شیراز-ایرنا-شهادت را راه مردان خدا می‌دانند، زندگی پس از شهادت برای فرزندان شهدا اما، راهی است دشوار و آغشته به خاطراتی که شاید به کوتاهی ماندگاری عطری بر لباس رزم پدر باشد.

در مدت هشت سال جنگ تحمیلی، خانواده شهدا و به‌ویژه فرزندان آنها با درد و داغ دوری از پدر، شب‌ها را به روز رساندند، برخی از آنان بسیار کم سن و سال بودند و حتی چهره‌ای از پدر در خاطرشان نیست، آنچه هست از رهگذر عکس‌ها و خاطراتی در ذهنشان نقش بسته که برایشان تعریف کرده‌اند.

گاه عطری از پدر یا پیراهنی از او تنها یادگاری است که نام و نشانی از او را در دل فرزند هویدا می‌سازد.

از این میان بوده‌اند، فرزندانی از شهدا که امروز در عرصه‌های مدیریتی فعال‌اند و چنانچه از آنان، هویتشان را جویا شویم، با صدایی لرزان و با اندکی مکث می‌گویند: "از پدر چیزی به خاطر ندارم".

بتول معلم، معاون‌ اجتماعی و مشارکت‌های مردمی سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری شیراز است که پیش از این در سمت‌ مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری فارس نیز مشغول به خدمت بوده است.

او زمانی که پدر خود را در جنگ از دست داد تنها 2 سال داشت و در باره آنچه از پدر شهیدش در خاطر دارد، به ایرنا گفت: پدرم مردی بسیار مهربان، مردم‌دار، خوشرو و دست به خیر بود.

معلم افزود: او با کودکان به‌گونه‌ای رفتار می‌کرد که گویی پدر همه آنان است و با بزرگسالان با کمال احترام ارتباط برقرار می‌کرد، بسیار به صله رحم اعتقاد داشت و در ضمن اهل مطالعه فراوان، خواندن و نوشتن بود.

این فرزند شهید تاکید کرد که آنچه از پدر در خاطر دارد و بازگو می‌کند، همه برآمده از خاطرات دیگران است و تصویری که او از پدرش دارد مبهم و گنگ است.

از وی خواستیم در باره فرزند شهید بودن بگوید، اما اظهار داشت که رنج‌ها و حرف‌ها هم بسیار است و هم بازگو کردنشان دشوار و نخواست بیش از این سخنی بگوید.

او ادامه داد: از آنجا که پدرم 2 سال در ماموریت حضور داشت، چندان خاطره‌ای در ذهن ندارم، آنچه از او به یادگار مانده است، اما لباس‌های رزم، آغوش گرم و بوی عطری است که همیشه می‌زد.

معلم افزود: بوی عطر او برای من احساسی شبیه به خود زندگی را احیا می‌کند، زیرا او مرا با همان لباس و همان بو بسیار در آغوش می‌کشید و مادر تا سال‌ها شیشه‌های عطرش را نگهداری می‌کرد، همچنین قدم زدن در کوچه‌های محل سکونتمان حس بسیار خوبی به من می‌بخشد برای اینکه تداعی‌بخش حضور پدر است.

معاون‌ اجتماعی شهرداری شیراز، غیرت، شجاعت و دلیری را از ویژگی‌های مادرش برشمرد که پس از شهادت پدر، بار زندگی را بر دوش کشید و اینگونه گفت: مادرم را باید شیرزنی بنامم که در تمام ناملایمات زندگی تلاش کرد که چتر محبت خود را بر سر فرزندانش بگسترد تا غم نداشتن پدر را کمتر احساس کنند.

این فرزند شهید از جامعه، تک تک مسوولان، دختران و پسران نوجوان و جوان، سازمان های مردم نهاد، خیران، یاوران شورا، نخبگان، اصحاب رسانه و فرهنگ و هنر و تمام کسانی که توانی در توشه دارند، درخواست کرد که تا می‌توانند برای بهبود و پیشرفت جامعه تلاش کنند و فارغ از خودخواهی‌ها و حرص‌های دنیوی و زودگذر برای کاهش مشکلات و غم مردم گامی مثبت و بلند بردارند، چراکه این مهم همان مسیر شهداست که رضایت خدا را نیز در پی دارد.