به گزارش ایرنا، مناقشات بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان از روز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تا همین امروز تداوم دارد و به صورت دوره ای، نزاع این دو قدرت کوچک در قفقاز جنوبی اتفاق می افتد. برای فهم درست این بحران نیازمند بررسی رویکرد و نگاه هر دو قدرت هستیم.
استدلال طرفین نزاع بر سر قره باغ
به لحاظ جعرافیایی، قره باغ در داخل سرزمین جمهوری آذربایجان قرار دارد. به عبارت دقیق تر حدود ۲۰ درصد کل خاک جمهوری آذربایجان است. در بعد جمعیتی و نژادی، امروز اکثریت ساکنان با ارمنی هامی باشد. برای همین است که امروز جمهوری آذربایجان با توسل به اصل سرزمینی بودن قره باغ به دنبال اعمال حاکمیت اش بر این منطقه است. در برابر طرف ارمنی، قره باغ را دارای ریشه های ارمنی می داند و این منطقه را جزئی از سرزمین خود می داند.
این استدلال هر دو طرف جای بحث فراوان دارد و اما مساله اساسی تر مکانیسم حل این چالش ریشه دار- تاریخی است. اینکه هر دو طرف خودشان را صاحب حق و مدعی بدانند؛ پیامدی جز افزایش تنش ها و درگیری ها و به طبع آن افزایش شمار تلفات نظامیان و غیر نظامیان نخواهد داشت. نخبگان سیاسی باکو و ایروان باید نگاههایشان را فراتر از امروز ببرند و با احترام به اصل ثبات منطقه ای و همسایگی اجازه تشدید تنش در قره باغ را ندهند. در سال ۲۰۱۶ نتیجه درگیر کشته شدن حدود ۱۰۰ نظامی و غیر نظامی در همین منطقه از هر دو طرف بود. پیشتر در سال های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ نزدیک به بیست الی سی هزار در همین منطقه در اثر فرسایشی شدن منازعه جان شان را از دست داده اند.
باید های نگاه انسانی در جنگ
پرسش در اینجاست که آیا جان انسان ها ارزش ندارد. رهبران دو قدرت متوجه در خطر قرار گرفته جان شهروندان خود نیستند که روی به حمله و نزاع آورده اند. تنها پیامد نگاه های احساسی ، هیجانی و پرستیژی از بین رفتن جان انسان های بی گناه است. باید در نزاع و جنگ، نگاه ها از قومی- قبیله و در مرحله بعدی، احساسی و هیجانی فراتر رود و به خود انسان توجه شود. همه ما انسان و خالق خداوند متعال هستیم. باید با رجوع به فطرت درون مان(وجدان و عقل) به پایه ریزی یک جامعه انسانی فراتر از نگرش های محدود قومی و هویتی کمک کنیم. امروز جان انسان ها در منطقه قره باغ در خطر و تهدید است و هر لحظه که می گذرد انسان ها از بین می روند.
رقابت های نیابتی یا میانجیگری مثبت
امروز این رسالت بر دوش قدرت های منطقه ای به خصوص جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و روسیه قرار دارد که با میانجگیری و مداخله گری مثبت به اتمام هر چه سریعتر آتش منازعه در این منطقه کمک کنند. این پذیرفتنی نیست که دو قدرت مهم جهانی یعنی ترکیه و روسیه وارد رقابت های نیابتی در این منطقه شوند. حمایت یکجانبه هر کدام از کشورها از یکی از طرف های جنگ صرفا بر آتش منازعات در منطقه می آفزاید. امروز باید از بحران های لیبی، سوریه و یمن باید این درس عبرت را گرفت که جنگ های نیابتی تامین کننده منافع هیچ کشوری نیست. اساسا در یک جامعه و محیط بی ثبات چه منافع اقتصادی و تجاری است. همه طرف ها ضرر می بینند. با عطف به این امر باید در قدم اول، ترکیه و روسیه با عبور از نگرش سنتی به سمت تعامل و همگرایی در حل نهایی بحران در سوریه قدم بردارند. جمهوری اسلامی ایران می تواند با توجه به ظرفیت های همسایگی اش و داشتن حسن روابط با هر دو کشور باکو و ارمنی، زمینه اجماع و نزدیکی محور آنکارا و مسکو را در بحران قره باغ فراهم سازد. ابتکار صلح در قره باغ با بازیگری ایران و آغاز گفت و گوهای مستقیم سیاسی میان طرف آذربایجانی و ارمنی در تهران می تواند زمینه ساز صلح پایدار در این منطقه شود. ابزار دیپلماسی برای حل و فصل طیفی از منازعات است با باور به قدرتمندی مذاکره و دیپلماسی میتوان زمینه نزدیکی دیدگاههای دو طرف منازعه و رسیدن به راه حلی کارآمد و مقبول فراهم ساخت. کلام آخر اینکه بحران ها در صورت تداوم به منبعی برای بی ثباتی منطقه ای تبدیل می شود. امروز قره باغ با توجه به محیط خاورمیانه و جولان تروریست ها در منطقه ظرفیت تبدیل شدن به کانون بزرگ منازعه را دارد. برای همین همکاری سه گانه ایران- ترکیه و روسیه در خاموش کردن آتش در قفقاز جنوبی اجتناب ناپذیر است.