۱۳ سال پس از وضع نخستین قطعنامه تحریمی علیه ایران (قطعنامه ۱۷۴۷) که صنایع نظامی و همکاریهای ایران در این حوزه را با محدودیتهای تسلیحاتی روبهرو کرد و پس از آن، تحریمهای تسلیحاتی ایران با تصویب قطعنامههای تحریمی در شورای امنیت دامنه و وسعت پیدا کرد (به ویژه قطعنامه ۱۹۲۹)، امروز در چارچوب توافق هستهای ایران از ذیل ممنوعیت خرید و فروش تسلیحات نظامی خارج شد. همچنین در چارچوب برجام، محدودیتهای ایجاد شده برای رفت و آمد و فعالیت ۲۳ شخصیت نظامی هم رفع میشود.
پایان نظام مجوزدهی تسلیحاتی
براساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، ایران این امکان را داشت که برای خرید تسلیحات یا فروش تجهیزات نظامی خود به شورای امنیت سازمان ملل مراجعه کرده و مجوزهای لازم را برای خرید و فروش اقلام مورد نیاز خود دریافت کند. بنابراین آنچه در سالهای اخیر در این خصوص اعمال می شد، نه تحریم بلکه محدودیت و استفاده از سازوکار نظام مجوز دهی بود. با این حال، این اتفاق هرگز رخ نداد چرا که ایران از همان روز تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ اعلام کرد که محدودیتهای ایجاد شده برای صنعت دفاعی خود را قبول ندارد و نمیپذیرد که برای انجام فعالیت در این حوزه، دیگران برایش باید و نباید بگذارند.
بنابراین، از امروز جمهوری اسلامی ایران میتواند هرگونه سلاح و تجهیزات دفاعی مورد نیاز را از هر منبعی، بدون محدودیت قانونی و صرفاً براساس نیازهای دفاعی خود تهیه کند و همچنین میتواند بر مبنای سیاستهای خود تسلیحات و تجهیزات دفاعی را صادر کند.
نکته قابل توجه و مورد تاکید این است که سنگ بنای سیاست خارجی ایران رد سلطه و فشار در هر شکل آن است. در این چارچوب، جمهوری اسلامی ایران از مدتها قبل اعلام کرده با وجود آنکه در صنعت دفاعی به خودکفایی رسیده اما هیچ محدودیتی را نمیپذیرد و براساس منافع، مصالح و نیازهای خود عمل میکند و در صورتی که لازم باشد، اقدام به خرید یا فروش تسلیحات خود میکند.
پیروزی چندجانبهگرایی بر یکجانبهگرایی
آنچه امروز رخ داد، تنها لغو محدودیت تسلیحاتی ایران وفق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد نبود، بلکه از جهاتی میتوان آن را پیروزی چندجانبهگرایی بر یکجانبهگرایی و قلدرمابی آمریکا در یک ماراتن نفسگیر عنوان کرد.
ایالات متحده در اردیبهشت سال ۹۷ به منظور نابود کردن برجام از توافق هستهای خارج شد و در این چارچوب، تحریمهای هستهای خود را مجددا اعمال و سیاست فشار حداکثری علیه تهران را در پیش گرفت. آمریکا در چند ماه گذشته به صورت آشکار و رسمی خواستار عدول سایر شرکت کنندگان برجام از الزام حقوقی ضمیمه ۵ توافق هستهای و ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱ مبنی بر اتمام تحریم تسلیحاتی ایران در پایان سال پنجم از قبول برجام بود و قلدرمآبانه بر «تمدید نامحدود» تحریمهای تسلیحاتی ایران اصرار داشت که پس از ناکامی در این مسیر به گزینه «تمدید محدود» بسنده کرد، اما در این مرحله هم موفقیتی کسب نکرد و ناکام ماند.
در ماههای گذشتهآمریکا کارزار گسترده ای برای جلوگیری از رفع محدودیتهای تسلیحاتی ایران ترتیب داد. واشنگتن طی کمتر از ۷۰ روز سه شکست تاریخی و بیسابقه را در شورای امنیت سازمان ملل متحد تجربه کرد و حتی نتوانست متحدین اروپاییاش را با خود همراه سازد. در این چارچوب میتوان گفت مهمترین دلیل ناکامی واشنگتن، در پیش گرفتن سیاست صبر استراتژیک و مقاومت فعال از سوی ایران دانست. تهران با تاکید بر منافع و حقوق خود، لغو تحریمهای تسلیحاتی خود مطابق اسناد حقوقی رسمی سازمان ملل و خصوصا قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را ضروری برشمرد و اعلام کرد هر گونه تخلف از این موضوع به منزله پایان برجام قلمداد شده و میتواند هزینههای هنگفت سیاسی در عرصه منطقهای و بینالمللی به همراه داشته باشد.
مشروعیتزدایی از برچسب غیرقانونی
در حد فاصل سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ یعنی در مدت چهار سال، ۶ قطعنامه تحریمی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید که یکی از ابعاد مهم آن اعمال تحریمهای تسلیحاتی و موشکی علیه ایران بود. با این حال، سوالی که مطرح است آن است که چه چیزی موجب شد تا اجماع یکدست علیه ایران ایجاد شود به گونهای که حتی مسکو و پکن به عنوان دو شریک راهبردی نزدیک به تهران به آن پیوسته و به قطعنامههای تحریمی همچون ۱۹۲۹ رای مثبت دهند.
پاسخ به این سوال، طبیعتا پاسخ چند لایه و پیچیدهای است. اما قطعا یکی از وجوه این پاسخ آن است که در حد فاصل این سالها، دولتها، لابیها و دستگاههای تبلیغاتی متخاصم موفق شدند - با مبادرت به «امنیتیسازی» ایران و پیوند زدن برنامه هستهای آن با اتهامات جعلی و نیات نظامی بر ساخته - به یک اجماع فراگیر علیه ایران در سطح بینالمللی دست یابند.
در واقع، طی این سالها، دولتهای متخاصم موفق شدند - با بهرهگیری از شبکه و زنجیرهای از لابیها و بنگاههای روابط عمومی که تاریخ تاسیسشان عمدتا با اوجگیری بحران هستهای متقارن است - کارزار گستردهای علیه ایران به راه بیندازند و طی آن تمامی اقدامات، اظهارات و موضعگیریهای مقامات ایران را تفسیر به مطلوب کرده و از فضای پدید آمده بهرهبرداری سیاسی و حقوقی کنند.
اما توافق هستهای خط بطلانی به تبلیغات گسترده علیه ایران و برجسته کردن «امنیتی» بودن پرونده هستهای ایران بود. پایان دادن به این موضوع نکته اساسی بود که برخی از رژیمهای منطقهای مانند اسرائیل و عربستان را واداشت از ابتدا به صف مخالفت با توافق هستهای پیوسته و همکاریهای ضد ایرانی را با یکدیگر آغاز کنند. حالا با پایان یافتن یکی از بندهای مربوط به حاصل کار و فعالیت صدها لابی و میلیاردها دلار هزینه برای نگه داشتن ایران در فهرست «کشورهای تهدیدآمیز» نقش بر آب شده است.
در واقع، برجام توانست برچسب غیرقانونی را از فعالیتهای دفاعی ایران بزداید و مشروعیت اقدامات ایالات متحده و لابیهای سعودی و صهیونیستی را از بین ببرد و به اقدامات ایران در صنعت دفاعی مشروعیت بینالمللی بخشیده و از امنیتیسازی ایران و قرار گرفتن در فهرست کشورهای تهدیدآمیز جلوگیری کند.
محدودیتهایی که فرصت شد
واقع امر این است که ایران از همان پیروزی انقلاب اسلامی با تحریمهای نانوشته کشورهای غربی مواجه بوده است. ایران هشت سال جنگ تحمیلی با عراق و حامیان منطقهای و فرامنطقهای آن را در حالی سپری کرد که با بیشترین تضییقات و محدودیتها در این زمینه مواجه بود. تجربه هشت ساله جنگ تحمیلی باعث شد ایران در تامین نیازمندهای دفاعی روی پای خود بایستد. ایران در زمان جنگ تحمیلی و سالها قبل از اینکه تحریمهای نانوشته تسلیحاتی، لباس حقوقی شورای امنیت بپوشد، عملا امکانی برای مروادات تسلیحاتی نداشت و این در حالی بود که دشمن ایران به انواع تسلیحات پیشرفته وقت از جمله موشکهای «اگزوسه» فرانسوی، تسلیحات شیمیایی آلمانی، جنگندههای «میگ» روسی، تانکهای بریتانیایی، «آواکسهای» جاسوس آمریکا مسلح میشد.
با این حال، هم اتحادیه اروپا و هم ایالات متحده به صورت مستقل از شورای امنیت و به شکل تحریمهای ثانویه، تحریمهای تسلیحاتی را علیه ایران و اشخاص نظامی اعمال کردهاند. همچنین محدودیت و ممنوعیتهای عمومی حقوق بینالملل یا سایر تعهدات ناشی از قطعنامههای دیگر شورای امنیت برای کلیه کشورها همانند قطعنامههای تحریم تسلیحاتی یمن یا لبنان همچنین قطعنامه ۱۵۴۰ مربوط به اشاعه تسلیحات به موجودیتهای غیردولتی تداوم خواهد داشت و ایران مانند هر کشور دیگری به موجب مقررات منشور ملل متحد و حقوق بینالملل موظف به رعایت آنهاست.
هرچند ایران در قالب برجام مشروعیت تحریمهای تسلیحاتی اروپا را نپذیرفته است اما واقعیت امر این است که چه امروز و چه در سال ۲۰۲۳ در صورت لغو تحریمهای تسلیحاتی اروپا، چشماندازی برای خرید و فروش سلاح با اروپا برای ایران وجود ندارد. ایران هم حساب خاصی بر روی آنها باز نکرده است. هرچند جمهوری اسلامی ایران انتظار همکاری یا خرید و فروش تسلیحات نظامی را با کشورهای غربی را ندارد اما از آنها میخواهد از این به بعد، در مسیر مراودات تسلیحاتی ایران با سایر کشورها کارشکنی نکنند.