به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، تداوم رفتارها و گفتارهای سیاسی با انگیزه تضعیف دولت همچنان رویه برخی رقبای انتخاباتی رییس جمهوری است. دولتی که بیش از هفت ماه در خط مقدم مبارزه با جنگ اقتصادی و ویروس کروناست از سوی چهرههای اغلب ناشناخته در عرصه سیاست و اجرا، متهم به عافیتاندیشی و ترس از جان میشود. آنچه عرصه سیاست ایران این روزها تجربه میکند به گفته محمود واعظی رییس دفتر رییس جمهوری عجیب است. رقم زنندگان این رویدادهای عجیب مدعی ایستادن در برابر سیل مشکلات هستند اما در کارنامه آنها دستکم تاکنون چیزی جز شعار دیده نمیشود.
اتفاق عجیب این روزها
تحریم مالی تمام قد ایران از سوی آمریکا، افزایش تعداد مبتلایان و جانباختگان بیماری کرونا، گرچه از رویدادهای سخت و عجیب این روزهای کشور هستند اما نوع رفتاری که این روزها با قوه مجریه و رییس آن، صورت میگیرد هم به همان میزان عجیب است. شاید به همین دلیل است که واعظی روز چهارشنبه در حاشیه جلسه هیات دولت با اشاره به اینکه اتفاقهای عجیبی در حال رخ دادن است، می گوید: «در هر دوره از مجلس ۲، ۳ یا ۵ نماینده اظهار نظرهای تندی داشتند و از الفاظی و مفاهیمی استفاده میکردند که در شان نماینده نبود. اما در مجلس یازدهم تعداد این افراد زیاد شده و این سبب اختلاف، ناامیدی و تفرقه میشود.» با مرور آنچه در جلسه رای اعتماد به وزیر صمت گذشت یا آنچه در بازدیدهای سرزده و به اصطلاح میدانی میگذرد، میتوان منظور واعظی را بهتر درک کرد.
نمایندگان مجلس در روز رای اعتماد وزیر معرفی شده از سوی دولت در تریبون عمومی انواع طعنه و لعن و تهدید علیه دولت استفاده میکنند، به بهانههای مختلف و البته واهی در شبکه های مجازی و تریبونهای حقیقی علیه رییس قوه مجریه میتازند و انواع توهینها را به وی و دولت روا میدارند. رقبای انتخاباتی رییس جمهوری در نوعی لجبازی سیاسی و علیرغم تمام هشدارهای ستاد مقابله با کرونا، بخش ویژه بیماران کرونایی را به صحنه رقابت تبدیل کرده، از عقل معاد سخن میگویند و به رییس جمهوری که پروتکلهای کرونایی را رعایت میکند طعنه و کنایه میزنند. آنچه این نوع رفتارها و گفتارها را در شرایط بسیار دشوار کنونی عجیبتر مینماید، موضوع وظیفه و مسوولیت اصلی این افراد است. مخالفان دولت در حالی حضور در بیمارستان کرونا را حداقل کار ممکن در بحبوحه شیوع این بیماری اعلام میکنند، که وظیفه و مسوولیت آنها در شرایط کنونی بازدیدهای سرزده نیست. گرچه نه همه مردم اما نزدیک به ۴۰درصد جامعه ایران در اسفند ماه سال گذشته ۲۹۰ نماینده را راهی بهارستان کردند به این امید که بخشی از شعارهای آن روزهای خود را به واقیعت نزدیک کنند. مهرماه امسال و با گذشت هفت ماه از آن موعد، مصوبه، طرح و لایحه ای که بتواند باری از دوش مشکلات کشور بردارد، هنوز به مرحله قانون نرسیده است و میتوان به صراحت گفت که نمایندگانی که این روزها به مهمترین تریبون داران حمله به دولت تبدیل شدهاند جز مقدار معتنابهی از حاشیه، انتقاد و توییت علیه دولت و تعدادی مصوبه ای که یا مغایر با قانون است یا شرع، دستاورد دیگری در آستین ندارند.
لوایح ارائه شده از سوی دولت هم در هیاهوی دریافت واکسن آنفلوآنزا و اتوموبیل شاسی بلند، معطل ماندهاند تا واعظی با اشاره به آنها تصریح کند: «پیش از این دولت لوایحی داده بود ولی مجلس به جای پرداختن به آنها طرحهای جدیدی ارائه میدهد، به نظر میرسد برای حل مشکل مردم، باید شعار و تبلیغات و اینکه در آینده چه فردی میخواهد رییس جمهور شود را باید کنار بگذارند و به مشکلات مردم رسیدگی کرد. زیرا با شعار دادن و افزایش انتظار مردم نمیتوان کاری انجام داد.»
واقیعت آن است که دولت دوازدهم به ویژه از سال ۹۷ و پس از بازگشت تحریمهای آمریکا، نه در شعارهای تبلیغاتی و بازدیدهای انتخاباتی بلکه در میدان عمل و عرصه اداره کشور در برابر سیلهای متنوعی ایستادگی و کشوری را که رگ حیات آن یعنی فروش نفت، در حال قطع شدن است، اداره کرده است. فهمیدن این موضوع کار چندان دشواری نخواهد بود اگر طعنه زنندگان به دولت نگاهی به آمار فروش نفت در دولت محبوب خود انداخته و آن را با سال ۹۹ مقایسه کنند. دولت از اسفند ۹۸ هم درگیر سیل تازه و البته ناشناخته و پیچیدهای شده که اقتصادهای پیشرفته جهان را هم به زانو درآورده است و ایستادن در برابر این سیل را وظیفه خود دانسته و با آن نمایش تبلیغاتی اجرا نمیکند. چه بسا اگر اندک گریزهای حجت الاسلام «حسن روحانی» در سخنرانیهای خود به دستاوردهای این سالهای اخیر نباشد کسی نخواهد فهمید که دولت تنها در بحران کرونا تا چه اندازه آسیب مالی دیده است. ایستادن در برابر هر سیل و مشکل و چالشی آداب دارد و شاید مهمترین آن فراموش کردند تضادها، اختلافات سیاسی و کینههای انتخاباتی است. اگر در بحبوحه بحران و سیل، آن زمان که دولت با دستان تقریبا خالی در برابر آن بیهیاهو ایستاده است؛ منافع فردی و جناحی را در نمایشهای انتخاباتی پیاده و به نام حمایت از کادر درمان در بوق و کرنا شد، شعار همدلی و صمیمیت دیگر محلی از اعراب نخواهد داشت.
گر تو بهتر میزنی بستان بزن
در تحلیل دلایل و ریشههای رویکرد مخالفان دولت، دیدگاههای مختلفی منتشر میشود. برخی بستر این نوع تاختن به دولت را همان لجبازیهای سیاسی و رقابتهای انتخاباتی میدانند و برخی هم معتقدند که از منظر مخالفان آنچه ناصواب است نه تصمیمات و اقدامات بلکه اتخاذ آن از سوی جریان تدبیر و امید است. «علی مطهری» نایب رییس مجلس دهم درباره دیدگاه این گروه معتقد است: «شاید در این شرایط سختی که ما داریم صلاح باشد که یکی از خودشان بیاید. خودشان برمیگردند به برجام و حتی رابطه با آمریکا را درست میکنند و اینها ممکن است به نفع کشور باشد. ولی اگر غیر از خودشان باشد مثل دوره ریاست جمهوری آقای روحانی، کارشکنی ادامه مییابد و مردم ضرر میکنند. مگر اینکه شخص قدرتمندی بر سر کار بیاید که اجازه دخالت به کسی ندهد.»
«غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی» نماینده پیشین مجلس هم دیدگاهی مشابه مطهری مطرح کرده و گفته است: «اجازه بدهیم گزینه جبهه پایداری رییسجمهور شود چون او میتواند رابطه با آمریکا و اف ای تی اف را درست کند آن وقت تمام مشکلات کشور حل خواهد شد و هیچ کس هم او را جاسوس، خائن و وطن فروش نمینامد. یعنی نه تنها فحش نمیخورد بلکه همین پایداریها او را قهرمان ملی خطاب میکنند.»
اگر فرض را بر درستی چنین دیدگاهی قرار دهیم بازهم برای شروع ستاندن دولت و زدن ساز بهتر برای اداره کشور زود است اما اگر در آیندهای نه چندان دور تلاشهای انتخاباتی گروههای مخالف دولت به ثمر رسید و سرانجام پس از دورهها تقلا به پاستور راه یافتند و اگر در اداره کشور راهی جز اقدامات کنونی دولت (که منتقد سرسخت آن هستند) در پیش گرفتند؛ چگونه پاسخگوی این میزان و این مدت تخریب و هجمه علیه دولتهای تدبیر و امید خواهند بود؟