به گزارش روز یکشنبه ایرنا، در حالی که روابط ساختاری و تعامل میان چین و آمریکا به عنوان دو ابر قدرت هم به عنوان «دوست» (شرکای مالی و اقتصادی) و هم به مثابه «دشمن» (رقبای اقتصادی و ژئوپلیتیک) سابقه دیرینه دارد، اما رویکرد کاخ سفید در دوره حضور «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا موجب افزایش نقاط اصطکاک و تقابل میان دو دولت در سالهای اخیر شده است؛ اکنون با شیوع گسترده ویروس کرونا به نظر میرسد تقابل چین و آمریکا، از رقابتهای تجاری فراتر رفته و به یک موضوع جدی در حوزه امنیت ملی به خصوص برای واشنگتن تبدیل شده است.
در حالی که بسیاری از تحلیلگران و استراتژیستهای مراکز تحقیقاتی غرب پیشتر از چرخش محور تحولات دنیا به سمت اقیانوس آرام و منطقه شرق آسیا در آینده ای دورتر را پیش بینی کردند اما همهگیری ویروس کرونا، به یکباره موجب سرعت بخشیدن به فرآیند تدریجی تشدید تنشها میان این دو قدرت جهان شده است.
جنگ سرد جدید چین - آمریکا؛ از هشدار تا واقعیت
تقابل روزافزون پکن- واشنگتن در دوران چهار ساله حضور ترامپ به اندازه ای تشدید شده است که برخی کارشناسان از وقوع جنگ سرد هشدار می دهند در حالی که به زعم گروهی دیگر، نبرد این دو دولت از مدت ها قبل آغاز شده است.
جنگ سرد دوم که با نام جنگ سرد جدید نیز شناخته میشود، اشاره به تجدید تنش وضعیت سیاسی و نظامی بین قدرتهای جغرافیای سیاسی است که در یک جبهه آن روسیه یا چین قرار دارد در حالی که رهبری جبهه دیگر با ایالات متحده آمریکا یا ناتو میباشد. این تنشها شبیه به تنشهای دوره جنگ سرد است که در آن بلوک غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا در برابر بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی که اکنون به روسیه تبدیل شده، قرار داشتند.
«آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل سه شنبه گذشته در سخنرانی افتتاحیه هفتاد و پنجمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل از حرکت جهان به سمت وضعیتی «بسیار خطرناک» ابراز نگرانی کرد. گوترش با بیان اینکه ما به سمت وضعیت بسیار خطرناکی در حال حرکت هستیم و بدون نام بردن از آمریکا و چین گفت؛ دنیا نمیتواند یک جنگ سرد و یک رویکرد دوقطبی توسط دو قدرت بزرگ اقتصادی را تحمل کند. وی این دو قدرت را دارای «قوانین تجاری و مالی مخصوص به خود، اینترنت جداگانه و توانایی هوش مصنوعی» توصیف کرد.
«فردریک کمپ» رئیس و مدیر اجرایی اندیشکده شورای آتلانتیک در مقالهای که در وبسایت این اندیشکده و وبسایت انبیسی منتشر شد، تصریح کرد پکن هم اکنون جنگ سرد دوم جهانی را با آمریکا آغاز کرده اما این امر در شرایطی صورت میگیرد که واشنگتن آماده این تقابل نیست.
در ادامه این مقاله آمده است: این تصور به این خاطر است که آمریکا در جنگ سرد دوم از توانایی و تجهیز کمتری به نسبت جنگ سرد اول برای مقابله با رقیب برخوردار است؛ در شرایطی که متحدان آمریکا ضعیف تر شده، سیاست داخلی و وضعیت اقتصادی آن نابسامان شده و همچنین به موجب شیوع گسترده بیماری کووید-۱۹ با بحران بهداشتی نیز دست و پنجه نرم می کند.
در حالی که دولت آمریکا در شرایط زیان دهی ناشی از شیوع گسترده بیماری همهگیر در حتی معمولی ترین نوع تجارت ها و کسب و کارها تصمیم گرفته است از هر اقدامی برای زنده نگه داشتن اقتصاد کوتاهی نکند، این تداوم در رشد کسری بودجه میتواند قربانیهایی داشته باشد که وزارت دفاع آمریکا یکی از محتملترین گزینهها برای قربانی شدن است.
به این ترتیب نباید فراموش کرد که با کاهش بودجه دفاعی آمریکا و متعاقب آن افول توان نظامی این کشور، ممکن است مقابله با چین برای ایالاتمتحده به فاجعه ختم شود.
خبرگزاری بلومبرگ نوشت: ممکن است ایالاتمتحده وارد دورهای نظیر آغاز جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی شود؛ زمانی که تصمیم گرفت بهرغم کسری بودجه جنگ سرد با روسها را آغاز کند. البته ایالاتمتحده درنهایت برنده این جنگ شد، اما این قیاس نباید موجب آسودگی خیال واشنگتن شود چراکه یادآور میشود رویکرد تقابلی براساس کمبود بودجه دفاعی میتواند رقابتی پرریسک باشد.
موسسه «چونگ یانگ» وابسته به دانشگاه خلق پکن نیز پیش تر (۲۸ تیرماه) دیدگاه های مربوط به ۱۰۰ نفر از پژوهشگران را منتشر و بر اساس آن اعلام کرد جنگ سرد بین آمریکا و چین آغاز شده است. دقت نظرسنجی های سیاسی در چین همیشه مورد سوال بوده است اما موسسه یاد شده خاطر نشان می کند که ۹۰ درصد این محققان بر این باورند که چین قادر به مقابله با آمریکا در این جنگ است.
«مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا پیشتر در گفت و گویی با فاکس نیوز در پاسخ به این سوال که آیا روابط ایالت متحده با چین به یک جنگ سرد شباهت دارد، اینگونه پاسخ داد: تشبیه به جنگ سرد تا حدودی درست است. واقعیت این است که حزب کمونیست چین در دوران ریاست «شی جین پینگ» دست به تصمیم های زده است که هدف آن سلطه بر جهان است.
روزنامه ساوت چاینا مورنینگ پست در گزارشی نوشت: سایه جنگ سرد بر روابط چین و آمریکا بیش از هر زمانی سنگینی می کند و سرعت گرفتن تنش های بی سابقه میان دو کشور، می تواند باعث بروز یک رویارویی ناخواسته شود و آنها را به جنگ بکشاند.
زنگ خطرها از وقوع جنگ سرد میان واشنگتن - پکن
جنگ تجاری، جنگ تعرفه ها، بحران کرونا، مداخله آمریکا در مسائل داخلی و سرزمینی چین از جمله نا آرامیهای هنگکنگ و تایوان، تبت و سینکیانگ، کشیده شدن جنگ پشت در کنسولگری های دو کشور، حضور روز افزون نظامی از جمله اعزام دو ناو جنگی هواپیمابر «یواساس رونالد ریگان» و «یواساس نیمیتز» به آبهای دریای جنوبی چین، رقابتهای فضایی مصداقهایی از تقابل و تنشهایی است که در نتیجه اقدامات جاه طلبانه آمریکا با هدف قدرت نمایی در برابر چین، این دو اقتصاد برتر جهان را در سالهای اخیر در معرض مقابله ای لجوجانه و خطرناک قرار داده است.
بحران کرونا در حالی آتش تنش ها میان این دو قدرت برتر جهان را برافروخته تر کرد که آمریکا، با بهره گیری از تعابیری همچون «ویروس چینی»، پکن را به شیوع کرونا در جهان متهم کرد. در پاسخ به این اتهام زنیها، وانگ یی وزیر خارجه چین (سوم خرداد) در کنفرانسی مطبوعاتی اعلام کرد دولت آمریکا با دروغ پراکنی درباره ویروس کرونا، در حال وارد کردن مناسبات دو کشور به دور تازهای از جنگ سرد است. وزیر خارجه چین هشدار داد که خطر متوجه صلح جهانی است.
روند رو به رشد اتهامات کاخ سفید علیه پکن در حالی ادامهدارد که کرونا ضعفهای بنیادی آمریکا را در مقابل چین آشکار کرد. حالا با شیوع گسترده ویروس کرونا به نظر میرسد تقابل چین و آمریکا فراتر از تقابلی تجاری تبدیل به یک موضوع جدی در حوزه امنیت ملی به خصوص برای واشنگتن شده است.
در شرایطی که روابط پکن- واشنگتن در فضای توام با سوء ظن هر روز بیشتر به سمت تیرگی پیش می رود، هر موضوعی می تواند دستمایه تنش، تهدید و تخاصم بین دو طرف باشد؛ ازجمله این موارد میتوان به امضای پیش نویس سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین، ارائه کمک های چین بدون دخالت در امور داخلی کشورها همزمان با حفظ حاکمیت ملی آنان، ایفای نقش جدی تر «یوان» واحد پول چین در نظام مالی جهانی، نفوذ چین در مناطقی همچون آمریکای لاتین که زمانی حیاط خلوت آمریکا محسوب میشد، اشاره کرد.
برپایه مصادیق نام برده، جنگ سرد به عنوان رقابتی دیرینه، چند جانبه و جهانی بین دو ابر قدرت را می توان به شرایط موجود میان این دو کشور تعمیم داد.
روزنامه چاینا دیلی از مهمترین نشریات انگلیسی زبان چین نوشته است که شاید بهتر باشد که طرفین از این جنگ سرد اجتناب کنند اما متاسفانه آمریکا دقیقا در همین مسیر گام بر می دارد و نظم بین المللی را خدشه دار کرده است.
روابط پکن- واشنگتن در دوران ترامپ
چین بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ، به عنوان رئیس جمهوری آمریکا وارد چالش تازه ای با این کشور شد که تا پیش از آن تجربه نکرده بود.
موضوع رقابت بین آمریکا و چین سالهاست که مورد توجه کارشناسان قرار گرفته و رشد سریع اقتصادی پکن سالهاست که زنگ خطر را برای مقامات آمریکایی به صدا درآورده است.
با این حال نوع این تنش در دوره ریاست جمهوری «باراک اوباما» شکل دیگری داشت. اوباما سعی داشت با حفظ ظاهر و تظاهر به دوستی میان دو کشور در یک رقابت زیرپوستی با چین برنده شود. در دوره اوباما آمریکا سعی داشت با استفاده از ابزارهای رقابتی اما صلح آمیز و با بکارگیری اهرم متحدانش به چین فشار لازم را وارد کند و مانع از قدرت گرفتن هرچه بیشتر این کشور شود.
اما در دوره ترامپ شکل این رقابت کاملا تغییر کرده و شاید به دلیل ویژگیهای شخصیتی ترامپ، رقابت میان دو کشور شکل یک جنگ به خود گرفته است که البته تاکنون بیشتر به شکل ابتدایی از جنگ سرد بوده است.
آیا رویکرد آمریکا در صورت انتخاب بایدن تفاوت خواهد کرد؟
با درک صحیح از شرایطی حاکم بر روابط میان چین و آمریکا و شناسایی رفتارهای مداخله جویانه واشنگتن در شرق آسیا به عنوان عامل تشدید تنش در منطقه، باید گفت نمی توان بهبود رویکرد امریکا در قبال چین را پس از انتخابات ریاست جمهوری آن کشور انتظار داشت، زیرا حتی با پیروزی «جو بایدن» نامزد دموکرات، اهداف و تمایلات بنیادین امریکا در قبال چین چندان دچار تغییر نخواهد شد.
از طرفی «اندرو بیتز» سخنگوی ستاد انتخاباتی بایدن پیش تر گفت چین در دوره ترامپ درگیر یک جنجال شده و ترامپ را ضعیف ترین رئیس جمهوری تاریخ آمریکا در خصوص رابطه با چین خواند، بر اساس پیش بینیها موضع بایدن به سمت کاهش درگیری آشکار با چین پیش خواهد رفت.
یک مقام دولتی چین نیز در ارتباط با نتیجه انتخابات آمریکا گفت: هیچ توهمی درباره احیای روابط همانند دوران قدیم وجود ندارد، اما یک رئیس جمهوری جدید حداقل می تواند فرصت ازسرگیری روابط را فراهم سازد. در هر حال روابط بدتر از حال حاضر نخواهد شد.
انگیزه آمریکا از دمیدن آتش به تنور تنش با چین
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان نظام دوقطبی، ایالات متحده آمریکا مدعی کسب جایگاه قدرت بلامنازع و قدرتمندترین دولت در نظام بین الملل گردید، بازیگری که توانایی جهت دهی به قواعد و رویه های بین المللی را به تنهایی داراست. با این همه سایر قدرت های بزرگ با به چالش کشیدن آمریکا، تلاش های خود برای تغییر این شرایط را با برنامه ریزی های بلندمدت و استراتژیک ادامه دادند. این بازیگران همیشه به عنوان یک رقیب بالقوه جایگاه برتر آمریکا را تهدید می کردند. چین یکی از این قدرت های بزرگ است که توانایی های بالقوه این کشور برای تبدیل شدن به ابرقدرت و اشغال جایگاه فعلی آمریکا، باعث نگرانی مقامات آمریکایی شده است.
از طرفی تشدید تنش های اخیر آمریکا و چین، کمتر از ۴۰ روز مانده تا انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، به اهداف تبلیغاتی ترامپ بر می گردد؛ به طوری که کاخ سفید قصد دارد تا با انحراف افکارعمومی آمریکا از سوء مدیریت ترامپ و آسیب ها و صدماتی که به کشور و ملت آمریکا زده است، با سوار شدن بر موج اتهام زنی ها، تهدیدها را به فرصت تبدیل کند.
وانگ یی، وزیر خارجه چین تصریح کرد: شعار «آمریکا اول» که توسط برخی سیاستمداران این کشور مطرح شده است نمایانگر قصد این کشور از یک جانبه گرایی است در همین راستا تعداد معاهدات و سازمان های بین المللی که ایالات متحده از انها خارج شده است در دولت ترامپ به مراتب بیشتر از هر زمان دیگری است.
بیاعتمادی و دشمنی فزاینده بین پکن و واشنگتن نه تنها رقابت این دو اقتصاد برتر را قطعیتر کرده است، بلکه هشدارها از جنگ سرد امریکا علیه چین، نشان دهنده اعتراف و اذعان کاخ سفید به افزایش قدرت چین در سطح جهان و ناتوانی دولت آمریکا از رقابت با آن است. اقدامات نسنجیده ترامپ در مناسبات خود با پکن در حالی اقدام متقابل چین را به همراه داشته است که در صورت تداوم سیاست های غلط کاخ سفید می توان پایان همیشگی یکجانبه گرایی های آمریکا در جهان را متصور بود.