عملکرد رضایت بخش پرسپولیس در عرصه لیگ قهرمانان آسیا و حضور موثر بازیکنان ما در لیگهای مختلف اروپایی بر این نظریه کارشناسان صحه می گذارد که هنوز جوانان ما خمیر مایه کار را دارند.
به این آیتم اثربخش، فراست مربیان جوان و اقبال عمومی را هم اضافه کنیم، تا بدانیم از چه پتانسیلی برخورداریم.
بطور قطع اگر در کنار این موارد حیاتی، تفکر حرفه ای در فوتبالمان غالب بود از قافله مدعیان جدی مثل ژاپن و کره و... عقب نمی ماندیم.
سالها پیش که با «پیتر ولاپان» دبیر کل فقید "ای.اف. سی" گفتوگو می کردم، او بر این نکته تصریح می کرد ایران با استعدادهای درخشانی که دارد در صورت داشتن برنامههای راهبردی می تواند همواره آقای فوتبال آسیا باشید.
وقتی علیرضا جهانبخش در لیگ برتر جزیره (برایتون،) سردار آزمون در تیم زنیت روسیه، کاوه رضایی در شارلوای بلژیک، مهدی طارمی و امیر عابدزاده در لیگ پرتغال خودنمایی میکنند و نام علی داییها، مهدوی کیاها، علی کریمی ها، منصوریان ها، خدادادها و... را در اذهان تداعی میکنند، نشان از فروغ جوانان پرمایه ما دارد.
در رقابتهای پرشور لیگ قهرمانان در قطر، هم تاکتیک پذیری بازیکنان پرسپولیس و هم اندیشه های یحیی گل محمدی نشان داد که فوتبال ایران در حال پوست اندازی و سکانسی تازه است.
بی گمان اگر استقلال نیز دچار چالش های رایج نمیشد، این تیم ریشه دار هم اکنون در جمع مدعیان قاره کهن قرار داشت.
از اینها گذشته، کاش در کنار این آیتم هایی که برشمردیم، کلان نگری هم در نزد مدیران باشگاهها و مسوولان فدراسیون فوتبال حاکم بود و این همه اما واگر در بدنه فوتبال ما رخنه نمی کرد.
کاش پول، با حساب و کتاب خرج می شد و بجای اتکا به دلالیسم و میدان دادن به سودجویان، َسیستم "وار" را راه اندازی می کردیم.
کاش به سر و وضع ورزشگاههای فرسوده می رسیدیم و زمینهای چمن مرغوب می ساختیم و کاش...
و اما سطور پایانی: در میدان دوحه بر همگان ثابت شد که اتکا به طیف نوگرایی همانند گل محمدی و نفرات بی ادعا می توان بر تیمهای تا بن دندان مسلح نیز فائق آمد اما یادمان باشد نباید با این توفیق های الهام بخش، کاستی ها را استتار کرد و به ایدههای نوین دل نبست.