تهران - ایرنا - مدیر مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معتقد است دفاع مقدس متعلق به تمام مردم ایران‌زمین است اما ظلمی دوگانه به این حماسه شده است؛ عده‌ای فکر می‌کنند جنگ مال آنها نیست و نباید درباره جنگ بنویسند و عده‌ای دیگر احساس می‌کنند جنگ متعلق به آن‌هاست و تنها آن‌ها باید از آن بنویسند.

وقتی کودک بودیم همراه قصه‌ها بال می‌زدیم و به سرزمین‌هایی پرواز می‌کردیم پر از خوبی‌ها و بدی‌ها؛ جنگ دیو و پری. در قصه‌های کودکی ما همیشه نیکی پیروز بود. وقتی بزرگ شدیم فهمیدیم داستان جنگ، دیگر افسانه نیست، واقعیتی اجتناب ناپذیر بر سر تصاحب یک وجب خاک، نابودی ایمان، اعتقاد یک ملت، وسوسه قدرت و... است.

جنگ تحمیلی و نابرابر عراق با ایران در واقع نبرد جهانی مملو از «زر و زور و تزویر» با اعتقادات و باورهای دینی مردمی تازه رهیده از دام حکومت ستم‌شاهی بود. نبردی متفاوت و متمایز، که ایثار و شجاعت و به‌پاخاستن ملتی عاشق را در سینه خود حک کرده است.

شاید تاریخ هرگز تکراری بر این همه عشق و ایمان در خود سراغ ندارد. صف نوجوانان و جوانانی که با یقین به شهادت، اسارت و اتفاقات قهری در تقدیر فردا، به سوی کمال از یکدیگر گوی سبقت می‌ربودند.

اگر به خاطرات و روایت‌های مستند و حقیقی قهرمان‌های حماسه هشت سال دفاع مقدس سری بزنیم، بدون شک مقهور ایثار، شهامت، دلاوری، از جان گذشتگی و در نهایت سعادت شهادت عاشقان سروقامت این سرزمین کهن خواهیم شد.

بیایید برش کوتاهی از ابتدای کتاب «روزگار آشنا» را با هم مرور کنیم: بهاری که آمده بود با خودش شانزده سالگی‌ام را برده بود و من، یکه پسر ملای طایفه که از پس شش خواهر آمده بودم، مردی شده بودم برای خودم. در کهکیلویه و بویراحمد، استانی که فخرشان به مردی و مردانگی است، فرزند ذکور بودن حکم رگ و ریشه قوم را داشت و من که با کوله باری انتظار از راه رسیده بودم، پهلو به پهلوی آقام و تنگ نشست و برخاست‌های بزرگان قوم، قد کشیده بودم. تمام این سال‌ها در هر مجلسی طنینی به صدایم انداخته و میان اهالی دِه جایی برای خودم باز کرده بودم... .

این روایت داستان زندگی یکی از همان قهرمانان و نام‌های دوران حماسه ساز هشت سال دفاع مقدس است که به جنگ رفت و بیش از ۱۰ هزار روز طعم اسارت چشید تنها به برای تحقق یک هدف و سرافرازی یک نام؛ ایران!

قادر آشنا همان جوان ۱۶ ساله بود که با تمام مهر و مقامی که نزد اهل طایفه به عنوان نور و چشم و چراغ خانواده داشت برای همان نام، زُلف نوجوانی را به زُلف مردانگی گره زد و به جبهه‌های نبرد رفت. امروز به عنوان آزاده‌ای سرافراز در جبهه‌ای دیگر به خدمت برای سربلندی و سرفرازی همان نام مشغول است.

در آستانه هفته دفاع مقدس با قادر آَشنا، مدیر مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفت‌وگو نشستیم. در این گپ و گفت از جنگ و هنر، از دفاع و تئاتر یه یک میزان سخن رفت. گفت‌وگویی که برای راقم این نوشتار سخت عجیب بود. مدیر تئاتر کشور در صحبت از روزهای جنگ و هنر دفاع مقدس به کرات بغض کرد و اشک ریخت اما از صراحتش و به قول خودش از تلخی حقایق نکاست. آنچه در ادامه می‌آید حاصل همین گفت و شنود متفاوت با حال و فضای رسمی رسانه‌ای است.

دفاع مقدس تنها نبرد تاریخ ایران است که در آن یک وجب از خاک‌مان را از دست ندادیم

ایرنا- جناب آشنا، ۴۰ سال از آغاز جنگ تحمیلی می‌گذرد. عدد ۴۰ در فرهنگ ایرانی نشانه بلوغ، کمال و پختگی عقلی‌ست. در آغاز بحث و در نگاهی کلان به عرصه هنر دفاع مقدس و بازتاب آن حماسه در تولیدات فرهنگی و هنری کشور، امروز با چه دیدگاهی مواجه هستیم. از داشته‎ها و آنچه ثبت و تولید آثار فرهنگی و هنری با محتوای جنگ تحمیلی‌ست باید راضی باشیم یا دریغ فرصت‎های از دست رفته و کارهای انجام نشده را باید بخوریم؟

آشنا: همه کشورهای دنیا قطعاً برای دورانی که مردمان‌شان برای کشورشان جان‌فشانی می‌کنند، رویکردهای متفاوتی برای زنده نگه‌داشتن، تجلیل و تقدیر از نام و یاد آن افراد و آن رویداد دارند. در کشورهایی که به آنها سفر داشتم آثار و یادمان‌های آن‌ها را دیده‌ام. به‌عنوان مثال ارمنستان، آذربایجان، آلمان، فرانسه و دیگر کشورها برای قهرمان‌ها و رویدادهای ملی‌شان به ویژه با محوریت جنگ موزه و یادمانی دارند. در کنار آن، آثار ادبی، تئاتری و سینمایی متعددی را شاهد هستیم.

دفاع مقدس در کشور ما، جنگی بی‌بدیل و بی نظیر در تاریخ جهان است. شاهد این ادعا بسیار واضح است. زمانی شاهدیم که یک کشور با کشوری دیگر می‌جنگد که امری شایع است و زمانی شاهدیم که یک کشور با کشوری که دنیا پشت اوست می‌جنگد، که نمونه و نظیری از آن در تاریخ جهان وجود ندارد. نسل جدید ما باید بدانند که گذشتگان، شهدا و ایثارگران‌شان در مقابل دنیا جنگیدند و برای اولین بار جنگی بر ایران عارض شد و متجاوزان به کشورمان یک وجب از خاک ایران را نتوانستند تصرف کنند. در دوران قاجار یا پهلوی، هر زمانی جنگی در ایران را شاهد بودیم بود، یک تکه از تن ما را کندند و بردند. اما چرا در جنگ تحمیلی هشت ساله این اتفاق نیفتاد، جای پرسش و تحقیق دارد.

در ابتدای جنگ، ارتش عراق ارتشی کاملاً شرقی بود. تمام شاکله حزب بعث از نظام سیاسی تا ارتش و تسلیحات آن ساخته و پرداخته سیستم اتحاد جماهیر شوروی بود. از نظر تشکیلات و تسلیحات، ما در ابتدای جنگ و در مقابله با ارتش بعث تنها با تجهیزات روسی مواجه بودیم اما با فاصله کمی که جلوتر رفتیم با تمام تجهیزات مدرن و پیشرفته دنیا در زمین و هوا مواجه بودیم. از هواپیماهای فرانسوی و آمریکایی گرفته تا تسلیحات آلمانی و اسرائیلی...

اگر در زمان فتحعلی‌شاه قاجار روس به ما حمله کرد، ایرانیان تنها با دولت روس مواجه بودند اما در جنگ هشت ساله دنیا پشت کشوری بود که به ایران یورش آورده بود. در این سو ایران، کشوری در اوج تحریم تسلیحاتی و اقتصادی، کشوری است که تازه در آن انقلاب شده، کشوری که ارتشش درحال تغییر است و آرام آرام شاهد شکل‌گیری نیروهای بسیج و سپاه بود و حال باید در برابر دشمنی با متحدان جهانی به دفاع برخیزد. دفاع در برابر دشمنی که جهان تمام تسلیحات ممنوعه شیمیایی، مدرن‌ترین تجهیزات تسلیحاتی خود را در کنار مزدورانی جدا از ارتش آن کشور برای حمله به ایران در اختیارش قرار داده بود.

در کنار تمامی این مسائل، دشمنان داخلی از منافقان گرفته تا مخالفان انقلاب هم خود بار مضاعفی را در مسیر مقاومت به جبهه و رزمندگان ایرانی تحمیل می‌کردند. به عنوان مثال در عملیات والفجر مقدماتی که اسیر شدم، اطلاعات ما توسط حزب توده به دشمن ما داده شده بود. وقتی اسیر شدم اطلاعات فرماندهان عراقی نسبت به نقشه‌های عملیاتی والفجر مقدماتی از من رزمنده گسترده‌تر و کامل‌تر بود. ما چنین جنگ نابرابری را پشت سر گذاشتیم. نسل آن روزگار دین‌شان را به این کشور ادا کردند و حال باید دید و پرسید که نسل امروز برای آن روزگار و نسل مدافعش چه کرده است؟

واقعیت آن است که ما تا مدت‌ها غافل بودیم. شاید بگویم که دهه نخست بعد از جنگ تا این حد به عمق موضوع پی نبرده بودیم. چرا که آن شور، نشاط و هیجان تازگی داشت و احساس می‌کردیم که ادامه پیدا می‌کند. دهه دوم بیشتر صرف سازندگی و از نو آغاز کردن و آبادانی بود.

اما خوشبختانه در دو دهه اخیر حوزه دفاع مقدس در کلیه آثار ما جای خود را باز می‌کند. چه در رمان و داستان تا فیلم، تئاتر هنرهای تجسمی و در دیگر شاخه‌های هنری شاهد اتفاقات خوبی بودیم که قابل‌تقدیر است اما صادقانه آیا به لحاظ کیفیت همان کیفیت و عظمت دفاع هشت ساله را دارد؟ پاسخ خیر است! خیلی مانده است تا بتوانیم ابعاد این جنگ را آن‌گونه که بود برای مخاطبان در قامت فعالیت‌های فرهنگی و هنری ترسیم کنیم.

بزرگ‌ترین خیانت از دید قادر آشنا

و دلیلش؟

آشنا: ساده است... عظمت و گستره دفاع مقدس است که برای ما ترسیم می‌کند که بسیار جای کار داریم. چون حادثه بسیار عظیم است و جای کار دارد. اولین بار است این کلمه را به کار می‌برم... ظلمی به دوران جنگ و حماسه مقدس دفاع هشت ساله شده است که از دو دیدگاه قابل طرح است.

عده‌ای که ژست لیبرالیستی و تکنوکرات به خود گرفته‌اند فکر می‌کنند جنگ مال آن‌ها نیست و نباید درباره جنگ بنویسند. عده‌ای دیگر که نیروهای انقلابی هستند احساس می‌کنند که جنگ متعلق به آن‌هاست و تنها آن‌ها باید بنویسند؛ اما حرف من آنست که جنگ برای تمام ایران بود. همه کسانی که این خاک را دوست دارند حتی شاید با انقلاب اسلامی میانه‌ای نداشته باشند، اگر به این خاک و مردم آن علاقه‌مندند مدیون آن دوران هستند. باید بنویسند، تولید و ثبت کنند و کوتاهی نکنند!

ببینید زمانی که به عنوان رزمنده به جبهه رفتم هرگز نگفتم برای مساجد می‌جنگم برای سینما نمی‌جنگم! برای دفاع از بانوانی که حجاب اسلامی را رعایت می کنند دفاع می‌کنم و از افرادی که به حجاب اسلامی کمتر توجه می‌کنند دفاع نمی‌کنم! من می‌روم از نیروهای انقلابی دفاع کنم و به دیگر نیروها کاری ندارم! اساساً نه‌تنها در ذهن من که در ذهن هیچ رزمنده‌ای چنین مواردی نمی‌گنجید و قرار نداشت.

ما ایرانی‌ها حتی به قیمت تکه پاره شدن خودمان دوست نداریم که یک اجنبی بیاید و در داخل کشورمان یکی از هم‌وطنان ما را بکشد. به‌عنوان یک رزمنده که با تمام وجود دل در مهر این کشور داشتم و دارم و به آرمان‌های خود وفادارم بر این باورم که جنگ و دفاع از مملکت دفاع از همگان است. اگر کسی فکر کند و این ژست را به خود بگیرد که این مسئله در شأن من نیست، بزرگ‌ترین خیانت را کرده است. صدام قرار بود که کشور ما را بگیرد و خوزستان را جدا کند.

ما جنگی را تجربه کردیم که نقشی در آن نداشتیم و به ما تحمیل شد. بنابراین اگر امروز آسایش و آرامشی وجود دارد مدیون آن دوران است. پس برای حفظ آن میراث ارزشمند همه باید کمک کنند. آن آدمی که خودش می‌گوید با جمهوری اسلامی ایران هیچ نسبتی ندارد اگر حس ایرانی بودن دارد و نسبت به این خاک علقه دارد باید بنویسد، تولید و ثبت کند و اگر نمی‌نویسند و فقط شعار می‌دهد، پُرواضح است که علقه‌ای ندارد. نام، یاد و خاطره آن‌هایی که رفته‌اند و به خاطر پایداری این خاک جان خود را فدا کردند و تکه‌تکه شده‌اند کجا باید ثبت شود؟ این انقلاب حتماً باید بماند، چراکه آب، خاک و کلیت کشور مقدم بر هر مساله‌ای است.

از طرف دیگر ما باید بدانیم که جنگ همه اقشار جامعه را میزبانی کرد. هر کسی که دلش برای کشور می‌تپید در جنگ حضور داشت و ما گروه‌های مختلف را به لحاظ سنی، مذاهب مختلف، طبقات اجتماعی گوناگون از فقیر و غنی گرفته تا تحصیل‌کرده و کم‌سواد را در جنگ شاهد بودیم. باید بتوانیم تمامی این زوایا را ترسیم کنیم و به نظرم می‌آید که جای این مساله خالی است. همه باید تلاش کنیم.

در حوزه فرهنگ و هنر نیز کسانی که می‌توانند آثاری خوب در این عرصه خلق کنند مدیون‌اند اگر خلق نکنند! مدیون این آب‌وخاک هستند! اگر بیم‌شان از آن است که به آنها انگ هنرمند حکومتی و سفارشی ساز می‌زنند باید بدانند که همه ما که امروز آسایش و امنیت را مزه مزه می کنیم مدیون این کشور و قهرمانان‌های هشت سال دفاع مقدس آن هستیم و روزی آن‌ها باید پاسخ دهند در مواجهه با این پرسش که در برابر کسانی که رفتند، جان خودشان را برای پایداری این خاک فدا کردند، شما چه کار کرده‌اید؟!!

بگذارید یک بار از خود تعریف کنم

ایرنا: حماسه هشت سال دفاع مقدس برای دوست و دشمن کشورمان به عنوان برگ زرین تاریخ ایران مثال‌زدنی، قابل احترام و ستودنی است. این مهم از کجا سر چشمه می‌گیرد؟ راز و سِرش چیست؟

آشنا: دقیقا نکته همینجاست! خب انقلاب شد، جنگ شد و بعد دنیا یک صدا گفت صدام و رژیم بعث متجاوز بوده و محکوم است. به تعبیر شما آیا دنیا ما را به حال خود رها کرده است؟ قطعا خیر! با فاصله کوتاهی سر و کله داعش پیدا می‌شود. تجربه مطالعاتی من می‌گوید اگر تجربه جنگ تحمیلی را نداشتیم داعش را نمی‌توانستیم در جای دیگر متوقف کنیم. تجربه هشت سال دفاع مقدس چنان به درد ما خورد که ما داعش را در جای دیگری سرکوب کردیم.

من جزو اولین کسانی هستم که درباره داعش تحقیق کردم و کتابم در این حوزه زیر چاپ است. با قطعیت تمام می‌گویم کاری که کردم جزو نادرترین اتفاقات مباحث پژوهشی در این حوزه است. اجازه بدهید یک بار از خودم تعریف کنم! اگر نبود تجربه هشت سال دفاع مقدس و فرماندهان آن دوران، چه به لحاظ الگوبرداری از ایدئولوژی ما، چه به لحاظ سامان‌دهی نیروی انتظامی، بسیج مردمی، چگونگی خط شکستن و خط نگه داشتن، اگر همه آنها نبود الان ما در کشور باید با داعش می‌جنگیدیم!!!

خدا به من توفیق داده است که ۹۰ درصد سخنان بنیان‌گذاران داعش را بی‌واسطه گوش کردم. از ابوبکر البغدادی که آخرین آنها بود، عمر البغدادی که میانه آنها بود تا ابومصعب الزرقاوی که پایه‌گذار القاعده عراق است. نزدیک به ۲۰۰ تا ۳۰۰ کتاب و مقاله درباره داعش خواندم. برای‌تان ساده بگویم که کل مفاهیم این کتاب‌ها تنها در یک جمله و پیام نهفته است و آن اینکه جمهوری اسلامی ایران و شیعه باید نابود شود!! این تفکر برای مقابله با اسلام سیاسی شکل گرفته، در تقابل با شیعه و در ادامه سایر مذاهب اسلامی شکل گرفته است. چراکه آن‌ها عمیقاً به این جمله معتقدند که هرکس از ما نیست، برماست!

دشمن ایران اسلامی برای نابودی و تحقق اهدافش بر دو محور متمرکز است. یک آنکه آن تفکر سیاسی ما را قلع و قمع کند و دوم، شیعه را نابود کند. آن تجربه هشت سال دفاع مقدس است که ما را در این نبرد تا امروز پیروز ساخته است. این نکته را از تمام فرماندهانی که در سوریه حضور داشتند بپرسید که در سرنگونی داعش چه به کمک آن‌ها آمده؟ این تجربه از کجا آمده است؟ ریشه آن در هشت سال دفاع مقدس است.

برای آنست که ما باید بنویسیم تا فرزندان و نسل جدید بدانند، دوام و بقای جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی مدیون جنگ رزمندگان و فرماندهان جان بر کفشان در خط مقدم بود. حماسه هشت سال دفاع مقدس برای دوست و دشمن ما همان برگ زرین تاریخ ایران است که مثال‌زدنی است و تنها به واسطه آن حماسه قرن‌ها باید ایرانی به ایرانی بودنش افتخار کند. با هر نگاه، مشرب فکری، علقه و علاقه‌ای باید بداند که این افتخار ایران زمین است.

تئاتر دفاع مقدس ما بیشتر جشنواره محور است تا تولید محور

ایرنا: بعد از این نگاه کلان در بحث اهمیت و ضرورت ثبت وقایع هشت سال دفاع مقدس در هر ساحت فرهنگی و هنری که طبق گفته‌های شما دین و وظیفه هر ایرانی‌ست که دل در گرو این آب و خاک دارد، حال به دامنه تخصص و مدیریت شما در عرصه تئاتر باز گردیم. امروز در آستانه ۴۰ سالگی حماسه دفاع مقدس چرا شاهد شکل‌گیری مفهومِ جریان‌سازی به نام تئاتر دفاع مقدس نیستیم؟  

آشنا: البته در طول این سالیان، هر از گاهی کارهایی داشتیم که اجرای عمومی رفتند، نهادها و سازمان‌هایی از آن‌ها حمایت کردند. اما واقعیت آنست که تکیه ما در عرصه تئاتر دفاع مقدس بر جشنواره‌ها است. در حالی که بازتاب ظرفیت بالقوه و بالفعل درآوردن آن انرژی موجود در حماسه هشت سال مقدس، تولید مستمر و مداومی می‌طلبد که ما برای این گونهِ نمایشی در طول سال همانگونه که اجراهای عمومی داریم بخشی از بودجه را باید برای این کار اختصاص دهیم. نه فقط برای آدم‌های خاص این کار؛ که هر هنرمندی که علاقه‌مند و توانایی تولید دارد در این عرصه ورود پیدا کرده و تولید کند.

تجربه تلخی را نسبت به ارائه طرح‌های اجرایی حوزه تئاتر در دوره مدیریت پیشین اداره کل هنرهای نمایشی در سال آخر فعالیت داشتم. چرا که اجرایی کردن آن‌ها در سبب نبودِ زمان لازم باعث ابتر ماندن‌شان می‌شود. با توجه به آنکه تنها شش ماه است سکان اداره کل هنرهای نمایشی به من سپرده شده و تا پایان دولت بازه زمانی یک ساله را پیش رو داریم نمی‌توانم دوباره دست به اجرای طرح‌هایی بزنم که در عمل نیمه تمام می‌مانند و حاصلی در حوزه اجرایی و عملیاتی در پی نخواهند داشت.

بحث طرح استقرار گروه‌های نمایشی یکی از همان خاطرات تلخ مدیریت پیشین است که سبب نبود زمان کافی و تغییر دولت و جریان مدیریت فرهنگی در همان گام‌های ابتدایی باقی ماند و امروز، هنوز مطالبه هنرمندان تئاتر به ویژه در استان‌ها و شهرستان‌های کشور است. یا بحث نیاز و ضرورت تئاتر در خانه، در دوره مدیریت پیشین مدام تاکید داشته و اشاره می‌کردم که که تئاتر برای ظهور و بروز بیشتر باید به درون خانواده‌ها رسوخ پیدا کند و آن مهم از طریق شبکه نمایش خانگی و تولید نمایش‌ها برای ارائه در این بستر به مخاطبان طراحی شده بود.

مسئله‌ای که امروز به دلیل ویروس کرونا نه تنها شاهد تجربه‌های مختلف آن هستیم که اهمیت و ضرورت آن را بیش از پیش درک می‌کنیم. اتفاقی که در دوره پیشین مدیریت به دلیل نبود زمان کافی باز در کلام ماند و به اجرا نرسید. امروز هم چهار، پنج طرح در ذهنم وجود دارد که روی آن‌ها در قالب کار کارشناسی و گفتگو طراحی‌هایی صورت گرفته اما برای اجرایی کردن‌شان فرصتی نیست و گام برداشتن برای عملیاتی ساختن آن باعث ابتر ماندن طرح‌ها می‌شود.

اما در پاسخ به پرسش شما می‌گویم که قطع یقین من به جد قائل به تفکیک تئاتر دولتی و خصوصی هستم. یعنی باید تئاتر دولتی و خصوصی معنا پیدا کند. امروز، تئاترهای ما نه دولتی است نه خصوصی؛ سالن‌های دولتی و سالن‌های خصوصی داریم که این نکته مثبتی نیست. نکات دیگر وقتی شما به عنوان دولت قصد تولید تئاتر دارید و متولی آن می‌شوید دیگر نباید کارگردان به دنبال پول و امکانات و سالن باشد! باید مانند کشورهای صاحب نمایش که کمپانی وجود دارد، کمپانی‌ها شکل بگیرد و از آن‌ها حمایت شود. سازوکار دولت در حوزه تئاتر خصوصی نیز مسیری متفاوت و شکلی متفاوت است. این به‌معنای آن نیست که دولت باید تئاتر خصوصی‌ها را رها کند اما باید مرزها مشخص شود و شناختن این مرزها از طریق شکل‌گیری کمپانی‌ها و شکل‌گیری انجمن‌های تخصصی محقق می‌شود که موضوعی بسیار مفصل است و در زمان یک‌سال باقی مانده فعالیت دولت، اجرایی کردن آن صرفاً به ابتر و ناقص ماندن آن منتج خواهد شد.

حرکت ۴۰ ساله تئاتر دفاع مقدس بر خطی ثابت بدون فراز

ایرنا: و در نهایت سوال پایانی؛ برای امسال در حوزه تئاتر دفاع مقدس چه برنامه‌های هفته دفاع مقدس و چه جشنواره فتح خرمشهر چه برنامه‌هایی را شما در اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همکاران‌تان دردست دارند؟ و اشاره‌ای هم به چشم‌انداز عرصه تئاتر دفاع مقدس داشته باشد.

آشنا: آنگونه که پیشتر از طریق رسانه‌ها، اطلاع‌رسانی صورت گرفته، امسال در حوزه جشنواره فتح خرمشهر تمام تمرکز خود را بر مبحث تولید نمایشنامه به عنوان یکی از چشم‌اسفندیارهای عرصه تئاتر کشور بنا نهاده‌ایم. در هفته دفاع مقدس نیز شاهد اجرای تئاترهای خیابانی، محیطی و میدانی در تهران هستیم.

به استان‌ها نیز ابلاغ کرده‌ایم که چه در عرصه نمایش خیابانی و چه برپایی نمایشگاه‌های عکس و پوستر آثار نمایشی حوزه دفاع مقدس اقدام کنند و از آنها حمایت خواهیم کرد و به همین شبب شاهد برپایی نمایشگاه عکس و پوستر در کل کشور خواهیم بود.

اما در پاسخ به آنکه چشم‌انداز چیست؟ باید گفت عرصه تئاتر دفاع مقدس طی این چهار دهه هیچگاه بر مدار روند صعودی قرار نداشته و همواره فرآیند و خط ممتدی را پیگیری کرده است. به همین مناسبت می‎توان گفت شاهد روال عادی و یکپارچه‌ای در این حوزه بوده‌ایم که آنگونه که پیشتر در این گفت‌وگو به آن اشاره کردم این جریان زیبنده حوزه تئاتر دفاع مقدس نیست. هر چند با تمام این موارد باید اذعان داشت که طی همین بازه زمانی کارهای ارزنده‌ای نیز تولید شده که مورد اقبال مخاطبان و منتقدان قرار گرفته است. اما به دلیل تک بودن آن‌ها و استثنا بودن‌شان شاهد جریان‌سازی به مفهوم اثربخشی مورد انتظار از این گونه تئاتری نبوده‌ایم. برای تحقق این امر باید از رویکرد جشنواره‌ای فاصله گرفته و شاهد تولید و اجرای مستمر آثار نمایشی باشیم.

در پایان بار دیگر به این مساله تاکید می کنم که دفاع مقدس متعلق به تمام مردم ایران‌زمین چه کسانی که داخل کشور و چه کسانی که خارج از کشور زندگی می‌کنند است. هنرمندان این ملت موظف هستند برای ثبت و ضبط این حماسه فارغ از بحث انگ و مُهر اثر سفارشی بنویسند و تولید کنند. اگر فردی به مساله‌ای باور داشته باشد از انگ نباید بترسد و باید به باور خود ایمان داشته باشد. فردی که خودش را قبول داشته باشد نباید ارزش‌ها و باورهایش را به خاطر یک حرف بی مایه در قالب انگ و برچسب هنرمندی سفارشی‌ساز زیر پا بگذارد.