محسن محسنی نسب کارگردان و نویسنده سینما که سابقه ساخت فیلمهایی با مضمون دفاع مقدس را در کارنامه دارد و حضور در جنگ را در زندگی حقیقی تجربه کرده است، در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در تحلیل آثار سینمایی و سینمای دفاع مقدس در گذر از دهه چهارم، بیان کرد: سینمای دفاع مقدس سه فصل دارد، زمانی که هنوز جنگ در جریان بود و فیلم ساخته می شد، فصلی دیگر که بلافاصله پس از جنگ بود و فصلی که زمانی گذشته از جنگ و سال های اخیر را در بر می گیرد، آثاری که در این سالها ساخته شده اند تفاوت آشکاری با دو فصل قبل دارند.
وی افزود: زمانی که در دوران جنگ و دفاع مقدس، فیلم ساخته می شد، به جزئیات پرداخته نمی شد و بیشتر آثار مبتنی بر نمایش و به تصویر کشیدن سلحشوری ها بود؛ ضمن این که «اغراق» ویژگی برجسته آنان بود، چنانچه پیروزی های ایرانیان بسیار بزرگ و برجسته به تصویر کشیده می شد و دشمن بسیار ضعیف به نمایش درمیآمد، به صورتی که وقتی امروز آن فیلم ها را نگاه می کنیم، قابل باور نیست.
آثاری که در فصل دوم شکل گرفت، توسط کسانی ساخته شد که در دوران دفاع مقدس بسیجی بودند و آرمانی داشتند و در زمانی پس از پایان جنگ به ثبت آن وقایع، تعهدی اخلاقی داشتند و بر این اساس فیلم هایی را ساختند؛ در حقیقت این فیلم ها (فصل دوم) نزدیکتر و شبیهتر به سال های دفاع است چرا که جنگ و این دوران تازه تمام شده بود، هیچ ملاحضه ای در میان نبود و وقایع به صورتی عریانتر مورد توجه قرار می گرفتند.
این کارگردان ادامه داد: در نهایت دستهای از آثاری هم هستند که توسط کسانی ساخته شده اند که اساسا اطلاع زیادی از جنگ ندارند؛ یعنی جنگ و دفاع مقدس را به عنوان عاملی تاریخی نگاه می کنند و مثلا همانطور که در مورد ابن سینا فیلم می سازند، در مورد دفاع مقدس هم به همان صورت می سازند؛ یعنی بر اساس مکتوبات و آنچه استنباط می کنند فیلم می سازند، چون خودشان این جریان را ندیده اند.
فیلسازان این دسته (فصل سوم فیلمها) اغلب تحت تاثیر سینمای آمریکا و هالیوود آثاری می سازند که تنه به تنۀ آنها بزند یعنی این که خودشان را با آثار جنگی جهان مقایسه کنند.
فیلم هایی که در سالهای اخیر در مورد جنگ و دفاع مقدس ساخته شده اند هیچ شباهتی به آن دوران و آن جنگ ندارند و بیشتر اغراق است و نه شباهت؛ در حقیقت بیشتر مدیران هم به دلیل این که باری از روی دوش خود بردارند و پاسخی بدهند که در مورد دفاع مقدس کار می کنند به این کارها بها و بودجه می دهند وگرنه این آثار عاری از آرمان آن سالهاست.
خلوص در فیلمسازی دفاع مقدس رنگ باخته است
محسنی نسب ضمن انتقاد از فاصله گرفتن فیلم سازی دفاع مقدس از آرمانها و اعتقاداتی که پیشتر در آن وجود داشت، گفت: در فصل دوم یعنی زمانی که بلافاصله پس از جنگ بود، مدیران و فیلمسازان با آرمانی در این حوزه کار می کردند که دیگر وجود ندارد.
وی افزود: نگاهی به شرایط این موضوع را اثبات خواهد کرد، همچنان که دستمزدها و بودجه هایی که برای این حوزه پرداخته می شود، چندین برابر دستمزدهای فیلم های معمولی است؛ در صورتی که در آن سالها و آن دو فصل ابتدایی که ذکر آن گذشت، این جریان برعکس بود، یعنی کسانی که وارد حوزه دفاع مقدس می شدند حتی ممکن بود که رایگان و افتخاری کار کنند؛ این هم مورد دیگری است که خلوص کار در آن دوران را نشان می دهد، موضوعی که امروز دیگر نیست.
کارگردانانی را می شناسم که امروز فیلم های دفاع مقدس می سازند و اعتقادات چندانی هم ندارند؛ اما نباید از یاد برد که جنگ ایران و عراق یک جنگ مذهبی بود، یعنی حتی اگر به خاطر خاک هم اتفاق افتاده بود اما آنچه که در سال های دفاع مقدس رخ داد، موضوع دیگری بود. در این مفهوم نیت کسانی که در این جنگ شرکت می کردند، اتصال به شهدای کربلا بود.
این نویسنده و تهیه کننده سینما ادامه داد: به همین دلیل است که میبینیم در آن دوران تمام فضای پشت و درون جبهه و تمامی تبلیغات حول محور جنگ و این دوران تماما مذهبی است؛ گویی لشکر اسلام و کفار در مقابل هم صف آرایی کرده اند.
حالا و با توجه به آنچه ذکر آن رفت تصور کنید کارگردانی می خواهد درباره اسلام فیلم بسازد اما اعتقادی به اسلام ندارد؛ در نتیجه مشخص است که خروجی خوبی ندارند و خروجی آن هم لاجرم بر دل نمی نشیند.
فیلم سازی دفاع مقدس آرمان و ثبت خاطرات است
محسنی نسب در پاسخ به این سوال که چرا به رغم فیلمسازی در حوزه دفاع مقدس در دهه ۷۰ در سال های اخیر فیلمهایش رنگ و بویی اجتماعی به خود گرفته است، توضیح داد: به دلیل این که در آن سالهای دفاع مقدس در جنگ شرکت کردم، خاطرات و تعهداتی داشتم که در نتیجۀ آن، فیلم هایم را ساختم اما پس از آن فضا سخت شد و ما نمی توانستیم فیلم بسازیم.
بارها در مصاحبه هایم گفته ام که رایگان برای هر تهیه کننده و ارگانی که تصمیم داشته باشد فیلم دفاع مقدس بسازد، فیلم می سازم و همین امروز هم اگر ارگان یا تهیه کننده ای از من بخواهد فیلم دفاع مقدس برایش بسازم، دستمزد نمی گیرم و مانند سالهایی که به عنوان بسیجی در دفاع مقدس شرکت کردم و بابت حضورم در جنگ دستمزد نگرفتم، امروز هم همین کار را می کنم.
البته که آن کار (حضور در جنگ و دفاع مقدس) به مراتب سخت تر از ساخت فیلم بود؛ وقتی که آدم جانش را کف دستش بگیرد و وارد عملیات شود کاری به مراتب سخت تر از فیلمسازی است. اما امروز کسی این را نمی خواهد، همچنان که کسی این امکانات را به من نداد و هرچه تلاش کردم نتوانستم در آن حوزه ای که آرمان و اعتقاد داشتم کار کنم در نتیجه به سمت فیلمسازی اجتماعی آمدم.
این کارگردان در انتها با گلایه از وضعیت تخصیص بودجه ارگانهای دولتی و تهیهکنندگان فیلمهای سینمای دفاع مقدس گفت: فیلمسازی در این حوزه بحث آرمان ها و ثبت خاطرات است. ارگان ها بودجه ای دارند که آن را با توجه به منافعشان اختصاص می دهند و به نظرم در این حوزه مشکلات زیادی وجود دارد.
وی تصریح کرد: فیلم سازی در حوزه دفاع مقدس دغدغه من بوده، هست و خواهد بود اما امروز کسانی را سر کار می برند که خروجی و عواید مادی داشته باشند؛ به همین دلیل کسانی مانند من که در آن دوران برای اعتقاداتمان فیلم ساختیم، در دوران بعد بایکوت شدیم و نتوانستیم که فیلم بسازیم.
کارنامۀ هنری
محسن محسنینسب (متولد ۱۳۳۸)، کارگردان و فیلمنامهنویس و تهیهکننده، فارغالتحصیل رشته کارگردانی انیمیشن از دانشکده صدا و سیما است که فعالیت در سینما را از سال ۱۳۵۳ در واحد فیلمسازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد.
باز باران (۱۳۷۱)، سپیدیال (۱۳۷۲)، آخرین مرحله (۱۳۷۴)، یورش (۱۳۷۶)، یاسهای وحشی (۱۳۷۶)، شیرهای جوان (۱۳۷۸)، مشت بر پوست (موشو) (۱۳۸۱)، کریستال (۱۳۸۷)، شانه دوست (۱۳۹۰)، مجانی (۱۳۹۳)، شاخ کرگدن (۱۳۹۵) عنوان فیلمهای سینماییای است که محسنی نسب در کارنامه هنری خود کارگردانی کرده است.
جایزه ویژه هیئت داوران در ارائه مضمونی نو و ایدهای جدید، لوح تقدیر و جایزه ویژه هیئت داوران برای بهترین فیلمنامه هر سه برای فیلم آخرین مرحله در ششمین جشنواره دفاع مقدس و فیلم برگزیده مشت بر پوست در نوزدهمین دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان بخشی از افتخارات و دستاوردهای محسنی نسب در فیلمسازی است.