تهران- ایرنا- یک کارشناس مذهبی گفت: شرایط و ویژگی‌های زمان امام رضا(ع) اقتضا می‌کرد که آن حضرت زیباترین تقابل‌های سیاسی را در مقابل مامون به کار بندد و باعث نافرجامی مامون در اجرای نقشه‌های خود شود.

حجت الاسلام علی رضا شاه فضل قمصری به مناسبت سالروز شهادت ثامن الحجج (ع) در گفت و گو با خبرنگار معارف ایرنا گفت: یکی از القابی که در دعای جامعه کبیره برای ائمه مطرح شده، عبارت  ساسه العباد است. یعنی ائمه معصومین (ع) انسان های سیاستمداری بودند که سیاست به معنای روش حکومت داری و روش برخورد با دشمن است و اهل بیت (ع) این کار را به بهترین شکل در زندگی خود انجام دادند.

وی افزود: هر یک از ائمه متناسب با شرایط زمان خودشان مقابله ای خاص با خلفای زمان داشته اند و شرایط و ویژگی های زمان امام رضا (ع) نیز اقتضا می کرد که آن حضرت با خلفای زمان خودشان یعنی هارون الرشید، امین و مامون تقابل هایی داشته باشند که زیباترین تقابل هارا با مامون داشتند و توانستند با مواجهه های سیاسی در عین حالی که امام به اجبار به سمت توس فراخوانده شدند، بتوانند در آنجا مامون را شکست دهند و مامون مجبور شد برای این که از عملکرد و سیاست امام نجات پیدا کند امام را به شهادت برساند.

استاد معارف دانشگاه علوم پزشکی کاشان ادامه داد: دوره امامت امام رضا (ع) در حدود ۲۰ سال بود که  ۱۰ سال در زمان هارون الرشید، پنج سال در زمان امین و پنج سال در زمان مامون بود. در زمان برخی ائمه شرایط اجتماعی و سیاسی به گونه ای بود که امام معصوم امکان اعلام امامت نداشت. چون حاکمان جور به محض این که می فهمیدند چه کسی امام است، او را به شهادت می رساندند.

وی افزود: به همین دلیل در زمان امامت موسی بن جعفر (ع) می بینیم که فقط برخی افراد خبر داشتند و پس از چند سال مردم متوجه می شدند که امام چه کسی است ولی در زمان امام رضا (ع) به محض این که پدرشان به شهادت رسیدند، آن حضرت اعلام امامت کردند. البته شیعیان خاص، آن حضرت  را از اعلام رسمی بر حذر می داشتند ولی امام فرمود که هارون هیچ آسیبی نخواهد رساند.

شاه فضل اضافه کرد: از طرف دیگر می بینیم برخی افراد ستمگر و مخالف شیعه، پیش هارون الرشید می آمدند و خواستار به شهادت رساندن امام هشتم می شدند ولی هارون می گفت همین که دستم به خون یک امام معصوم یعنی امام هفتم آلوده است، برای من کافی است و نمی خواهم بیش از این جهنم خود را گرمتر کنم. چون افرادی مانند هارون به جایگاه امامت معرفت داشتند ولی برای رسیدن به آرزوهای دنیایی خود با اهل بیت مقابله می کردند.

وی افزود: در ۱۰ سال اول امام در مدینه حضور داشتند و به امور اسلام رسیدگی می کردند. بعد از مرگ هارون که حکومت به دست امین عباسی رسید، دوره جدیدی از امامت امام رضا آغاز شد که به نظر می رسد آن حضرت در این دوره پنج ساله نسبت به دوره ۱۰ ساله هارون الرشید آسایش بیشتری داشتند که علت آن نبرد میان مامون و امین عباسی برای رسیدن به حکومت بود.

این مدرس دانشگاه اضافه کرد: امین و مامون دو برادر از مادرهای متفاوت بودند. یعنی مادر امین یک زن عرب و همسر دائمی هارون بود ولی مادر مامون یک کنیز ایرانی بود که در بارگاه هارون الرشید جایگاهی نداشت ولی به واسطه این که مادر فرزند هارون محسوب می شد، به مرور جایگاهی پیدا کرد.

وی افزود: وقتی هارون از دنیا رفت، مامون به واسطه این که مادری ایرانی داشت در خراسان زندگی می کرد و برای خود خلافتی داشت. امین که فردی ناتوان و لاابالی بود جانشین پدر شد و به مدت پنج سال با برادر خود درگیر شد. در نهایت مامون برادر خود را کشت و خلافت را به دست گرفت و در این مدت امام رضا (ع) در مدینه به تبلیغ اسلام و احکام تشیع می پرداختند.

جایگاه مامون در میان خلفای عباسی

شاه فضل با اشاره به جایگاه ویژه مامون در میان خلفای عباسی گفت: اگر به امام رضا(ع) عالم آل محمد لقب داده شده، به مامون نیز عالم بنی العباس لقب داده شده است. چون او از یک طرف شخصیت فرهیخته بود ولی از طرف دیگر یک فرد سیاس و دغلباز بود و گفته شده وقتی مامون در مجلس امام رضا (ع) حضور پیدا می کرد با نصیحت های امام بیش از همه گریه می کرد ولی وقتی مجلس عیش و نوش بود در این زمینه نیز مامون بیش از دیگران به لهو و لعب می پرداخت.

وی افزود: مامون به ترویج علم بها می داد و جلسات علمی و مناظرات علمی بسیاری برگزار می کرد و تحول بزرگی که از زمان هارون الرشید آغاز شده بود، در زمان مامون شدت بیشتری پیدا کرد و کتاب های زیادی نوشته شد ولی او دشمنی خود را با امام رضا (ع) داشت و کارهای بسیاری در دشمنی با آن حضرت انجام داد.

این پژوهشگر مذهبی اضافه کرد: مامون به واسطه این که دنبال مهار امام رضا(ع) بود، تلاش می کرد تا حکومت خود را تثبیت کند و به همین دلیل امام هشتم را به خراسان دعوت کرد تا علاوه بر این که مریدان امام رضا(ع) را مهار کند، آن حضرت را در کنار خود داشته باشد تا امام را از توطئه علیه خود بازدارد و زمانی که امام را به خراسان دعوت می کرد مراقب بود تا امام از مسیرهای خلوت عبور داده شوند.

وی افزود: وقتی مامون با نیت فریب مردم و مهار امام رضا(ع)، آن حضرت را به خراسان دعوت کرد، در تلاش بود تا اینگونه القا کند که امام را دوست دارد و ثامن الحجج نیز به او علاقه دارد و به همین دلیل دعوتش را پذیرفته ولی امام هشتم برای اثبات این که با میل و رغبت این سفر را انجام نمی دهد و مامون نیز نیت خیر ندارد، از رفتن به خراسان امتناع کرد.

شاه فضل اضافه کرد: مامون چند بار پیک فرستاد و در نهایت چند مامور فرستادند و پیغام دادند که یا باید به خراسان برود و یا کشته شود و امام رضا (ع) بر اساس مصلحت و حکمت، سفر خراسان را انتخاب کردند تا بتوانند رسالت امامت خود را کامل کنند.

سیاست امام هنگام سفر به خراسان

وی افزود: امام رضا (ع) برای این که به مردم بفهمانند که این سفر از روی میل و رغبت نیست، دستور دادند که قبل از سفر یک مجلس عزا برپا شود و مردم به امام گفتند که گریه کردن برای مسافر خوب نیست ولی آن حضرت فرمود «من مسافری هستم که امید برگشت ندارد» و این گونه مردم فهمیدند که امام از روی میل و رغبت سفر را انتخاب نکرده اند.

این کارشناس مذهبی ادامه داد: مسیر حرکت امام (ع) به گونه ای طراحی شده بود که از امام استقبال نشود مگر در نیشابور که عده بسیاری جمع شدند و امام حدیث سلسله الذهب را بیان کردند و بعد فرمود کلمه لااله الا الله قلعه محکمی است و هر کسی لوازم آن را بپذیرد و عمل خود را منطبق بر کلمه توحید کند، از عذاب الهی ایمن است که البته شرطی دارد و آن شرط «من» هستم. این حدیث که در طول مسیر به زیبایی بیان شد، جایگاه و عظمت امام رضا را نشان داد و این که مامون در این چرخه هیچ جایگاهی ندارد.

شیعیان ۱۲ امامی

وی افزود: امام فرمود شرط کلمه توحید من هستم. همانگونه که اهل سنت فرقه های متعددی دارند، شیعیان نیز فرقه های بسیاری دارند ولی تمامی فرقه های شیعه تا قبل از امام رضا به پایان می رسد. فرقه هایی مانند زیدیه، کیساینه، اسماعیلیه واقفیه تا قبل از امام رضا (ع) فعالیت داشتند و بعد از امام هشتم هیچ فرقه دیگری به جز شیعه نداریم. بنابر این کسانی که امام رضا را قبول دارند شیعه ۱۲ امامی محسوب می شوند. چون با قبول کردن امام رضا فرزندان آن حضرت را تا امام زمان (عج) قبول دارند.

پاسخ امام رضا (ع) به پیشنهادهای مامون

وی افزود: وقتی امام هشتم وارد توس شدند، مورد استقبال قرار گرفتند و در اولین روزها مامون پیشنهاد خلافت را به آن حضرت داد و به امام گفت «من شما را به عنوان خلیفه منصوب می کنم و خودم ولی عهد شما می شوم.» امام رضا (ع) این پیشنهاد را نپذیرفت. چون هدف مامون این بود که برای خود مشروعیت درست کند و بگوید امام که یک جایگاه معنوی و الهی و آسمانی است مرا به عنوان ولی عهد پذیرفته است.

شاه فضل اضافه کرد: به همین دلیل امام رضا (ع) فرمود «اگر خلافت حق توست، نمی توانی به کسی بدهی و اگر حق تو نیست و حق من است، نمی توانی برای من تعیین تکلیف کنی که چه کسی ولی عهد من باشد.» در واقع تیر مامون به سنگ خورد و لذا به امام پیشنهاد ولایت عهدی داد.

این کارشناس مذهبی افزود: مامون خواست برای حکومت خود اینگونه مشروعیت و مقبولیت ایجاد کند ولی امام نپذیرفت و مامون دست به شمشیر شد و گفت که یا باید ولایت عهدی را بپذیرد یا به قتل می رسد و امام بین شهادت و زنده ماندن مخیر بود و آن حضرت بر اساس مصلحت و حکمت ادامه حیات را انتخاب کردند و شرطی برای مامون قرار دادند که در عزل و نصب ها و امور مهم دخالت نمی کنند و زمانی که این خبر پخش شد مردم گفتند این چه نوع ولایت عهدی است که هیچ کاری نمی خواهد انجام دهد و معلوم شد که ولایت عهدی اجباری بوده است.

وی با اشاره به ترفند مامون برای برگزاری جلسات علمی گفت: مامون تلاش می کرد تا دانشمندان ادیان و علوم مختلف را جمع کند و با امام مناظره کند تا شاید امام در مقابل سوالی ساکت بماند ولی هر چه تعداد جلسات بیشتر می شد، امام پرفروغتر ظاهر می شدند و در هر جلسه شکست مامون سنگین تر می شد.

رسوا کردن مامون در مقابل مردم

شاه فضل افزود: مامون احساس کرد جایگاهش روز به روز در برابر امام ضعیفت تر می شود و به همین دلیل تصمیم گرفت امام را به شهادت برساند. مامون صحنه شهادت امام را به گونه ای طراحی کرده بود تا کسی متوجه نشود که خود مامون قاتل امام هشتم است ولی امام این نقشه او را رسوا کرد و همه مردم متوجه شدند که امام به دست مامون به شهادت رسیده است.

وی ادامه داد: سمی که مامون برای امام درنظر گرفته بود طی سه تا چهار روز اثر می کرد. مامون ضمن دعوت امام به آن حضرت گفت که تصمیم بر قتل آن حضرت گرفته و باید کشته شدن با شمشیر یا زهر را قبول کند. مامون ظرف انار یا انگور مسمومی را آماده کرده بود و هنگامی که امام از خوردن خودداری کردند، مامون گفت «چاره ای جز کشتن شما ندارم یا از این انگور بخورید یا با شمشیر تو را می کشم.»

این مدرس دانشگاه افزود: امام رضا (ع) قتل با انگور را انتخاب کردند ولی قبل از حضور در پیش مامون به اباصلت فرموده بود که اگر هنگام بیرون آمدن از مجلس مامون، عبا بر سر کشیده بود با او سخنی نگوید و با هیچکسی ملاقات نخواهد داشت و درهای اتاقش را نیز به روی افراد ببندند.

وی اضافه کرد: نقشه مامون این بود که بعد از خوراندن سم به امام رضا (ع)، با مردم ملاقات هایی داشته باشد و افتادن امام در بستر بیماری باعث می شود تا مامون اینگونه به مردم القا کند که معلوم نشود امام چگونه از دنیا رفته است.

شاه فضل افزود: این کار امام باعث شد تا مردم بفهمند که آخرین دیدار امام با مامون بوده و امام رضا (ع) به این شکل فتنه مامون را بر ملا کرد و هرچه مامون تلاش کرد که خود را از این جنایت مبرا کند، نتوانست.