به گزارش ایرنا، در گزارش روزنامه ایران ورزشی آمده است: آنچه در فوتبال ایران نگرانکننده است و میتواند خانمانسوز شود، انباشته شدن بدهیهاست. این قراردادهای گزاف بدون تضمین پرداخت امضا میشوند و فقط به بدهی باشگاهها میافزایند.
سخت نیست. بنبست است. به این شیوه و با این رفتار مالی در مدیریت، نه تنها با بحران بلکه با یک بنبست مواجهایم. درباره فوتبال ورشکسته که روزگارش باید با دلار ۲۹هزار تومانی بگذرد، حرف میزنیم، همانچه به اندازهای تکلیف روشنی دارد که بیخبری از آیندهاش محال است اما خود را به آن راه زدن و تاختن در بنبست، یک تصمیم جمعی در باشگاهداری ایران است و هر روز انگار برای چشم بستن به واقعیتها، بیشتر خود را به خواب میزنند.
کاهش ارزش ریال، فوتبال را گران و مهارنشدنی جلوه میدهد. پیش از کاهش ارزش اخیر ریال که نرخ دلار را تا ۲۹هزار تومان بالا برد نیز قدرت اقتصادی باشگاهها با آنچه در رفتارها و تصمیمات مدیران میدیدیم، همخوانی نداشت اما دلار ۲۶یا ۲۹هزار تومانی برای فوتبال ایران پردهای تازه از بحرانها را رقم خواهد زد.
فوتبال ایران برای این دوران تازهاش مدیرانی بیشباهت به تمام کسانی که فوتبال ایران را به امروز رساندهاند نیاز دارد، با اندیشه و روشی متفاوت با آنچه رواج دارد. مدیرانی که بتوانند به روشهای قبلی محکم نه بگویند و به این بیمبالاتی مالی در باشگاهداری تن ندهند.
بدهیهای ثابت اما روزافزون!
گزافترین قرارداد تاریخ ورزش ایران که به بزرگترین خسارت تاریخ ورزش ایران تبدیل شد، رقمش وقتی برای ما وجه هیولامانند داشت که با دلار به نرخ روز محاسبهاش میکردیم. قرارداد مارک ویلموتس از روز اول گزاف بود اما وقتی با دلار بیست و چند هزار تومانی محاسبه شد، رقم درشت و غیرقابل پرداخت برای فوتبال ایران به نظر رسید. همین اتفاق در قراردادهای دیگری هم رخ داده است. اگر باشگاه پرسپولیس مطالبات برانکو ایوانکوویچ را یک سال پیش پرداخت میکرد، حالا مجبور نبود با نرخ امروز ارز دستمزد مربی دو فصل پیش خود را پرداخت کند. استقلال نیز با وینفرد شفر و دیگران ماجرای مشابهای دارد و چند مثال دیگر هم این است که تصور کنید وقتی حکم دادگاه درباره پرونده آندرهآ استراماچونی و گابریل کالدرون برای استقلال و پرسپولیس بیاید، این دو باشگاه باید با چه نرخی یورو پرداخت کنند؟ شاید بسیار گرانتر از امروز. این بدهیها ظاهرا رقمی ثابت به دلار و یورو دارند اما با کاهش هر روزه ارزش ریال، روزافزون شدهاند.
قراردادهای گزاف در وحشت جدایی چند بازیکن
فوتبال ایران در وحشت جدایی چند بازیکن و حضورشان در قطر، قیمت بازیکن را تا بیش از ده میلیارد تومان بالا برده است. در شایعات و خبرها میخوانیم که مبلغ پیشنهاد فلان بازیکن از قطر به صد میلیارد میرسد و بهمانی ۴۰ میلیارد. فوتبال ایران برای تطبیق خود بیراهه عجیبی را انتخاب کرده است. در این بازار بازیکن ۳۰۰ میلیون هم به بازیکن چند میلیاردی تبدیل شده تا ظاهری تطبیقیافته پیدا کند.
فوتبالیست و مربی ایرانی در حالی دستمزد تطبیقیافته یا حتی گرانتر از سطح تطبیق با نرخ روز دلار به دست میآورد که چنین فرصتی برای صدها شغل و میلیونها شهروند وجود ندارد. دستمزد کارگر و کارمند و درآمد شهروندان در هر شغل خصوصی فرصت مطابقت با نرخ روز ارز ندارد و این دوگانگی در حالیکه فوتبال ایران دولتی است، میتواند به دور شدن بیشتر دوستداران فوتبال از فوتبال منجر شود، چون فاصلهها به شکل غیرمتعارف و عمیقی بیشتر میشود. باشگاه نیز هر روز ورشکستهتر و بدهکارتر است اما مدیران ولع خرید را لحظهای از دست نمیدهند.
کریهای دستساز هواداری
کریهای هواداری مجازی که مشخص نیست به خواست واقعی و عمومی هوادار چقدر نزدیک است، باشگاهها را برای هزینههای گزافتر در رقابت با دیگر باشگاهها ترغیب میکند و این روند پایان ندارد.
فرمان بخرید و بخرید هر لحظه در فضاهای هواداری مجازی صادر میشود و مدیران هم منتظرند تا در این جو غیرواقعی و دستساز، هر بار با یک خرید قهرمان نقل و انتقالات باشند. برای اغلب مدیران آینده به معنای فرصت حضور کوتاهمدتشان در یک باشگاه است و دوران پس از آن جایگاهی در تصمیماتشان ندارد.
این فرمانهای مجازی بخرید و بخرید، میتواند به رونق جریان دلالی فوتبال کمک کند و مدیران خواسته و ناخواسته همراهش هستند.
فراموششدهای به نام فیرپلی مالی
آنچه در فوتبال ایران نگرانکننده است و میتواند خانمانسوز شود، انباشته شدن بدهیهاست. این قراردادهای گزاف بدون تضمین پرداخت امضا میشوند و فقط به بدهی باشگاهها میافزایند.
فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به جای ممنوعیت استخدام مربی و بازیکن خارجی که ظاهرا تدبیری در مقابل کاهش ارزش ریال بود، باید از باشگاهها رعایت فیرپلی مالی را طلب میکرد و تضمین پرداختها را میخواست، آن وقت باشگاهها اجازه نداشتند فراتر از توان اقتصادی واقعی خود بازیکن و مربی -چه خارجی و چه ایرانی- استخدام کنند.
حالا اما با این ممنوعیتها چیزی عوض نشده است. مدیران باشگاهها همیشه راهی برای ولخرجی بیپایان خود پیدا میکنند، حتی اگر از خرید خارجیها منع شده باشند.