تحلیل روایتهای عاشورا در طول تاریخ اسلام، سابقه طولانی دارد؛ اما خوانش تاریخی واقعه کربلا و زمینههای روی دادن آن در سالهای اخیر، در قالب پژوهشهای گوناگون انجام و منتشر شده است. یکی از تازهترین آثار در این موضوع، کتاب عاشورا، انگارهها و انگیزهها نوشته احسان بروجردی (متولد ۱۳۷۸) نویسنده و پژوهشگر و طلبه حوزه علمیه است و این کتاب نخستین اثر او به شمارمیآید.
عاشورا: انگارهها و انگیزهها در ۲۵۲ صفحه از سوی نشر نگاه معاصر منتشر شده و گزارشی از دوران امامت امام حسن (ع) تا شهادت امام حسین (ع) را در بر دارد و به هدفشناسی و انگیزهپژوهی اقدامات امام در واقعه عاشورا میپردازد.
این کتاب ۴ فصل دارد. فصل نخست درآمدی بر منابع تحقیق: بررسی و اعتبارسنجی ۲۵ منبع تاریخی از قرن ۲ تا ۷، نام گرفته است. فصل دوم، دوران معاویه: بررسی اتفاقات خلافت ششماهۀ امام حسن (ع)، صلح ایشان و تعامل و تقابلهای امام حسین (ع) با معاویه، نام دارد و عنوان فصل سوم دوران یزید: واکاوی وقایع روی کارآمدن یزید بن معاویه و هجرت امام حسین به مکه، دعوت کوفیان، خروج امام از مکه و عاشورا است.
فصل چهار و پایانی کتاب با عنوان هدفشناسی: جستاری جامع در دیدگاه متقدمین شیعه و سنی و متأخرین شیعه پیرامون انگیزه امام حسین از خروج از مکه، بخش اصلی کتاب است که جمعآوری بخشی از نظریات متفکرین شیعه درباره واقعه عاشوراست.
بروجردی، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، در خصوص انتخاب واژه انگاره در عنوان کتاب گفت: انگارهها چند معنا دارد، در فرهنگ دهخدا به معنی تاریخچه و سرگذشت استفاده شده است، این واژه به بُعد تاریخی عاشورا اشاره دارد و از سوی دیگر معنی فرضیه را نیز در بر میگیرد، فرضیههایی که درباره اقدام امام حسین (ع) مطرح شده است. این واژه وقتی در کنار انگیزه قرار می گیرد، بر جذابیت عنوان میافزاید و معنی را کامل میکند.
از قرن هفتم، روایت داستانی جای سیر تاریخی را میگیرد
این پژوهشگر درباره بازه زمانی کتاب که از قرن دوم تا هفتم را در بر میگیرد، گفت: در این کتاب تلاش کردم بر منابع متقدم تمرکز کنم، علت این که تا قرن ۷ آمدهام این نکته است که بسیاری از آثار دست اول به دست ما نرسیده است و برخی از آثاری که متعلق به قرن ۸ هستند به نقل از آثاری است که اکنون آنها را در اختیار نداریم.
وی اظهار داشت: در قرن ۷ به بعد با نگارش کتابهایی چون مثیرالاحزان و لهوف سید بن طاووس (از علمای شیعه قرن هفتم) یک روایت جدید از منظر تاریخی نسبت به روایتهای متقدم درباره روایتهای عاشورا پدید آمده که اکنون آنچه در مجالس مذهبی و کتابهای عاشورایی داریم مربوط به همین آثار است.
بروجردی علت توقف پژوهش در قرن ۷ را این گونه توضیح داد: از قرن ۴ و ۵ به بعد کتب ما به جای این که روایت تاریخی داشته باشند، روایت داستانی دارند. در کتاب ابن اعثم (مورخ قرن دوم و سوم هجری) این نگاه دیده می شود. کلام راوی به جای این که سیر تاریخی داشته باشد و بحث کند ادبیات داستانی دارد. دیگر تاریخپژوهان، چون رسول جعفریان و دیگران هم به این نکته اشاره کردهاند.
راه امام حسین (ع) در راستای راه برادرش بود
این پژوهشگر درباره اهمیت نگارش فصلهای تاریخی کتاب، گفت: بخشهای مربوط به معاویه و صلح با امام حسن (ع) را به چند دلیل آوردهام. در نگاه اول به نظر میرسد امام حسن (ع)، فردی صلح طلب و نرمخو بود و از آغاز به دنبال حکومت نرفت و موضوع جانشینی پیامبر را معنوی می دانست. اهمیت این بخش در این نکته است که بگویم این برداشت در مورد امام حسن (ع)، درست نیست. وقتی بعد از فوت پدرشان به خلافت رسیدند، قصد جنگ دوباره با معاویه داشت اما به دلایلی به سمت ترک جنگ رفتند که البته تردید دارم به این موضوع صلح بگویم.
بروجردی ادامه داد: امام حسین (ع) هم در ادامه راه برادر، کار را ادامه دادند. خیلی از گزارشهای تاریخی داریم که این دو امام با یکدیگر بر سر صلح یا جنگیدن، اختلاف نظر داشتند. اما در عمل میبینیم امام حسین (ع) هم در همان راستا قدم برداشته است. حتی درباره مساله یزید هم امام حسین (ع)، حرکت اولشان تدافعی بود. بیعت را که به ایشان عرضه کردند، نپذیرفتند و از مدینه خارج شدند. اتفاقاتی که در کربلا افتاد چند ماه بعد از آن بود.
عاشورا، انگارهها و انگیزهها، از همه دیدگاههای فرهنگ تشیع نکتهای دارد
وی درباره فصل پایانی کتاب مشتمل بر نظریات افراد گوناگون درباره واقعه عاشورا، گفت: سعی کردهام این اثر جامع باشد و از همه دیدگاهها و مکاتب فکری در فرهنگ تشیع، نکتهای در کتاب دیده شود. به این ترتیب از افرادی که عقاید ویژه و نگاههای خاص تفسیری، تاریخی و کلامی دارند، مطالبی را آوردهام.
این پژوهشگر ادامه داد: سعی کردهام این کتاب گستردگی قابل توجهی داشته باشد که از یک سو تشتت آرا را نشان بدهد و از سوی دیگر بتواند بگوید کسانی که در موارد بسیاری با هم اختلاف نظر دارند، در واقعه عاشورا، نظرهایشان به هم نزدیک و شبیه میشود.
وی درباره نزدیکی روایت مقاتل به آثار تاریخی، چنین گفت: بسیاری از مقاتل به دست ما نرسیده است، در بخش منابع تحقیق اشاره کردهام که مقاتل زیادی نوشته شده اما به دستمان نرسیده است. یکی از مهم ترین آنها، اثر شیخ صدوق است، هرچه از شیخ صدوق درباره کربلا داریم، برگرفته از مطالبی است که در امالی او آمده است. به هر حال مقاتل مختلف هستند، نمیتوانیم آن ها را به طور کلی اعتبار سنجی کنیم، باید هر یک جداگانه بحث شود.
بروجردی افزود: قدیمیترین مقتلی که به دست ما رسیده، روایتها و گزارشهایی است که طبری (مورخ و فیلسوف قرن سوم هجری) و بلاذری (مورخ قرن دوم هجری) و چند کتاب تاریخی دیگر از مقتل ابومخنف داشتهاند. این کتاب به خاطر شخصیت ابومخنف و جایگاه علمی او در گزارشهایی که از وضعیت کوفه آورده است، اعتبار زیادی دارد. جدا از آن در قرن ۴ و ۵ کتابهایی داریم که به مقاتل دسترسی داشتهاند، مثلا شیخ مفید در کتاب ارشاد، به مقاتل دسترسی مستقیم داشته و بر اساس آنها گزارشهای تاریخی به دست ما داده است.
این پژوهشگر با بیان این که گزارشهای تاریخ و مقاتل گاهی اختلاف دارند، افزود: در مقاتل اختلافات زیادی وجود دارد و به تواتر نمیرسد. اغلب آنها، اطمینان بخش نیستند و فقط میتوانیم این آثار را یک اخبار ظنی در نظر بگیریم. باید با این مقاتل با احتیاط برخورد کرد، برای همین قطعی صحبت کردن درباره همه ابعاد عاشورا، کار درست و معقولی نیست.