تهران - ایرنا - کرونا تحولات بزرگ‌تری برای دنیا رقم خواهد زد. برآیند کلی تاریخ ۶ ماه گذشته در دنیا، این پرسش را در ذهن به وجود می آورد که همزیستی تنازع اقتصاد و بقا در کنار یکدیگر امکانپذیر است یا خیر؟ اگر این بیماری با حجم گستره همه‌گیری و شیوع خود، ادامه یابد همزیستی غالب خواهد آمد یا مقابله؟

وقتی ویروس کرونا ناباورانه آثار عمیق خود را بر تمام ساختار کشور به ویژه اقتصادی و اجتماعی و سلامت گذاشت، دولت سعی کرد تمام گزینه‌های ممکن دستوری و اجرایی را متناسب با ظرفیت مالی و تجهیزاتی خود روی میز بگذارد. اگرچه پس از گذشت ماه‌ها از درگیری با ویروس کرونا، اقدامات ضربتی دولت برای مرهم‌گذاری فضای کسب و کار نتوانست التهاب غافلگیری این ابرچالش جهانی را بهبود بخشد، ولی توانست تا حدود زیادی با تلقین حس امیدواری، خاطر پریشان گلبول های‌سفید بازوی نیروی کار و کسب و کار را جمع و جانی دوباره بخشد.  
به قول ماکسیم گورکی به عنوان یکی از تحسین شده‌ترین نویسندگان جهان، همه می‌دانند که تبدیل کلمه به کردار، دشوارتر از تبدیلِ کردار به کلمه است. دست گیری جامعه شاغلان و فعالان اقتصادی در فضاهای رسمی و غیررسمی کار (بگوییم زحمت کشان)، در پی تعطیلی‌های اجباری برای قطع زنجیره انتقال ویروس کرونا و همراهی با این جامعه که در بیشتر موارد سرپرستان خانوار را شامل می‌شوند، اقدام مناسب و به جایی بود.

در این راستا، در گام اول شناسایی رسته‌ها و زیررسته‌های آسیب دیده و پرداخت تسهیلات حمایتی و پیگیری‌های پیوسته و مداوم (همگام و همانند تجربه خوبی که در برنامه تسهیلات اشتغال روستایی و عشایری حاصل شد) بر دوش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نهاده شد. در اقدام نخست نیز پرداخت ۲۰ هزار میلیارد ریال برای حمایت از کسب و کارهای آسیب‌دیده در پی شیوع کرونا برای حفظ اشتغال بنگاه‌ها و صیانت از نیروهای کار مبنای کار قرار گرفت. اگر چه در ابتدای امر با کندی حرکت و گاه همکاری اندک دوستان از دستگاه‌های دیگر مسئول روبرو شد، ولی کارنامه و تجربه‌ای متفاوت به همراه داشته و دارد. شخصاً شاهد صدها ساعت همفکری و چاره اندیشی برای برون رفت از بحران کرونا به خصوص پیش بینی فراگیری پیامدهای کرونا بر کسب کار ها در سطح کشور از اسفند سال گذشته تا یک فصل پس از آن، بوده‌ام. از آنجا که طی جلسات متعدد، غمنامه غافلگیری ذره ویروس کرونا از زبان نمایندگان اتحادیه‌ها، تشکل‌ها، صنوف، انجمن‌ها و دیگران به هر زبان روایت می‌شد، تا آنجا که در اتاق فکر مدیریتی این وزارتخانه، سناریوهای متعدد برای پایداری فضای کسب و کار در مقابله و یا همزیستی با کرونا و نیز دوران پساکرونا طراحی و برای ارائه در ستاد ملی مبارزه با کرونا آماده دفاع می‌شد.
حدود ۶ ماه از پاندمی شدن کرونا گذشته است. کرونا در یک سلسله قدرتمند، تعطیلی کسب وکارها، تعدیل نیروی کار، کاهش درآمد افراد و کاهش تقاضا را در تمام دنیا به همراه داشت. با توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بین المللی این ویروس، به نظر می‌رسد در طول تاریخ جامعه جهانی (با این ظرفیت از فناوری بین المللی) کم سابقه باشد. حسب اعلام سازمان بین‌المللی کار حدود ۲.۷ میلیارد شاغلین یعنی بیش از ۸۰ درصد نیروی کار جهان در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در معرض مخاطرات ناشی از توقف جزئی یا کلی فعالیت اقتصادی و به دنبال آن بیکاری هستند.

در کشور ما آثار تحریم مزید بر علت شد و آمار دهک‌های متوسط به سمت دهک‌های پایین و قدرت خرید مردم کاهش یافت. کارگران روزمرد و غیررسمی بیشترین ضربه را متحمل شدند. تدبیر تحسین شده دولت بر حفظ اشتغال موجود بوده و هست. اینکه کارگران و جامعه شاغلان کشور چه رسمی و چه غیررسمی بیکار نشوند و ارزش و جوهره کار در میان خانوارها رنگ نبازد. شالوده گفت وگوهای اجتماعی و سه جانبه‌گرایی نیز بر محور حفظ اشتغال و صیانت از نیروی کار و سلامت وی بنا شد و در این برهه زمانی دوباره مورد تاکید قرار گرفت.
فارغ از کرونا، دولت برای تحقق جهش تولید ناچار از تدوین برنامه‌های ساختاری است و در نگاه کلی، رفع واقعی موانع تولید، بهبود محیط کسب‌ و کار، تقویت امنیت سرمایه‌گذاری، اجرا و نظارت دقیق بر قوانین حوزه اشتغال و تولید، ایجاد فضای رقابتی، اصلاح سیاست‌های بانکی، ثبات در قوانین، حمایت از تولید صادرات محور و گسترش بازارهای هدف و غیره و غیره از جمله پیش شرط‌های تحقق این شعار است که اگر اجرایی شوند، موتور محرکه اقتصاد مقاومتی به حرکت در خواهد آمد.
کرونا اگر چه یک بیماری پیچیده ست ولی شوک آن، همگان را بیدارتر کرد و بی شک تحولات بزرگ‌تری برای دنیا رقم خواهد زد. برآیند کلی تاریخ ۶ ماه گذشته در دنیا، این پرسش را در ذهن به وجود می آورد که همزیستی تنازع اقتصاد و بقا در کنار یکدیگر امکانپذیر است یا خیر؟ اگر این بیماری با حجم گستره همه‌گیری و شیوع خود، ادامه یابد همزیستی غالب خواهد آمد یا مقابله؟ تدبیر نهایی و برتر باید سلامت فیزیکی باشد یا بقای اقتصادی؟
تاب آوری ملی در تمامی ابعاد آن مستلزم اتخاذ سیاست‌های مؤثر اجرایی و کارآمد به اقتضای شرایط کرونایی و پساکروناست. نقشی که اکنون دولت‌ها ایفا می کنند یادآور انتظاری است که هابز در اندیشه سیاسی خود از دولت داشت. ذات قدرت، دفاع از جان مردم در هنگامه تهدید مرگ است. سوال اینجاست که در قرن بیستم و یکم در حالی که سلامت ملت‌ها با نوک پیکان ویروس کرونا در تهدیدی جدی قرار دارد، آیا ذات قدرت تا همین جا قابل تفکر است یا می‌توان جست وجوی خود را باز عمیق تر و به سطوح عمیق ‌تری از قدرت رسید؟