تهران- ایرنا- پیشکسوت استقلال گفت: من با پرسپولیس قرارداد داخلی بستم اما پس از چند روز نتوانستم با خودم برای پوشیدن پیراهن قرمز کنار بیایم و به استقلالی رفتم که بچگی عاشق آن بودم.

«محسن یوسفی» از شموشک نوشهر به استقلال رسید و حتی بازوبند کاپیتانی این تیم را بر دستان خود بست. او ۵ سال پیراهن آبی را پوشید و قهرمان لیگ برتر و جام حذفی شد تا خاطرات خوبی را از خود در این تیم بر جای بگذارد.

یوسفی در گفت و گو با خبرنگار ورزشی ایرنا حرف‌های جالبی بر زبان آورد که متن آن را در زیر می‌خوانید.

چه زمانی استقلالی شدی؟

سال ۸۴ بود، بازیکن تیم امید ایران بودم و پیشنهادات زیادی از تیم‌های لیگ برتری داشتم و با پرسپولیس قرارداد داخلی بستم اما نتوانستم خودم را راضی به حضور در این تیم کنم.

با پرسپولیس قرارداد بستی، چرا؟

جوان کم سن و سالی بودم که در آن روزها مدیر برنامه و اطرافیانم گفتند پیشنهاد مالی پرسپولیس سنگین است و با این تیم قرارداد امضا کن و من نیز این کار را انجام دادم اما وقتی چند روز گذشت هر چی با خودم کلنجار رفتم متوجه شدم نمی‌توانم پرسپولیسی شوم چرا که از بچگی استقلالی بود و با بردهای این تیم خندیده بودم و با شکست‌هایش اشک ریخته بودم. بنابراین به سیم آخر زدم و به همه گفتم من قراردادم را فسخ می‌کنم و این کار را انجام دادم.

اولین جلسه‌ای که سر تمرین استقلال رفتی را به خاطر داری؟

صمد مرفاوی سرمربی استقلال بود و من به همراه بهرام امیری راهی زمین شماره ۲ آزادی شدم. دقایقی از تمرین گذشته بود که به آنجا رسیدیم، صمد مرفاوی خوش آمد گفت و بعد علی‌رضا منصوریان که نقش بزرگ‌تر استقلال را ایفا می‌کرد آمد و با همان خصوصیات رفتاری و اخلاقی خود در آغوشم گرفت و من از این رفتارها به وجد آمدم و به خودم بابت حضور در استقلال تبریک گفتم. روز هیجان انگیز و باورنکردنی برای من بود.

چند فصل در استقلال حضور داشتی؟

۵ فصل

بهترین خاطره‌ات از حضور در استقلال چیست؟

اولین بازی که برای این تیم به میدان رفتم. بازی با ملوان بود و با گلی که علی انصاریان از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند یک بر صفر برنده شدیم.

بدترین خاطره‌ات؟

حذف از لیگ قهرمانان آسیا، در سال ۸۴ به خاطر اتفاقاتی که همه از آن خبر دارند و به خوبی می‌دانند فهرست استقلال دیر به کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال شد از حضور در این رقابت‌ها محروم شدیم و اگر استقلال آن فصل در آسیا شرکت می‌کرد اتفاقات خوبی برای این تیم و من رخ می‌داد چرا که شرایط بسیار خوبی داشتم و می‌توانستم کمک زیادی به آبی‌پوشان کنم.

خاطره دربی‌ها چطور؟

من دربی‌های زیادی را در آن سال‌ها که بازیکن استقلال بودم تجربه کردم. خاطرات خوب و تلخی برایم به یادگار مانده است. چهار دربی پیاپی را با پیروزی پشت سر گذاشتیم و دربی‌ای را که ۲ بر صفر جلو افتادیم با نتیجه سه بر ۲ باختیم. این‌ها فراموش نشدنی بودند.

پرویز مظلومی درباره دربی سه بر ۲ همیشه از کم‌کاری برخی از بازیکنان استقلال حرف زده است؟

من اسم آن را کم‌کاری می‌گذارم نه اشتباه. ما دربی‌های زادی را با برد پشت سر گذاشتیم و یک دربی نیز باختیم . من هنوز هم نمی‌دانم چرا آن دربی را باختیم. شاید باور نکنید اما بازیکنان پرسپولیس وقتی ۲ بر صفر عقب بودند و یک بازیکن کمتر داشتند دلشان می‌خواست بازی هر چه زودتر تمام شود. ما ۲ گل زدیم و چندین گل نیز نزدیم اما معجزه بزرگ برای آنها رخ داد. معجزه‌ای که باعث شد در چند دقیقه از عرش به فرش برسیم.

قبل از بازی به خاطر بازوبند کاپیتانی استقلال اختلافاتی میان بازیکنان شکل گرفت، این موضوع در شکست استقلال تاثیری نداشت؟

شما فکر می‌کنید دربی‌هایی که با برد پشت سر گذاشتیم همه چیز خوب و گل و بلبل بود و اختلافی وجود نداشت، در آن مسابقات نیز اختلافاتی وجود داشت، این خاصیت تیم‌های بزرگ است. همیشه اختلاف نظر وجود دارد و حاشیه هست اما با جرات می‌گویم هیچ ربطی به شکست استقلال در دربی نداشت. وقتی مربی بازی را می‌بازد نباید آن را گردن بازیکنان بیندازد. وقتی با افتخار از دربی‌هایی که با پیروزی پشت سر گذاشتی حرف می‌زنید باید شکست را هم گردن بگیرید.این ذات فوتبال است برخی روزها می‌بازید و برخی روزها برنده می‌شوید.

چی شد از استقلال جدا شدی؟

سال آخری که من در استقلال حضور داشتم حتی با مدیران این تیم برای عقد قرارداد جدید حرف زدم و به توافق رسیدیم اما در ادامه اتفاقاتی رخ داد که بر خلاف میل باطنی‌ام از این تیم رفتم.

چه اتفاقاتی؟

وقتی بازیکنی که سال‌ها در استقلال حضور دارد بازیکنان جدید به این تیم می‌آیند و پول زیادی می‌گیرند که حقشان نیست اما بازیکنی‌ که برای این تیم زحمت کشیده مبالغ کمتر دریافت می‌کند ناراحت می‌شود. من سر این موضوع ناراحت شدم و از استقلال رفتم.