به گزارش روز شنبه ایرنا محمد امین در این مطلب می نویسد :در میان شور و اشتیاقی که رژیم های عربی به طور ناگهانی به "واکسن عادی سازی روابط با اسراییل" از خود نشان می دهند وآن را درمان همه مشکلات اقتصادی، سیاسی وامنیتی خود می دانند باید یادآور شد که مشکل جهان عربی هیچوقت ناشی از تحریم "اسراییل" ویا "جانبداری از فلسطینیان" نبوده که رویگردانی از آن به عنوان تنها راه حل از سوی امارات و بحرین مطرح شود.
مشکل واقعی جهان به فساد واستبداد رژیم های حاکم، زندان های مملو از مخالفان و قاچاق میلیاردها دلار به بانک های سوئیس، لندن، پاریس ومالت بر می گردد.
رژیم های عربی پیش از آنکه از تاثیرگذاری "واکسن اسراییل" بر بخش های اقتصادی ورفاهی جامعه سخن بگویند بهتر است به پرسش شهروندان خود در مورد اموال غارت شده، پاسخ دهند. عادی سازی روابط با تل آویو طلا ونقره را روانه خانه های شهروندان فقیر، درمانده، گرسنه وآواره نخواهد کرد.
آنان که برای عادی سازی روابط با اسراییل از یکدیگر سبقت می گیرند باید ابتدا به عادی سازی روابط با ملت های خود توجه کنند. آقای حمیدتی(سودان) چگونه این همه ثروت را به دست آورده است، وچرا به جای عادی سازی روابط با اسراییل به عادی سازی روابط با انقلاب سودان توجه نمی کند؟ آزادی مورد نظر انقلاب سودان و رهایی از استبداد با عادی سازی روابط با اسراییل هیچگونه همخوانی ندارد چرا که "مفهوم آزادی" و "برقراری روابط با یک حکومت نژاد پرست" دو مسیر موازی اند که هرگز با هم تلاقی پیدا نمی کنند.
پرسش اصلی این است که چه کسی به آقای حمیدتی یا برهان مجوز اتخاذ چنین تصمیماتی را داده است؟ اقدامات کنونی این دو نفر که در اصل منتخب مردم نیستند، یک کودتا علیه تصمیمات انقلابیون به شمار می رود.
هرآنکه تاریخ را مطالعه کرده باشد می داند اسراییل هرگز راه حل نبوده و نخواهد بود. مصر، اردن، جنوب سودان و دیگر کشورهایی که توافقاتی با اسراییل به امضا رسانده اند، بارها تلخی شرایط اقتصادی را چشیده اند. چرا باید عادی کنندگان روابط با اسراییل اینهمه به یادگیری زبان عبری توجه کنند و چرا به جای آن چینی را یاد نمی گیرند که زبان اقتصاد پیشرفته ورو به رشد است وچرا نباید به یادگیری آلمانی روبیاورند تا از تجربیات مرکل در توسعه وساخت وساز بهره ببرند.
عربستان سعودی بیش از ۱۰ میلیون بشکه نفت در روز صادر می کند و درآمد کارمندانش ۳ هزار ریال در حدود ۷۰۰ دلار است این در حالی است که ترامپ رئیس جمهور آمریکا در یک شب با یک شام رایگان ۶۰۰ میلیارد دلار جمع آوری کرد. آیا راه حل، رابطه با اسرائیل است یا غیاب حکمرانی قاطع و یا گسترش فساد ، هدر رفتن پول و پرداخت حق امتیاز به آمریکایی ها و اسرائیلی ها در ازای محافظت از صندلی های قدرت؟ به نظر من مشکل خود رژیم ها و اصرار آنها به وابستگی به خارج و ایجاد وحشت در میان مردمشان است، بنابراین بحران در واقع یک بحران قانونی است و چیز دیگری غیر از این نیست.
عادی سازی رابطه با تل آویو برای مردم عرب خسته، فقیر، گرسنه و بی خانمان در گوشه و کنار زمین، طلا و نقره به همراه نخواهد داشت، بلکه آنچه سعادت عرب را به ارمغان می آورد پاسخ این رژیمها به این سوال است که چگونه ۲۰۰ میلیارد دلار به سوئیس برده شد؟ بنابراین واکسنی که کشورهای عربی به آن نیاز دارند واکسنی است که فساد را از بین ببرد نه واکسنی برای عادی سازی رابطه با اسرائیل.
با یک محاسبه ساده اگر ۲۰۰ میلیارد اموال مسروقه را بین ۴۰۰ میلیون مردم عرب که به آنها گرسنگی می دهید، اموال آنهارا می دزدید و آنها را به گروگان می گیرید و کشورهای عربی آنها را به گورستان تبدیل کردید وضعیت آنها چگونه خواهد بود؟ چرا آنها را به رویای اسرائیلی وعده می دهید و از کابوس فساد و استبداد و گرسنگی و جهالت که فقط آن رژیم ها مسئول آن هستند، صحبت نمی کنید.