در ادامه این یادداشت، آمده است: دولت ایالاتمتحده در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ نظم حقوق بینالملل را با اختلالات جدی مواجه کرده است. ایالاتمتحده ترامپ حقوق بینالملل را برای رسیدن به رویای رهبری واحد جهان منطبق با اهداف خود نمیبیند. حقوق بینالملل همیشه تحتتاثیر نظام قدرت بینالملل است، اما همین حقوق بینالملل را نیز مقهور قدرت، دولت ترامپ برنمیتابد. آنها همهاش را میخواهند. امریکا در طول چهار سال گذشته از چندین معاهده بینالمللی خارج شده یا رفتارهای عجیب غیرحقوقی یا غیردیپلماتیک داشته است. دولت ترامپ در چهار سال گذشته از پیمان تجاری اقیانوس آرام، توافق اقلیمی پاریس، قرارداد تجارت آزاد امریکای شمالی (نفتا)، پیمان مهاجرتی سازمان ملل (پیمان نیویورک) و... خارج شده و حتی تهدید کرد که از سازمان بهداشت جهانی نیز خارج میشود. آنها حتی دادستان دیوان کیفری بینالمللی را تحریم کردند. خروج امریکا از برجام هم یکی از همین نمونههاست که یک رویارویی تمامعیار با حقوق بینالملل بود.
هر قرارداد و معاهدهای لاجرم به معنای محدود شدن اراده طرفهای معاهده با ارادههای دیگر است. وقتی از اراده مشترک حرف میزنیم به این معناست اراده طرفهای قرارداد یا معاهده به اراده طرفهای دیگر است. اعضای معاهده نمیتوانند هر کاری که دلشان خواست انجام دهند. آنها فقط مجاز به عملی هستند که همه بر سر آن توافق دارند. خروج ایالاتمتحده ترامپ از این معاهدات و برجام به این معناست که امریکا نمیخواهد اراده خود را محدود به اراده دیگر دولتها کند و میخواهد مطلق العنان عمل کند. اگر امریکا به دلیل ساختار سازمان ملل و تاثیر قدرتهای جهانی در حقوق بینالملل همیشه توانسته است بیشترین نقش را در سازمان ملل داشته باشد ولی در دوران ترامپ نمیخواهد به هیچ قاعدهای بیش از هر زمانی خواهان تحمیل اراده یکجانبه خود به نظم جهانی، سازمان ملل و حقوق بینالملل است. این سیاست امریکا چیزی است که طبعا خوشایند دولتهای اروپایی، چین و روسیه نیست. آنها نمیخواهند کرهزمین را در دستمال با دسته گل به امریکا اهدا کنند و فرمانبردار امریکا باشند. اما قدرت اقتصادی و نظامی و سیاسی امریکا رقابتی سخت و مخاطرهآمیز را به اروپا و چین و روسیه تحمیل میکند. خروج امریکا از برجام و اینک اعلام فعال شدن مکانیزم ماشه توسط امریکا را هم باید در همین چارچوب تحلیل کرد. این کاملا روشن است و دولتهای عضو برجام نیز گفتهاند که امریکا با خروج از برجام نمیتواند از مکانیزم ماشه استفاده کند. اما ترامپ میخواهد امریکا یک تنه به جای همه اعضای برجام و شورای امنیت واضع و مجری حقوق بینالملل باشد. سخن ساده امریکا در اعلام فعال شدن مکانیزم ماشه این است که حقوق بینالملل یعنی خواستههای دولت امریکا. این امریکاست که برای جهان تصمیم میگیرد. همه قواعد حقوق بینالملل در یک قاعده مختصر میشود؛ قاعدهای به نام ایالاتمتحده امریکا و همه ارادههای دولتهای مختلف جهان باید محدود به یک اراده شوند...
اراده دولت امریکا
آنها درست همان چیزهایی هستند که در قرن بیست و یکم کانون آشکار و پنهان رقابت اروپا و امریکا را تشکیل دادهاند.
اینک ایران در این مسیر پرمخاطره دو راه پیش رو دارد:
یک راه این است که ایران نیز خود را ارادهای مستقل از سایر ارادههای جهانی بداند و صرفا با اراده خود، به تنهایی بخواهد در برابر سیاستهای امریکا قرار بگیرد. چنین سیاستی به معنای آن است که ایران نیز مانند دولت امریکا حقوق بینالملل و قواعد حاکم بر آن را به کنار بگذارد. دولتهای اروپایی و اعضای برجام همانگونه که از امریکا چنین سیاستی را نمیپذیرند، به طریق اولی از ایران نیز نخواهند پذیرفت. آنها زورشان شاید به امریکا نرسد اما به ایران میرسد.
اما راه دوم نرفتن به مسیری است که امریکا میرود. امریکا در مسیری مغایر با حقوق بینالملل و مشارکت بینالمللی، حرکت ایران در مسیر حقوق بینالملل و مشارکت جهانی، فینفسه، مهمترین مقابله امریکاست.
ایران باید بسیار بیش از گذشته زبان و رفتار دیپلماتیک و حقوقی در گفتوگو با اعضای برجام و شورای امنیت سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن را دنبال کند. در عمل اراده مشترک با اعضای برجام تولید کند.
وقتی سیاست امریکا مبتنی بر مقابله با ارادههای مشترک و تحمیل اراده دولت امریکاست، تاکید ایران بر ارادههای مشترک دولتها، بهترین راه مقابله با امریکا میتواند باشد.
گردنکشی امریکا از اصول برجام در موضوع اعلام فعال شدن مکانیزم ماشه، بهترین فرصت است که ایران با همراهی عملی بیشتر با جامعه بینالملل و اعضای برجام مانع از پیشبرد اهداف امریکای ترامپ بشود.
حرکت در چارچوب نظم حقوق بینالملل و پرنسپهای بینالمللی و به کارگیری ابزارها و زبان دیپلماتیک در همه عرصههای روابط بینالملل، میتواند دیواره دفاعی مناسبی برای مقابله با سیاستهای امریکای ترامپ علیه ایران باشد و فراموش نکنیم که خصوصا پرهیز از اقداماتی در داخل کشور که میتواند موجب تحریک و بدبینی دولتها علیه ایران باشد نیز ضروری است. فرصتها را از دست ندهیم.