روزنامه آرمان شنبه سوم آبان به گفت و گو با حسن هانیزاده سفیر سابق ایران در لبنان پرداخت در گزیدهای از آن میخوانیم: دبیرکل شورای همکاری خلیجفارس در نشست شورای امنیت برای بررسی وضع کنونی منطقه، در ادعاهایی ایران را عامل بیثباتی در برخی کشورهای منطقه دانست. این ادعاها در حالی مطرح میشود که عربستان سعودی بهعنوان پایگاه و خاستگاه تفکرات گروههای تروریستی تکفیری و حامی اصلی مالی و لجستیکی تروریسم در منطقه، سالهاست برای گریز از واقعیتها و عدم پاسخگویی به جنایتهای خود سیاست فرافکنی و دگرگون نشان دادن حقایق را در دستور کار خود قرار داده است. این ادعاها پایانی نداشت و این مقام عربی در ادامه مدعی شد ایران بهویژه از سال ۲۰۱۱ خطمشی خصومت، خشونت و ایجاد بیثباتی در منطقه را در پیش گرفته است تا اهداف سیاسی خود را محقق کند. برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس مورد تعرض مکرر از سوی ایران و نمایندگان آن در منطقه به وسیله موشک و پهپاد قرار میگیرند و این حملات غیرنظامیان سعودی را هدف قرار میدهد، همچنین حمایت ایران از فعالیتهای تروریستی در برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس ثابت شده است. در حالی که ایران همواره اعلام کرده دستیابی به سلاح هستهای در دستور کار دفاعیاش قرار ندارد، او در ادامه بر ضرورت وجود توافق فراگیر برای ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای تاکید کرد. وی همچنین مدعی شد که ایران باید به تلاش امارات برای حل مساله جزایر سه گانه از طریق مذاکرات مستقیم یا دادگاههای بینالمللی پاسخ دهد. ادعاهایی که به قدری واضح است که از خارج از منطقه نشات میگیرد. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفتوگویی با حسن هانیزاده، سفیر سابق ایران در لبنان داشته است که در ادامه میخوانید.
تکرار چندین باره این ادعــاها از سوی کشورهای عربی با چه اهدافی صورت میپذیرد؟
ادعاهای دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس در خصوص حمایت ایران از گروههای تروریستی و جزایر سهگانه سخیف و پیش پاافتاده و بیاساس بود. این ادعاها در چارچوب جریانسازی علیه ایران است که شماری از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس آن را بارها تکرار کردهاند. در این میان شاهد بودیم که امارات و بحرین روابط خود را با رژیم صهیونیستی به سمت عادیسازی برده و پای این رژیم را به خلیجفارس باز کرده و امنیت دریانوردی را در این آبراه مهم به خطر میاندازد. بحرین و امارات با این اقدام خود امنیت خلیج فارس را مختل میکنند. سفر مقامات بحرینی به فلسطین اشغالی و سفر متقابل مقامات صهیونیستی به خلیج فارس نشان میدهد که یکسری تلاشهایی صورت میگیرد تا رژیم صهیونیستی پایگاههایی در کشورهای خلیج فارس ایجاد کند. این اتفاق هم امنیت منطقه را از بین می برد و هم امنیت ملی ایران را به چالش میکشد. آنها با تمامی این اظهارات و تمامی این اقدام ها بهدنبال این هستند تا به جریان مقاومت ضربه وارد کنند. آنها میخواهند حواسها را پرت کنند تا پایگاههایی به رژیم صهیونیستی در حاشیه خلیج فارس اعطا شود.
بــه واقع کــدام کشورها حــامی تــروریست در منطقه خاورمیانه هستند؟
امارات، بحرین و عربستان سعودی طی سالهای گذشته نسبت به کمک مالی به گروههای تروریستی در سوریه و عراق بسیار فعال ظاهر شدند. عربستان سعودی در طول ۱۰ سال گذشته حدود ۸۰میلیارد دلار صرفا در سوریه هزینه کرده است تا گروههای تروریستی را در این کشور زنده نگه دارد. ایران هیچگاه هیچکمکی به تروریستها نکرده، بلکه ایران و محور مقاومت، قربانی تروریستهای دست پرورده ایالات متحده و کشورهای عربی منطقه هستند. حضور تروریستها در سوریه و عراق کاملا مشخص است با همکاری برخی کشورهای عربی صورت گرفته است و منجر به کشته شدن هزاران نفر از مردم بیگناه شده است. آنها هر از گاهی شروع به اتهامزنی به ایران میکنند تا اتهاماتی که بر آنها است به حاشیه برود. این اظهارات و سیاستها دیگر نخ نما شده و ملتهای عرب آن را دیگر باور نمیکنند. به خوبی میدانند کدام کشورها حامی تروریست هستند و کدام کشورها علیه تروریست میجنگند. سفر اخیر مقامات عربی و بحرینی به تلآویو نیز سبب شد تا مردم زیادی علیه این اقدام اعتراض کنند. امارات و بحرین با این اقدام خود عملا به مبارزات مردم فلسطین لطمه وارد کرده و نشان دادند که چه کسی حامی گروههای تروریستی است.
بـــه چــه علت جامعه بینالملل در خصوص این سیاستهای کشورهای عربی سکوت کرده است؟
عربــستان بــا به کارگیـری سلاحهای ممنوعه بیــنالمللی و تــخـریب ســاختمانهای عمومی و غیرنظامی و مــوشک باران شهرها و روستاها و ساختمان های غیرحفاظت شده، تمام قوانین بینالمللی و معیارهای حقوق بشر را نقض کرده است. عربستان سعودی با تکیه بر کمکهای غرب، لابی صهیونیستی و آمریکا همچنان به جنایات خود ادامه میدهد و سعی میکند از طریق کشتار، ایجاد رعب و وحشت مردم یمن را وادار به تسلیم کند. گزارشهای دیدهبان حقوق بشر تنها با بیانیه های ضعیفی همراه است و جامعه جهانی چشم بر این جنایتهایی که با حمایت آمریکا در یمن انجام میشود بسته است. طبیعی است که آمریکا انواع سلاحهای پیشرفته، بمبهای خوشهای و حتی بمبهای ضعیف شده هستهای در اختیار عربستان قرار داده و اینها علیه مردم یمن آزمایش شده است.
این کشور هیچتوجهی به افکار عمومی و احترام به ملتها و آزادی آنها ندارد و تنها منافع خود را که در ایجاد جنگهای منطقهای است، دنبال میکند. نفع آمریکا در فروش اسلحه به عربستان است، حتی مسائل حقوق بشر هم جایی در ادبیات آمریکا ندارد، زیرا قتل دردناک جمال خاشقچی، روزنامهنگار برجسته سعودی، توسط رژیم آلسعود با سکوت و حتی حمایت آمریکا مواجه شد و آمریکا نهادهای بینالمللی را وادار به سکوت در برابر جنایات آلسعود کرد. مسأله حقوقبشر نوعی ابزار برای اعمال فشار از سوی آمریکا با هدف بهرهبرداری علیه سایر کشورها تلقی میشود و به خصوص در دوران حاکمیت سیاه دونالد ترامپ بر کاخ سفید، نقض حقوق بشر از سوی آمریکا کاملا پررنگ شده است. با وجود اینکه در برخی از ایالتهای آمریکا سازمان هایی از فروش سلاحهای کشتار جمعی به عربستان انتقاد میکنند اما حاکمیت آمریکا توجهی به این انتقادها ندارد.
علاوه بر سیاستهای خصمانه کشورهای عربی، آیا تحرکات فعلی در خاورمیانه از خارج از منطقه نیز نشأت میگیرد؟
حدود ۵هزار نفر از نیروهای مزدور آمریکا در غالب گروههای تروریستی طی یک سال اخیر وارد سوریه شدهاند که هزار نفر از آنها کشته شدهاند و براساس آمار موجود حدود ۵۰۰ نفر در زندانهای سوریه توسط دستگاههای امنیتی بازداشت شدهاند. این مزدوران براساس قوانین موجود در عرف بینالملل اسیر محسوب نمیشوند، بلکه نیروی تروریستی هستند و دولت سوریه میتوانست در همان ابتدای امر و هنگام دستگیری آنها را اعدام کند، اما برای اینکه برگ برندهای از آمریکاییها داشته باشد این تروریستها را زندانی کرد. ترامپ در آستانه انتخابات از هر موقعیتی برای دستیابی به پیروزی استفاده میکند. ترامپ برای اینکه در آستانه انتخابات امتیازاتی داشته باشد سعی میکند تا از طریق گفتوگو با بشار اسد زمینه آزادی این ۵۰۰ زندانی آمریکایی را فراهم کند. البته ممکن است دولت سوریه نیز با اخذ امتیازاتی از آمریکاییها زندانیان آمریکایی را آزاد کند و بشاراسد قطعا بدون گرفتن امتیاز از ترامپ در شرایط فعلی که او به شدت نیازمند پیروزی در انتخابات است این زندانیان را آزاد نخواهد کرد. البته از آنجا که این افراد دارای تابعیت عربستانی آمریکایی هستند آزادی آنها نباید تاثیر چندانی در پیروزی ترامپ در انتخابات داشته باشد، اما رئیسجمهور فعلی آمریکا از روزنهای برای ایجاد برگ برنده و پیروزی احتمالی در انتخابات چشم پوشی نمیکند. بحران پنجساله یمن با شکست نظامی و سیاسی عربستان در حال رسیدن به نقطه پایانی خود است.
آیا ائتلاف عربی مواضعی شدیدتر علیه ایران پس از پیروزی مجدد ترامپ اتخاذ خواهد کرد؟
ائتلاف عربستان سعودی که حدود پنج سال پیش علیه مردم یمن شکل گرفت در حال فروپاشی است و بسیاری از کشورهای عضو ائتلاف نیروهای مزدور خود را از آن خارج کردهاند. در چنین وضعیتی عربستان تنها مانده است و از دیگرسو این تحلیل در بین مقامات سعودی نیز وجود دارد که احتمالا در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو در آمریکا ترامپ با شکست روبهرو شود و بایدن رغیب دموکرات وی پیروز انتخابات شود. این موضوع سیاست انتظار را در ریاض به وجود آورده و همچنین باعث شده که عربستان در برخی از سیاستهای خود بازنگری کند. عربستان در حال حرکت به این سمت است که شورای ریاست جمهوری یمن را به رسمیت بشناسد و به این نتیجه رسیده که منصور هادی رئیسجمهور مستعفی یمن توان تسلط بر این منطقه را ندارد، به همین دلیل ابتکار میدانی و سیاسی در یمن در اختیار انصارا... قرار گرفته است.
اعزام سفیر از سوی ایران به صنعا نشان میدهد که تغییرات و تحولاتی در عرصه تحولات یمن و نوع رویکرد عربستان به این موضوع به وجود آمده است. در حال حاضر عربستان در موضع ضعف قرار گرفته است این در حالی بود که دولت ریاض پیش از این مانع حضور سفیر ایران در صنعا میشد ولی در حال حاضر چندان در مسائل یمن دخالت نمیکند و ابتکارعمل بیشتر در دست انصارا... است و ایران به درخواست این گروه سفیر خود را به یمن اعزام کرده است. در آینده وضعیت سیاسی و نظامی در یمن به نقطه قابل قبولی خواهد رسید و این مردم یمن خواهند بود که در مورد آینده این کشور تصمیم میگیرند. اعزام سفیر ایران به یمن یک نقطه روشنی در تحولات جاری در این منطقه است و این موضوع باعث میشود که انصارلله دست بالاتری در تصمیمگیریهای سیاسی و میدانی در یمن داشته باشد و یک موازنه سیاسی بین عربستان و یمن به وجود آید. سعودیها در حال حاضر از نتایج انتخابات در آمریکا نگران هستند و سیاست انتظار را در پیش گرفتهاند و اکنون با توجه به شرایط، موضوع یمن در درجه اول توجه ریاض قرار ندارد و آنها در این مدت سعی کردهاند موضع معتدلتری را در مورد تحولات تا حدودی اتخاذ کنند. بعید بهنظر میرسد این ائتلاف بتواند علیه ایران اقدامی انجام دهد زیرا خود با بحرانهای زیادی مواجه هستند و دونالد ترامپ نیز بودجه کشور خود را صرف جنگی دیگر نخواهد کرد پس بنابراین حمایت نظامی آمریکا را نخواهند داشت و شاید صرفا با یک تحریک سیاسی مواجه شوند.