در گزیده ای از گزارش روزنامه رسالت آمده است: قطعنامه ۲۲۳۱ با تصمیمات منعکننده تسلیحاتی، شورا را به تجویز تسلیحاتی تحت شرایطی خاص تبدیل کرد. بر اساس برجام (ضمیمه۵) و قطعنامه ۲۲۳۱(ضمیمه ب)، از سال پنجم پس از تاریخ قبول توافق برجام، برابر با امروز یکشنبه ۲۷ مهرماه ۱۳۹۹، برخی محدودیتهای باقیمانده خاتمه یافت. این محدودیتها که از امروز به پایان رسید عبارتند از:
۱) نظام مجوز خواهی صادرات و واردات اقلام تسلیحاتی به و از ایران (موضوع بند۵ ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱ و بند ۶ ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱)؛
متن بند ۵ ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱:
کلیه دولتها میتوانند در فعالیتهای زیر مشارکت داشته و اجازه آنها را صادر کنند، مشروط به اینکه شورای امنیت از قبل به صورت مستقیم به تأیید آنها گرفته باشد: عرضه، فروش و یا انتقال مستقیم یا غیر مستقیم هرگونه تانک جنگی، خودروهای زرهی رزمی، سامانههای توپخانهای سنگین، هواپیماهای رزمی، بالگردهای تهاجمی، ناوهای،جنگی، موشکها یا سامانههای موشکی، آنگونه که در نظام ثبت سلاحهای متعارف ملل متحد تعریف شده است، یا تجهیزات مرتبط، شامل قطعات یدکی به ایران یا برای استفاده در داخل ایران و یا در جهات منافع ایران، از داخل یا از طریق قلمروهای تحت حاکمیتشان و یا توسط اتباع آنها و یا افراد تحت حاکمیت آنها، یا با استفاده از هواپیماها و یا کشتیهای حامل پرچمهای آنها، اعم از اینکه از قلمروشان نشات گرفته یا خیر و ارائه آموزش فنی، منابع یا خدمات مالی، مشاوره، دیگر خدمات یا کمکهای مرتبط با تأمین، فروش، انتقال، تولید و نگهداری و یا استفاده از سلاحها و تجهیزات مرتبط.
۲) خاتمه محدودیت سفر ۲۳ شخص حقوقی موضوع فهرست ۲۲۳۱.
قطعنامه ۲۲۳۱
قطعنامه ۲۲۳۱ در تاریخ ۲۰ جولای ۲۰۱۵ صادر شد و هدف آن تأیید مفاد برجام، خاتمهدادن به قطعنامههای تحریمی پیشین و ایجاد برخی محدودیتهای خاص از جمله محدودیت های نظامی است. طبق بخش نخست بند هفتم قطعنامه، تمامی قطعنامههای مرتبط پیشین با تأیید آژانس در خصوص صلحآمیزبودن برنامه هستهای در روز اجرای توافق لغو خواهند شد. بدین ترتیب، تحریمهای تسلیحاتی نیز لغو خواهند شد.
مگر اینکه طبق سازوکار بندهای یازدهم و دوازدهم تحریمهای پیشین دوباره تحمیل شوند.
آنچه از شامگاه ۲۷ مهر ۱۳۹۹ اتفاق افتاد را باید یکی از مهمترین نقاط عطف سازمانملل از زمان تأسیس دانست. اینکه آمریکا خواستهای را در چارچوب سازمانمللمتحد و به ویژه شورای امنیت دنبال کند و بدون استفاده دیگر اعضای دائم شورای امنیت از حق وتو، به آن دست پیدا نکند، در تاریخ ۷۵ ساله این سازمان کم سابقه و یا شاید حتی بیسابقه است.
نقش چین و روسیه در رفع محدودیتهای تسلیحاتی ایران
نقش چین و روسیه نیز در فردای ۲۷ مهر مهم و تعیین کننده است. این دو کشور باید براساس آنچه بارها در هفتههای اخیر به آن اشاره کردهاند که با رفع محدودیتهای تسلیحاتی سازمانملل آماده همکاری در این حوزه با ایران هستند، باید رویکرد وارد شدن به تعاملات و مناسبات رسمی تسلیحاتی با ایران را کلید بزنند و آن را وجهالمصالحه احتمالی با قدرتهای اروپایی و آمریکا نکنند. این موضوع به معنی آن نیست که ایران قصد کنار گذاردن سیاست اتکا به صنایع و توانمندیهای بومی و ملی خود در حوزه دفاعی و تسلیحاتی را دارد بلکه صرفا برای نشان دادن اراده این دو کشور برای ایستادن در کنار ایران برای ادامه راهی است که حدود ۷ سال پیش شروع شد و براساس آنچه در برجام توافق شده است حداقل برای دو دهه آینده نیز باید تداوم داشته باشد. فارغ از اینکه بند ۵ ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱ در مورد رفع محدودیتهای سازمان مللی تسلیحاتی ایران چه گفته باشد و فارغ از اینکه آیا اصولا تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی و زورگویانه آمریکا اجازه تجارت تسلیحاتی به ایران را بدهد یا نه، عبور جهان از شامگاه ۲۷ مهر را باید در تاریخ روابط بینالملل و سلطه بیچون و چرای ۷۵ ساله آمریکا بر سازمانملل، ثبت کرد. ممکن است متأثر از سیاست فشار حداکثری واشنگتن، تجارت تسلیحاتی ایران در هیچ سطحی عملیاتی و امکانپذیر نشود، کمااینکه در مورد کالاهای اساسی و ضروری مانند دارو و تجهیزات پزشکی که نیازهایی انسانی و حقوقبشری برای کشورمان است، موانع و کارشکنیهای بسیار زیادی انجام میشود که عملا حداقلهای تجارت در این حوزه را نیز غیرممکن کرده است، ولذا بدون تردید، تجارت و مناسبات تسلیحاتی ایران با هر کشور دیگری نیز به مراتب بیشتر متأثر از سیاستهای غیرقانونی تحریمی آمریکا خواهد بود ولی سرافکندگی و شکستی که برای آمریکا اتفاق افتاد نیز قابل توجه است. البته ناگفته پیداست، عمدهترین هدف برجام که برداشتن تحریمهای اقتصادی و بانکی بود نهتنها محقق نشد بلکه فشارهای جدیدی بر کشور تحمیل شد.
اتکا به توان و ظرفیت بومی و ملی در حوزه دفاعی
آنچه ایران را به نقطه ۲۷ مهر رسانده است بیش از آنکه به سه مخاطب آمریکا، اروپاییها و چین-روسیه برگردد، به ایستادگی، اتکا به توان و ظرفیت بومی و ملی در حوزه دفاعی و اراده سیاسی جمعی حاکمیت ایران و قاطبه مردم برای حفظ این استقلال و بومیسازی صنایع و بخشهای حیاتی کشور است.
ایرانیها به ۲۷ مهر به عنوان روزی که میتوانند روند وارد کردن تسلیحات از دیگر کشورها را آغاز کنند، نگاه نمیکنند، که قطعا به خودی خود امر چندان مطلوب و رضایتبخشی نیست، بلکه مهر تأییدی است بر درستی راهی که در سالهای پس از انقلاب پیموده شده است و نباید ما را آنقدر ذوق زده کند که به دنبال کم کردن اتکای کشور به داخل و وابستگی تدریجی به واردات برای تقویت بنیه دفاعی کشور باشیم. تجربه جمهوری اسلامی ایران در ۴۰ سال گذشته باید درس عبرتی باشد برای تمام کشورهایی که اراده انجام کاری را دارند اما از بیم سیاستهای آمریکا، از گام برداشتن در مسیر دلخواه خود، سر باز میزنند، عقبنشینی در برابر آمریکا نه تنها موجب توقف این کشور در پیشروی و حمله نمیشود، بلکه میدان عمل و جسارت و امکان بیشتری در اختیار این کشور برای تجاوز و زورگویی قرار میدهد.