گسترش مناسبات سرمایهداری در جهان و در پیوند با آن، رقابت امپراطوریهای بزرگ که با رویکردی امپریالیستی و استعمارگونه در پی تسلط بر منابع انرژی و طبیعی سرزمین های دیگر و از جمله ایران بودند، زمینهساز افزایش سیاستهای توسعهطلبانه آنها در قرن نوزدهم میلادی شد. استراتژی کانونهای قدرت در این زمان بهرهگیری از منابع اقتصادی و انسانی سرزمین های دیگر با ابزار سلطه نظامی بود. روسیه از جمله این قدرتها بود که در رقابت با انگلیس و با کمک ماشین جنگی خود و استفاده از ضعف ساختاری و سیستماتیک حاکمیت ایران در عصر قاجار توانست سیاستهای استعماری خود را طی جنگهایی نابرابر بر ایران تحمیل کند.
سیاست توسعهطلبی روسیه
روسیه از ابتدای قرن هجدهم میلادی با اصلاحات فراگیر پطر به عصر جدید صنعتی وارد شد و با تکیه بر الگوی پطر در راه توسعه، سیاست نگاه به شرق، گسترش مناطق تحت سلطه و دسترسی به آب های آزاد و تحکیم مناسبات تجاری و نظامی را در پیش گرفت. در راستای تحقق اهداف یاد شده مناطق همجوار روسیه برای این امپراطوری دارای اولویتی ویژه بودند. قفقاز به عنوان مهمترین منطقه مجاور روسیه می بایست با استراتژی مشخصی تحت سلطه قرار می گرفت. روس ها به قفقاز به عنوان پایگاه استراتژیک نیز می نگریستند. از طرف دیگر تسلط بر قفقاز نه تنها آنان را در موقعیت مناسبی برای رقابت با دولت عثمانی قرار می داد، بلکه مانع تحکیم موقعیت عثمانی ها در این منطقه نیز می شد.
به این ترتیب سیاست های توسعه طلبانه امپراطوری تزاری که از دوران پطر کبیر همراه با غربی سازی این امپراطوری در قفقاز به وجود آمده بود تا سده نوزدهم میلادی که روسیه به یک امپراطوری قدرتمند تبدیل شده بود، ادامه پیدا کرد و در این زمان بود که آتش جنگ برای دست یابی بر قفقاز شعلهور شد.
جنگهای ایران و روس و عهدنامه گلستان
توسعه طلبی روس ها و از طرفی نیز توسعه طلبی ایران در آغاز تاسیس سلسله قاجار و تصادم منافع این کشور با روسیه در خاک قفقاز مناقشاتی را برانگیخت که پیامدهای دیرپای و زیانباری برای ایران داشت. بعد از آنکه پل امپراطوری روسیه در ۲۵ شوال ۱۲۱۵ق/ ۱۱ مارس ۱۸۰۱م به قتل رسید الکساندر به جای او به حکومت روسیه رسید. الکساندر امپراطور روسیه برای اجرای نقشههای خود در اوایل۱۲۱۷ق/ ۱۸۰۳م سیسیانوف را مأمور کرد که قفقاز را تصرف کرده به پیشروی خود ادامه دهد؛ امپراطور روسیه تصور نمیکرد که این عمل مقدمه بروز جنگ های ممتدی میان ایران و روسیه خواهد شد، او خیال میکرد که دولت ایران با گرفتاری های زیادی که دارد، مجال جلوگیری از اقدامات دولت روسیه را نخواهد داشت(۱).
به این ترتیب بود که آتش جنگ های ایران و روسیه برای جدایی سرزمین های ایرانی از پیکر آن برافروخته شد. در همین زمان و سپاهی به سرکردگی عباس میرزا، فرزند فتحعلی شاه با نیروهای کمکی خانات ایروان و نخجوان با روس ها رویارو شدند. ایرانیان در اچمیازین زود شکست خوردند و عقب نشستند و دوباره در بهار۱۲۲۰قمری. ۱۸۰۶میلادی در قراباغ و شکی، که هر دو حاکمیت روسیه را پذیرفته بودند، شور و شوق خیزش و ایستادگی برانگیختند. جنگ با آهنگی کُند، چندین سال طول کشید و روسها در این بین شورشهایی را سرکوب کردند و همچنین خانات باکو و قوبا را (در ۱۸۰۶م) و تالش را (در ۱۸۰۹م) مطیع کردند.(۲)
به هر ترتیب سرانجام پس از ۹ سال، جنگ در ۱۲۲۸قمری. ۱۳- ۱۸۱۲میلادی به پایان رسید و عهدنامهای در گلستان به امضای ۲ طرف رسید(۳).
امضای عهدنامه
گلستان از توابع قراباغ بود که عهدنامه میان قاجارها و روس ها در آنجا امضا شد. این عهدنامه در ۱۱ فصل و یک مقدمه نوشته شد و در ۲۹ شوال ۱۲۲۸قمری. ۱۲ اکتبر ۱۸۱۳میلادی با حضور سفیر انگلیس سرگوراوزلی، به وسیله میرزا ابوالحسنخان شیرازی نماینده ایران و نیکولا نماینده فوقالعاده تزار و سردار روس ارمولوف به امضاء رسید(۴).
مفاد عهدنامه و انتزاع قفقاز از خاک ایران
عهدنامه گلستان شامل یک مقدمه و ۱۱ فصل بود و خلاصه فصول آن به شرح زیر است:
۱ـ متوقف شدن جنگ و نزاع بین دولت های ایران و روس و برقرار شدن صلح و دوستی بین طرفین، ۲ـ باقی ماندن نیروهای دوطرف در همان مناطق زمان انعقاد معاهده، ۳ـ تعهد ایران برای دوستی با روس ها و واگذاری قره باغ، گنجه، شکی، شیروان، دربند، باکو، گرجستان، داغستان، موقان، و بخش هایی از تالش به روسیه، ۴ـ همکاری روس ها با ولیعهد ایران در صورت درخواست کمک و پرهیز از دخالت در اختلافات داخلی بین شاهزادگان ایران، ۵ـ آزادی کشتی های روسی برای حضور در دریای مازندران و ایجاد محدودیت های دریایی برای ایران، ۶ـ مبادله اسرای طرفین، ۷ـ مبادله سفیر بین ۲ کشور و تأمین امنیت و رفاه هیأت های ۲ کشور، ۸ـ فعالیت تجار ۲ کشور بر اساس مقررات، ۹ـ تعیین نحوه دریافت حقوق گمرکی از کالاهای ۲ کشور، ۱۰ـ مجاز بودن بازرگانان طرفین برای فروش کالاهای صادراتی به کشور یکدیگر و خرید کالاهای مورد نیاز کشور خود، ۱۱ـ ملزم شدن طرفین به تداوم صلح و دوستی(۵).
از پیامدهای آنی معاهده گلستان جدایی قسمت هایی از سرزمین های ایران در منطقه قفقاز بود زیرا طی فصل سوم معاهده گلستان ولایت قراباغ و گنجه و خانات شکی، شیروان، قبه، دربند، باکو و قسمتی از طالش که در زمان عقد قرارداد در تصرف روس ها بود به روسیه منضم شد. همچنین ایران از هرگونه ادعایی نسبت به گرجستان و داغستان، مینگرلی، آبخازی، شوره گل، آچوق باش و کورنه صرف نظر کرد. بنابراین هرچقدر که از دست رفتن این سرزمین ها برای ایرانیان ضایعه بزرگی محسوب میشد اما برای روس ها پیروزی بزرگی بود.
مفاد ابهام عهدنامه و آغاز جنگ دوباره
در زمینه تحدید حدود ۲ کشور نیز مرزها به طور قطعی مشخص نشد. فصل دوم عهدنامه که می بایست متصرفات ایران و روسیه را از هم جدا سازد، درست و رسا نوشته نشده بود. شاید هر ۲ دولت هم تعمدأ در این ابهام سکوت کردند. چرا که روس ها برای ادامه جنگ و رسیدن به ارس بهانه ای لازم داشتند و فتحعلی شاه قاجار هم احتمالأ در فکر تجدید قوا و پس گرفتن سرزمین های از دست رفته بود. در فصل پنجم معاهده مقرر شده بود که کشتیرانی نظامی در دریای مازندران منحصر به روس ها باشد. این فصل از معاهده هم بهانهها و زمینههای لازم را برای توسعهطلبیهای بعدی روسیه فراهم کرد.
در نتیجه معاهده گلستان چنانکه معلوم شد، صرفاً پایان نخستین دوره از دوئل ایران و روسیه بر سر ماوراء قفقاز بود و ۱۳ سال بعد دوباره جنگی میان ۲ دولت آغاز شد(۶). به همین دلیل جنگ بین ایران و روسیه در ۲۰ ذیحجه ۱۲۴۱قمری. ژوئیه ۱۸۲۶میلادی، با هجوم حسینخان، سردار بیگلربیگی ایروان آغاز شد(۷).
منابع
۱- احمد تاج بخش. سیاست های استعماری روسیه تزاری، انگلستان و فرانسه در ایران(تهران: اقبال، ۱۳۶۲) ص ۱۷.
۲- تادیوس سویتوخوسکی. آذربایجان و روسیه (۱۹۰۵-۱۹۲۰): شکلگیری هویت ملی در یک جامعه مسلمان، ترجمه: کاظم فیروزمند(تهران: شادگان، ۱۳۸۱)، ص ۱۷.
۳- علی اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار(تهران: مدبر، ۱۳۷۴) ص ۹۲.
۴- همان، ص۹۲.
۵- سعید نفیسی، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، جلد ۱، (تهران: بنیاد، ۱۳۷۲)، صص ۱۵۵۶-۱۶۰.
۶- میرزا محمد هادی شیرازی، سفرنامه میرزا ابوالحسن شیرازی (ایلچی) به روسیه، به کوشش؛ محمد گلبن(تهران: دنیای کتاب، ۱۳۶۳) ص ۴۰.
۷- فرزام اجلالی، بنیان حکومت قاجار(تهران: نی، ۱۳۷۳)ص ۲۷.