تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۰

تهران- ایرنا- آتش بس اعلام شده برای پایان درگیری های نظامی میان جمهوری های آذربایجان و ارمنستان در شنبه این هفته، بارها نقض شد و طرفین درگیری یکدیگر را متهم کردند، اما با توجه تمایل و خواست باکو و ایروان جهت پایان مناقشه خونین دو هفته ای، این سوال مطرح می شود که "چرا این معضل تاکنون استمرار یافته و آیا جریان های سومی دنبال تداوم جنگ در قفقاز هستند؟ و همچنین راه حل بسته شدن این پرونده چیست؟"

پرونده منازعه خونین قره باغ به نوعی به عهدنامه گلستان در ۲۹ شوال ۱۲۲۸ ه‍.ق(۲۴ اکتبر ۱۸۱۳ م) و جدایی بخش بزرگی از قفقاز از ایران، باز می گردد؛ از همان زمان که این منطقه به صحنه رقابت قدرت های جهانی و منطقه ای تبدیل شد و درعین حال روس ها دست به دستکاری بافت جمعیتی آن زدند.

این منطقه جدا شده از ایران که با تغییرات دموگرافیک صورت گرفته تا هنگام فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۹۱ میلادی قرن گذشته، ترکیب جمعیتی اش را از دست داده بود، درگیر منازعات محلی میان آذری ها و ارامنه شد که طولانی ترین آن از ۹۱ تا ۹۴ میلادی، به اشغال بخش هایی از سرزمین های جمهوری آذربایجان از سوی ارمنستان و نیز کشته و زخمی شدن تعداد بسیاری از اتباع دو کشور انجامید.

گروه میانجی مینسک هم از همان سال ۹۲ میلادی با راهبری کشورهای روسیه، فرانسه و آمریکا ظاهرا تلاش داشتند تا این بحران را حل و فصل کنند، اما نتیجه کار آنان تنها به یک آتش بس ناپایدار خلاصه و این معضل به استخوانی لای زخم برای منطقه تبدیل شد.

اکنون دو طرف این منازعه نیز به خوبی می دانند که برخی طرف های منطقه ای و خارج از منطقه تمایلی به حل و فصل این بحران ندارند و شاید از قبل آن در حال تامین منافع گسترده خود هستند.

حتی در گروه مینسک نیز این اراده برای پایان دادن به درد و رنج مردمانی  که یا آواره اند و یا در دو سوی خط تماس همواره در بیم و دلواپسی زندگی می کنند و هر چند سال یکبار در آتش این زخم کهنه می سوزند، دیده نشد که این امر حکایت از وجود دست های مرموز برای تداوم بحران دارد.

دردرگیری های اخیر هم از نوع برخورد بازیگران حاضر می شد دریافت که برخی ها با درمان ریشه ای بحران موافق نیستند و در این میان، یکی از آتش بیاران این بحران رژیم صهیونیستی است که به شکل مزورانه و کثیف با هر دو طرف کار می کند؛ هم سلاح می فروشد و هم اطلاعات محرمانه همان سلاح را به طرف مقابل می دهد و احتمال زیادی هست که دستی هم در نقض آتش بس میان دو طرف داشته باشد که همواره آن را تکذیب می کنند.

به این ترتیب، برخی  بازیگران این صحنه اعم از منطقه ای و بین المللی، تا جایی که بتوانند از حل نهایی بحران قره باغ جلوگیری و سنگ اندازی خواهند کرد و برایشان جمهوری آذربایجان و ارمنستان هم تفاوت ندارد.

پاسخ به سوال دوم هم چندان کار پیچیده ای نیست؛ چگونه این معضل و زخم لای استخوان ترمیم می شود؟

- احترام متقابل به قوانین و کنوانسیون های بین المللی

- عدم مجوز به کشورهای خارج از منطقه جهت مداخله منفی در درگیری ها

- برخورد دو طرف با هر نیرو و گروه شبه نظامی و تروریستی که به هر دلیل وارد منطقه شده اند و نیز اخراج آنان

- شروع مذاکرات سازنده میان دو کشور در خصوص کلیه اختلافات

- عقب نشینی فوری طرفین به مرزهای شناخته شده بین المللی

- کنترل و مهار احزاب، گروه ها ، شخصیت ها و حتی فرماندهانی که بر ادامه جنگ اصرار می ورزند

- حمایت دولت های منطقه از جمله ایران، روسیه و ترکیه از مذاکرات و تشویق طرفین به رعایت آتش بس و ادامه گفت و گوها

بی شک، ادامه بحران به شکل جاری که پای طرف های سوم را به منطقه باز می کند و نیز سیل نیروهای تندرو و گروه های تروریستی را به سمت منطقه راه می اندازد، برای هر دو کشور مانند سم مهلک می ماند و از ادامه این وضعیت هیچیک از کشورها نفعی نخواهند برد.

از جمله مهمترین اهداف همان طرف های سوم سوریه ای کردن منطقه است تا جایی و مکانی ایجاد شود که هزاران تروریست بی خانمان که بزودی باید سوریه و حتی لیبی را ترک کنند، جای گیرند.

باکو و ایروان با در نظر داشت این مخاطرات می بایست بیش از هر طرف سوم و حتی میانجیان خوش نیت به فکر امنیت ، ثبات و پایداری جوامع خود باشند و آتش را مهار کنند، قبل از آنکه به کل منطقه سرایت کند.