این روزها، منطقه غرب آسیا به گرمترین و فعالترین کانون تحولات جهان تبدیل شده است. شتاب تحولات خاورمیانه آنچنان طی دو، سه هفته گذشته سرعت گرفته که هر روز تحول جدیدی رخ میدهد و آن تحول، موجب فراموشی تحول دیروز میشود. یک روز درگیریها داخلی خاندان سلطنتی آل سعود در صدر اخبار رسانههای جهان مینشیند، فردای آن روز بندر بیروت دچار چنان انفجاری میشود که حدود نیمی از این شهر ساحلی را دچار تخریبهای گسترده میکند. فردای آن روز امانوئل مکرون به بیروت میرود و چنان صحبت میکند که گویی فراموش کرده فرانسه دیگر قیومیت لبنان را ندارد و هنوز چند روز نگذشته، اماراتیها از صلح با اسراییل سخن میگویند و خبرها از دومینوی عادیسازی روابط با رژیم صیهونیستی حکایت میکند. درباره تحولات خاورمیانه، با «علیرضا معیری» معاون وزارت امور خارجه در دولت اصلاحات گفتوگویی داشتیم. او این روزها مسئولیت دبیری کمیسیون سیاسی، دفاعی و امنیتی مجمع وزیران ادوار جمهوری اسلامی را هم برعهده دارد و در بخشی از مصاحبه، درباره این مجمع و اقدامات این سازمان مردمنهاد به ویژه در عرصه سیاسی سخن میگوید. بخش نخست این گفت و گو روز یکشنبه ۲۶ مردادماه منتشر شد (اینجا بخوانید) در ادامه بخش دوم این مصاحبه را میخوانید.
فرانسه میخواهد جای پای خود را در خاورمیانه حفظ کند
پس از انفجار بندر بیروت تحولات زیادی رخ داده است. رئیسجمهور فرانسه به این کشور سفر کرد و نخستوزیر لبنان هم از مقام خود استعفا داد. ارزیابی شما از تحولات این کشور چیست؟
حادثه بیروت، بسیار غمبار بود و همه را متاثر کرد. هنوز هم مشخص نیست علت این حادثه چیست و موضوع در حال بررسی است. نه گروههای مقاومت و نه دولت در این باره پیشداوری نکرده اند و مشخص نیست این حادثه به خاطر یک سهلانگاری بوده یا اقدام تروریستی انجام شده است. باید صبر کرد و منتظر نتایج گروه حقیقتیاب بود. با این حال، این انفجار موجب نابودی هزاران خانهها، آوارگی و بیخانمانی هزاران نفر و کشته، مجروح و مفقود شدن دهها نفر شده است. از سوی دیگر، این بندر محل ورود کالاهای اساسی به لبنان بوده که نابود شده است. آثار و تبعات این انفجار بعدا خود را نشان خواهد داد. البته کمکهای بینالمللی در حال انجام است. در این ماجرا نقش فرانسه شاید نسبت به دیگران متفاوتتر بوده است. سوریه و لبنان دو کشوری هستند که فرانسویها مدتها قیومیت آن را پس از جنگ جهانی اول برعهده داشته و از کشورهای بانفوذ در سوریه و لبنان است. اکنون هم که به لبنان و سوریه برود، مشاهده میکنید فرانسوی، زبان جاافتادهای در این کشورها است و فرانسه هم علاقهمند است جای پای خود را خاورمیانه حفظ کند.
ژست مکرون در بیروت حاکی از توهم اوست
مکرون در سفری که به بیروت داشت، بر اجرای اصلاحاتی در لبنان تاکید کرد. اصلاحات مدنظر او چیست؟
مکرون در بیروت ژستی گرفت که حاکی از توهم اوست. به نظر میرسد فرانسویها فکر میکنند همچنان در دوران بعد از جنگ جهانی اول هستند در حالی که ما اکنون در سال ۲۰۲۰ زندگی میکنیم. بحث قیومیت موضوع فراموششدهای است که دیگر قابل طرح هم نیست. اگر آنها میخواهند کمک کنند، هم دولت و هم مقاومت لبنان از این موضوع استقبال کردند. اما اگر آنها بخواهند طائفهگرایی را در لبنان تقویت کنند، وضعیت در این کشور بدتر میشود. باید دید اتفاقی که در بیروت رخ داد، به سود چه کسی بود. این حادثه موجب بهم ریختگی و هرج و مرج شد. اسرائیل و آمریکا بیشتر از هر کس دیگری از بهم ریختگی لبنان، نبودن یک دولت باثبات و آشوب در این کشور سود میبرند.
میخواهند حزبالله را خلع سلاح کنند
حذف مقاومت در معادلات لبنان را میتوان یکی از اهداف قدرتهای بینالمللی در شرایط کنونی دانست؟
یکی از اهدافی که آمریکا و اسرائیل دنبال میکنند و مکرون هم در صحبتهایش به آن اشاره کرده است، محدود کردن حزبالله به یک گروه سیاسی و خلع سلاح آن است. این موضوعی است که از گذشته دنبال کردهاند و امروز هم بیمیل به انجام این کار نیستند. از طرفی به دنبال روی کار آوردن دولتی وابسته به خودشان هستند. دولت حسان دیاب، دولتی فراگیر بود که کمترین وابستگی را به خارج داشت. این دولت با همه گروهها و جناحها هم ارتباط خوبی داشت و مورد تایید حزبالله بود.
ظریف روز جمعه به لبنان سفر کرد. فکر میکنید ایران در شرایط کنونی چه کمکی میتواند به لبنان بکند؟
تمام هدف کشورهای دوست لبنان باید این باشد که آرامش به این کشور برگردد و ثبات و آرامش در این کشور حکمفرما شود. یادمان باشد وقتی آشفتگی سیاسی و آشوب اجتماعی در لبنان حاکم باشد، منافع دشمنان هم تامین میشود. قطعا ایران هم این موضوع را دنبال میکند و ظریف هم در سفر به بیروت، این موضوع را دنبال کرد. در این چارچوب، من سفر وزیر امور خارجه به بیروت را سفر موفقیتآمیزی میدانم. او دیدارهای متعددی با مقامات این کشور از جمله وزیر امور خارجه، نخستوزیر، رئیسجمهور و رئیس مجلس لبنان انجام داد. روابط ایران و لبنان هم یک روابط دوستانه، نزدیک، صمیمی و مبتنی بر برادری است. ظریف در بیروت هم بر این مسئله تاکید کرد که ایران در کنار مردم لبنان است و بر تلاشهایش برای جلب کمکهای منطقهای و بینالمللی برای ایجاد آرامش در لبنان و بازسازی این کشور ادامه میدهد.
عربستان پنج سال قبل روابط سیاسی خود را با ایران به شکل یکجانبه قطع کرد. با گذشت پنج سال روابط دو کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
ایران واقعا مایل است روابط خوب و دوستانهای با عربستان سعودی داشته باشد. این موضوع بارها از سوی مقامات ایران مطرح شده است. متاسفانه این عربستان بوده که برای عادیسازی روابط پا پیش نگذاشته و هنوز هم سیاستهای خصمانهای را علیه ایران اتخاذ میکند. عربستان با قدرتگیری بن سلمان، هم در داخل و هم در خارج به سمت تندروی در حال حرکت است. اقدام عربستان در یمن یک جنایت جنگی است اما با وجود اینکه به اهدافشان هم نرسیدند، تمایلی هم برای گفتوگو و حل قضیه هم ندارند. به دلیل انسانی بودن موضوع، ایران بارها اعلام کرده که مایل است برای پایان دادن به جنگ یمن کمک کند. متاسفانه محمد بن سلمان همچنان مغرورانه به مسئله نگاه میکند. او میداند عربستان بدون ایران نمیتواند روی آرامش را به خود ببیند. ایران دست دوستی به عربستان دراز کرده است مهم آن است که آنها به این نتیجه برسند که لازم است سیاستهایشان را تعدیل کنند.
و کی به این نتیجه خواهد رسید؟
عربستان بیشتر از هر چیز گرفتار مسائل داخلی است. بحثهای داخلی آل سعود، بیماری ملک سلمان و بحران جانشینی موجب شده تا دولت ریاض سرگرم مسائل داخلی باشد. عربستان چه به شکل مستقیم، چه غیرمستقیم مانند راهاندازی و کمک به شبکههای فارسیزبان خارجی، تجهیز نیروهای ضدایرانی تا همکاری با آمریکا اقدامات زیادی کرده است. اما عربستان دیده این اقدامات فایدهای نداشته و آنچه فایده دارد، دوستی با ایران است.
از موضع امارات برای عادیسازی روابط با اسرائیل بسیار متاسفیم
طی روزهای گذشته، شاهد اعلام عادیسازی روابط میان اسرائیل و امارات بودیم. فشار آمریکا موجب این اعلام عادیسازی شد؟
از موضع دولت امارات برای عادیسازی روابط با اسرائیل بسیار متاسفیم. اسرائیل دشمن دیرینه اسلام، کشورهای عربی و به ویژه فلسطین است. این مسئله موجب نمیشود مردم این کشورها علائق و دوستی با اسرائیل پیدا کنند. در گذشته هم وقتی دولتها در مخالفت با ملتهایشان تصمیماتی را گرفتند، آن تصمیمات به نتیجهای نرسیده است.
بعد از اعلام عادیسازی روابط امارات و اسرائیل، آیا ممکن است شاهد دومینوی عادیسازی روابط از سوی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باشیم؟
خبرهایی شنیده میشود برخی از کشورهای آفریقایی یا حاشیه خلیج فارس به روند عادیسازی روابط با اسرائیل بپیوندند که به نظر ما امر محکومی است و منجر به شکست خواهد شد.
اسرائیل دست از معامله قرن نخواهد کشید
اعلام عادیسازی روابط امارات و اسرائیل، آیا منجر به توقف توسعهطلبی اسرائیل نسبت به کرانه باختری یا توقف طرح معامله قرن خواهد شد؟
آنچه ما میدانیم این است که اسرائیل دست از سیاستهای توسعهطلبانه و تجاوزکارانهاش نسبت به سرزمینهای فلسطینی برنداشته است. در واقع اعلام صلح با اسرائیل از سوی امارات کمکی به صلح در منطقه و توقف تجاوزگری صهیونیستها نمیکند. اسرائیلیها قبلا هم چنین قولهایی داده بودند اما به هیچ کدام از قولهایشان عمل نکردند. آنها شاید اجرای طرح معامله قرن را برای مدتی معلق کنند ولی دست از آن نخواهند کشید.
کلیه وزرای پس از انقلاب عضو مجمع وزرای ادوار هستند
شما عضو مجمع وزیران ادوار هم هستید. این سازمان مردمنهاد با چه هدفی و چرا تاسیس شد؟
مجمع وزیران ادوار جمهوری اسلامی، یک سازمان مردمنهاد است که با تلاش مهندس شافعی و دکتر عارف در وزارت کشور ثبت شده است. تعدادی از وزرا و معاونین سابق نخستوزیر و روسایجمهور پیشین و همچنین وزرا و معاونان کنونی ریاستجمهوری به این جمعبندی رسیدند که یک سازمان مردمنهاد را به ثبت برسانند و کلیه افرادی که از ابتدای انقلاب تا به امروز، مسئولیتی در مقام وزارت یا معاونت نخستوزیری یا ریاستحمهوری برعهده داشته و در بخشهای مختلف فعالیت میکردند، عضو آن شوند. هدف هم این بوده تا این افراد دانش و تجربه خود را در اختیار دولتها قرار دهند.
شکل کار مجمع چگونه است؟
مجمع وزرای ادوار همانند هیات دولت شامل کمیسیونهای مختلفی است. در هیات دولت، کمیسیونهای مختلفی اعم از سیاسی، دفاعی، اقتصادی، کشاورزی، فرهنگی، حقوقی و غیره وجود دارد و هر یک از معاونان و وزرا بر اساس موضوع عضو آن هستند. در مجمع وزرای ادوار هم افرادی که در دولت بودند، چه آنهایی که معاون نخستوزیر یا معاون رئیسجمهور بوده و چه وزیران قبلی و فعلی، عضو این سازمان مردمنهاد هستند. این مجمع سالی دو بار نشست عمومی دارد. کمیسیونها هم بر حسب تخصص افراد و موضوعاتی که مطرح است، پنج، شش بار در سال تشکیل جلسه میدهند.
جمع کردن این افراد با گرایشهای مختلف سخت نیست؟
سخت که هست اما به همت آقایان شافعی و عارف، این کار انجام شده است. آقایان هم از این موضوع استقبال کرده و در جلسات شرکت میکنند. البته این مجمع فقط مختص به آقایان نیست و خانمهایی هم که قبلاً مسئولیت داشتهاند، عضو مجمع بوده، در نشست عمومی شرکت کرده و در شکلگیری کمیسیونها نقش دارند.
یکی از کمیسیونهای مجمع وزیران ادوار، کمیسیون سیاسی، دفاعی و امنیتی است. درباره فعالیت این کمیسیون توضیح میدهید؟
ریاست این کمیسیون با آقای دکتر ظریف بوده و دبیری آن هم برعهده من است. در این کمیسیون، وزرای کشور، امور خارجه، اطلاعات و دفاع و معاونتهای مربوطه ریاستجمهوری و نخستوزیری عضو هستند. برخی از وزرای کنونی هم در صورت امکان در آن شرکت میکنند. بحثهای کمیسیون عمدتاً مسائل روز است. به طور مثال، یکی از بحثهایی که سال گذشته عمدتاً در کمیسیون مطرح شد، بحث تحریمها بود که این تحریمها را چگونه بیاثر و ناکارآمد کرده و آنها را دور بزنیم تا کشور به راحتی اداره شود. با تجارب ذیقیمتی که وزرای پیشین مربوطه در دورههای مختلف در این باره داشتهاند، مطالبی را مطرح کردند. این مطالب در اختیار شورای عالی قرار گرفته شده است و آنها هم این مطالب را در اختیار ریاستجمهوری، وزرا و هیات دولت قرار دادهاند تا از این تجارب استفاده شود. یکی دیگر از بحثهایی که در کمیسیون سیاسی، دفاعی و امنیتی مطرح شده است، مسائل مربوط به انتخابات، نحوه حضور مردم در انتخابات و تشویق آنها برای مشارکت در انتخابات است. مسائل اینچنینی عمدتاً مسائل روز هستند و عموما با پیشنهاد و نظر اعضا مطرح و در دستورکار قرار میگیرند.
مورد استقبال دولت هم قرار گرفته؟
بله؛ به ویژه در مسائل اقتصادی و اجتماعیموضوعاتدر کمیسیونهای مربوطه بررسی شده و از سوی شورای عالی مجمع ادوار جمعبندی و به دولت ارسال شده و هیات دولت هم از آن استقبال کرده است.
همانطور که اشاره کردید مجمع وزرای ادوار شامل تمامی معاونان و وزرای پیشین است که هر کدام گرایشها و سلایق مختلفی دهند. دستیابی به نتیجه و جمع بندی نهایی با این تنوع و تفاوت سلایق دشوار نیست؟
کار که اندکی مشکل و دشوار است. به طور مثال، در کمیسیون ما هم آقای موسوی لاری حضور دارند و هم آقای بشارتی. هر دو دیدگاههای مختلفی دارند. آقایان فلاحیان و یونسی هردو وزیر اطلاعات بودند و هر کدام هم گرایشهای مختلفی دارند. اما آنچه مهم است، این است که در موضوعات کلان و ملی نظرات به یکدیگر نزدیک است و بحثهای جناحی و حزبی در این نوع بحثها عموماً مطرح نیست و مسائلی هم که در کمیسیون مطرح میشوند، غالباً جنبه ملی و راهبردی داشته و مورد نیاز همه دولتها است.
در سیاست خارچی چطور؟
در سیاست خارجی هم وضعیت به همین شکل است و کمکهای زیادی شده است.
در مورد برجام و تحریمها هم دیدگاهها شبیه به یکدیگر است؟
در مورد برجام ممکن است تفاوت سلیقه وجود داشته باشد ولی راهبردها یکی است. مثلاً در حوزه تحریمها همه تلاش میکنند که تحریمها بیاثر شده و راه تنفسی باز شود. در اینجا بحثهای جناحی دیگر به هیچ وجه تاثیرگذار و مطرح نیست.