تهران- ایرنا- اهمیت تصمیم اخیر اعضای شورای امنیت زمانی مشخص می‌شود که به‌یاد بیاوریم قبل از برجام حتی دوستان تهران در شورای امنیت نیز به قطعنامه‌های تحریمی فصل هفتمی ضد ایران رای مثبت می‌دادند و حال دوستان آمریکا به قطعنامه پیشنهادی این کشور در شورای امنیت وقعی نمی‌نهند.

پس از ماه‌ها جنجال و تبلیغات رسانه‌ای دولت آمریکا برای جلوگیری از اجرای برجام و لغو تحریم‌های تسلیحاتی کشورمان، سرانجام در تاریخ 24 مرداد، جلسه تاریخی شورای امنیت برای تصمیم‌گیری در این زمینه برگزار و قطعنامه‌ای که در این رابطه از سوی آمریکا ارائه شده بود، با رای بی‌سابقه‌ای شکست خورد.

از ۱۵ عضو شورای امنیت ۱۱ کشور شامل انگلیس، فرانسه، آلمان، بلژیک، استونی، سنت وینست و گرانادین، نیجر، اندونزی، آفریقای جنوبی، تونس و ویتنام به این قطعنامه رای ممتنع، چین و روسیه رای منفی و تنها خود آمریکا و جمهوری دومنیکن رای مثبت دادند.

اهمیت این مسأله زمانی مشخص می شود که به‌یاد بیاوریم قبل از برجام حتی دوستان ایران در شورای امنیت نیز به قطعنامه‌های تحریمی فصل هفتمی برضد ایران رای مثبت می‌دادند و حال دوستان آمریکا به قطعنامه پیشنهادی این کشور در شورای امنیت وقعی نمی‌نهند و با وجود اصلاحات و تغییرات بسیاری که آمریکا در این قطعنامه داد تا بلکه همراهی برخی کشورها را کسب کند، جز جمهوری دومینیکن هیچ کشوری حاضر به همراهی با این به اصلاح «ابرقدرت تنها» نشد.

این موضوع نشان می دهد که هر چند مخالفان برجام آن را توافقی سراسر به ضرر ایران  می‌دانند و راهکار دیپلماسی و مذاکره را یک‌سره رد می‌کنند، اما حتی در عرصه روابط بین الملل نابرابر و غیرعادلانه کنونی نیز مذاکره و تعامل منطقی با دنیا و سنجیده عمل کردن همچنان جواب می دهد و می‌تواند راهکاری مثبت برای دفاع از منافع ملی باشد. از سوی دیگر این مسأله مشخص کرد که نهادهای بین‌المللی از جمله شورای امنیت نیز تنها بازیچه دست قدرت‌های بزرگ نیست و چنانکه بازیگران دیپلماتیک متخصص و ماهری در عرصه سیاست خارجی کشورمان فعالیت کنند، می‌توانند این نهادها را نیز وادار به پذیرش حقوق کشور کرده و از صدور قطعنامه های ظالمانه بازدارند.

با این وجود، طعم شیرین این پیروزی در شورای امنیت سازمان ملل، نباید سبب شود ساده‌انگارانه بیاندیشیم که پرونده برنامه‌های خصمانه آمریکا علیه کشورمان بسته شده یا کشورهای اروپایی و روسیه و چین دیگر از این به بعد در راستای منافع ایران حرکت خواهند کرد. همانطور که مقامات آمریکایی نیز اعلام کرده‌اند، تلاش برای جلوگیری از لغو تحریم‌های تسلیحاتی ایران یکی از حلقه‌های فشار آنها به دور ایران بوده و این امر به شیوه‌های مختلف و در حوزه های گوناگون ادامه خواهد یافت.

از آنجا که شانس آمریکا برای استفاده از مکانیسم ماشه و بازگرداندن همه تحریم‌های پیشابرجامی علیه کشورمان نیز به دلیل خروج آمریکا از برجام چندان زیاد نیست، به نظر می‌رسد این کشور تلاش می‌کند پروژه تنگ کردن حلقه امنیتی منطقه‌ای به دور ایران را که با آغاز روابط دیپلماتیک رسمی امارات متحده عربی و اسرائیل کلید خورد، هر چه بیشتر به پیش ببرد.

بحرین، عمان و عربستان سعودی سه گزینه بعدی هستند که احتمالا بعد از ارزیابی واکنش‌های جهانی و منطقه‌ای به توافق امارات و اسرائیل، از آغاز روابط دیپلماتیک خود با این رژیم غاصب خبر خواهند داد و در پی این امر، در ماه‌ها و سال‌های آتی شاهد رفت و آمدهای مکرر و البته پر حاشیه مقامات رژیم صهیونیستی در خلیج فارس خواهیم بود.  اما در چنین شرایطی ایران چه می تواند بکند و راهکار مقابله با این تهدیدات امنیتی چیست؟

در درجه نخست باید گفت همچون همیشه افزایش مشروعیت داخلی و برخورداری از حمایت‌های مردمی مهمترین رمز پیروزی ایران خواهد بود. تمامی ابتکار عمل‌های سیاسی و مذاکرات دامنه‌دار بین‌المللی اگر با حمایت و پشتیبانی مردم همراه نباشد، راه به جایی نخواهد برد. از این رو به نظر می‌رسد در گام نخست ارکان مختلف نظام جمهوری اسلامی باید توجه به خواسته‌ها و مطالبات اجتماعی را در رأس برنامه های خود قرار دهند و با شفاف سازی، قطع کردن ریشه‌های فساد و دست‌های متعرض به بیت‌المال و خدمات‌رسانی بی دریغ به اقشار مختلف جامعه و کاهش تضاد طبقاتی، مشروعیت و مقبولیت عمومی خود را بالا برده و مطمئن شوند که جامعه یکدست و متحد از تصمیمات سیاسی آنها حمایت می کند. 

در گام بعدی لازم است اجماع بین خود ارکان، مسئولان و تصمیم‌گیران اصلی نظام تقویت شده و تصمیم‌گیری‌های اساسی برای کشور همچون «نحوه کنشگری ایران در عرصه منطقه ای و بین المللی» یا «عضویت کشورمان در اف ای تی اف» که نتایج و پیامدهای بلندمدت دارد و می‌تواند منافع ملی را تحت تأثیر قرار دهد، بازیچه رقابت‌ها و منافع جناحی و گروهی نشود.

و در نهایت در گام آخر لازم است اقداماتی در سطح منطقه‌ای و بین المللی انجام شود. آغاز مذاکرات فراگیر و استفاده از سیاست «هویج و چماق» در مقابل قدرت‌های منطقه‌ای یکی از راه حل‌هایی است که در این شرایط پیشنهاد می‌شود.

لازم است به کشورهای حوزه خلیج فارس تفهیم شود که جمهوری اسلامی ایران همچون همیشه‌ی تاریخ بر اولویت صلح و ثبات تأکید دارد و مایل است با پیشبرد «ابتکار صلح هرمز» به تأمین امنیت بر پایه همکاری های بومی کمک کند، اما چنانکه کشورهای منطقه بخواهند با خیانت به آرمان کشورهای اسلامی پای دشمنان دیرین را به منطقه باز کنند، جمهوری اسلامی ایران نیز بیکار ننشسته و از همه کارت‌های خود برای جلوگیری از این اقدام  و در راستای امنیت‌سازی یکجانبه و پایدار استفاده خواهد کرد؛ کارت‌هایی که شاید استفاده از آنها آرامش و خواب راحت را از همه قدرت‌های رقیب ایران برباید و همچون مسیر دیپلماسی برایشان دلپذیر و کم هزینه نباشد.