روزنامه ایران دوشنبه ۲۴ شهریور با درج یادداشتی به قلم نرسی قربان کارشناس بینالملل انرژی، نوشت: اتحاد این کشورها باعث شد که شرکت های نفتی نتوانند مقاصد خود را با کم و زیاد کردن تولید از یک کشور و ایجاد اختلاف بین آنها عملی سازند. تاریخ اوپک نشانگر آن است که موفقیتهای این سازمان در مقابل شرکتهای بزرگ نفتی و کشورهای حمایت کننده آنها در سایه همکاری اعضای آن بوده است.
در چهار سال اول تشکیل این سازمان دکتر فؤاد روحانی، از طرف ایران مقام دبیر کلی سازمان را به عهده داشت و توانست ساختار اصلی سازمان را شکل دهد. دهه ۱۹۷۰ اوج اهمیت، موفقیت و کارایی اوپک بود. کشورهای عضو پس از سالها توانستند کنترل تولید نفت خود را به دست گیرند. علاوه بر این نقش اوپک در تعیین قیمتهای نفت در جهان در سایه رشد تقاضا برای نفت تثبیت شد.
این سازمان با فراز و نشیبهای زیادی روبهرو بوده است. ولی تا کنون توانسته موجودیت خود را با وجود مشکلات زیاد حفظ کند. مهمترین چالش اوپک در دهه ۱۹۸۰ جنگ تحمیلی هشت ساله بین دو عضو مؤسس این سازمان (ایران و عراق) بود که ساختار و همکاری در اوپک را با مشکلات زیادی روبهرو کرد.
از سوی دیگر افزایش چند برابری قیمت هم تقاضا برای نفت را کاهش داد و روند تضعیف اوپک در معادلات نفتی جهان از همان دهه آغاز شد. این روند در دهه ۱۹۹۰ تشدید شد. حمله نظامی یکی از بنیانگذاران اوپک (عراق) به یک عضو دیگر، یعنی کویت، که به اشغال این کشور و جنگ برای باز پس گرفتن آن انجامید، اجماع اعضای اوپک را که از دهه ۱۹۸۰ بروز پیدا کرده بود برای انتخاب دبیر کل نیز با مشکل روبهرو کرد. دهه ۲۰۰۰ نیز با حمله تروریستی القاعده در نیویورک و اشغال افغانستان و عراق توسط نیروهای امریکا کنترل بازار نفت و قیمتها بیش از پیش از دست اوپک خارج و نقش جهانی این سازمان تضعیف شد.
در دهه ۲۰۱۰ شاهد توسعه تولید نفت از لایه شیل بودیم که منجر به بینیازی امریکا از نفت خاورمیانه شد و معادلات سیاسی-اقتصادی بازار نفت را متحول ساخت. در این دوره اوپک مجبور شد با کشورهای غیر اوپک تعامل سازنده برای حفظ عرضه و تقاضا در بازارهای نفت را آغاز کند. بهطور کلی اعضای اوپک سعی کردهاند با وجود اختلافات سیاسی منافع نفتی خود و دیگر اعضا را یکطرفه به مخاطره نیندازند و با اجماع مسائل خود را حل و فصل کنند. اما این مهم در سایه تحولات سیاسی و جنگ در غرب آسیا با مشکل رو بهرو است و بعد از ریاست جمهوری ترامپ، خروج امریکا از برجام و ایجاد ایران هراسی و سیاستهای تحریمی علیه دو بنیانگذار اوپک (ونزوئلا و ایران) تشدید شده و وزنه سیاسی تصمیم گیریها بر منطق اقتصادی در میان اعضای اوپک بیش از پیش افزایش یافته است.
منتقدان اوپک معتقد هستند که در شرایط کنونی بازار جهانی نفت که به خاطر بیماری کرونا تقاضا برای نفت کاهش چشمگیری داشته و سقوط قیمت نفت نیز منجر به عرضه بیشتر نفت شده نقش اوپک کم رنگتر شده و در نتیجه بود و نبود جلسات این سازمان از اهمیت برخوردار نیست. اما این برداشت که عمدتاً از طرف بعضی مصرف کنندگان نفت مطرح است، صحیح نیست. بازار نفت و گاز تا دهههای آینده از اهمیت زیادی برخوردار است و با افت قیمتهای نفت کاهش شدید سرمایهگذاری در این صنعت بهوجود آمده است.
علاوه بر آن تولید از بیشتر حوزههای نفتی پر هزینه که عمدتاً خارج از اوپک است، متوقف شده و احتمال کمبود عرضه نفت در سالهای آینده وجود دارد. اوپک باید اتحاد خود را حفظ کند و نقش جدید خود را با در نظر گرفتن تحولات جهانی شکل دهد. تولیدکنندگان اوپک و غیر اوپک در جلسات خود ممکن است به توافقی دست پیدا نکنند اما حداقل از نظرهای یکدیگر مطلع میشوند و در بسیاری از موارد با یکدیگر میتوانند تعامل و همکاری داشته باشند. دبیرخانه اوپک نیز آمارهای بسیار مفیدی را تولید و ارائه و بازارهای نفت را بخوبی رصد میکند.
باید توجه داشت که این سازمان هیچ گاه قرار نبوده «کارتل نفتی» باشد و قیمت نفت در جهان را به نفع خود تعیین کند. اوپک تشکیل شد تا از منافع تولیدکنندگان نفت در مقابل شرکتهای بینالمللی نفت حفاظت کند. در طراحی این سازمان قراری برای تعیین قیمت نفت نبود. اما امروز بهجایی رسیدهایم که بعضی از تولیدکنندگان داخل اوپک با یکدیگر تقابل دارند که ربطی به شرکتهای نفتی خارجی ندارد و در نتیجه رقابتهای اقتصادی و سیاسی کشورهای عضو است. اکنون که اوپک با اهداف و ساختار اولیه خود فاصله گرفته و قرار هم نیست که منحل شود، بهتر است با تجربه تاریخی بهدست آمده از نکات مثبت این سازمان استفاده کند و اگر نکات منفی هم وجود دارد سعی شود که آنها را کم رنگ کند. در هر حال واقعیت آن است که تصمیمات و حتی عدم تصمیم گیریهای اوپک هنوز یکی از عوامل ایجاد نوسان در قیمت نفت است.