تهران- ایرنا- «برناردین اواریستو» تنها نویسنده رنگین‌پوست برنده جایزه بوکر از انگلیس، در اظهاراتی تند از تعصبات جنسیتی و نژادی مدرسین ادبیات در دانشگاه‌ها انتقاد کرد.

به گزارش روز شنبه گروه فرهنگی ایرنا از روزنامه گاردین، برناردین اواریستو اولین برنده سیاهپوست جایزه ادبی بوکر از انگلیس در جدیدترین اظهارات خود دانشگاهیانی که سفیدپوست و مرد بودن نویسنده را نسبت به دیگر فاکتورها در اولویت قرار می‌دهند، هدف انتقاد قرار داد. 

اواریستو در یک سخنرانی تند در مراسم جایزه ادبی گلداسمیت گفت: همه آن دانشگاهیانی که هنوز از شرکت در گفت‌وگوهای ترقی‌خواهانه و ارزیابی مجدد فهرست مطالعاتی خود خودداری می‌کنند، تعصبات خود را به خوانندگان و متفکران نسل آینده انتقال می‌دهند.

این نویسنده پرآوازه انگلیسی ادامه داد: این دانشگاهیان به زبان ساده تنبل‌اند. احتمالا نمی‌خواهند زحمت تحقیق را به خود بدهند و درباره روایت‌هایی فراتر از علایق معمولشان کنجکاو نیستند.

اواریستو که سال گذشته با رمان دختر، زن و دیگری جایزه بوکر را با مارگارت آتوود شریک شد، تصریح کرد: من به نمایندگی از تمام کسانی صحبت می‌کنم که در رمانهای منتشر شده در کشورمان (انگلیس) حضور نداشتند یا، به ویژه در گذشته نه چندان دور، به عنوان زنان ناقص العقلی به تصویر کشیده‌ می‌شدند تا ابژه شوند و یا در قالب از پیش تعیین شده طبقه کارگر و مجرم بگنجند.

به گفته اواریستو، آثار برجسته یا به اصطلاح Canon ادبیات در گذشته توسط مردانی انتخاب می‌شدند که در کالج‌های آکسفورد و کمبریج تحت سلطه مردان، رمان‌هایی درباره شخصیت‌های اصلی مرد و سفیدپوست به آنها تدریس می‌شد. به این ترتیب آنها نیز همین رمان‌ها را برای تدریس به دانش‌آموزانشان در مدارس خصوصی انتخاب کردند. 

این نویسنده یادآور شد: حتی امروز هم در جمع دانشگاهیان وقتی صحبت از تاریخ ادبیات قرن بیستم به میان می‌آید، هنوز هستند کسانی که از فراتر رفتن از قالب سنتی آثار شناخته شده، شرکت در مباحثاتی که دهه‌هاست در جریان است و تدریس چیزی به جز رمانهایی که مردان سفیدپوست برای مردان سفیدپوست نوشته‌اند، خودداری کرده و وجود یک فرهنگ انحصار که در آن آثار زنان و نویسندگان رنگین‌پوست نادیده گرفته می‌شود را انکار می‌کنند.

وی ادامه داد هر مدرس نویسندگی خلاق که یک فهرست مطالعاتی از شخصیت‌ها، نویسندگان و خطوط داستانی منحصر به مردان سفیدپوست و متعلق به طبقه متوسط را به خورد دانشجویانش می‌دهد، باید شرمسار باشد و از خودش خجالت بکشد.

اواریستو در پایان با اشاره به آثاری چون چشمان آن‌ها به خدا می‌نگریست اثر زورا نیل هرستون، همه چیز فرو می‌پاشد نوشته چینوا آچه‌به و معشوق از تونی موریسون اشاره کرد و پرسید چرا چنین آثاری نباید هم ردیف دیگر رمانهای بزرگ انگلیسی قرن بیستم قرار گیرند.