تهران- ایرنا- فرهاد مهراد از جمله سرشناس‌ترین خواننده‌های پاپ راک ایران به شمار می‌آید که مضمون «اعتراض» که در فضای قبل انقلاب خیلی خوشایند حکومت طاغوت نبود، اصلی‌ترین تم خوانندگی و آهنگسازی او محسوب می‌شد تا مهراد نه تنها به عنوان یک هنرمند محبوب بلکه یک انسان آزاده و معترض در میان اهالی فرهنگ و هنر به حساب آید.

حساب فرهاد را باید از تمام خوانندگان پاپ دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی جدا کنیم و با دیدی متفاوت به او بنگریم. نخستین تفاوت جایی نمود پیدا می کند که متوجه می شویم، فرهاد برخلاف بسیاری از موزیسین های زمانه خود علم فراوانی داشت و علاوه بر زبان فارسی به زبان های دیگر از جمله انگلیسی مسلط بود. فرهاد مهراد کتابخانه بزرگی در منزل داشت که کتاب های بسیاری را در خود جای داده بود و شاید تصور شود این کار تنها جنبه نمایشی داشته و شاید فرهاد اصلا به سراغ این کتاب ها هم نرفته است اما من این فرصت را داشته ام که کتاب های فرهاد را ببینم و ورق بزنم. نکته ای که به شدت توجه من را جلب کرد، نت برداری فرهاد از تمام کتاب های موجود در کتابخانه بود. یعنی او تک تک این کتاب ها را خوانده و زیر مواردی که برایش جالب و مهم بوده اند، خط کشیده بود. این دانش و تعمق را می توان در آثار فرهاد شنید و لمس کرد.  

این سخنان منتسب به بهروز غریب پور کارگردان سرشناس تئاتر است که در دوره ای از نزدیک با فرهاد مهراد حشر داشته و صحبت های جذابی نیز از او نقل کرده است. شاید کمتر شخصی بداند که فرهاد کتابخانه ای بزرگ در منزلش داشت اما غریب پور از قرآن و مثنوی موجود در قفسه های کتابخانه ای می گوید که فرهاد مهراد از تمام شان نت برداشته و دانشی که فرا گرفته بود را به مخاطب منتقل می کرد. (۱)

فرهاد مهراد خواننده،  آهنگ‌ساز و نوازنده پاپ راک در ۲۹ دی ۱۳۲۲ خورشیدی در تهران متولد شد.  فرهاد اوایل دهه ۱۳۵۰ خورشیدی سروده هایی با مضامین سیاسی و انتقادی می خواند و در زمستان ۱۳۵۷خورشیدی نیز ترانه انقلابی «وحدت» را خواند. از ۱۳۷۸ خورشیدی بیماری اش شدت گرفت؛ او به بیماری هپاتیت سی مبتلا بود؛ در نتیجه عوارض کبدی ناشی از آن در خرداد ۱۳۸۱ خورشیدی برای درمان به لیل فرانسه رفت و در نهم شهریور همان سال پس از مدتی اغما در بیمارستان، در ۵۹ سالگی درگذشت و در گورستان تیه پاریس به خاک سپرده شد.
 

مقبره فرهاد مهراد در گورستان «تیه» پاریس

از فرهاد مهراد قطعات خاطره‌انگیز بسیاری به ذهن متبادر می شود. روزهای ولادت پیامبر اکرم(ص) و عید مبعث، قطعه «وحدت» را که به «والا پیامدار» مشهور است، زیاد می‌شنویم یا دمِ عید که می‌شود، با شنیدن «بوی عیدی، بوی توپ» فضای عید و عیدی گرفتن تداعی می شود. از دیگر قطعه‌های فارسی مشهور فرهاد می‌توان به «مرد تنها»، «جمعه»، «کوچ بنفشه‌ها»، «تو را دوست دارم» و «شبانه» اشاره کرد.

 فرهاد مهراد در ۱۳۷۴ خورشیدی، نخستین کنسرت بعد از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا کرد که نخستین کنسرت پاپی بود که بعد از انقلاب مجوز اجرا در خارج از کشور را گرفت، محسوب می‌شد. در ۱۳۷۶ خورشیدی آلبوم وحدت او به وسیله فردی ناشناس منتشر شد که شامل سروده های دهه ۱۳۵۰ او بود. مهراد در ۱۳۷۷خورشیدی  توانست در هتل شرق تهران کنسرتی را اجرا کند و آلبوم برف را نیز منتشر کرد. وی پس از آن درصدد تهیه آلبومی با نام آمین بود که شامل سروده هایی از کشورها و زبان‌های مختلف بود.

فرهاد مهراد و سابقه آشنایی با مشاهیر فرهنگی، هنری و حتی مذهبی

داستان زندگی فرهاد مهراد ماجرای جالبی است و فراز و فرودها زیادی دارد، یکی از این فواصل جذاب، آشنایی او با شخصیت های معروف هنری و حتی مذهبی است که شاید کمتر شخصی تصور معاشرت فرهاد با آنان را داشته باشد. شاید باورتان نشود که فرهاد مهراد با حسین الهی قمشه‌ای، نویسنده، مترجم و مفسر برجسته معاصر دوستی و هم‌نشینی داشته است. در کتاب «چون بوی تلخِ خوش کندر» که معتبرترین زندگی نامه این خواننده است، آمده او در دوره‌ای پای صحبت‌های الهی قمشه‌ای در جلسه‌ها می‌نشسته و بعدها این رفت‌وآمد به دوستی منجر شده است. (۲)

حسین الهی قمشه ای همچنین درباره فرهاد گفته است: «ایشان را می‌توان یکی از اعضای مکتب داوود دانست، به این دلیل که هیچ دریچه‌ای را به روی خویش نبست. شخصی که با سوت خاطرات رومانی و بیست سال پیش را زنده می‌کند و در عین حال با ما به هفتصد سال پیش می‌رود و در مولانا سیر می‌کند، همچنین داستان دقوقی را هم دوست دارد و اشعار گوته را نیز می‌خواند، گسترش سطح ادراک و احساس او را نشان می‌دهد و اینکه آن فریادی که می‌کشید از تمامی وجود او برمی‌خاست.»(۳)

فرهاد تا کلاس یازدهم رشته طبیعی بیشتر درس نخواند. به جایش هر آن چه از ادبیات گیر می‌آورد، می‌خواند. عاشق نوازندگی بود اما خیلی اتفاقی خواننده شد. همین علاقه او به ادبیات، وی را به خانه شاعری مثل احمد شاملو کشاند تا از او برای خواندن قطعه «شبانه» اجازه بگیرد. شاملو هم موافقت کرد و حتی حاضر به دریافت پول نشد. فرهاد همچنین برای خواندن شعر «کوچ بنفشه‌ها» به خانه شفیعی کدکنی رفت و دیداری که قرار بود کوتاه باشد، یک روز به طول انجامید.

دریاره آشنایی فرهاد مهراد و شهید مرتضی آوینی ماجرا جالب تر نیز می شود. همسر شهید آوینی در این باره می گوید: ما بعد از ازدواج به طور اتفاقی در منزل مادر فرهاد مهراد مستاجر شدیم و در آن زمان نوعی دوستی با فرهاد مهراد شکل گرفت. نخستین ارتباط و آشنایی ما هم با حضرت امام از طرق نوار کاستی بود که یک شب فرهاد مهراد با هیجان به ما داد. (۴)

علیرضا میرعلینقی روزنامه‌نگار در تحلیل زندگی حرفه ای و شخصی فرهاد مهراد نوشته است: «جالب اینجاست که زندگی هنری قبل از انقلاب فرهاد شاید بیشتر از هفت سال هم نباشد. هفت سالی که با کار و تلاش تبدیل به موجی در میان مردم شد که حتی بعد از مرگ او هم فرو ننشست. این موج را شخصی به راه انداخت که در هیچ دوره‌ای از زندگی اش اهل جنجال و موج‌سازی نبود. او محجوب تر از هر آدم دیگری بود. موج فرهاد نه از جنجال وهای و هوی، که از یگانگی او در موسیقی برخاست. خواندن برای او یک بهانه بود. بررسی کارش این را نشان می‌دهد که خواندن هیچ وقت حرفه او نبود. او کاشف بود و جستجویش را در بافتی از شرافت و خلوص انجام داد. هر چه در حیاتش ساکت بود، موج او امروز بلند و مداوم است. فرهاد زنده است و هنوز میان ماست.»(۵)

فرهاد گزیده کار می‌کرد و هر شعری را نمی‌خواند. او حتی وقتی بر سر مزار فریدون رهنما، شاعر و فیلمساز حاضر می‌شود از شعرِ «کتیبه» این شاعر که روی سنگ قبرش حک شده است، خوشش می‌آید و آن را می‌خواند و در آلبوم «برف» جای می‌دهد. فرهاد اعتقاد داشت، باید با شعر و مضمون آن ارتباط برقرار کند تا بتواند آن را اجرا کند.

کتاب «فرهاد و دوستان» که بناست یک روایت ابتدایی و کوتاه از زندگی هنری فرهاد مهراد باشد.  

منابع:

۱.علی نامجو، فرهاد، زندگی غم انگیزی داشت؛ هفته نامه صدا، شهریور ۱۳۹۷

۲.ناشنیده‌هایی از زندگی فرهاد مهراد؛ روزنامه خراسان؛ دی ۱۳۹۸

۳.  «مستند آمین و گفته‌های دکتر الهی قمشه‌ای دربارهٔ فرهاد».

۴.فرهاد مهراد واسطه آشنایی آوینی با امام بود/ وقتی آوینی سبیل نیچه‌ای داشت؛ خبرگزاری مهر؛ مهر ۱۳۹۳

۵. علیرضا میرعلینقی.  «میلادت مبارک کاشف شرافت موسیقی». روزنامه اعتماد  یکم اسفند ۱۳۹۲.