در گزیده ای از این مطلب، می خوانیم: این دو کشور بهخصوص بن سلمان، تلاش بسیاری برای به نتیجه رساندن بازی آمریکا تحت عنوان «معامله قرن» داشتند؛ تلاشی که با استقبال سردی در جهان اسلام و حتی جهان عرب روبهرو شد. در این مدت نیز هیچ اتفاقی بر سر موارد اختلافی نیفتاده است که بخواهد منجر به برداشتن گام «عادیسازی روابط» شود. درواقع، اتفاقی در مناسبات منطقه رخ نداده، هرچه هست ملاحظهای از بیرون از منطقه تحمیل شده است. اساساً این به اصطلاح «صلح» هنوز محتوای مشخصی ندارد! مطابق اعلام بن زائد تمام این صلح برسر عدم الحاق کرانه باختری است اما پشت سر او نتانیاهو سریعاً تصریح میکند هیچ طرحی را متوقف نکرده و طرح الحاق همچنان بر سر میزش است.
یعنی صلحی انجام شده که هنوز مفادش مشخص نشده است. انگار فقط به «خبر صلح» نیاز داشتند تا خود «صلح»! واضح است که آمریکا پس از شکستهای متعدد در سیاست خارجی برای بازسازی چهره داخلی خود در این زمینه نیازمند یک شوی تبلیغاتی است. امارات و بحرین نیز به عنوان بازیگران این شوی تبلیغاتی انتخاب شدهاند. البته این بازی احتمال دارد هزینه سنگینی برای امارات درپی داشته باشد.
رابطه امارات با اسرائیل و خیانت این کشور به فلسطین امر جدیدی نیست؛ لذا پیشتر امارات خود را از کشورهای حامی حقوق مردم فلسطین خارج کرده بود اما اعلام عمومی خبر «عادیسازی روابط» یعنی بازی و استفاده از کارت بازی فلسطین! این کار قطعاً خیانتی آشکار و کثیف به یک کشور مظلوم به نام فلسطین است. تنها شانس کشوری چون امارات برای ماندگاری یا به عبارتی مدل مطلوب توسعه برای امارات، زیست با مدل سوئیس بود. یعنی این کشور باید در سیاست چندان بیطرف میماند تا بتواند با تکیه بر شاخص مهم امنیت، پناهگاه سرمایهداران باشد. مدل توسعه امارات، در مقابل کوچکترین ناامنی شکننده است.