تهران- ایرنا- وقتی حمایتگری نداشته باشی و در مسیر زندگی گرفتار گرداب اعتیاد شوی، شاید راهی جز کارتن خوابی نداشته باشی، این واقعیت تلخ زندگی برخی از زنان مراجعه کننده به خانه خورشید است. زنانی که هیچ وقت باورشان نمی‌شد روزی روی صندلی یک پارک، داخل جوی آب، روی پل یا کنار سطل زباله و کنار موش‌ها شب را صبح کنند.

خانه خورشید اولین مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد زنان است که فعالیت خود را در سال ۸۵ و در محله دروازه غار شروع کرد. یکی از محله‌های پر آسیب پایتخت. در این خانه به زنان آسیب دیده، خدمات درمانی و بهداشتی با هدف کاهش آسیب‌های فردی و اجتماعی سوء مصرف کنندگان مواد مخدر، محرک و بیماری‌های ناشی از آن، داده می‌شد. اگرچه هدف حمایت و کمک و کاهش آسیب زنان مصرف کننده است اما در این خانه به روی هر زن آسیب دیده‌ای که به آن پناه می‌برد، باز است.

در واقع خانه خورشید سرزمین کوچک زنان بی‌پناهی است که شاید بیشتر عمر خود را در گوشه کوچه‌ها، خیابان‌ها و پارک‌ها سر کرده باشند اما اینجا، معنی خانه و خانواده را درک کرده و گاه برای پاکی‌شان قدم برمی‌دارند.  شکوفه فرهادی روانشناس این مرکز می‌گوید: گروه هدف ما زنان مصرف کننده و بهبود یافته هستند اما در حالی که تلاش می کنیم به این زنان خدمات بدهیم از طرفی سعی می کنیم هیچ زنی را از خانواده اش جدا نکنیم و بیشتر برای بهبود آنها تلاش کنیم. وجه مشترک زنانی که به خانه خورشید پناه می آورند، گذشته دردناکشان و قربانی بودن آنها است. در واقع آنها قربانی یک چرخه معیوب بوده و هیچ کدام این سبک از زندگی را انتخاب نکرده اند بلکه شرایط برایشان پیش آورده است.

این فعال اجتماعی خاطره دختری را تعریف می کند که ۲۶ ساله و دارای دو فرزند پسر و دختر بود. «دخترش شناسنامه داشت اما پسرش نداشت. وقتی اینجا آمد به ته خط رسیده بود. می خواست یکی از فرزندانش را به بهزیستی بدهد. توان نگهداری از فرزندانش را نداشت».

دختر جوان به گفته خودش در ۹ سالگی توسط عمویش معتاد شده بود. «خاطره خوشی از کودکی اش نداشت. تلخ‌ترین خاطره اش مربوط به ۶ سالگی اش می شد. وقتی که با ذغال روی دیوارهای بالکن خانه نقاشی کرده و پدر مجبورش کرده بود با زبان نقاشی‌ها را از روی دیوار سیمانی پاک کند. خیلی دردناک بود. می گفت خون از زبانش جاری شده اما پدرش کوتاه نمی آمد و رهایش نمی کرد». در بزرگسالی هم سرنوشت بهتری نداشت. با یک سارق ازدواج کرد و در نهایت سر از زندان درآورد. «بخش دیگری از زندگی‌اش هم به مصرف مواد و کارتن خوابی سپری شد. عجیب نبود که بخواهد فرزندش را به بهزیستی بسپارد. نمی خواست دخترش هم سرنوشتی مثل خودش داشته باشد اما غیر از سپردن او به بهزیستی کار دیگری هم از دستش برنمی آمد».

دختر طرد و پسر حمایت می شود

فرهادی در ادامه از دختر جوانی می گوید که از زمان تولد اچ. آی. وی مثبت بود. «مادر و پدر این دختر مصرف کننده بودند. پدرش به خاطر تزریق مشترک مبتلا به ایدز و این را به همسرش منتقل می کند. در نهایت زن باردار و کودکی اچ. آی. وی مثبت به دنیا می‌آورد. دختر تعریف می کرد از کودکی خانواده اش مواد در لیوان آب حل کرده و به او می دادند».

این انتخاب دخترک نبود که از زمان تولد با ایدز و اعتیاد متولد و بزرگ شود اما سرنوشت از ابتدای تولد خواب خوشی برای او ندیده بود. «وقتی با این دختر صحبت می کردید متوجه می شدید پتانسیل داشتن یک زندگی خوب را دارد اما به خاطر فقر، وضعیت اجتماعی نابرابر و آسیب های خانواده شانسی برای داشتن زندگی بهتر نداشت».

روانشناس خانه خورشید می گوید: وقتی فردی به این نقطه از زندگی می رسد، در واقع خیلی از مسائل دست به دست هم داده تا وی شانس داشتن زندگی خوبی را نداشته باشد. این افراد اغلب ماحصل بستری معیوب و آسیب دیده هستند. تصور خیلی از این افراد از پدر و مادرشان یا اعتیاد بوده یا آزار و اذیت روحی و جسمی. پس عجیب نیست که آنها نیز این چرخه را ادامه دهند چراکه الگوی بهتری در زندگی شان وجود نداشته است.

به گفته فرهادی اغلب این زنان اما در خانواده هایی بزرگ می شوند که اگر دختر معتاد شود از خانواده طرد اما پسر معتاد از سوی خانواده حمایت می شود. «در چنین محیط های ناسالم و به خاطر فقر، انتخاب بهتری برای این زنان وجود ندارد.

زنانی که حمایت نشدند

با این وجود این زنان از همه جا رانده و مانده وقتی به خانه خورشید پناه می آورند، خدماتی را به صورت رایگان دریافت می کنند. از دندانپزشکی گرفته تا خدمات مشاوره، مددکاری، مهارت آموزی، خودمراقبتی و مهارت های زندگی، اشتغالزایی، مشاوره های حقوقی این درحالی است که با توجه به شرایط لباس، بسته‌های ارزاق و غذا نیز در اختیار این زنان قرار می گیرد. «اجباری برای ترک مصرف مواد نیست اما خیلی پیش امده که در جریان رفت و آمدهای این زنان به خانه خورشید برای ترک مواد اقدام می کنند و در همه مراحل حمایتشان می کنیم و به آنها انگیزه می دهیم».

پس از ترک اما گروهی که علاقه‌مند به یادگیری مهارتی باشند وارد چرخه اشتغالزایی می‌شوند. اشتغالزایی از خیاطی گرفته تا بسته بندی، مونتاژ، ساخت تقویم و... «تاکنون خیلی از خانم هایی که به ما مراجعه داشته اند ترک کرده و در همین پروسه اشتغالزایی مستقل و توانمند شده اند. حالا دستشان در جیب خودشان است و صاحب خانه و زندگی هستند».

به گفته فرهادی شاید اگر این زنان و دختران از سوی خانواده یا جامعه حمایت می شدند هیچ وقت به این روز نمی افتادند. «وقتی پای صحبت خیلی از خانم ها می‌نشینیم متوجه می شویم به وقت نیاز آنها کسی نبوده که یاری و حمایتشان کند. به همین دلیل در مسیرهای اشتباه قدم گذاشته و لحظات سخت و تلخی را تجربه کرده اند».

شاید این بار، بار آخر باشد

در خانه خورشید با وجود اینکه خدمات دهی به زنان آسیب دیده با همراهی و کمک خیرین و مردم صورت می گیرد اما به گفته فرهادی جذب کمک و حمایت برای زنان آسیب دیده از اعتیاد بسیار سخت است. «خیلی ها حتی از سر دلسوزی هم کمک نمی کنند. این افراد معتقدند چرا باید به زنان مصرف کننده کمک کرد؟ در پاسخ به این سوال باید بگویم اعتقادی اعضای خانه خورشید بر این است که هر بار باید به این زنان کمک کنیم. شاید آنها هر بار به سمت مصرف مواد بروند اما شاید یک بارش اقدام به ترک کنند و به زندگی برگردند. به همین دلیل ما تا فرا رسیدن همان روز دست از کمک و حمایت این زنان برنمی داریم و همیشه معتقدیم شاید این بار، بار آخر باشد. پس شانس حمایت و کمک آن زن را نباید از او دریغ کنیم».

گزارش از فاطمه شیری