۷۵ سال قبل و در تاریخ ۶ و ۹ اوت (۱۶ و ۱۹ مرداد) سال ۱۹۴۵ ارتش ایالات متحده به دستور مستقیم «هری ترومن» رئیس جمهوری این کشور برای نخستین و تنها بار از سلاح اتمیدر یک جنگ استفاده کرد و دو بمب را روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخت.
این فاجعه بشری اگرچه با پذیرش شکست از سوی توکیو ، به سرعت جنگ را به طور کامل به سود واشنگتن خاتمه داد اما ضمن برجای گذاشتن ویرانیهای گسترده و پیامدهای وحشتناک طولانی باعث شد بیش از ۲۰۰ هزار ژاپنی در این دو انفجار جان خود را از دست دهند.
نکته مهم و دردناک این موضوع اما آن است که اکنون کشوری که تنها استفادهکننده این تسلیحات به شدت مرگبار علیه اهداف انسانی بود خود به بزرگترین مدعی حوزه تسلیحات هستهای در جهان تبدیل شدهاست. ایالات متحده به عنوان فاتح جنگ جهانی دوم مجموعه اقداماتی را انجام داد تا هرچه بیشتر این توانایی به صورت انحصاری باقی بماند. تنها معدود کشورهای جهان توانستند به صورت مستقل یا با کمک دو ابرقدرت بزرگ دوران جنگ سرد این ظرفیت را به دست آورند.
از آن زمان تاکنون رژیمهای کنترل تسلیحات و منع اشاعه تسلیحات هستهای در جهان دنبال شده اما سیاستهای قدرتهای بزرگ به ویژه ایالات متحده به نوعی موجب شکست تلاشها بوده است.
البته واشنگتن در این دوره طولانی با هر ترفند قانونی و غیرقانونی برای بستن مسیر کشورهایی ناهمسو در کسب این فناوری حتی در حیطه صلح آمیز آن تلاش کرد. کاخ سفید بنابر صلاحدید خود به متحدانش همچون رژیم صهیونیستی در مسیر کسب و توسعه زرادخانه هستهای کمک کرد یا چشم خود را به روی فعالیت آنها بست. کاخ سفید اما نسبت به کشورهای غیردوست رویکردی تهاجمی و به شدت سختگیرانه در پیش گرفت.
معیارهای دوگانه کاخ سفید در خاورمیانه
اگرچه در مراسم سالگرد انفجار اتمی در هیروشیما بر این شعار تمرکز شد که «چنین فاجعهای هرگز نباید تکرار شود» اما تهدید سلاحهای هستهای هر روز جدیتر از قبل میشود و کشورهای بیشتری برای کسب سریع آن مسابقه میدهند. گویا این شعار تنها برای کشورهایی که در مقابل آمریکا قد علم میکنند به صورت تمام عیار اجرا میشود و در مقابل، هر کشوری که کاخ سفید تشخیص دهد اجازه دارد به صورت پیدا و پنهان آن را به دست بیاورد. نمونه بارز این رویکرد دوگانه و متناقض را در خاورمیانه به ویژه در مورد اسرائیل شاهدیم.
جمهوری اسلامی ایران با وجود تاکید چند باره مبنی بر صلح آمیز بودن فعالیت هستهای با استناد به بعضی ادعاهای اثبات نشده غربیها درگیر این معیار دوگانه شدهاست. با این دیدگاه سختترین فشارها و تحریم علیه تهران به اجرا در میآید و پیش پا افتادهترین تجهیزات و اقلام آزمایشگاهی هم به ایران انتقال پیدا نمیکند.
قطعنامههای گوناگون در شورای امنیت و آژانس بین المللی انرژی اتمی، تحریمهای حداکثری و حتی انجام اقدامات خرابکارانه سایبری و میدانی در کنار ترور دانشمندان هستهای با این هدف در دستور کار قرار گرفت تا ایران را از حق استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای محروم کند.
در حالی که مقامهای آمریکایی همیشه مدعیاند ممانعت از فعالیتهای ایران باعث جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی در منطقه خاورمیانه میشود اما در قبال شرکای خود به ویژه رژیم صهیونیستی رویکرد کاملا متفاوتی را اتخاذ میکنند.
به همین دلیل بود که چند روز قبل «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه جمهوری کشورمان در یک پیام توئیتری در سالگرد حمله اتمی آمریکا به هیروشیما تصریح کرد: تسلیحات اتمی آمریکا و اسرائیل منطقه ما را تهدید میکند.
سیاستهای یکطرفه کاخ سفید موجب شده است تا برخی کشورهای کوچک خاورمیانه هم برای کسب فناوری تولید تسلیحات جسورانهتر اقدام کنند. خبرگزاری «آناتولی» ترکیه در گزارشی عنوان داشت امارات متحده عربی و عربستان سعودی با بروز تمایلات هستهای خود به تنشها در خاورمیانه دامن میزنند.
راهبرد آمریکا و مسابقه تسلیحات هستهای در خاورمیانه
استانداردهای دوگانه جهانی موجب شده است پولهای هنگفت کشورهای عرب خلیج فارس نه تنها دولت آمریکا بلکه روسیه و چین را هم برای همکاری هستهای با این کشورها علاقهمند کند. تاکنون توافقهایی بین این کشورها با حکومت های عربی منطقه در زمینه فراوری اورانیوم یا ساخت نیروگاه به امضا رسیده است. روزنامه «وال استریت ژورنال» حتی از توافقی میان ریاض و پکن پرده برداشت که در آن تولید کیک زرد و در مراحل بعد ایجاد ظرفیت غنیسازی که به تولید سلاح اتمی منجر میشود، مطرح شده بود.
یک کارشناس کویتی به آناتولی گفته است: ایالات متحده یکی از بازیگران در منطقه است اما به نحو چشمگیری به نفع برخی طرفها موضع میگیرد. این درحالی است که سازمان ملل متحد باید بر عاری سازی خاورمیانه از سلاح هستهای با محوریت نابودی زرادخانه اسرائیل متمرکز شود.
تحلیلگر تارنمای خبری تحلیلی «اخبار دفاعی» (Defense News) بر این باور است راهبردی که واشنگتن در قبال خاورمیانه اتخاذ میکند معیار مشخصی ندارد. همین سیاستها موجب شده است تا برخی کشورها با حمایت آمریکا برای خود زرادخانهای را ایجاد کنند. دیگر کشورها و از جمله متحدان کاخ سفید نیز به دنبال پیمودن همین مسیرند. اکنون عربستان آشکارا از تمایل برای گام نهادن در این مسیر سخن میگوید و به طور قطع کشورهای ترکیه، امارات و مصر نیز خواستار پیمودن این مسیرند.
طبق تحلیل مرکز پژوهشی «موسسه دانشگاه اروپایی» (European University Institute) خاورمیانه در شرایط پیچیدهای قرار گرفته است. ترکیه بمب اتمی میخواهد و رئیس جمهوری این کشور آن را بیان کردهاست؛ آمریکا از برجام خارج شده و در عمل توافق هستهای با ایران را بیاثر کرد؛ امارات و عربستان نیز دیدگاهی همچون ترکیه دارند و برای کسب فناوری با استفاده دوگانه برنامهریزی کردهاند. مشکل بمبهای اسرائیل هم مزید بر علت است. در حالی که اسرائیل سیاست سکوت هستهای را در پیش گرفته اما از دهه ۱۹۶۰ تاکنون توانسته است زرادخانه خطرناکی را ایجاد کند که براساس بیشتر ارزیابیها بین ۸۰ تا ۹۰ کلاهک هستهای در آن انبار شده است. مهم اینجا است که اسرائیل عضو پیمان عدم اشاعه هستهای (NPT) نیست و آژانس هیچ نظارتی بر فعالیتهای آن ندارد.
طبق تحلیل این اتاق فکر اروپایی، ایران و بسیاری از کشورهای عرب منطقه سالها است که تاکید میکنند سلاحهای هستهای اسرائیل تهدید وجودی برای امنیت منطقه است.
به موضوعات فوق باید چالش مهم متقاعدکردن اسرائیل برای پیوستن به مذاکرات عاریسازی منطقه از سلاح هستهای را افزود، ضمن آنکه عواملی نظیر تضعیف ان.پی.تی در کنار سیاست مدرنسازی تسلیحات هستهای آمریکا و روسیه، بیرمق شدن هنجارهای مربوط به عدم اشاعه و کنترل تسلیحات هستهای را هم باید اضافه کرد.
همه این مسائل دورنمای ایجاد خاورمیانه عاری از تسلیحات هستهای را نابود کردهاست. به اعتقاد تحلیلگران، منطقه در وضعیت خطرناکی قرار دارد زیرا تهدیدات بالقوه باعث میشوند نه تنها مسیر عاری شدن منطقه از سلاح هستهای طی نشود بلکه بر شدت تمایل کشورها به کسب تسلیحات هستهای و خطرات ناشی از آن افزوده میشود.