تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۷:۳۰

نیویورک - ایرنا - نامزد حزب دموکرات در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا بارها بر بازگشت به برجام تاکید کرده است، اما آیا رویکرد وی به ایران با خصومت ۴۰ ساله واشنگتن علیه تهران متفاوت خواهد بود؟

دولت باراک اوباما رئیس جمهوری سابق آمریکا به همراه چهار عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، آلمان، اتحادیه اروپا و جمهوری اسلامی ایران پس از ۲ سال مذاکره سخت و فشرده سر انجام در تیرماه ۱۳۹۴ به توافقی دست یافتند که به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نامیده شد.

این در حالی بود که رژیم صهیونیستی و مقامات سعودی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا مانع نهایی شدن این توافق شوند اما دولت اوباما زیر بار این فشارها نرفت، همچنان که تندروهای ضد ایرانی در داخل آمریکا هم فشار خود را برای کارشکنی افزایش داده بودند.

با پایان یافتن دولت دموکرات‌ها، ورود یک جمهوریخواه به کاخ سفید که هیچ سابقه اجرایی نداشت و تنها سابقه فعالیتی وی تجارت بود، اما جاه‌طلبی زیادی از جوانی برای کسب بالاترین قدرت ایالات متحده داشت، توافقنامه‌های زیادی را که امضای یک رئیس جمهوری سیاهپوست زیر آن بود، به خطر انداخت.

ترامپ در نخستین سفر خارجی خود به عنوان رئیس جمهوری آمریکا به عربستان و سرزمین های اشغالی رفت و تحت فشار حاکمان آنها و تندروهای داخلی در نشست یکم خرداد ۱۳۹۶ریاض، ایران را حامی تروریسم در خاورمیانه و حامی بشار اسد در سوریه نامید.
ترامپ سلف خود، باراک اوباما را متهم کرد که سیاست مماشات علیه ایران را دنبال کرده است، توافق هسته‌‎ای را "بدترین توافق تاریخ" دانست و تاکید کرد برای خروج از آن درنگ نمی‌کند.

از این رو، در هجده اردیبهشت ۱۳۹۷ در یک نمایش تلویزیونی به طور رسمی اعلام کرد به مشارکت آمریکا در توافق هسته‌ای ایران که او آن را فاجعه‌بارترین توافق می‌نامد، پایان داد.

در طول سه سال گذشته هم شدیدترین اقدامات تروریستی را اعم از اقتصادی، سیاسی و نظامی علیه مردم بی‌گناه ایران روا داشت. نه تنها از برجام خارج شد بلکه تحریم‌های تعلیق شده را بازگرداند و تحریم‌های اضافی دیگری را اعمال کرد، فرمانده وقت سپاه قدس ایران را در یک اقدام تروریستی به شهادت رساند، مقامات عالی ایران را در فهرست تحریمی قرار داد و ممنوعیت تردد مقامات جمهوری اسلامی را به سازمان ملل متحد وضع کرد.

جدیدترین اقدام وی ضد این توافق هم ارائه قطعنامه و سپس درخواست فعال کردن سازوکار مکانیسم ماشه برای بازگردندان تمام تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران بوده تا آنچه را که در طول سه سال گذشته نتوانسته است، انجام دهد.

هدف از این کار به گفته مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا این است که ایران به میز مذاکره بازگردد در حالی که برجام ساز و کاری میان ایران و آمریکا برای مدیریت تنش‌ها و اختلافات ایجاد می‌کرد و خروج ترامپ از برجام، این ساز و کار را تخریب کرد.

ترامپ که فهمیده است در سیاست خارجی دستانی خالی دارد، به طور مداوم مطرح می‌کند در صورت پیروزی در انتخابات ۱۳ آبان در کمتر از یک ماه با ایران به توافق دست خواهد یافت اما در دیگر سو، نامزد دموکرات‌ها، خروج آمریکا را یک نقطه ضعف و شکست بسیار روشن برای سیاست خارجی دولت ترامپ می‌داند.

حزب دموکرات در مجمع ملی خود جو بایدن را که معاون اول اوباما هم بوده است، به عنوان نامزد رسمی خود برای رقابت انتخاباتی برگزید. این انتخاب از این جهت که بایدن بارها به حمایت از برجام و همچنین پایان دادن به جنگ‌های بی‌پایان در منطقه تصریح کرده است برای جهان می‌تواند اهمیت داشته باشد.

با نگاهی به اولویت‌های اعلام شده بایدن در صورت پیروزی در انتخابات، از نزدیک به ۴۵ ایده اصلی، ۲ ایده آن مربوط به سیاست خارجی است.

خاتمه دادن به جنگ‌ها یکی از این برنامه‌ها است. بایدن ادعا کرده است به جنگ‌های طولانی در افغانستان و خاورمیانه پایان می‌دهد که هزینه زیاد جانی و مالی را متوجه ایالات متحده کرده است.

همچنین گفته است به پشتیبانی از جنگ به رهبری عربستان سعودی در یمن پایان خواهد داد.

در باره برجام هم اینگونه آمده است اگر تهران به تعهدات برجامی خود بازگردد(اشاره به گام های ایران درکاهش تعهدات برجامی)، بایدن با استفاده از دیپلماسی سخت و حمایت از متحدان خود برای تقویت و گسترش آن، بار دیگر به این توافقنامه وارد خواهد شد.

بایدن ۲ شرط برای برجام قرار داده است، نخست بازگشت ایران به توافق برجام و دوم گسترش آن.

اگرچه مشخص نیست که ورود دوباره آمریکا به برجام چگونه ممکن خواهد بود و چه کسانی باید با ورود دوباره آن موافقت کنند اما نوع نگاه بایدن به ایران و شروط مطرح شده، می‌تواند به کشمکش فعلی میان تهران و واشنگتن ادامه دهد.

بایدن درباره توافق هسته‌ای ایران که در تارنمای اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا منتشر شده است، می‌گوید:ترامپ از برنامه جامع اقدام مشترک(برجام)، توافقی که برخی فعالیت‌های هسته‌ای بالقوه ایران را محدود می‌کرد، خارج شد و هیچ برنامه عملی بهتری به جای آن نداشت. وی می‌افزاید: اقدامات بی‌پروای ترامپ بحران عمیقی را در روابط دو سوی اقیانوس اطلس ایجاد کرده و چین و روسیه را به ایران نزدیکتر کرده است؛ در نتیجه، ایالات متحده و نه ایران منزوی شده است.

بایدن با اشاره به پنج گام کاهش محدودیت برجامی ایران، ادامه می‌دهد: ...کاری که ایران انجام می‌دهد خطرناک است، اما باز هم برگشت پذیر است.

وی اضافه می‌کند: اگر ایران به تعهدات هسته‌ای خود عمل کند، من دوباره به برجام وارد می‌شوم ....با این کار اعتبار آمریکا باز خواهد گشت و به جهانیان نشان داده خواهد شد که حرف و تعهدات بین‌المللی آمریکا یکی است.

بایدن در عین حال تاکید دارد، می‌تواند اجماع جدید بین‌المللی پیرامون سیاست ایران و تعهد مضاعف به دیپلماسی ایجاد کند تا به صورت موثرتر علیه سایر رفتارهای تهران که او بدخواهانه می‌نامد، عمل کند.

بایدن ادعا می کند ایران برنامه هسته‌ای خود را از سر گرفته و پرخاشگرتر شده است . البته او این‌ها را ناشی از تصمیم‌های غلط ترامپ می‌داند.

کامالا هریس که به عنوان همتای انتخاباتی بایدن برگزیده شده است و در صورت پیروزی، معاون اول وی خواهد شد هم اظهارات مشابهی دارد و می‌گوید با بازگشت به برجام می‌توانند با همکاری متحدان خود، در باره مسایل دیگر مربوط به ایران همچون موشک‌های بالستیک اقدام کنند.

به این ترتیب، آنچه مسلم است بایدن و تیم سیاست خارجی وی به برجام تنها به عنوان یک دریچه برای گفت‌ و گوهای بعدی نگاه می‌کنند و موضوعاتی که مد نظر دارند فراتر از چارچوب این توافقنامه است.

علاوه بر برجام و آنچه که بایدن درباره آن مطرح کرده است، مسایل منطقه‌ای نقطه افتراق جدی در معادلات دولت فرضی دموکرات‌ها با ایران خواهد بود، چرا که آنها به صراحت بر امنیت رژیم صهیونیستی تاکید دارند. حمایت ایران از جبهه مقاومت را بر نمی‌تابند و نسبت به موشک‌های بالستیک ایران هم نظر منفی دارند.

در کنار اینها، وضع تحریم‌های متعدد و چندلایه علیه بخش‌های مختلف اقتصادی ایران، قانون قیصر علیه حمایت از دولت مشروع و قانونی سوریه، شناسایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حزب الله و حماس به عنوان سازمان‌های تروریستی، خصومت آشکار با نیروهای بسیج مردمی عراق و وضع تحریم برای فرماندهان آن، ترور سردار سلیمانی و همراهانشان و خروج از برجام و تلاش برای نابود کردن آن، مین‌هایی است که دولت ترامپ در مسیر مذاکرات آتی کار گذاشته است.

بر اساس تجربه دولت اوباما، نخستین کار بایدن در صورت پیروزی، به احتمال زیاد برقراری کانال ارتباطی با ایران خواهد بود، اما با توجه به رفتارهای واشنگتن در این ۴۰ سال علیه جمهوری اسلامی ایران و روند شکل‌گیری دو دولت در تهران و واشنگتن، خود زمان زیادی برای از سرگیری این کانال احتمالی نیاز خواهد داشت و تجربه برجام هم اعتماد به آمریکا را برای مردم ایران بار دیگر سخت تر کرده است.
جان سالیوان مشاور سیاست خارجی بایدن معتقد است می‌توانند در سال نخست دولت دموکرات به یک پیشرفت دیپلماسی هسته‌ای با ایران دست یابند اما به طور مشخص برنامه آنها این است که از تحریم‌ هایی که دولت ترامپ سرسختانه علیه مردم به کار گرفته است، استفاده ابزاری کنند و به ازای برداشته شدن برخی از تحریم‌ها از ایران بخواهند به مسیر برجام بازگردد.

این اظهارات تایید می‌کند فرض اصلی تصمیم گیرندگان آمریکایی طی ۴۰ سال گذشته تغییر نکرده  و آنها معتقدند که ایران تحت فشار پای میز مذاکره می‌آید.

برای رد این فرضیه باید اثبات کرد که سیاست فشار حداکثری نمی‌تواند به ابزاری برای شکستن اراده ملت‌ها تبدیل شود و جمهوری اسلامی هم قدرت لازم را در مواجهه با این نگاه آمریکایی‌ها در اختیار دارد.

با انتخابات جدید در آمریکا، بن بست در سیاست داخلی آمریکا ادامه می‌یابد، مذاکرات با کره شمالی پیشرفت چندانی نداشته، تنش با چین در حال افزایش است، و پرونده روسیه تشدید می‌شود.

محمد بن سلمان متحد اصلی ترامپ تضعیف شده و باید منتظر اقدامات کنگره علیه آن بود، جنگ یمن به بن بست رسیده، جنگ سوریه رو به پایان است، تحولات عراق و افغانستان نیز به نفع آمریکا جریان ندارد.

با این حال، آمریکا حتی در صورت پیروزی ترامپ برای پرهیز از بحران ممکن است سر و صدا به راه اندازد اما چاره‌ای جز بازگشت به میز مذاکره نخواهد داشت.