تهران- ایرنا- روزنامه اعتماد نوشت: با خروج دونالد ترامپ رییس‌جمهور ایالات متحده از توافق هسته‌ای، حاکمان امریکایی بر این باور بودند که با فشار تحریم‌های اقتصادی و حداکثری بر ایران به سرعت باب مذاکره‌ای را با  ایران باز خواهند کرد که نتیجه آن توافقی خواهد بود برخلاف برجام که از سویی از غنی‌سازی در آن خبری نباشد و از سویی دیگر برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران در سایه آن کنترل شود. 

روزنامه اعتماد یکشنبه ۲۷ مهر در یادداشت صفحه نخست خود به قلم عبدالرضا فرجی‌راد استاد ژئوپولتیک و سفیر پیشین در نروژ  و مجارستان نوشت: دستگاه دیپلماسی ترامپ برای اجرای طرح ضد برجامی خود علیه ایران از تندروترین افراد همچون مایک پمپئو، برایان هوک، استیو بنن، جان بولتون و دیگران استفاده کرد به نحوی که این افراد به اتفاق شخص ترامپ همراه با تبلیغات و تهدیدات، کشورهای در حال تجارت با ایران وادار کردند همکاری‌های خود با تهران را متوقف کنند. 
از سوی دیگر با توجه  به تجربه قبلی تحریم، مقامات ایرانی این تصور را نداشتند که شدت تحریم‌ها و تهدیدات به حدی باشد که اقتصاد کشور با مشکل جدی مواجه شود و به عبارتی در یک جنگ تجاری و اقتصادی قرار گیرند. به ویژه آنکه دیگر اعضای ۱+۵ و حتی متحدان اروپایی امریکا به ‌شدت با اقدامات ضد برجامی ترامپ در بیان مخالفت کرده و ایرانی‌ها احتمال می‌دادند که بتوانند حداقل تعاملات تجاری را با دیگر اعضای برجام به ویژه اروپا داشته باشند. 
در این میان از یک سو مقاومت جمهوری اسلامی ایران در مقابل فشارهای تحریمی و رد کردن هرگونه مذاکره‌ای با امریکا و از سوی دیگر کم شدن فاصله زمانی انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا و عدم موفقیت مقامات ارشد امریکایی در ملاقات با مقامات ایرانی که از نقطه نظر داخلی برای کاخ سفید از اهمیت زیادی برخوردار بود این نگرانی را در دستگاه حاکمه امریکا به وجود آورد که در صورت ادامه این روند، استراتژی در مقابل ایران در کارزار انتخاباتی یک استراتژی شکست خورده تلقی می‌شود که می‌تواند مورد حمله رقیب انتخاباتی قرار گیرد. به ویژه آنکه ترامپ در طول ۳ سال گذشته  مستمرا در رابطه با پیروزی بر ایران و به پای میز مذاکره کشاندن ایرانی‌ها سخن گفته است. 
بنابراین عدم موفقیت در انجام مذاکره با مقامات ایرانی و حصول توافقی جدید دستگاه دیپلماسی امریکا را مجبور کرد، طرح ادامه تحریم تسلیحاتی ایران که در مهرماه سال جاری به اتمام می‌رسد را مطرح کند تا بتواند از نظر تبلیغاتی و در زمان انتخابات  جایگزین استراتژی ناموفق قبلی کند. دستگاه دیپلماسی امریکا در تلاش‌های خود برای اقناع دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد متوجه شدند که این طرح با استقبال روبه‌رو نخواهد شد اما به خاطر مسائل داخلی و انتخاباتی چاره‌ای جز ادامه راه و پیدا کردن جایگزینی برای آن نداشتند. آنها برای در فشار گذاشتن اعضای شورای امنیت به ویژه متحدین اروپایی خود به  بهانه نقض برجام از سوی ایران طرح اجرای مکانیسم ماشه را نیز مطرح کردند که باز هم تلاش آنها بی‌نتیجه ماند. با وجود مخالفت اکثریت اعضای شورای امنیت ایالات متحده امریکا، اجرای ادامه تحریم تسلیحاتی ایران را از ۲۷ مهرماه در دستور کار خود قرار داده و دیگر کشورها را نیز تهدید کرده که باید با  این طرح امریکا همراهی کنند. 
روسیه و چین اعلام کرده‌اند که به‌ رغم تهدیدات امریکا همکاری تسلیحاتی با ایران را آغاز کنند ولی اروپا در این باره  سیاست  سکوت را در پیش گرفته  است. اروپا  در شورای امنیت در ادامه تحریم‌ تسلیحاتی ایران با امریکا همراهی نکرد ولی با رای ممتنع خود نشان داد که از یک سو تمایلی به سرشاخ  شدن با متحد دیرینه خود را ندارد و از سوی دیگر ملاحظاتی در رابطه با رفع تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران دارد که این ملاحظات از ۷ مهرماه سال جاری به بعد می‌تواند خود را بهتر نشان دهد و به عبارتی سیاست اروپا در این زمینه بهتر مشخص خواهد شد. 
بعضی از ملاحظات اروپایی بدین صورت قابل ذکر است که: 
اولا به نظر می‌رسد، اروپاییان تا قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا علاقه‌مند نیستند عکس‌العملی را در رابطه با اتمام زمان تحریم تسلیحاتی ایران یا ادامه آن از سوی امریکا نشان دهند. ترجیح آنها این است تا زمان انتخابات که کمتر از ۳ هفته باقی مانده از کنار این موضوع حساس با سکوت عبور کنند و حساسیت و هیجان خاصی را در دو سوی این بحران یعنی ایران و امریکا به وجود نیاورند. هر چند که در بعد از انتخابات امریکا و با توجه به نتیجه آن در صورت پیروزی ترامپ باز هم جانب احتیاط را در پیش خواهند گرفت و عملا اقدامی را در تجارت تسلیحاتی با ایران به عمل نخواهند آورد. درصورت پیروزی بایدن هرگونه معامله‌ای با ایران را با عاقبت برجام مورد ارزیابی قرار خواهند داد. 
مساله دومی که اروپا به آن حساس است ملاحظات عربی است. کشورهای اروپایی به ویژه ۳ کشور انگلستان،  فرانسه و آلمان بعد از ایالات متحده امریکا دومین فروشنده سلاح به کشورهای عربی به  ویژه کشورهای ثروتمند  عرب  جنوب خلیج فارس هستند. این کشورها سالانه میلیاردها دلار از این طریق درآمد کسب می‌کنند به نحوی که این معاملات آنقدر سودمند است که ملاحظات حقوق بشری را هم نادیده می‌گیرند. نمونه آن جنگ یمن است که در طول ۵ سال گذشته هزاران نفر از اهالی این سرزمین با سلاح‌های اروپایی و امریکایی توسط عربستان و متحدان آنها از بین رفته‌اند هرچند که در مواردی خاص در انگلیس و آلمان به علت فشارهای پارلمانی اعلام شد که از ارسال سلاح و حتی بمب‌های خوشه‌ای به عربستان خودداری می‌شود ولی سودآوری این معاملات باعث  شد که روند قبلی را ادامه دهند. بنابراین با توجه به مقایسه ژئوپولتیکی و تسلیحاتی که بین ایران و بعضی از کشورهای جنوبی خلیج فارس به ویژه عربستان و امارات وجود دارد، اروپاییان در تجارت تسلیحاتی خود با ایران ملاحظات اقتصادی غربی خود به ویژه در رابطه با مشتریان دائمی و دست به نقد خود را در جنوب خلیج فارس مدنظر قرار خواهند داد. البته این نکته قابل ذکر است که از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تجربه خرید سلاح از کشورهای شرق اروپا و حوزه بالکان از سوی ایران وجود داشته و ممکن است بعد از رفع تحریم و مشخص شدن نتیجه انتخابات امریکا این معاملات از سر گرفته  شود. سومین مساله قابل  ذکر حساسیت  اروپا به ویژه توسعه موشکی ایران است.  شاید بتوان گفت که بعضی از کشورهای اروپایی همچون فرانسه به اندازه ایالات متحده امریکا نسبت به این برهه حساسیت نشان می‌دهد. لذا پیشرفت صنایع موشکی ایران می‌تواند بهانه‌ای باشد برای کشورهای غرب اروپا به ویژه ۳ کشور فرانسه، انگلستان و آلمان که رغبت و تمایلی در همکاری با ایران در این زمینه از خود نشان ندهند. 
و بالاخره نفوذ  منطقه‌ای  ایران و حضور در صحنه جغرافیایی جبهه مقاومت که اروپا خواهان گفت‌وگو با ایران در این رابطه است با توجه به حساسیتی که ۳ کشور اروپایی به تحولات لبنان و حزب‌الله، مخالفت با نظام سوریه، نیروهای حشدالشعبی در عراق و کمک ایران به انصارالله در یمن نشان می‌دهند، بعید است در کوتاه‌مدت شاهد اقدامی از سوی کشورهای مهم اروپایی در معاملات تسلیحاتی   باشیم. 
در نتیجه هر چند که تحریم تسلیحاتی ایران بر اساس برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل به اتمام می‌رسد ولی در رابطه با همکاری با کشورهای اروپایی پارامترهای مختلفی را باید مدنظر قرار داد که بعید است در کوتاه‌مدت از آن نتیجه‌ای حاصل شود. لذا در مقطع فعلی جمهوری اسلامی ایران  به شرکای  بین‌المللی خود همچون روسیه و چین توجه جدی در تامین بعضی نیازهای تسلیحاتی خود خواهد داشت. 

منبع: روزنامه اعتماد