"کووید ۱۹" ویروسی است که از ابتدای شیوع تا کنون هنوز ابعاد گسترده ای از آن ناشناخته مانده است. روزهای نخست ورود این ویروس به زندگی مردم ، گفته می شد که کرونا با کودکان کاری ندارد، اما کمی که گذشت محققان اعلام کردند که کودکان نیز به کرونا مبتلا می شوند اما تنها تعداد کمتری به درمان شدید نیاز دارند. درمیان این بحث ها و اما و اگرها، آنچه کمتر به آن توجه می شد، پیامدهای روانی حاصل از این بیماری بر روی روح و روان کودکان بود.
برای روشن ترشدن پیامدهای اپیدمی کرونا بر روان کودکان، پژوهشگر ایرنا گفتگویی اختصاصی با "مهسا جندقی" روانشناس و مسئول کمیته خودمراقبتی انجمن حمایت از کودکان انجام داده است. در این گفت و گو جندقی ابتدا به مشکلاتی که این بیماری به صورت کلی برای مردم ایجاد کرده می پردازد. سپس تاثیرات این مشکلات بر روی کودکان را بررسی کرده و در نهایت مجموعه ای خلاصه شده از راه کارها را برای بهبود وضعیت کودکان در این برهه زمانی را ارائه می دهد.
همبستگی مثبت بین افزایش فقر و خشونت
مهسا جندقی بعد از توضیح مختصری پیرامون مسائل و مشکلاتی که ویروس کرونا در خانواده ها ایجاد کرده می گوید: بخشی از مشکلات روحی – روانی به وجود آمده به شیوع این بیماری بر می گردد به مسائل اقتصادی همچون بیکار شدن بعضی از افراد خانواده یا کاهش درآمد برمیگردد که این به خودی خود باعث نگرانی، اضطراب و تنش در خانواده می شود. اما این وضعیت یک محصول جانبی دیگر هم دارد و آن بالا رفتن خشونت و پرخاشگری است.
رابطه فقر و خشونت یک رابطه اثبات شده است. پژوهش های زیادی این را اثبات کرده اند که یک همبستگی مثبت بین افزایش فقر و خشونت وجود دارد. بنابراین در بسیاری از خانواده هایی که در اوضاع کنونی تحت تاثیر این مساله قرار گرفته اند، آمار خشونت، پرخاشگری، خشم و آزارها بالا رفته که اینها از مشکلات جدی می باشند.
از آینده نامعلوم و نداشتن فرصت سوگواری تا انزوا
این روانشناس معتقد است که نگرانی از آینده وقتی با از دست دادن همراه شود باعث اضطراب، افسردگی و انزوایی از جنس عاطفی - روانی می شود. وی در این باره می گوید: احساس مشخص نبودن آینده، احساس بدی است. این که ما کنترلی روی آینده مان نداریم ، برای همه آدم ها نگران کننده است و پیش بینی ناپذیربودن اتفاقی که برای ما خواهد افتاد باعث نگرانی، اضطراب، افسردگی و مسایلی از این قبیل می شود.مساله دیگر از دست دادن عزیزان و ناتوانی در برگزاری مراسم های سوگواری که خودش می تواند تاثیری منفی داشته باشد. در این شرایط نمی توان مراسم برگزار کرد و فرصت سوگواری فراهم نمی شود و این اتفاق ها خیلی سخت است . تعطیل شدن یا کم شدن تفریحات جمعی مثل دورهمی ها،سینما و سفر رفتن همه این ها باعث گردیده ما دچار انزوایی از جنس عاطفی ، فیزیکی و روانی بشویم. حتی همان ممنوعیت روبوسی و دست دادن خصوصا در فرهنگ ما که خیلی جدی و پررنگ هم هست آسیب زا خواهد بود.
مهارتهای شناختی ضعیف کودکان در برابر مشکلات ناشی از کرونا
جندقی می گوید: ما شاهد تنش های بیشتری در خانواده و روابط افراد نسبت به قبل از کرونا هستیم به خصوص در خانواده هایی که از قبل بین آنها این مشکلات وجود داشته است. مشغول به کار بودن یکی از والدین یا هر دو آنها ، فرصت بروز تعارض را یا کم می کرد یا به آن توجهی نشان داده نمی شد. حالا که خانواده وقت بیشتری را با هم می گذرانند و همه با هم در یک جا گیر کرده اند، تعارض های که از قبل وجود داشته ، کم کم بروز پیدا می کند و شرایط را سخت تر می کند.
این روانشناس به تفاوت مهارت های شناختی کودکان با بزرگسالان اشاره کرده و می گوید: افراد بزرگسال در خانواده دارای یک سری مهارت های مقابله ای می باشند و ظرفیت روانشناختی آن ها بیشترو خود باوری بالاتری دارند و می توانند تا حدودی با این مساله (کرونا) کنار بیایند. اماکودکان شرایطشان بسیار متفاوت است . کودکان مهارت های شناختی ضعیفی دارند. ناباوری آنها پایین است و ظرفیت شناختی آنها در حدی نیست که بتوانند از پس این مسائل و این تنش های به وجود آمده برآیند.
به خصوص در این شرایط آنقدر مشکلات اساسی در خانواده پیش می آید که توجه به بچه ها در خانواده ها کم می شود. بیکار بودن پدر خانواده ، مشکل اجاره خانه ، وجود دعواها و تنش های فرد ی در خانواده که دارد خشونت به خرج می دهد و مشکلاتی از این دست باعث می شود، توجه به کودکان غمگین و ناراحت کم شود و حتی ممکن است کسی اصلا متوجه ناراحتی و اضطراب بچه نشود .
رابطهی از دست دادن نشاط با بالا رفتن اضطراب در کودکان
وی در پاسخ به این سوال که در وضعیت پیش آمده ، برای بچه ها چه اتفاقی می افتد؟ می گوید: بچه ها لذت های روزانه خود را از دست داده اند . مهد کودک،مدرسه و بیرون رفتن و ارتباط با دوستان که برنامه روزانه آنها بوده را با هم از دست داده اند از طرف دیگر در خانواده هم تنش های زیادی به دلایلی همچون بی پولی، بیماری یا فوت وجود دارد که مسایل سنگینی برای کودک است. کودکان از یک طرف لذت هایشان را از دست داده و از طرف اضطرابشان به طرز وحشتناکی بالا رفته است. حالا اگر بزرگسالی مضطرب شود می تواند بروز دهد اما کودکان ابزار بروز این اضطراب را ندارند. این اضطراب به شکل های دیگه ای ممکن است خودش را نشان بدهد مثل پرخاشگری، شب اداری، گریه ، به هم ریختگی در وضعیت خواب و غذا ،جویدن ناخن و چیزهایی از این قبیل .کودکان تمام تنش های داخل خانواده را شاهد هستند و از آنها تاثیر می پذیرند.
وی در ادامه می گوید: این که ما فکرکنیم بچه است و متوجه نمی شود فکر کاملا اشتباهی است. کودکان از سنین خیلی خیلی پایین متوجه اضطراب ها و تنش های ما می شوند. آن ها با دقت به حرف های ما گوش میکنند و با مدل خودشان برداشت می کنند . آنها از ما یاد میگیرند. اگر ما نتوانیم اضطراب خودمان را کنترل کنیم و مدام مضطرب باشیم ، بچه ها هم دچار اضطراب می شوند.ارتباط مستقیمی بین این دو وجود دارد و دنیای آنها دنیای متفاوتی هست و برداشت متفاوتی می کنند. ممکن است در مسایل پیش آمده در خانواه کودکان خودشون را مقصر بدانند همانطور که در مساله طلاق می بینیم که فرزندان طلاق حتی در سنین بزرگسالی به این فکر می کنند که شاید آنها عامل طلاق والدینشان بوده اند.
اضطراب کودکان با شنیدن مرگ پیرترها بر اثر کرونا
جندقی می گوید: یادمان باشد کلمه «پیر» در درجه اول کودکان را به یاد پدربزرگها و مادربزرگها میاندازد. این نوع جملات باعث نگرانی کودک از مرگ مادربزرگها و پدربزرگها میشود و این مسئله میتواند با توجه به وابستگی عاطفی کودک به بزرگترهای خانواده، باعث ایجاد اضطراب، افسردگی و سایر مشکلات روانشناختی شود. همچنین درک کودکان از «پیری»، «جوانی» و «زمان» با درک ما متفاوت است .مثلا ممکن است کودک فکر کند که پدر و مادرش هم پیر هستند و حالا جان آنها در خطر است. یا فکر کند که خواهر و برادرش هم به زودی پیر میشوند و در اثر کرونا جان خود را از دست میدهند. این نوع افکار میتواند آسیبهای روانشناختی جدی برای کودک در پی داشته باشداگر تا این لحظه مرتکب این اشتباه شدهاید و یا کودکتان از جای دیگری «کشنده بودن ویروس کرونا» برای افراد مسن را شنیده بحث را دوباره پیش بکشید و به او بگویید:«بعضی آدمها در مقابل این ویروس، قویتر و بعضی ضعیفتر هستن و آدمهای قویتر باید مراقب ضعیفترها باشن و بهشون کمک کنن. پدربزرگ و مادربزرگ هم نکات بهداشتی رو رعایت میکنن و حالشون خوبه. مثلا دستهاشون رو مرتب میشورن و به کسی نزدیک نمیشن. ما هم برای مدتی به خونهشون نمیریم و اینجوری ازشون مراقبت میکنیم»
تاثیرات بلندمدت مشکلات روی روح و روان کودکان
این روانشناس با تاکید بر بلند مدت بودن تاثیر حضور کرونا بر روان کودکان می گوید: مشکلات خانواده ها جدا از تاثیرات کوتاه مدتی که روی روان کودکان به جا میگذارد، یک سری تاثیرات بلند مدت هم با خود همراه دارد. اگر کودک ما در این پروسه دچار اختلال وسواس یا افسردگی یا چیزهایی از این قبیل بشود، دیگر واکسن کورونا هم نمی تواند این مشکلات را حل کند. یعنی حتی وقتی این دوران تمام شود این مشکلات و اختلال ها ادامه پیدا خواهد کرد.
مساله مهم دیگر این است که کودکان در سنی هستند که باورهای اساسیشان در حال شکل گیری است و این باورهای اساسی تا آخر عمر روی زندگی آنها تاثیرگذار خواهد بود. باورهای اساسی درباره خودشان، زندگی، آینده دنیا و اگر کودک این باور در او شکل بگیرد که زندگی جای خطرناک و ناامنی است این تا بزرگسالی با او خواهد بود و در تمام تصمیم های او این باور اساسی موثر است. بنابراین باید مراقب باشیم که چه پیامی را داریم به کودکمان را خواسته یا ناخواسته منتقل می کنیم.
مهمترین راهکارهای محافظت از روح و روان کودکان
در پایان این گفتگو "مهسا جندقی" برخی از مهم ترین راه کارهای مقابله با پیامدهای ناشی از این بیماری بر روح و روان کودکان را چنین بیان می کند:
* اگر به دنبال آرامش کودک هستید، اول باید این آرامش را در خودتان ایجاد کنید. یادتان باشد که استرس و اضطراب، سیستم ایمنی بدن را ضعیف میکند و شما و کودک شما را در مقابل ویروس آسیبپذیر میکند.
* به جای اینکه دائما به او بگویید که نگرانیاش در مورد این بیماری بیمورد است، احساس او را درک کنید و بپذیرید. به او بگویید که "میفهمم که حرفهایی که در مورد کرونا شنیدی حسابی نگرانت کرده. به تو حق میدهم که چنین احساسی داشته باشی. اما بیا ببینیم که چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم که مریض نشویم"به او بگویید که احتمال بیمار شدن کودکان بسیار کم است و پزشکان در سراسر دنیا در تلاش هستند که دارویی برای این بیماری پیدا کنند.
* به کودک دروغ نگویید. به هیچ عنوان با قطعیت به او نگویید که قرار نیست او و نزدیکانش مبتلا به این ویروس شوند. به جای این با او از حقایقی صحبت کنید که می تواند آرامشبخش باشد مثل اینکه «اگر مرتب دستهایت را با آب وصابون شست و شو دهی ، احتمال اینکه مریض شوی خیلی کم میشود». تنها چیزی که میتوانید با قطعیت به او بگویید این است که شما برای حفظ امنیت او ، تمام تلاش خود را خواهید کرد.
* برای کودک بیماری کرونا را به عنوان یک مسئله ترسناک و غیرقابل کنترل عنوان نکنید. لزومی ندارد که برای قانع کردن کودک در راستای رعایت بهداشت، او را بترسانید. بلکه باید با او به شیوه منطقی صحبت کنید و اطلاعات مورد نیاز را به او بدهید. ترساندن کودک میتواند آسیبهای روانشناختی غیرقابل جبرانی برای او به همراه داشته باشد.
* تا می توانید جلوی بچه ها از نگرانی ها و صحبت در باره این که نمی دانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد خودداری کنید. در حضور آن ها درباره اخبار و شایعات مربوط به کرونا صحبت نکنید و کودک را در معرض اخبار مربوط به شیوع و آمار مرگ و میر و ...قرار ندهید .
* به کودک بگویید که این یک وضعیت موقتی است. اگر چه رعایت بهداشت همیشه و در همه حال واجب است، اما شرایط فعلی مثل دست ندادن و روبوسی نکردن، در خانه ماندن و... میتواند برای کودک نگرانکننده باشد. یکی از نگرانی های او ممکن است این باشد که «نکند از این به بعد باید این جوری زندگی کنیم» یا «نکند دیگر نتوانم دوستانم را ببینم». به او اطمینان بدهید که این شرایط دائمی نیست و اوضاع دوباره به روال عادی برمیگردد.
* برای بچه ها یک روتین به وجود بیاورید. چرا که بخشی از اضطراب آنها ناشی از به هم خوردن برنامه های روتین آنها است . تعریف یک برنامه ریزی جدید خیلی به آنها کمک می کند مثلا زمان مشخصی برای بازی فکری یا ورزش که کودک یک برنامه مشخص داشته باشد و به آن پایبند باشد.
* وقتگذرانی و بازی کردن با کودک به او احساس آرامش میدهد و حواس او را از نگرانیها پرت می کند. سرگرمکردن کودک راه مناسبی برای دور کردن او از افکار تنشزاست. در این باره «بازیهای فکری» میتوانند نقش بسزایی ایفا کنند.
* کودک اطلاعات را از طرق مختلف دریافت میکند. گرچه والدین همواره باید بر استفاده کودک از فضای مجازی نظارت کامل و دقیق داشته باشند؛ اما ضرورت این مسئله در این شرایط دو چندان است. اجازه ندهید که کودک در معرض اخبار و شایعات و آمارهای مربوط قرار بگیرد و استفاده او از این فضاها را تا حد ممکن محدود کنید.
* بچه ها تفکر انتزاعی ندارند و خیلی از مفاهیم را در ک نمی کنند حتی خیلی از وقت ها نمی توانند احساسات خودشان را نامگذاری کنند و نمی دانند که چه حسی دارند .صحبت کردن با بچه ها خیلی به آنها کمک می کند و در واقع می توانند یک مقداری از احساسات و اضطرابشان را تخلیه کنند و حالشان بهتر شود.