارهای جهانی ندارد پس صادرات نفت و گاز آن کار دشواری است.
خزر و نگاههای منطقهای
استاد دانشگاه مازندران با بیان اینکه طی چند دهه گذشته شاهد همکاریها و رقابتهای زیادی در زمینه انرژی در این منطقه بودیم، گفت : در حال حاضر خطوط لوله فراوانی در منطقه وجود دارد که حامل میلیونها تن نفت خام و میلیونها مترمکعب گاز طبیعی است که به ۲ سمت شرق و غرب کشیده شدهاند.
شارعپور با اشاره به اینکه بسیاری از کشورها از اروپای غربی تا دیوار بزرگ چین، وابسته به این نفت و گاز هستند، خاطرنشان کرد: فراموش نکنیم که اتحادیه اروپا بزرگترین وارد کننده انرژی در جهان است.
استاد جامعهشناسی دانشگاه مازندران با بیان اینکه دلیل عمدهای که سبب شده تا منطقه کاسپین در کانون توجه ژئوپلتیک جهانی قرار گیرد منابع هیدروکربنی آن است، افزود: ولی دلایل دیگری هم دارد از جمله موقعیت جغرافیایی استراتژیک آن بین شرق و غرب، به علاوه دریای کاسپین در چهار راه بین آسیای مرکزی و شرق قرار گرفته است و دارای پتانسیلهای حمل و نقلی بسیار بالایی است و نقش پلی را بین آسیا و اروپا ایفا میکند.
اهمیت خزر در جامعه بینالملل
وی با اشاره به ۲ ویژگی مهم ژئوپولتیک دریای کاسپین اعم از موقعیت جغرافیایی استراتژیک و منابع عظیم و دست نخورده هیدروکربونی، اظهار کرد: به همین ۲ دلیل از سال ۱۹۹۱ میلادی منطقه کاسپین به شدت مورد توجه کشورهای مختلف قرار گرفته است.
شارعپور درباره اهمیت انرژی در دریای خزر گفت: در مذاکرات طولانی مربوط اگرچه پنج کشور ساحلی کاسپین در برخی موارد با هم توافق کردند، اما مهمترین بحث که همان میزان و سهم بهرهبرداری کشورها از منابع زیر بستر است هنوز توافق نهایی حاصل نشده است و سئوالات مهمی در این زمینه مطرح است مثلا چرا این کشورها قادر به توافق در مورد سهم خود نیستند؟ ریشه این عدم توافق در کجاست؟ پیامد وضع موجود چه می تواند باشد؟ چرا این همه بازیگر فرامنطقهای وارد بازی شطرنج کاسپین شده اند؟
وی با اشاره به اینکه رقابت شدیدی در مورد منابع هیدروکربونی این منطقه بین کشورهای مختلف وجود دارد، ادامه داد: همین سبب شده تا تحلیلگران بینالمللی از شرایط این منطقه تحت عنوان: بازی بزرگ جدید (New Great Game) یاد کنند. این مفهوم یادآور رقابت بزرگی است که در قرن نوزدهم بین روسیه و بریتانیا در مورد سلطه بر آسیا وجود داشت. البته تفاوت شرایط جدید با بازی بزرگ قرن نوزده در این است که در این بازی جدید تعداد بازیگران بیشتر شده است.
علاقهمندان به خزر
دکتر شارع پور با اشاره به اینکه ترکیه، چین، آمریکا، و اتحادیه اروپا مهمترین بازیگران بیرونی علاقهمند به منطقه کاسپین هستند، اظهار کرد: با سقوط شوروی شکاف بزرگی در منطقه پدید آمد، ترکیه و چین از ابتدا علاقه زیادی برای پر کردن این شکاف داشتند اما این ترکیه بود که در جنوب قفقاز شکافها را پر کرد یعنی منطقه آذربایجان و گرجستان، چین هم همین نقش را در آسیای مرکزی در کشورهایی نظیر قزاقستان، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، و قرقیزستان توانست ایفا کند؛ بدین ترتیب میتوان گفت که غرب کاسپین را ترکیه گرفته و شرق کاسپین را چین.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران با بیان اینکه چین در طی سالهای اخیر دارای رشد اقتصادی پایدار بوده است، ادامه داد: نیاز این کشور به انرژی دائماً رو به افزایش است تا جایی که امروز چین بعد از آمریکا، دومین مصرف کننده بزرگ نفت در جهان است و بزرگترین مصرف کننده انرژی جهان محسوب میشود.
وی با اشاره به اینکه چین قبلا بخش عمده نیازهای نفت و گازی خود را از کشورهای حوزه خلیج فارس تامین میکرد، گفت: ولی اکنون بیشتر متمایل به کشورهای آسیای مرکزی و به ویژه کشورهای منطقه شرقی کاسپین شده است.
شارعپور در بیان برخی دلایل این تغییر رویه چین، اظهار کرد: نزدیکی جغرافیایی چین به این کشورها، ترانزیت زمینی در مقایسه با واردات از منطقه خلیج فارس، منابع را ایمن میسازد و همچنین رهایی چین از وابستگی شدید به منطقه بیثبات خلیج فارس.
وی با بیان اینکه ورود چین به عرصه دریای کاسپین، آرام ولی دائمی و پرسود بوده است، تصریح کرد: مهمترین ویژگی دیپلماسی چین در کاسپین، استراتژی نفت در مقابل وام بوده است یعنی بانکهای چینی وامهای خوبی به کشورهای منطقه کاسپین دادهاند تا با این وامها زیرساختهای انرژی ساخته شود، وامهایی که بلند مدت با نرخ بهره پایین است.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران با اشاره به اینکه با این استراتژی، چین همکاری بلندمدت در زمینه انرژی را تضمین کرده است، ادامه داد: اغلب کشورهای منطقه کاسپین ترجیح دادهاند تا با چین همکاری کنند تا با روسیه.
وی با بیان اینکه مزایای همکاری با چین شامل سرمایهگذاریهای سنگین در کوتاه مدت و حمایت سیاسی از شرکای خود به ویژه به عنوان یکی از اعضای اصلی شورای امنیت سازمان ملل بوده است، خاطرنشان کرد: در حال حاضر میزان مبادلات تجاری چین با هر یک از کشورهای منطقه کاسپین به مراتب بیشتر از روسیه است.
شارعپور یادآور شد: در این زمینه میتوان به پروژه جاده ابریشم اشاره کرد، یعنی تلاش برای برقراری ارتباطات زمینی بین کشورهای منطقه و چین.
وی با اشاره به اینکه با این پروژه جاده ابریشم چین دنبال ۲ هدف مهم است، ادامه داد: تثبیت انتقال انرژی کاسپین به چین و ایجاد کریدور زمینی برای صادرات چین به اروپا؛ برای همین چین به شدت دنبال پروژه احداث راه آهنی است که از چین شروع شده و پس از عبور از آسیای مرکزی و منطقه کاسپین به اروپای غربی خواهد رسید، این مسیر مبتنی بر همان مسیر سنتی جاده ابریشم است.
مشکلات فراملی آلودگی در خزر
این استاد دانشگاه درباره اهمیت محیط زیست دریای خزر هم گفت: آلودگی زیست محیطی یکی دیگر از موضوعات فراملی است که مستلزم کنش مشترک و هماهنگی بین کشورهای حوزه کاسپین است.
شارعپور درباره برخی از دغدغه های زیست محیطی در منطقه کاسپین اظهار کرد: استخراج بیش از حد منابع انرژی، یکی از منابع اصلی آلودگی کاسپین همین منابع هیدروکربنی است، اکتشاف و استخراج نفت و گاز در داخل دریا، ساخت سکوهای نفتی، ساخت لولهها در عمق دریا، حمل و نقل این منابع هیدروکربنی با نفت کشها، همگی خواسته و ناخواسته سبب آلودگی دریا میشوند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: از آنجایی که حرکت آب در دریای کاسپین، از شمال غربی به سوی جنوب شرقی است، آلودگیهایی که آذربایجان در این سالها در سواحل دریای کاسپین به وجود آورده عمدتاً به سمت ایران هدایت شده است.
دشواری بازسازی اکوسیستم خزر
وی با بیان اینکه به عنوان یک آب بسته، بازسازی اکوسیستم کاسپین کار بسیار دشواری خواهد بود و زمان و تلاش بیشتری برای حل مشکلات زیست محیطی نیاز دارد، افزود: آلودگی دریای کاسپین فقط ناشی از استخراج نفت در ساحل و یا در دریا نیست، رودخانههایی که به دریای کاسپین سرازیر میشوند یکی دیگر از منابع آلودگی دریای کاسپین هستند
شارعپور درباره آلایندههای صنعتی و کشاورزی، و فاضلابهای ناشی از شهرها و سکونتگاههای ساحلی، یادآور شد: اگرچه میتوان گفت که امروزه استخراج هیدروکربونها عامل اصلی آلودگی کاسپین است ولی نباید از سایر منابع آلاینده مانند فعالیتهای صنعتی، رفتارهای ناصحیح زراعی و سرمایهگذاریهای بخش گردشگری که همگی در ۲ دهه اخیر تاثیر منفی بر اکوسیستم کاسپین داشتهاند غفلت کرد.
وی با بیان اینکه در مورد صنعت نیز میتوان گفت که در حاشیه برخی از رودخانههای کاسپین مجموعههای صنعتی بزرگی احداث شده است، اظهار کرد: حدود ۴۵ درصد صنعت روسیه و حدود ۵۰ درصد تولیدات کشاورزی این کشور در حوضه آبخیز ولگا قرار دارد، این رود ولگا آلودگیها را از فواصل دوردست با خود به کاسپین منتقل میکند، رود ارس هم تقریباً همین وضعیت را دارد.
این استاد دانشگاه یکی دیگر از منابع آلودگی دریای خزر را سیستم کشاورزی و استفاده از سم و کود در مزارع برشمرد و گفت : بزرگترین تهدید مربوط به سموم و فلزات سنگین موجود در این اراضی کشاورزی است.
وی با بیان اینکه نگرانی دیگر مربوط به برخی تاسیسات توریستی در برخی سواحل کاسپین است که در طی ۲۰ سال گذشته پدیدار شد ، افزود : یکی دیگر از تهدیدات زیست محیطی کاسپین صیادی بیش از حد است. یکی از مهم ترین گونههای دریایی در کاسپین، ماهی خاویاری است. اغلب محققان معتقدند که بعد از سقوط شوروی وضعیت ماهیان خاوری وخیم شد. بر اساس تقسیم بندیهایی که اتحادیه محافظت از طبیعت در مورد گونههای جانوری دارد، آخرین مرحله،انقراض است و مرحله ماقبل آن، گونههای شدیداً در مخاطره است که ماهیان خاویاری در این ردیف قرار دارند.
نابودی فک خزری
وی مشکل دیگر در این زمینه را نابودی فک خزری دانست و گفت : شکار بیرویه فک خزری به خاطر پوست و روغن آن سبب نابودی بیش از ۹۰ درصد این گونه شده است، در سالهای اخیر گرم شدن کاسپین سبب کاهش میزان یخ زمستانی شده که این فک برای تولید مثل به شدت به آن نیاز دارد.
شارعپور نگرانی دیگر را مربوط به تغییرات اقلیمی یا افزایش دمای زمین در اثر گازهای گلخانهای برشمرد و افزود: تغییرات اقلیمی یک مشکل جهانی است که حل آن مستلزم همکاری بین تمام کشورها و به ویژه کشورهای آلوده کننده است به همین خاطر حل آن هم راحت نیست چون مساله سواری مجانی وجود دارد؛ تاثیرات این تغییرات اقلیمی میتواند در دریای کاسپین به شکلهای مختلفی از جمله افزایش دمای آب، نوسانات سطح آب و جاری شدن سیل باشد.
وی در پایان با بیان اینکه وجود پنج کشور مستقل که هر یک دارای اهداف و دستورکار متفاوتی در زمینه موضوعات جهانی و سیاستهای منطقه کاسپین هستند سبب شده تا به توافق رسیدن در مورد مسائل مختلف این حوضه آبی کار دشواری باشد، گفت: هم اکنون در منطقه کاسپین با شطرنج پیچیدهای مواجه هستیم که هر گونه بازی روی این صفحه شطرنج مستلزم برخورداری از دانش و بینش قوی در مورد ابعاد مختلف دریای کاسپین است.
اگرچه نگاه کنشگران زیست محیطی بر این است که نسبت به خزر بیتفاوت نیستند اما از نظر جامعه دانشگاهی، فعالان محیط زیستی و سازمانهای مردم نهاد نسبت به مسائل خزر غلفت کردهاند. نگاههای متفاوت در این زمینه نیازمند تعامل بیشتر کنشگران محیط زیستی و چهرههای دانشگاهی است تا حلقه گمشده در نجات دریای خزر، راه به این زنجیر پیدا کند.
۲۱ مرداد روز دریای خزر است اما معتقد نیستیم مشکلات خزر فقط باید در این روز مورد توجه قرار گیرد، خزر نیازمند نگاه همه جانبه و توسعه گرا در تحولی رو به جلو است.