کمتر از سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دولت ترامپ سرنوشت خود را در سیاست خارجی به تمدید تسلیحاتی ایران گره زده است و میخواهد از آن برای تبلیغات استفاده کند.
ترامپ که در هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ به طور یکجانبه به مشارکت آمریکا در برجام خاتمه داد، سیاست موسوم به فشار حداکثری را بر مردم ایران تحمیل کرد تا به زعم خود بتواند درباره نقایص توافقی که همواره آن را فاجعه بار نامیده است، با ایران به توافقی جدید دست یابد.
با گذشت نزدیک به سه سال از تروریسم اقتصادی، اکنون دولت ترامپ با موضوعی مهم مواجه شده است که خواستگاه صهیونیستی-سعودی مخالفت با برجام، در حال تحقق است و آن پایان یافتن محدودیت خرید و فروش تسلیحات متعارف ایران در ۲۷ مهرماه است.
محدودیتی که از ۱۳ سال پیش به تصویب شورای امنیت رسید و به موجب برجام و به تبع آن، قطعنامه ۲۲۳۱، در حال منقضی شدن است. از این رو، مایک پمپئو که صحنه گردان اصلی سیاست خصمانه واشنگتن در قبال ایران است با تهدید و تطمیع کشورهای مختلف بر آن شد تا مانع از این دستاورد برجام شود چرا که به خوبی میداند پس از ناکام گذاشتن منافع اقتصادی برجام، اگر این محدودیت را تمدید کند، ایران از تمام منافع برجام محروم شده است و به این ترتیب، برجام برای همیشه نابود خواهد شد.
از طرف دیگر، کشورها حاضر در برجام بر حفظ این توافق میکوشند هرچند که اروپاییها تاکنون نشان دادهاند، بدون رضایت واشنگتن حتی در موارد کاملا حاکمیتی خود، نمیتوانند تصمیم بگیرند.
در یکسال گذشته پمپئو و برایان هوک که اکنون ترجیح داده است از شکستی آشکار فرار کند، به سه کشور اروپایی عضو برجام سفر کردند و سعی کردند آنها را برای ادامه محدودیت تسلیحاتی ایران مجاب سازند. در این مسیر، حتی از ابراز فشار دبیرخانه سازمان ملل متحد که نشان داد به پترودلارهای سعودی وابستگی شدید دارد هم بهره بردند.
با این حال، در نشست غیررسمی شورای امنیت با برایان هوک که برای توجیه قطعنامه ضد ایرانی در ماه گذشته برگزار شده بود، به طور مشخص روشن شد که هیچ یک از اعضای شورا حاضر به پذیرش درخواست آمریکا نیستند.
آمریکاییها در مقاطع مختلف سعی کردند با تحریک افکار عمومی و اینکه حق کامل برای پیشبرد اهداف ضد ایرانی خود در سازمان ملل را دارا هستند، راه را برای تصویب این قطعنامه هموار کنند و این بار قطعنامهای به مراتب سختگیرانهتر با اضافه کردن دو پیوست تحریمی و ممنوعیت مسافرتی برخی شخصیتهای نظامی، ارائه دادند.
اعلام این تحرکات را هم به نشست خبری مایک پمپئو منوط کردند که سرانجام در هفته گذشته اعلام کرد، قطعنامه آمریکا در هفته جاری به رای گذاشته خواهد شد. گمانهزنیهای غیررسمی هم از آن حکایت داشت که آمریکا شامگاه دوشنبه این قطعنامه را که حاوی ۱۵ بند مقدمه و ۳۵ بند عملیاتی در مجموع ۱۳ صفحه بود، به طور رسمی برای رایگیری عرضه کند.
دوشنبه سپری شد، گفتند احتمالا صبح سهشنبه قطعنامه در صفحه شورای امنیت قرار خواهد گرفت. سهشنبه از ظهر گذشت که ناگهان خبر آمد، آمریکا در یک عقب نشینی آشکار، مفاد قطعنامه طولانی خود را به ۴ پاراگراف که ۲ پاراگراف آن عملیاتی است، محدود کرده است.
از این رو، اعضا باید تا ساعت ۱۰ صبح چهارشنبه نظرات خود را درباره این قطعنامه اعلام کنند و در صورت موافقت، برای روز پنج شنبه یا جمعه به رای گذاشته شود.
اما چند نکته در این بین اهمیت دارد:
۱.قطعنامه قبلی آمریکا به طور قطع هیچ شانسی برای موفقیت نداشت و در صورت رایگیری ۱۴ عضو شورا نسبت به آن نظر مثبتی ارائه نمیدادند. به این ترتیب شکستی آشکار برای سیاست خارجی آمریکا در این مقطع حساس محسوب میشد.
۲.روسیه و چین بارها تاکید کردهاند که ادامه محدودیت تسلیحاتی هیچ جایگاهی ندارد و آمریکا هم دیگر عضو مشارکت کننده در قطعنامه ۲۲۳۱ نیست که بتواند تصمیمگیری کند. آنها به صراحت اعلام کردند به قطعنامه پیشنهادی آمریکا رای منفی خواهند داد و به این ترتیب، حرکت آمریکا در هر صورت محتوم به شکست است.
۳.شایعاتی هم مطرح شد که برخی کشورهای اروپایی قطعنامههای جایگزینی را مد نظر قرار دادهاند تا به دلایل نامشخصی، محدودیت تسلیحاتی ایران برای مدت ۶ ماه تمدید شود که به نظر میرسد بیشتر به خاطر آن است که تکلیف انتخابات آمریکا روشن شود تا بتوانند پس از آن تصمیمگیری کنند. هیچ متنی در این باره منتشر نشد، هرچند که این اقدام احتمالی اروپا میتواند بدعتی خطرناک برای برجام و همچنین حرکت آتی آنها شود.
۴.گفته شد که آلمان در حال رایزنی است تا مصالحهای برای متن قطعنامه ایجاد کند در حالیکه آمریکاییها بر متن خود اصرار دارند و البته این شایعه هم مطرح شد که اروپاییها نمیخواهند به متن آمریکا رای دهند و در زمین آنها بازی کنند.
۵.آمریکا برای اینکه وجهه خود را در شورای امنیت حفظ کند، مجبور به تغییر متن خود شد تا شاید بتواند از قرار گرفتن در برابر ۱۴ عضو فرار کند حتی اگر یک یا ۲ رای مثبت به این قطعنامه به دست آورد.
با این حال، هر نوع رفتار اعضای شورای امنیت، واکنشی را در تهران به همراه خواهد داشت و اروپاییها به خوبی میدانند که نباید توافق هستهای ایران یا شاید فراتر از آن را از دست بدهند. ضمن آنکه ایجاد شکاف بین اعضای شورای امنیت در این مقطع که آمریکا با چین و روسیه و حتی با اروپاییها هم دچار مشکل شده است، میتواند پیامدهای ناگوار جدی برای تجزیه این نهاد بینالمللی در پی داشته باشد.