زاهد شفیعی با بیان اینکه پروژه برندسازی در سه فاز تعریف میشود، افزود: فاز اول شناخت تدوین استراتژی برند است. فاز دوم استانداردسازی و فاز سوم به پرورش و جنبه ترویج آن مربوط میشود که تمامی این مراحل باید به صورت هدفمند و در توالی یکدیگر دیده شود.
شفیعی با اشاره به اینکه در فاز شناخت طراحی و معرفی هویت بصری و کلامی برند مشخص میشود تصریح کرد: این کار بر اساس فرایند مطالعاتی و میدانی با دعوت از دانشگاهیان، کارشناسان، صاحبنظران و ۳۰۰ ساعت مصاحبه ویدیویی و میدانی از گردشگران حرفهای خارجی که قبل از ایران به بیش از ۵ کشور دنیا سفر داشتهاند به شکلی عمقی صورت گرفته است.
به گزارش میراث آریا، او با تاکید بر اینکه لوگو خلق و ارائه ارزش از یک مقصد گردشگری دارد، افزود: برند یک ابزار هویتی، کاربردی، عقلانی و در عین حال احساسی است که باید موجب شکلگیری ارتباطی معنادار در ذهن گردشگر شود. تنوع، کثرت، اصالت، انطباق و یکپارچگی معیارهایی بودند که ما برای انتخاب آن مد نظر داشتیم و باید برندی را انتخاب میکردیم که تنوع و کثرت در وحدت را نشان میداد.
مدیرکل دفتر مطالعات و آموزش گردشگری با این توضیح که سیمرغ نماد یگانگی در عین تفاوتهاست، در خصوص انتخاب آن به عنوان لوگوی گردشگری ایران گفت: سیمرغ در ادبیات نمادی از خورشید، فرزانگی، اندیشهورزی، خردورزی و چندوجهی است. با توجه به تنوع کثرت محصول گردشگری ایران، تنوع غذایی، قومی، فرهنگی، رنگ، بناهای تاریخ و... سیمرغ که پرندهای اسطورهای در تاریخ ایران است، بهترین گزینه برای دربرگیری تمامی این معانی بود که حتی در زبان انگلیسی هم با همین نام سیمرغ شناخته میشود و ریشه تاریخی در فرهنگ ایرانی دارد.
شفیعی در ادامه به انتخاب رنگ آبی و شعار اشاره و تصریح کرد: پرشین بلو یا آبی پارسی نیز که به نام ایران ثبت شده است نماد صلحطلبی و مهماننوازی ایران است. همچنین شعار انتخابی به این معنا است که بدون شک سفر به ایران باشکوه تجربهای متفاوت را به گردشگران مژده میدهد. انتخاب کلمه شکوهمند بیانگر این است که محصول گردشگری ما نه ارائه امکانات لوکس بلکه میراثفرهنگی و اصالت فاخر ماست.
او با اشاره به اینکه در انتخاب شعار ارائه تصویری حقیقی از مقصد دارای اهمیت است، تصریح کرد: در تمامی مصاحبهها نیز گردشگران خارجی به این موضوع اذعان کردهاند ایران دارای عناصر هویتبخش و جوهره واقعی از منابع ملموس و ناملموس است و اگر کلمه شکوهمند را کالبدشکافی کنیم چنین معانی از آن استخراج میشود. همچنین تجربه متفاوت نیز که در شعار آمده به معنی خرید تجربه به جای کالا به عنوان یک محصول گردشگری متعالی است.
شفیعی با بیان اینکه برند به معنی تصویر مثبت نیست؛ بلکه ارائه تصویر واقعی از یک مقصد است، افزود: به دلیل فرایند علمی این طرح یک مهندسی اجتماعی روی آن انجام گرفت. در نمایشگاهی که سال گذشته برگزار شد از ۴۰۰ شعاری که مردم مطرح کردند ۱۵ شعار انتخاب و جوهره آنها گرفته شد. ما میتوانیم بگوییم شکوه تاریخی داشتهایم، اما نمیتوانیم ادعای ارائه خدمات لوکس را داشته باشیم.
او با اشاره به استاندارسازی به عنوان فاز دوم شکلگیری برند گفت: آییننامه اجرایی برای نشان گردشگری کشور توسط وزیر میراث فرهنگی و گردشگری آماده و به هیات دولت تقدیم شد. در این آییننامه برای دستگاههای مختلف مانند وزارت راهوشهرسازی، امور خارجه، صنعت، معدن و تجارت وظایف و تعهداتی مشخص شده است. براین اساس دستگاهها باید بستههای حمایتی و تشویقی برای نهادینه کردن برند گردشگری ارائه دهند و از امکاناتی که در اختیار دارند در این راستا استفاده کنند.
شفیعی تصریح کرد: بخشنامهای نیز برای ذینفعان گردشگری در حال آماده شدن است. آنچه اهمیت دارد این است که در قبال ارائه، عرضه و حمایت از برند باید متعهد بود و نیاز داریم که برند توسط بخش دولتی، خصوصی و واحدهایی مانند حملونقل که به صورت غیرمستقیم با این موضوع در ارتباطاند، حمایت شود.
مدیرکل دفتر مطالعات و آموزش گردشگری با این توضیح که گردشگری یک زنجیره ارزش است و در این زنجیره ایجاد هارمونی میان اجزا دارای اهمیت است، هدایت و راهبری تفسیر مقصد، هماهنگی دیدگاه ذینفعان، هماهنگی میان اجزا و عناصری که موجب شکلگیری یک مقصد میشوند، هدف نظارتی، ارائه ندادن تصاویر مخدوش و متضاد با هم را از نکاتی عنوان کرد که در این آییننامه به آنها پرداخت شده است.