یکم ؛
اروپایی ها به بهانه آزادی بیان، بستر و زمینه هرنوع اهانت به مقدسات مسلمانان را فراهم کرده و از آن دفاع هم می کنند. آن هم در جایی که برای مخالفت با یک ادعای تاریخی مانند هولوکاست که مورد تشکیک و تردید بسیاری است، مجازات های غیر طبیعی وضع کرده اند. این تناقض و تضاد در رفتار اروپایی ها نشان می دهد که آزادی بیان یک بهانه است.
از طرفی، همین کشورهای اروپایی طی سال های اخیر یک پا از کانون فتاوای مرگ و خشونت حمایت کرده اند و به نوعی به چنین رژیم هایی در منطقه پاداش هم داده اند؛ اروپایی ها درحالی به کمک های تسلیحاتی و تجهیز ارتش های عربستان و امارات کمک کرده اند که نهادها و سازمان های بین المللی و حقوق بشری، بویژه سعودی ها را بارها بخاطر کشتار زنان و کودکان بی گناه در یمن محکوم کرده اند. یزیدوویچ شهروند فرانسوی چچنی تبار هم مانند بسیاری دیگر از خشونت طلبان تندرو گوششان به فرامینی است که از شبه جزیره و یا امارات صادر می شود؛ چنانچه محمد الشمرانی شهروند سعودی تحت آموزش در یک پادگان نظامی در فلوریدا هفتم دسامبر سال گذشته میلادی (۲۰۱۹) با اتکا به همان آموزه های افراطی، سه نظامی آمریکایی را به قتل رساند و ۸ نفر دیگر را زخمی کرد.
این سیاست ها و رفتارهای دارای استاندارد دوگانه غربی ها، زمینه را برای ترویج و تشدید خشونت وسعت داده و تلاش نیروهایی را که بر روی زمین واقعیت با تروریسم می جنگند، به باد می دهد.
دوم؛
حلقه جنگ سالاران ترامپ، دی ماه پارسال در اقدامی ضد حقوق بشری، مغایر قوانین بین المللی و ناجوانمردانه قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، فرماندهان اصلی نبرد علیه تروریست ها و تکفیری ها در منطقه را به شهادت رسانده و از صحنه خارج کردند. درحالی که غربی ها بخصوص اروپایی ها به خاطر از جان گذشتگی ها و ایثارهایشان در جنگ علیه تروریسم، به این شهدا بسیار بدهکار هستند و نتیجه فقدان این قهرمانان و خساراتی را که دیده اند، شاید سال ها بعد درک کنند.
آمریکایی ها علاوه بر این گروه های مقاومت اسلامی و ضد تروریستی، از حزب الله لبنان تا الحشدالشعبی و نیز انصارالله را تحت فشارهای سیاسی، مالی و حتی نظامی قرار دادند و تلاش کردند نیروهایی را تضعیف و زمینگیر کنند که می بایست سلول های خفته و بازمانده ها و ته مانده های داعش و دیگر گروه های تروریستی را در سوریه و عراق پاکسازی کنند.
آمریکایی ها اکنون، فرماندهان و دیپلمات های موثر در مقابله با داعش و گروه های تروریستی را هدف گرفته اند و با بهانه های واهی، آنان را در لیست تحریم های خود قرار داده اند.
طی یکی دو سال گذشته، حذف حزب الله از صحنه سیاسی لبنان را کلید زدند و امسال حتی وزیرانی را که به این جریان ضد تروریستی منتسب بوده اند مورد تحریم قرار دادند و وزیر خارجه آمریکا هم امروز جمعه گفت که دو تن از اعضای این گروه را درلیست تحریم ها قرار داده است.
آمریکایی ها، اکنون در تازه ترین اقدام در چارچوب پروژه نجات گروه های تروریستی، ایرج مسجدی سفیر ایران در بغداد و برخی رسانه ها را که نقش مهمی در جنگ علیه تروریسم داشتند، تحریم کردند.
البته آمریکایی ها از همان ابتدا و هنگام سقوط موصل در دهم ژوئن ۲۰۱۴ که به درخواست کمک عراقی ها پاسخ منفی دادند و هم در طول جنگ علیه داعش از این گروه تروریستی حمایت کردند و هم بازگذاشتن دست رژیم صهیونیستی برای حمله به نیروهای مقاومت در سوریه و بعدها در عراق، نشان داده اند که دنبال ریشه کنی زمینه های تروریسم از منطقه نیستند و برای ادامه حضور و حیات تروریسم تکفیری حتی سرمایه گذاری هم کرده اند.
سوم؛
اولی (اروپا) با حمله به مقدسات مسلمانان زمینه را برای رشد و اشاعه خشونت و تروریسم فراهم و دومی (آمریکا) نیروهای مقاومت ضد تروریستی اصیل را سرکوب می کند.
طی همین یکی دو هفته اخیر همزمان با تحرکات داعش درعراق، یک معلم فرانسوی نمایش دهنده تصاویر موهن به دست یک چچنی تبار وهابی مسلک، به قتل رسید و جنجالی برپا کرد که در چند روز گذشته اخبار مربوط به آن همچنان داغ است و از صدر رسانه های فرانسوی پایین نیامده است، اما در عین حال کسی از همین فرانسوی ها به ریشه ها و سیاست های خشونت ساز و تروریسم پرور دولت های غربی نپرداخت.
نتیجه و برآیند این دو بازی در دو سوی آتلانتیک این می شود که تکفیری ها و تندروها همچنان بمانند و دست به اقدامات تروریستی بزنند؛ ترور و وحشی گری نه فقط در خاورمیانه که حتی در خیابان های اروپایی!
نکته اینجاست که شهروندان غربی از این چرخه خشونت و تروریسم دولت های اروپایی و آمریکا بی خبرند و قسمت آنان دودی است که مانند شهروندان خاورمیانه ای به چشم هایشان می رود.