مرحوم «اوراز» در ۲۶ شهریور سال ۱۳۴۸ در شهر نقده استان آذربایجان غربی متولد شد، وقتی به دنیا آمد، پدرش «احمد اوراز» در زندان فلک و افلاک دوران محکومیتش را طی میکرد و پس از پایان محکومیت به شهر کاشمر تبعید شد و «محمد» نیز به همراه خانوادهاش این دوران غربت و سختی را تحمل کرد و پس از چند سالی به زادگاهش بازگشت.
وی در سال ۱۳۵۵ در نقده راهی مدرسه شد و در سال ۱۳۶۷ موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته اقتصاد و علوم اجتماعی شد و پس از پایان دوران خدمت سربازی در سال ۱۳۷۳ در رشته تربیت بدنی دانشگاه ارومیه مشغول تحصیل شد.
زنده یاد «محمد» با عشق و علاقه خاص به طبیعت و ورزش کوهنوردی برای نخسیتن بار در سال ۱۳۶۷ به این ورزش روی آورد و در همان سال گروه کوهنوردی «قندیل» را پایهگذاری کرد و در سال ۱۳۷۳ به همراه جمعی از دوستان خود و پیشکسوتان کوهنوردی نقده کانون کوهنوردان این شهرستان را تاسیس و فعالیت حرفهای اش را از همین این دوران آغاز کرد.
اوراز پرافتخارترین کوهنورد ایران محسوب میشود او که پیش از وارد شدن به رشته کوهنوردی، ورزشهای زیادی را تجربه کرده بود در نهایت به صعود علاقهمند شد و دماوند را برای اولین صعود خود انتخاب کرد.
اوراز در نخستین فراخوان اردوهای تیم ملی در سال ۱۳۷۶ به عضویت تیم ملی کوهنوردی ایران درآمد و اولین تجربه هیمالیانوردی خود را به همراه تیم ملی به قله «راکاپوشی» با ارتفاع هفت هزار و ۷۸۸ کشور پاکستان با موفقیت سپری کرد.
سال ۱۳۷۷ نقطه اوج حضور «اوراز» در ورزش کوهنوردی بود و اردیبهشت این سال توانست برای نخستین بار به قله اورست بلندترین قله جهان صعود و مدال طلای کوهنوردی جهان را کسب کند.
«اوراز» در سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۰ به مدت سه سال متوالی به عنوان مرد سال کوهنوردی ایران انتخاب شد و علاوه بر عضویت در تیم ملی کوهنوردی ایران مدرک مربیگری درجه یک و مدرک صعودهای دشوار فرانسه را نیز کسب کرد.
صعود موفق او به «راکاپوشی» منجر شد یک سال بعد تجربهای پرافتخارتر را در کارنامه خود به ثبت برساند که این اتفاق نقطه اوج حضور او در کوه بود و قله اورست زیر پاهای استوار این قهرمان کُرد ایرانی تسلیم شد.
محمد با این صعود تاریخی توانست مدال طلای کوهنوردی جهان را کسب کند و با این موفقیتهای خود کوهنوردی ایران را به اوج برساند. «اوراز» در خلال صعودهایش شاگردان زیادی را نیز در رشته کوهنوردی تربیت کرد.
او پس از صعود به اورست، به چند قله هشت هزار متری دیگر هم صعود کرد آن هم بدون استفاده از کپسول اکسیژن و در اواخر تابستان ۸۲ برای فتح «گاشربروم یک»، راهی رشته کوه «قراقروم» در پاکستان شد؛ صعودی که تا نزدیکیهای قله ادامه یافت اما ریزش بهمن او را در نوردید و محمد توسط تیم امداد و نجات به بیمارستانی در اسلامآباد پاکستان منتقل میشود ولی پس از ۲۰ روز، در ۱۶ شهریور ۱۳۸۲ از دنیا رفت.
محمد اوراز آنقدر در شهر محل تولدش محبوب و مشهور بود که در زمان تشییع جنازهاش تمام آذربایجانغربی سیاه پوش شد. مردم بدون توجه به نژادها و قومیتها زیر تابوت مردی رفتند که بر بام جهان ایستاده بود، پیکر مرحوم «اوراز» در قلب کوه سلطان یعقوب نقده طبق وصیت خودش در وسط سکویی دایره شکل به خاک سپرده شد.
با وجود گذشت این همه سال از مرگ این قهرمان بزرگ هر ساله توسط گروه های کوهنوردی منطقه مراسمی برایش برگزار میشود و مردم نیز در ایام مختلف بویژه در سالروز درگذشتش بر سر مزارش جمع میشوند و با گل و نثار فاتحه یاد و نامش را گرامی می دارند اما در همه این سالها تنها یکبار آن هم چند سال پیش در مراسمی برای ایرانیانی که در هیمالیانوردی جانشان را از دست داده بودند، مراسمی برای «محمد» تحت عنوان «جاودانه های کوهستان» برگزار شد اما تاکنون به صورت ملی حق مطلب درباره «اوراز» ادا نشده است.
هر چند تندیس «محمد» با پیگیری مداوم صورت گرفته از جانب وزارت ورزش و جوانان و نماینده این حوزه و همچنین استاندار و مسوولان ذیربط و رییس فدراسیون کوهنوردی ایران و شورای شهر نقده در سکوت نصب شد و یا اینکه یکی از تندیس های بزرگ سنندج در منطقه و میدانی بزرگ ساخته استاد ضیاالدینی متعلق به زنده یاد «اوراز» است و یا در شهر بانه واقع تندیسی از وی در میدان کوهنورد نصب شده و همچنین تندیسی از او در محله درکه تهران به عنوان نماد کوهنوردی ایران و همبستگی ملی رونمایی شد اما باز هم در مقابل آن همه عظمت و روح و فعالیت های ماندگارش هنوز هم که هنوز است نتواسته ایم در شان و جایگاه این قهرمان فراموش نشدنی حق مطلب را ادا کنیم.
در حالیکه باید زندگی و تجربیات و تصاویرش در کتاب های درسی مدارس کشور درج شود و به الگوی ملی و بزرگ ماندگار برای نوجوانان و جوانان و نسل های آینده معرفی شود و باید در بسیاری از مناطق مختلف کشور و در مسیرهای منتهی به کوهستانها مجمسه و تندیس و سردیس اوراز که به ستون کوهنوردی ایران تبدیل شد، نصب شود.
بنابراین بسیاری حق دارند که بگویند هر چند برنامه ها و کارهای در نکوداشت و گرامیداشت این بزرگمرد انجام شده ولی در مقابل تلاش ها و قهرمانی ها و مظلومیت هایی که در هنگام حیات در حقش روا شد انصافا اوراز همچنان گمنام است، اوراز یک قهرمان ملی و الگوی بسیاری از کوهنوردان همزمان و بعد از خودش بوده و هست و بعد از مرگ هم همچنان مظلوم مانده است.
«معروف اوراز» برادر زنده یاد محمد با بیان اینکه مجسمه برادرش مدتی است در شهرمان نصب شده است، گفت: برادر من با کمترین امکانات کوهنوردی کار خود را آغاز کرد او معنای عبارت خواستن توانستن است را به خوبی نشان داد.
محمد در آن زمان برای انتخاب شدن در تیم ملی کوهنوردی در زمستان به علم کوه صعود کرد در حالیکه تنها یک جفت پوتین سربازی داشت آنچنانکه یکی از کوهنوردان با دیدن امکانات و لباسهای کم او تعجب کرده و گفته بود تو با این وضعیت بهار برمیگردی، اما او طی چند روز موفق به صعود شد و مدتی بعد هم به عضویت تیم ملی کوهنوردی درآمد.
معروف اظهار داشت: ورزش کوهنوردی، ورزشی پر هزینه است و ورزشکاران این رشته با سختی هزینه های صعود و ابزار و وسایل مرتبط را تهیه می کنند ما هم به توان و بنا به شرایطی که داشتیم در هزینه هایش حمایتش می کردیم اما همیشه سدها و حسادت هایی هست که با الفاظ ناخوشایند و برخوردهای غیر اخلاقی طعنه می زنند و حرف و حدیث می سازند چرا که برادرم برای یکی از صعودهای بین المللی اش از بانکی چند صد هزار تومان وام گرفته بود که تا هنگام مرگش هنوز کامل آن را تصفیه نکرده بود.
با شنیدن سخنان معروف اوراز چه باید گفت، چرا جامعه ما دچار چنین وضعیتی شده است برای زنده یاد محمد اوراز رسیدن به این جایگاه آسان نبود، او از شهری کمبرخوردار از دل آذربایجان غربی و با کمترین امکانات لازم برای یک کوهنورد وارد این عرصه شد و در هنگام حیاتش هم با مظلومیت های زیادی این راه را پیمود، به پشتوانه نام محمد اوراز افراد بسیاری وارد عرصه کوهنوردی ایران شدند و بسیاری از افراد موفق یا از شاگردان او بودند یا اینکه از او و راهش پیروی کردند.
در ادامه گفتگویم با «معروف اوراز» به نکات دیگری اشاره کرد و گفت: «محمد» راه را برای کوهنوردی حرفهای و هیمالیا نوردی کوهنوردان کردستانی و ایرانی بیشتر فراهم کرد و زمینهساز توسعه و رشد ورزش کوهنوردی در ایران شد.
وی افزود: راه و هدف «محمد اوراز» راهی نیست که فراموش شود و امروز کوهنوردان بزرگی در ایران بویژه کردستان با فتح قلههای بلند و بزرگ دنیا نام و یاد «محمد» را زنده نگه داشتهاند و این برای ما و ورزش کوهنوردی جای افتخار است.
امروز کوهنوردان بزرگی از دیارمان با فتح قلههای بزرگ دنیا نقش موثری در ارتقای ورزش کوهنوردی ایران داشته و نام «اوراز» را زنده نگه داشتهاند.
«معروف اوراز» همچنین در مورد برادرش اظهار داشت: «محمد» عاشق کوهنوردی بود با کمترین امکانات و با وسایل بسیار ساده، کوهپیمایی و کوهنوردی حرفهای را شروع کرد و کوهنوردی و هیمالیا نوردی در ایران را از گمنامی درآورد و به آن رسمیت و وجه خاصی بخشید اما این مهم امروز بر دوش همنوردان او قرار گرفت که هم از عهده آن خوب برآمده و مطمئنم بهتر و بیشتر آن را تحقق خواهند بخشید.
در پایان این یادداشت دوباره یادآوری این نکته جای ضرورت دارد که یاد کردن از انسانهای فرهیخته، مفاخر و قهرمان عرصه های ورزشی در سطح ملی و بین المللی در هر جامعه ای همواره به مثابه چراغی فراروی انسانها در یافتن راه رستگاری خویش است اما همین فرزانگان و عالمان و قهرمانان و خادمان مردم در طول حیات آنگونه که شایسته و بایسته است مورد احترام و عزت و حمایت قرار نگرفته و نمی گیرند و بعد از مرگشان نیز باز هم مظلوم و گمنام میمانند.
«محمد اوراز» هم از این قاعده مستثنی نیست، وی پرافتخارترین کوهنورد ایران و کردستان محسوب میشود، بی توجهی مسوولین ورزشی کشور بخصوص وزارت ورزش و فدراسیون کوهنوردی به چنین ورزشکاری جای گله و نقد دارد.
سالها باید تلاش و برنامه ریزی کرد و در پی استعداها بود تا بتوان یک ورزشکار را آماده ورود به میادین بین المللی کرد ولی در مراقبت و حمایت از کسی که دارنده افتخارات بزرگ و نایل به فتح قلل بزرگ جهان شده اقدامی در خور انجام ندادیم.
«اوراز» در راه مرام و هدفش با رنج ها و مسیری پر از درد و بلا دست و پنجه نرم کرد و خون دلها خورد و در راه عشق به خاک و دیار و مردم وطنش، همزادی با رنجهایی که داشت و افتخاراتی که کسب کرد جان سپرد و درست مانند نامی که داشت متفاوت و ویژه بود.
«اوراز» آنطور که در کُردی نوشته میشود «هەوراز» واژهای است به معنای «بلندی و ارتفاع» یا «بلندی کوه». پهلوان «محمد» شگفتانگیز بود، ضمن جاودانگی و فتح اورازها، افسانه شد، اسطوره ای به نام اوراز، یادش گرامی باد.
یحیی صمدی - روزنامه نگار آزاد