تهران- ایرنا- روزنامه ایران در گفت وگو با امیر موسوی صاحبنظر مسایل منطقه، ‌آورده است: بیانیه ۲۳ مردادماه سال‌ جاری از سوی دولتمردان امریکا از توافق میان امارات متحده عربی و اسرائیل برای عادی‌سازی روابط سیاسی و دیپلماتیک خبر داد و صلحی تاریخی نامیده شد، اقدامی که بسیاری از صاحبنظران منطقه و بین‌الملل در ثمربخشی آن برای صلح‌سازی در منطقه تشکیک کردند.

در ادامه گفت و گوی ۲۱ مهر ۱۳۹۹ روزنامه ایران،‌ می خوانیم:  امیر موسوی، کارشناس ارشد مسائل منطقه در گفت‌وگو با «ایران» از پیامدهای منطقه ای این رویداد سخن گفته است.


تحولات اخیر منطقه از جمله تفاهمنامه سازشی که امارات و بحرین با رژیم اسرائیل با هدف عادی‌سازی روابط امضا کردند ناظر بر پیگیری چه اهدافی از سوی این کشورهاست؟
عادی‌سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی پروسه بلندمدتی بود که تحت هدایت امریکا پیگیری می‌شد و صدور اعلامیه آن عملاً به مثابه امتیازی بود که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری امریکا تلاش کرد در استانه انتخابات از آن بهره‌برداری کند. من به این دلیل می‌گویم اعلامیه که عادی‌سازی رابطه این دو کشور با اسرائیل یک رویداد غیرمنتظره و تازه نبود. فقط اعلام رسمی آن مهم بود چون رفت و آمد امارات و بحرین با اسرائیل از سال‌ها پیش جریان داشت و حتی در بحبوحه بیماری کرونا هواپیماهای امارات به بهانه کمک به فلسطینی‌ها به تل آویو پرواز می‌کردند، هرچند که فلسطینی‌ها این کمک را رد کردند؛ خود نتانیاهو اعلام کرده است که رژیم اسرائیل در ۳۵ سال اخیر در زمینه اقتصادی، گردشگری و فعالیت‌های فرهنگی همکاری‌های گسترده‌ای با برخی از کشورهای عربی از جمله امارات داشته است. بنابراین اعلام رسمی این روابط در چنین شرایطی کمکی به خروج ترامپ و نتانیاهو از بحران داخلی بوده است؛ شما ملاحظه کردید که رئیس‌جمهوری امریکا به‌عنوان قوی‌ترین کشور دنیا و نخست‌وزیر رژیمی که مدعی قدرت در منطقه است در واشنگتن می‌نشینند و با وزرای خارجه بحرین و امارات قرارداد امضا می‌کنند. خب این مسأله نشان می‌دهد صدور اعلامیه بیانیه سازش حربه‌ای فوری برای کمک به این دو نفر بوده است. این مسأله بی‌سابقه است. ما حتی در قرارداد کمپ دیوید شاهد بودیم که کارتر، رئیس‌جمهوری وقت امریکا، انورسادات، رئیس‌جمهوری وقت مصر را دعوت کرد و هر دو این قرارداد را امضا کردند اما ترامپ نتوانست حتی رهبران این کشورها را برای امضا دعوت کند. اتفاقی که نشان می‌دهد مواضع امریکا و اسرائیل تا چه اندازه شکننده است و نگرانی رهبران بحرین و امارات هم از این اقدام تا چه اندازه پررنگ است.


کشوری مانند عمان که در خلال تحولات منطقه معمولاً بیطرفی اختیار می کند، از نخستین کشورهایی بود که از بیانیه سازش استقبال کرد آیا احتمال می‌رود که روابط اسرائیل و ما بقی کشورهای عربی هم به سمت عادی شدن پیش برود؟
عمان هرگز سازش نمی‌کند و اگر هم ارتباطی برقرار کند، نوع رابطه آن مانند بحرین، امارات و عربستان نخواهد بود. سیاست عمان در منطقه مبتنی برایجاد تعادل در منطقه و تنش زدایی است، یعنی ارتباطات عمان با اسرائیل هم در راستای برقراری آرامش در منطقه است، اما تردیدی وجود ندارد که عمیق شدن رابطه کشورهایی مانند امارات و عربستان با اسرائیل، تحولات منطقه را به سمت بحرانی‌تر شدن پیش خواهد برد. این کشورها این دست اقدامات را اهرمی برای ضربه زدن به ایران می‌دانند، چنانکه در تقویت روابطشان با مصر و سودان هم به‌ دنبال منزوی کردن ایران و تحت فشار قراردادن آن هستند، اما چنانکه تاریخچه روابط سیاسی مسقط نشان داده این کشور چه در ارتباط با اسرائیل و امریکا و چه ایران به‌دنبال آرامش است؛ فراموش نکنیم که این کشور با میانجیگری میان ایران و امریکا تلاش کرد به یکی از بزرگ‌ترین تنش‌های دیپلماتیک جهان یعنی مسأله هسته‌ای پایان دهد. این نوع سیاست هم تا الان موفق بوده است.
این در حالی است که  کشورهای رقیب ایران از جمله عربستان با وعده پول، کشورهایی را که بویژه از نظر اقتصادی دچار ضعف هستند، به سمت سازش با اسرائیل هدایت می‌کنند. الان سودان که اعلام کرده می‌خواهد با اسرائیل رابطه برقرار کند، از این طریق به این سیاست ترغیب شد، یعنی به این کشور وعده داده شد که در صورت سازش از لیست تروریست‌ها و تحریم‌ها خارج می‌شود و کمک یک میلیارد دلاری به دست می‌آورد؛ خب سودان هم از نظر اقتصادی و هم داخلی شرایط بسیار وخیمی دارد و الان هم در این کشور سیل آمده و هیچ کشوری به آن کمک نکرده است.

این مسائل باعث شد این کشور برای بهره‌مند شدن از مزایای اقتصادی اعلام کند که به سمت عادی شدن رابطه با اسرائیل حرکت کند. اما نکته اینجاست که این کمک‌ها شامل همه کشورهای منطقه نمی‌شود که به‌ دنبال عادی‌سازی رابطه با اسرائیل باشند؛ تفاوت سازش کشورهایی مانند امارات، بحرین و عربستان با سازش مصر و اردن در این مسأله است که کشورهای حوزه خلیج فارس کمک اقتصادی بزرگی به رژیم صهیونیستی خواهند کرد؛ یعنی برعکس مصر و اردن که پول دریافت کردند، آن کشورها به اسرائیل کمک اقتصادی خواهند کرد. در واقع تفاوت روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی با روندهای پیشین این گونه است که کشورهای عربی اینک، هیچ امتیازی در مقابل به رسمیت شناختن اسرائیل و برقراری روابط دیپلماتیک با آن به دست نمی‌آورند.
برخی معتقدند  امریکا در روند کمک به امارات و ترغیب آن برای عادی‌سازی رابطه با اسرائیل می‌کوشد امارات را به‌عنوان یک قدرت مهم و رقیب در برابر ایران تبدیل کند.
قدرت امارات در سطحی نیست که بتوان چنین جایگاهی را برای آن تعریف کرد. عربستان سعودی با وجود کمک‌های گسترده امریکا و خرید ۵۰۰ میلیارد دلار سلاح از این کشور حتی نتوانست از عهده جنگ با انصارالله بربیاید، خصوصاً اینکه امارات الان با اقدام یکجانبه خود در عادی‌سازی روابط با اسرائیل که بدون مشورت با کشورهای عربی و بر خلاف مصوبات اتحادیه عرب انجام داد، باعث پراکندگی و واگرایی بیشتر میان اعضای اتحادیه عرب می‌شود و همین مسأله از توان اولیه این کشور در اجماع‌سازی کم خواهد کرد.


این تحولات بر صف ‌بندی‌های خاورمیانه چه تأثیری خواهد گذاشت؟
همه کشورهای عربی بعداز قرارداد کمپ دیوید قرار بود به سمت سازش با اسرائیل بروند که پیروزی انقلاب ایران برنامه آنها را به هم ریخت و اقدامی در این زمینه انجام نشد، تا جایی که اتحادیه عرب سکوت کرد و حتی ملک عبدالله، ولیعهد وقت عربستان در سال ۲۰۰۰ در بیروت پیشنهاد داد که هیچ کشوری با اسرائیل سازش نکند تا مرزهای دولت فلسطین طبق توافق ۱۹۶۷ میلادی و بر اساس قطعنامه سازمان ملل و به پایتختی قدس شرقی تشکیل شود که این توافق هم نادیده گرفته شد. الان نتانیاهو از این مسأله بسیار راضی است که عادی‌سازی رابطه با اعراب را بدون واگذاری هیچ امتیازی حتی توقف شهرک‌سازی یا محدود کردن آن به دست آورده است.
شمار زیادی از کشورهای عربی پیشتر روابط مخفیانه با اسرائیل داشتند که با صدور بیانیه‌های سازش از سوی امارات و بحرین، نگرانی آن دسته از کشورها برای علنی کردن روابطشان از میان خواهد رفت اما این رویداد در نهایت به نفع محور مقاومت تمام می‌شود؛ زیرا وقتی محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان که خودش زمانی معاهده اسلو را امضا کرده، در واکنش به بیانیه امارات و بحرین آنها را خائن می‌نامد و از ریاست اتحادیه عرب کناره‌گیری می‌کند و سفرایش را از این کشورها فرا می‌خواند، معلوم می‌شود که اقدام به سازش با اسرائیل تا چه اندازه مهم است و چه عواقب سختی برای کشورهای سازشکار خواهد داشت.
علنی شدن این روابط صف ‌بندی‌ها را آشکارتر خواهد کرد و محور مقاومت با اتحادی که شکل داده رویارویی مستقیمی با اسرائیل و هم پیمانان آن خواهد داشت. نشست اخیر فلسطینی‌ها در بیروت دنیا را به هم ریخت؛ یعنی کرانه غربی رام‌الله با غزه متحد شدند و این اتحاد، قدرت بزرگی ایجاد خواهد کرد که نقشه اسرائیل را برهم می‌زند. این در حالی است که تضعیف نقش محور غرب در منطقه و بویژه در فرآیند مذاکرات صلح سوریه و روند خروج امریکا از منطقه از یک طرف و اتحاد و هماهنگی محور مقاومت، حشد الشعبی و انصارالله به نفع کشورهایی نیست که سازش علنی با اسرائیل را انتخاب کردند.


ترکیه از معدود کشورهایی بود که صراحتاً علیه بیانیه عادی‌سازی رابطه با اسرائیل موضع منفی گرفت. ارزیابی شما از این موضع‌گیری چه بود؟
ترکیه تا پیش از این از معدود کشورهایی بود که بهترین روابط را با اسرائیل داشت و حتی آموزش نظامی و پایگاه‌های تسلیحاتی و مبادلاتی از این نوع با اسرائیل دارد. امروز هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیلی‌ها در ترکیه مستقر است. اما مسأله این است که ترکیه تنها کشوری بود که در این سطح رابطه اقتصادی و سیاسی و امنیتی با اسرائیل داشت. خب برقراری روابط رسمی اعراب با اسرائیل وسعت عمل ترکیه را در زمینه همکاری اقتصادی با اسرائیل تضعیف خواهد کرد. به‌عنوان مثال امارات الان اعلام کرده که قرار است دو بندر آن توسط اسرائیل بازسازی شود که در عمیق‌تر کردن همکاری‌های اقتصادی و گردشگری بسیار تأثیرگذار خواهد بود و این مسأله نقش ترکیه را کمتر خواهد کرد. از سوی دیگر یکی از اهداف پنهان موضع‌گیری منفی ترکیه تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهان اسلام بود. این در حالی است که منطقه خاورمیانه به طور مرتب شاهد تغییرات سیال است از این‌رو نمی‌توان مواضع منفی ترکیه را به معنای تنش دائمی این کشور با برخی از بازیگران منطقه مانند اسرائیل یا امارات متحده عربی و بحرین دانست.


 پیامدهای این تحولات تا چه سطحی معطوف به حوزه عمل جمهوری اسلامی در منطقه خواهد بود؟
اگر از این به بعد ضرباتی از سوی امارات وارد شود ایران این ضربات را به مثابه ضربه‌ای تلقی می‌کند که از اسرائیل دریافت می‌کند.ایران فقط می‌تواند تحولات را رصد کند. از این منظر که اگر وجه تبلیغاتی این اعلام رسمی سازش پررنگ باشد، ایران لزومی برای موضع‌گیری جدی و رودررو نمی‌بیند اما هر اقدامی علیه امنیت آن از سوی هم پیمانان اسرائیل در منطقه به مواجهه مستقیم ایران با این کشورها منجر خواهد شد. ضمن اینکه نباید فراموش کرد مجموع این تحولات به تقویت بیشتر جبهه مقاومت و اتحاد قوی‌تر فلسطین می‌انجامد.

منبع: روزنامه ایران