تهران – ایرنا – توطئه نافرجام ربودن «گریچن ویتمر» فرماندار میشیگان نمونه بارز از تهدیدی است که ازسوی افراطیون راستگرا در آمریکا به‌وجود آمده است و آنچه بزرگترین خطر برای دموکراسی این کشور تلقی می‌شود، ملی‌گرایان سفیدپوست و سیاستمدارانی هستند که از آنها حمایت می‌کنند.

به گزارش روز یکشنبه ایرنا، همانطور که در توطئه ربودن ویتمر مشهود است، ملی گرایان سفیدپوست و فعالان راست افراطی یک هدف اولیه را دنبال می کنند که تضعیف دموکراسی چند نژادی است.

«گریچن ویتمر» فرماندار دموکرات ایالت میشیگان در واکنش به ادعای پلیس فدرال آمریکا درباره خنثی کردن طرح ربودن وی، رئیس‌جمهور آمریکا را به دلیل دامن‌زدن به افراط گرایی سیاسی در این طرح هم‌دست دانست.

پلیس فدرال آمریکا اعلام کرد طرح ربودن و سرنگون کردن فرماندار ایالت میشیگان را با دستگیری آدم ربایان خنثی کرده است.

نیت آغاز جنگی داخلی در آمریکا برای فروپاشی اجتماعی، از دیرباز هدف کسانی بوده است که نژاد سفید را بر می پندارند.

این گروه ها درصدد حفظ قدرت سفیدان با هر ابزار ممکنی هستند و دموکراسی آمریکا در حال حاضر به عنوان مانعی در راه این هدف برشمرده می شود.

به همین بهانه روزنامه لس‌آنجلس تایمز گزارشی بدین شرح تهیه کرده است: این مساله به دو راهبرد گسترده تفسیر شده است.

راهبرد اول، حمایت از یک دولت قومی تماما سفید است که به عنوان یک راهکار بدون خشونت برای مشکل یکپارچکی نژادی عمل کند.

برای طرفداران چنین وضعیتی، سفیدی به عنوان ماهیت اخلاقی فطری در یک فرد و در مجموع اساسی برای مدینه فاضله سیاسی است.

راهبرد دوم در دستور ملی گرایی سفیدپوستان واضح تر است؛ سرنگونی دولتی دموکرات یا بی ثبات کردن آن از طریق افزایش اقدامات خشونت بار.

رمان «خاطرات ترنر» (The Turner Diaries) که به عنوان کتاب مقدس راست نژادپرست شناخته می شود، این نفرت از دولت آمریکایی را شرح می دهد.

این رمان که به طور سریالی در سال های ۱۹۷۰ در مجله نژادپرست «اتک» (Attack) منتشر شد، دولت آمریکا را تحت کنترل یهودیانی ترسیم می کند که جنگی نژادی علیه سفیدپوستان به راه انداختند.

سرنگونی دولت، هدف مهم شخصیت های اصلی رمان است و این رمان اغلب در فهرست علاقمندان به موضوعات تروریست داخلی نمود می یابد.

یکی از این تروریست ها، «تیموتی جی. مک‌وی» که کپی این رمان را در کامیون خود همراه داشت، زمانی که با تقلید از بمباران ذکر شده در رمان، مرکز فدرال «آلفرد پی. مورا» در شهر اوکلاهما را هدف حمله قرار داد.

این ایده ها توام با رشد تئوری توطئه که مدعی است نخبگان به طور سیستماتیک یک راهبرد ضد سفیدپوستی تحت عنوان «جایگزینی بزرگ» را اجرا می کنند، عامل ایدئولوژیکی تروریسم داخلی در سال های اخیر بوده است.

عامل تیراندازی های مرگبار در چارستون، پیتسبورگ، ال پاسو و کرایست چرچ نیوزیلند کسانی بودند که به واسطه این ترس ها افراطی و رادیکال شده بودند.

اگرچه اغلب این حملات با عنوان حملات «گرگ تنها» خوانده می شود، اقدامات تروریستی انفرادی بخشی از راهبرد ملی گرایانه سفیدان تحت عنوان مقاومت بدون رهبر است که افراد را به انجام اعمال خشونت بار علیه یهودیان، رنگین پوستان و دولت ترغیب می کند.

«داریل جانسون» تحلیل گر سابق وزارت امنیت داخلی آمریکا که کارشناس تروریسم داخلی است، برای بیش از یک دهه هشدار داده که تکرار خشونت ممکن است افزایش یابد.

تیم وی پس از انتشار گزارشی درمورد تهدید افراط گرایی راستگرایانه که به خشم  و عصبانیت سیاستمداران محافظه کار انجامید، منحل شد.

این روندها، ملی گرایان سفیدپوست را به مهمترین تهدید تروریستی در آمریکا تبدیل کرد. فراتر از آن، نفوذ ایدئولوژی ضد دموکراتیک شان به سایر جنبش های توطئه گرایانه راست افراطی سرایت کرد.

گروه های تازه تاسیسی چون جنبش های «بوگالو»، «پسران مغرور» و «کیو» بر چالش مشروعیت نهادهای دموکراتیک متمرکزند.

جنبش بوگالو ادعا می کند که غیرنژادپرستی است، اما هدف این جنبش در سرنگونی دولت آمریکا دقیقا مسیر ملی گرایانه سفیدپوست را دنبال می کند.

جنبش کیو با برندسازی تئوری های توطئه ضد یهودی درصدد است با زندانی کردن مخالفان سیاسی و نه با درگیر شدن در فرآیند انتخاباتی به اهداف خود دست یابد. جنبش پسران مغرور نیز به خشونت سیاسی و رای ندادن دامن زده اند.

نتایج نظرسنجی اخیر «لری بارتلز» دانشمند سیاسی نشان می دهد آنچه وی تضاد قومی می نامد، باعث می شود بسیاری از جمهوریخواهان سفیدپوست، استبداد و خشونت را قابل قبول بدانند اگر در دفاع از وضع موجود قدرت سیاسی مبتنی بر نژادپرسی باشد.

بیش از نیمی از شرکت کنندگان در این نظرسنجی قبول داشتند که نحوه سنتی زندگی آمریکایی چنان با سرعت در حال از بین رفتن است که ما باید برای نجات آن به زور متوسل شویم. بیش از ۴۰ درصد نیز گفتند زمانی می آید که آمریکایی های میهن پرست باید قانون را به دست بگیرند.

فعالان سیاسی در حزب جمهوریخواه نیز پس از روی کار آمدن ترامی، این احساسا ضد دموکراتیک را تصاحب کرده و آن را به راهبرد تبدیل کرده اند.

تاکتیک هایی چون زیر سوال بردن درستی انتخابات و حمله به مشروعیت رای گیری غیابی، فرآیند انتخاباتی را تضعیف می کند، در حالی که همه شواهد حاکی است که تقلب انتخاباتی در آمریکا امر بی سابقه ای است.  

خودداری ترامپ از تعهد به انتقال مسالمت آمیز قدرت می تواند به آسانی به عنوان عامل شتاب دهنده به این تهدیدها عمل کند.

جمهوریخواهان در ۲۰ سال گذشته تنها یک بار به ریاست جمهوری دست یافتند و آن هم در سال ۲۰۰۴ با پیروزی جورج دبلیو بوش بود. آنها با یک انتخاب روبه رو هستند: پایگاه شان را متنوع کنند یا برای حفظ قدرت به هر روشی متوسل شوند. پذیرش ضمنی برتری طلبان سفیدپوست و گروه های راست افراطی از سوی آنها بر مورد دوم مهر تائید می نهد.