تهران- ایرنا- تحلیلگران، همکاری راهبردی و جامع تهران-پکن را زمینه‌ساز ایجاد ترتیبات امنیتی تازه‌ای در منطقه با همکاری ایران، روسیه و چین می دانند که نه تنها اهرم‌های بازیگری ایالات متحده در خاورمیانه را تضعیف می‌کند بلکه به تقویت دیدگاه‌های ضدآمریکایی دامن می‌زند.

بررسی پیامدهای منطقه‌ای و جهانی نزدیکی راهبردی ایران و چین یکی از مهمترین بازخوردهای انتشار پیش‌نویس «برنامه همکاری جامع ایران و چین» بوده است.  نکته جالب و قابل توجه در مورد این برنامه آنجا است که تحلیلگران و اندیشکده‌های برجسته در غرب به ویژه آمریکا نسبت به اثرات میان‌مدت و بلندمدت توافق احساس نگرانی می‌کنند. در بیشتر این ارزیابی‌ها مشارکت راهبردی ایران و چین واجد امتیازات و منافع گوناگونی برای هر دو طرف مخصوصا تهران ارزیابی شده‌است و نسبت به گسترش دامنه بازیگری تهران و پکن در حیطه‌های منطقه‌ای بین المللی احساس نگرانی شدید ابراز می‌شود.   

از جمله این مراکز رسانه‌ای فعال در عرصه تحلیل سیاسی نشریه معتبر «فارین پالسی» است که در گزارش خود حتی توافق راهبردی میان ایران و چین را امضا شده دانست و عنوان داشت توافق فوق خبر بدی برای غرب است زیرا به پکن و ایران موقعیت مستحکمی را در منطقه می‌بخشد.

در این دیدگاه، همکاری چین با کشورهای خاورمیانه نکته تازه‌ای نیست اما همکاری ۲۵ ساله تجاری، سیاسی فرهنگی و امنیتی میان تهران و پکن از همه آن‌ها متمایز است زیرا خط مشی و تمایلات منطقه‎‌ای و جهانی این دو کشور متفاوت است مخصوصا آنکه هر دوی آن‌ها رویکرد تقابلی با ایالات متحده دارند. نکته مهم برای غرب آن است که در توافق دو کشور مباحث امنیتی جایگاه خاصی دارد و جنبه‌های نظامی آن باعث نگرانی واشنگتن است، همانگونه که رزمایش نظامی دریایی سال گذشته دو کشور به همراه روسیه در تنگه هرمز و دریای عمان باعث شگفتی کاخ سفید شد. برای کاخ سفید این تحول از آن ‌جهت اهمیت دارد که به حوزه‌هایی فراتر از اقتصاد و روابط دوجانبه می‌پردازد و این نزدیکی تاثیری جهانی، منطقه‌ای و داخلی به همراه خواهد داشت.

شکست رویکرد فشار حداکثری

تاکنون افزایش قدرت و نفوذ چین در شرق آسیا و آفریقا منافع ایالات متحده را به چالش می‌کشید و اکنون حضور پررنگ پکن در خاورمیانه جبهه جدیدی را در چارچوب  تقابل پکن و واشنگتن می‌گشاید که ایران هم در مرکز این تحول قرار دارد. طبق تحلیل فارین پالسی، توافق باعث می‌شود تا از فشار تحریم‌ها کاسته و مسیری برای تجارت ایران باز شود زیرا صادرات نفت و گاز ایران به چین را تسهیل می‌کند. ایران همچنین می‌تواند از روابط راهبردی خود با پکن در چارچوب مذاکرات احتمالی آینده با غرب استفاده و امتیازاتی را به واسطه تهدید گسترش نقش چین در خلیج فارس کسب کند.

تارنمای مرکز پژوهش «شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا» هم سند همکاری ایران و چین را «یک مشارکت عملگرایانه» نامید و همکاری دو کشور را حاوی ابزار ارزشمند چانه‌زنی در حوزه های ژئوپلیتیکی برای ایران ارزیابی کرد.

طبق این تحلیل ایران و چین روابطی واقع‌بینانه، عملیاتی و غیرایدئولوژیک دارند. تهران به خوبی از روند فزاینده قدرت جهانی چین مطلع است و نسیت به چالش آفرینی پکن برای سلطه اقتصادی کاخ سفید در جهان آگاهی دارد.

در حالی که تنها کمتر از سه ماه دیگر به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده‌است، دقت بیشتر بر مشارکت راهبردی ایران و چین نشان می‌دهد دورنمای پیروزی جمهوریخواهان و ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری کمرنگ می‌شود. علت آن است که ایجاد این روابط راهبردی ثابت می‌کند راهبرد فشار حداکثری که دولت ترامپ بر آن تاکید می‌کرد شکست خورده‌است زیرا نه تنها در محدودکردن و تغییر سیاست‌های منطقه‌ای ایران ناتوان بود بلکه تهران را به پکن که مهمترین و بزرگترین رقیب آمریکا است نزدیک ساخت.

منافع دوجانبه توافق ۲۵ ساله ایران و چین

به نوشته فارین پالسی، دربلندمدت نزدیکی راهبردی ایران به چین، ضمن افزایش توان نظامی و منطقه‌ای تهران، به تضعیف قدرت ایالات متحده در منطقه خلیج فارس کمک می‌کند. در طرف مقابل برای چین هم این توافق تضمینی در حوزه تامین امنیت انرژی را به همراه خواهد داشت. تضمین آزادی حمل و نقل دریایی در خلیج فارس هم دستاورد مهم دیگر این توافق برای پکن است. اکنون عربستان سعودی بزرگترین تامین‌کننده نفت خام برای چین است و روزانه تا بیش از ۲.۱ میلیون بشکه نفت را به این کشور صادر می‌کند. عربستان متحد مهم آمریکا در منطقه به شمار می‌رود، چین تلاش دارد تا منابع تامین انرژی خود را متنوع کند. نکته اینجا است دیگر کشورهای عرب منطقه که نفت چین را تامین می‌کنند نیز روابط بسیار نزدیکی با واشنگتن دارند.

هراس دومین اقتصاد بزرگ جهان از این موضوع است که تشدید جنگ تجاری پکن-واشنگتن باعث شود ایالات متحده بر کشورهایی که وظیفه تامین انرژی و نفت خام چین را برعهده دارند فشار بیاورد تا در روابط خود با چین تجدیدنظر کنند. برقراری مشارکت جامع با ایران، حصاری امن و یک تضمین مهم برای پکن است که می‌تواند منبع انرژی ضمانت شده‌ای را درقبال برخی امتیازات تجاری برای ایران به همراه داشته باشد.

طبق تحلیل شورای روابط خارجی اروپا، پکن، ایران را چهارراه مهم خاورمیانه می‌داند. درحالی که چین یکی از شرکای اصلی ایران است اما هنوز ایران ظرفیت های عظیمی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی دارد و پکن می‌تواند بر این حوزه متمرکز شود.

این مرکز پژوهشی اروپایی، ابعاد سیاسی این مشارکت را نیز قابل توجه‌ می‌بیند زیرا علاوه بر کاهش اثر تحریم‌های آمریکا، باعث افزایش قدرت چانه‌زنی تهران در عرصه های جهانی می‌شود به ویژه هنگامی که این شراکت راهبردی با مسکو هم متوازن طراحی شود.

دینامیک متغیر خاورمیانه

توافق راهبردی ایران و چین می‌تواند درساختار شکننده و موازنه قدرت خاورمیانه موثر باشد.  نویسنده فارین پالسی اعتقاد دارد به طور قطع رابطه نزدیک ایران و چین، چشم انداز سیاسی منطقه را دگرگون می‌سازد و بیش از پیش نفوذ ایالات متحده را تضعیف می‌نماید. این توافق نه تنها نقش چین در مهمترین منطقه جهان را تقویت می‌کند بلکه دورنمای راهبردی را که از سال ۲۰۰۳ (با اشغال عراق) از سوی کاخ سفید دنبال می‌شد، تغییر دهد. این دگرگونی همگام با خروج آمریکا از منطقه و ناآرامی در کشوهای عرب، فرصتی را برای قدرت‌های منطقه‌ای همچون ایران ایجاد می‌کند تا شکاف موجود را پر کنند و قدرت منطقه‌ای خود را گسترش دهند.

در طرف مقابل از سال ۲۰۱۲ که «شی جین پینگ» قدرت را در چین به دست گرفت وی تمایل برای تبدیل کردن کشورش به یک قدرت جهانی و نقش‌آفرینی بیشتر پکن را آشکار کرد. این جاه‌طلبی پکن در پروژه «یک جاده-یک کمربند» که در آن خاورمیانه اهمیت راهبردی دارد، نمود بیشتری پیدا کرد. پکن برای جامه عمل پوشاندن به تمایلات خود می‌خواهد از قدرت منطقه‌ای ایران استفاده ‌کند تا با عنوان برقراری صلح،  روابط اقتصادی خود را با کشورهای مجاور تهران تقویت و به برقراری امنیت در منطقه کمک کند.

به اعتقاد تحلیلگران اجرای موفق سند همکاری راهبردی پکن-تهران باعث ترغیب دیگر کشورها به نزدیکی بشتر با چین و دوری احتمالی آن‌ها از آمریکا می‌شود.

به اعتراف فارین پالسی، تحولات منطقه در سال‌های اخیر نفوذ ایران را تثیبت کرده‌است. چین برخلاف ایالات متحده، با استفاده از قدرت منطقه‌ای تهران برای گسترش روابط خود با کشورهای مجاور ایران برنامه‌ریزی می‌کند. خروج دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران در سال ۲۰۱۸ و اتخاذ سیاست فشار حداکثری آخرین تلاش دولت ایالات متحده برای ممانعت از رشد قدرت منطقه‌ای ایران بود. اگرچه این سیاست بخش‌های اقتصادی ایران را به شدت تحت تاثیر قرار داد اما قادر نشد سیاست‌های منطقه‌ای و نظامی تهران را تغییر دهد.

تحلیلگر مرکز پژوهشی «دیپلماسی مدرن» (Modern Diplomacy) هم بر این اعتقاد است که توسعه مشارکت دوکشور می‌تواند به طراحی و برقراری ساختار امنیتی تازه‌ای در منطقه با همکاری ایران، روسیه و چین منجر شود که به صورت مستقیم حضور ایالات متحده در منطقه را تضعیف می‌کند. موفقیت این خط مشی باعث تشدید احساسات ضدآمریکایی و ضدغربی در منطقه و حتی جلب‌نظر ترکیه خواهد شد.

تحلیلگران غربی در کل همکاری راهبردی میان ایران و چین را به ضرر کاخ سفید می‌دانند زیرا بیشتر از گذشته اهرم‌های بازیگری ایالات متحده در منطقه را تضعیف می‌کند و زمینه را برای نقش آفرینی موثرتر ایران و چین در خاورمیانه و جهان مهیا می‌سازد.