تهران- ایرنا- در حالی که دولت با بیماری کرونا درگیر بوده و در شرایط دشوار تحریم های یکجانبه آمریکا قرار دارد، عده ای از منتقدان سعی دارند تا با کمرنگ جلوه دادن نقش تحریم ها در شرایط کنونی، سیاست های دولت را زیر سوال برده و آن را ناکارآمد جلوه دهند. مرتضی صارمی عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران با بررسی تطبیقی شرایط سیاسی و اقتصادی ادوار اخیرکشور این اقدام را یکی از مصادیق دادن آدرس غلط منتقدین در این زمینه می داند.

به گزارش روز سه شنبه ایرنا، اپیدمی بیماری کرونا یکی از بزرگترین مشکلاتی است که به گواه بسیاری از کارشناسان، تاکنون دامنگیر جوامع انسانی شده است. با شیوع این بیماری در همه نقاط جهان و قرنطینه انسانی، بسیاری از کسب و کارهای کوچک و بزرگ تعطیل شده و مشکلات اقتصادی به میزان زیادی گربانگیر دولت ها شده است. رشد اقتصادی بسیاری از کشورها متوقف شده و هزینه های درمانی نیز برای آن ها افزایش یافته و از سوی دیگر مشکلات بیمه بیکاری نیز بر این موارد افزوده شد. این وضعیت برای ایران با توجه به تحریم های آمریکا علیه ایران ، فشار مضاعفی را ایجاد کرده و موجب شده تا فشار اقتصادی ناشی از کرونا، بیش از سایر جوامع به چشم بیاید. این درحالی است که علیرغم تلاش دولت برای عبور از گردنه های دشوار، بسیاری از منتقدین شرایط کنونی را در ناکارآمدی سیاست های دولت دانسته و به جای همراهی برای عبور از مشکلات، به تیغ برنده انتقادات پناه برده اند.

پژوهشگر ایرنا مشکل کنونی دولت را با «مرتضی صارمی» عضو شورای مرکزی حزب مجمع ایثارگران و کارشناس مسائل سیاست داخلی ایران به گفتگو نشسته است.   

ایرنا: به نظر شما تحریم‌ها تا چه اندازه بر وضعیت اقتصادی و سیاسی جامعه ایران اثر می‌گذارد؟

 صارمی: وضع موجود کشور را نباید صرفا از منظر اقتصادی تحلیل کرد بلکه به‌نظر می رسد باید موضوع را از منظر اقتصاد سیاسی مورد واکاوی و آسیب‌شناسی قرار داد. مقایسه دولت یازدهم با دوازدهم آئینه تمام نمای تاثیرگذاری تحریم‌ها است که به خوبی میزان و ضریب آن‌ را آشکار می‌کند. در قبل از روی کار آمدن دولت یازدهم وضعیت جامعه از منظر اقتصاد سیاسی، شرایط قابل تحملی نداشت. افزایش قیمت‌ها تحت‌تأثیر برنامه‌های دولت در زمینه سیاست خارجی و اجرای قانون یارانه‌ها بود؛ به طوری‌که بازار بسیار متلاطم بوده و قیمت کالا و اجناس لحظه‌ای افزایش می‌یافت. از آنجا که مردم از شیوه اداره کشور ناراضی بودند به کاندیدایی رأی دادند که به وضع موجود انتقاد داشت. دولت مورد نظر اکثریت مطلق شرکت کنندگان در انتخابات هم، پس از اینکه اداره کشور را به عهده گرفت در اولین اقدام پرونده هسته‌ای - که پاشنه آشیل اوضاع نابسامان کشور بود-  را به تیم کارشناسی در وزارت امور خارجه سپرد. کنشگری دیپلمات‌ها در حوزه سیاست خارجی، معادله روابط با نظام بین‌الملل بر سر منافع ملی را تغییر داد و پس از تصویب برنامه دولت تحت عنوان «برجام»، شرایط سیاسی و اقتصادی کشور، از انزوا خارج و گشایش اقتصادی نیز در مناسبات با شرکت‌ها و کشورهای تأثیرگذار فراهم شد.

بنابراین بسیاری از تحریم‌ها لغو شد و به‌ویژه با خارج شدن از ذیل فصل هفت شورای امنیت، ایران نفس راحتی کشید. این اقدام دولت از دروازه سیاست و دیپلماسی نشان داد فقط در فضای آرامش می‌توان به توسعه رسید تا منافع ملی و منافع شهروندان تأمین شود. ناگفته نماند که این رویکرد در سیاست تنش‌زدایی دولت اصلاحات هم تجربه شده بود. زیرا قبل از دوم خرداد ۱۳۷۶ کشور به لحاظ سیاسی و اقتصادی شرایط نامناسبی داشت؛ شاخص‌های اقتصادی ازجمله تورم تا مرز ۴۹ درصد رسیده بود و کشور در انزوای نظام بین‌الملل قرار داشت که با حضور مردم در انتخابات شرایط به نفع کشور تغییر کرد و نمودار شاخص‌های اقتصادی و سیاسی مثبت شد. تجربه دو دولت اصلاحات و دولت یازدهم تدبیر و امید نشان داد اگر پای تحریم از گلوی کشور برداشته شود مردم ایران استعداد خوب زندگی کردن را دارند.

ایرنا: چرا منتقدان دولت نقش تحریم‌ها را در وضعیت کنونی کم‌رنگ جلوه می‌دهند؟

صارمی: باید گفت خود کرده را تدبیر نیست! منتقدان دولت در زمانی که کشور ایران در اثر سیاست‌های دولت نهم  و دهم گرفتار تحریم و شرایط غیر قابل تحمل اقتصادی شده بود پیوسته در تریبون‌های خود می‌گفتند «گرانی‌ها کار خداست» و باید صرفه‌جویی کنید. منتقدان بهتر از هر کسی می‌دانند بازگشت تحریم‌ها در دولت دوازدهم محصول کیست و چیست؟ افزایش حضور و مشارکت مردم در انتخابات سال ۹۶ نسبت به انتخابات سال ۹۲ بیانگر احساس رضایتمندی مردم از شیوه  اداره کشور بود. اما این وضعیت به سامان رسیده قبل از انتخابات سال ۹۶، با رفتارهای غیردیپلماتیک تداوم پیدا نکرد و مجددا تحریم‌ها با روی کار آمدن دولت پوپولیست ترامپ بازگشت و با خروج از برجام آرزوی مخالفین برجام در داخل برآورده شد.

به همین دلیل منتقدان آدرس غلط داده و اقدام مخرب تحریم‌ها را کمرنگ جلوه می‌دهند. منتقدان می‌دانند که ما نه دوست دائمی داریم و نه دشمن دائمی؛ بلکه برای اداره کشور باید منافع ملی را در نظر بگیریم. دولت تدبیر و امید در دوره یازدهم ریاست جمهوری بازی برد- باخت را به بازی برد- برد به نفع مردم ایران تغییر داد و ایران در نظام بین‌الملل به عنوان یک بازیگر تأثیرگذار در معادلات اقتصادی و سیاسی ارتقا پیدا کرد. ولی منتقدان این امتیاز را نادیده گرفته و با آشفتگی که خود ساخته‌اند بر طبل ناامیدی یا ناکارآمدی دولت می‌کوبند. این در حالی‌ است که همین منتقدین، قبل از انتخابات مجلس یازدهم در آرزوی «لیاخوف روسی» بودند تا مجلس را به توپ ببندد و باید پاسخ دهند اکنون که خود در مجلس نشسته‌اند چه اقداماتی برای رفع مشکلات داشته اند.

ایرنا: شرایط کنونی چه تفاوتی با شرایط ایجاد شده در دولت نهم و دهم به لحاظ اقتصادی و اجتماعی دارد؟

صارمی: اگر دولت یازدهم را از مبنای تحلیل استثناء و متفاوت با دولت نهم و دهم فرض کنیم؛ شباهت‌هایی نیز وجود دارد. شوربختانه در حوزه اقتصاد سیاسی شاهد تجربه دولت نهم و دهم هستیم که رفتارهای افراطی بر رویکرد دیپلماسی غلبه دارد. اقتصاد کشور نیز از این زاویه دچار مشکل شده است. وضع موجود اساساً بر پایه منطق و الگوهای استاندارد خوب استوار نیست و گویی که یک نوع آشفتگی توأم با تعارف را تجربه می‌کنیم. البته باید سهم عوامل تأثیر گذار در نظام تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری مشخص شود. همین‌طور به لحاظ اجتماعی نیز بی‌اعتمادی در جامعه قوت یافته که قانون و جوانمردی در پیوندهای اجتماعی و مناسبات بازار را تحت تأثیر قرار داده است. بدون تردید دسترسی همه اقشار به تکنولوژی ارتباطات و شبکه‌های اجتماعی، ضرباهنگ بی‌اعتمادی و آشفتگی را تسریع و تصریح کرده است و لذا منتقدین باید چشم باز کنند و با یک جستجو در خبرگزاری‌ها و مطبوعات واکنش خود را نسبت به سیاست‌های دولت نهم و دهم ببیند تا کنشگری خود را در وضع موجود بر پایه انصاف تنظیم کنند.

تخریب ساختارها با رفتارهای سنتی، زیبنده مردم هوشمند ایران نیست؛ بالاخره این ساختمان ( کشور) برای زندگی لازم است و نباید آن‌را تخریب کرد. این تصور که «مالک الرقاب» هستند و به مثابه گندم‌نمایان جو فروش عمل می‌کنند؛ دورانش به سر آمده و بهترین سرمایه هر شخص و یا جریان سیاسی صادقانه عمل کردن است. به‌طور مثال فوتبال کشور به علت تحریم‌های بانکی امکان به‌کارگیری مربی و بازیکن خارجی ندارد و پاداش تیم‌های ملی و باشگاهی قابل انتقال به کشور نیست و این رویداد باعث می شود از مربی‌های فاقد اعتبار در سطح فوتبال جهانی استفاده شود که عوارض وضعی آن ابعاد مختلف مادی و معنوی پیدا کرده است و همین‌طور در تمام بازارها این وضعیت حاکم است. بنابراین باید موانع را ازمیان برداشت .