رقابت جدی برای کسب جایگاه بالاترین قدرت اجرایی در کشور از چند ماه دیگر آغاز خواهد شد؛ رقابتی شاید نفسگیر که در سویی هماوردی دو جریان عمده سیاسی کشور را شامل میشود و در سویی دیگر رقابتهای درونجریانی در میان خود اصولگرایان و اصلاحطلبان.
اگرچه پیشبینی شدت و حدت این رقابت، در فاصله زمانی حدود ۹ ماه مانده به انتخابات، کمی زودهنگام به نظر میرسد و کیفیت این رقابت از متغیرهای متنوعی چون رویکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها، تعدد نامزدها در میان گروههای سیاسی، میزان واگراییها و همگراییهای درونجریانی، فضای سیاسی کشور و ... متاثر خواهد بود، ولی بررسی راهبرد و عملکرد انتخاباتی اصلاحطلبان و اصولگرایان در انتخاباتهای یک دهه گذشته، تصویری کلی و اجمالی از انتخابات آتی به دست خواهد داد.
در این میان اصولگرایان به عنوان یکی از دو جریان عمده سیاسی کشور که دست کم در یک دهه گذشته فضای انتخاباتی را به شدت از تعاملات درونجریانی خود متاثر کردهاند و به جز اسفند ۹۸، در هیچ یک از انتخابات دهه ۹۰ موفق ظاهر نشدند، در انتخابات آتی هم وحدت را در کنشهای سیاسی جمعی خود هدفگذاری میکنند. اینکه فعالیتهای معطوف به همگرایی در جریان اصولگرایی در انتخابات آتی به کجا بیانجامد مشخص نیست، ولی این جریان با چالشهایی در این مسیر مواجه است.
هفتاد و دو ملت اصولگرایی
رگههای ابتدایی واگرایی درجریان اصولگرایی که از میانه دهه ۶۰ آغاز شد، به تدریج با تسری به حوزههای نظری و عملی، شقوق مختلفی از تشکلهای اصولگرایی را به وجود آورد. امروز اصولگرایان را می توان در صفهای مختلفی از طیفهای سنتی تا نو، از تندرو تا معتدل و میانه طبقه کرد؛ طیفهایی که برخی از آنها با یکدیگر تفاوت جدی دارند و جمع کردنشان زیر یک پرچم واحد، اگر غیرممکن نباشد، بسیار سخت است.
طیفی از اصولگرایان را سنتیها و کارکشتههای این جریان تشکیل میدهند که اگرچه در دهه ۶۰ و ۷۰ از طریق احزاب ریشهداری چون «موتلفه اسلامی» و نهادهای جمعی چون «جامعه روحانیت مبارز» دست برتر را در راهبری انتخاباتی اصولگرایان داشتند، ولی در دهه ۸۰ با ورود نسل جدید اصولگرایان و بروز اختلاف در این نهاد سنتی، از اثرگذاری افتاد. ریشسفیدان اصولگرا اکنون به طیفی در این جریان تبدیل شدهاند که بسیاری از ایدهها و کنش طیف نو را برنمیتابند ولی با این حال تلاش می کنند با ایجاد وحدت، از پراکندگی آرا در بزنگاههای انتخاباتی بپرهیزند. این طیف پایگاه رای نسبتا ثابتی دارند و از نگاه ناظران نمیتوانند بدون نزدیکی به دیگر طیفهای همجریانیهای خود آرای قابل توجهی کسب کنند.
پایداریها طیف دیگری از اصولگرایان هستند که در سالهای اخیر نقش مهمی را در تعیین راهبرد انتخاباتی اصولگرایان و سازوکار جمعی این جریان بازی کردهاند. اگرچه بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ و تعیین حجت الاسلام «سیدابراهیم رئیسی» به عنوان نامزد نهایی «جمنا» انتقادات زیادی به این طیف و نقشآفرینی بسیار موثر آن در سازوکار جمعی اصولگرایان مطرح شد، ولی اصولگرایان در انتخابات مجلس یازدهم باز هم ناگزیر از پذیرش وزن پایداریها در فهرست نهایی «شورای وحدت» شدند. این طیف هم پایگاه رای نسبتا بالایی در میان طرفداران اصولگرایی دارد تا جایی که اصولگرایان نمی توانند از آن چشمپوشی کنند.
اصولگرایان معتدل هم طیف دیگری در این جریان هستند که میتوان «علی لاریجانی» را نماینده آنها دانست. این طیف که طرفدارانی در میان اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو دارد، در سالهای اخیر با نزدیک شدن به اصلاحطلبان میانهرو، از سوی اصولگرایان تندرو مورد نقد بسیار جدی قرار گرفتهاند.
احمدینژادیها را میتوان طیف دیگری در جریان اصولگرایی دانست که با جدایی پایداریها از آن در میانه دهه ۸۰، به مسیر خود ادامه داد و به گعدهای مجزا در جریان اصولگرایی بدل شد. از نگاه ناظران امروز اگرچه شورای نگهبان به واسطه نظارت استصوابی، سد محکمی در برابر شخص احمدینژاد و اطرافیانش برای ورود به قدرت محسوب میشود، ولی حمایت احتمالی احمدینژاد از یک نامزد در انتخابات، میتواند بر معادله انتخابات تاثیرگذار باشد.
نواصولگرایان، گروه دیگری از اصولگرایان هستند که به دنبال تحمیل کنارهگیری از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بر قالیباف، شکل گرفت و تلاش کرد خود به وزنهای جدا در اردوگاه اصولگرایان تبدیل شود، هرچند هرگز نتوانست از نظر تئوری و عملی، هویتی متفاوت از اصولگرایان برای خود تعریف کند.
امروز همه این طیفها با میزان تاثیرگذاری متفاوت، معادلات سیاسی جریان اصولگرایی را از کنش خود متاثر میکنند. در سالهای اخیر بیشترین نقشآفرینی در حرکتهای جمعی اصولگرایان به جبهه پایداری و در انتخابات اخیر به نواصولگرایان اختصاص داشته است.
اصولگرایان در فکر وحدت در انتخابات ۱۴۰۰
سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در آخرین جمعه از خرداد ماه سال ۱۴۰۰ برگزار خواهد شد. اصولگرایان که پس از سالها ناکامی سرانجام توانستند در سایه غیاب رقیب و پیشبرد سازوکار جمعی خود نتیجه مطلوبی را در انتخابات مجلس یازدهم کسب کنند، این بار هم به فکر ایجاد سازوکاری برای هماهنگی و همافزایی درونجریانی هستند تا راه پاستور را هم بر خود هموار سازند.
ایجاد وحدت در میان اصولگرایان از دید برخی ناظران مسیر پیموده و راه آزمودهای تلقی میشود که پیمودن دوباره آن ممکن و میسر است. این در حالی است که از دید برخی دیگر از صاحبنظران، تفاوت ماهوی و شکلی انتخابات مجلس با ریاستجمهوری، بهرهگیری از الگوی پیشین وحدت برای پیروزی در انتخابات را برای اصولگرایان دشوار میکند.
گذشته از این، وحدت کارآمد و مورد نظر اصولگرایان حتی در انتخابات سال ۹۸ هم حاصل نشد. انتشار فهرستهای متعدد در آستانه انتخابات مجلس یازدهم، چیزی نمانده بود که رویای وحدت اصولگرایان را بر باد دهد و اگر توافق دقیقه نودی و نیمبند میان بزرگان این جریان در شورای وحدت نبود، شاید نتیجه انتخابات به گونهای دیگر رقم میخورد. هرچند غیاب اصلاحطلبان در این انتخابات، به هر حال نتیجه را به نفع اصولگرایان رقم میزد، ولی توافق نهایی، همگونی بیشتری را برای آنان به ارمغان آورد.
در واقع واهمه از تکرار تجربههای پیشین اصولگرایان در شورای هماهنگی اصولگرایان و جمنا، زمینه توافق نهایی در شورای وحدت را فراهم کرد. با این حال انتقادات وارد بر جمنا، به شورای وحدت نیز وارد است و همچنان بخشی از اصولگرایان از آنچه «سهم بالای جبهه پایداری در فهرست نهایی» میخوانند، انتقاد میکنند.
اصولگرایان پیروزی پایداریها در مجلس را حاصل همراه شدن آنان با جریان کلی اصولگرایی میدانند. چنانکه «حسن سبحانی نیا» میگوید: اگر جبهه پایداری در انتخابات ۹۸ از اصولگرایان جدا میبود، قطعا نتیجهای که در ائتلاف گرفت، نصیبش نمیشد. در برابر، پایداری ها هم پیروزی اصولگرایان در انتخابات ۹۸ را مدیون همراهی خود با این جریان میدانند و معتقدند پایداریها در انتخابات مجلس سهمی کمتر از وزن خود به دست آورد. چنانکه اخیرا «فاطمه آلیا» گفته پایداری اصراری ندارد کاندیدایش برای ۱۴۰۰ از میان آنان باشد و این جریان در انتخابات مجلس هم کوتاه آمده است.
با این حال اصولگرایان به گفته «مهدی چمران» از همین حالا به فکر تعیین سازوکارهای انتخاباتی هستند ولی مشخص نیست این سازوکار همان نسخه ارتقا یافته شورای وحدت یا شانا باشد، یا سازوکاری جدید و متناسب با انتخابات ریاست جمهوری. «کمال الدین سجادی» سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری اخیرا گفته شورای وحدت سازوکاری برای انتخابات مجلس بود و باید ساختاری جدید برای انتخابات ریاست جمهوری تعریف شود.
هر سازوکاری هم که برای این اجماعسازی تعریف شود، اصولگرایان با چالشهایی دیرینه در مسیر وحدت و توافق بر سر حمایت از یک نامزد انتخاباتی مواجه هستند؛ چالشهایی از سهمخواهی و قدرتطلبی گرفته تا تفاوت دیدگاه طیفهای مختلف این جریان بر سر مسائل اساسی کشور. نمود برخی از این اختلاف سلایق را میتوان در میان نمایندگان اصولگرای مجلس یازدهم و اختلافات آنها یافت که در ماههای گذشته بارها بروز یافت.