به گزارش ایرنا، با گذشت حدود یکسال از نوامبر ۲۰۱۹ میلادی و روزهای تلخ کودتا، استعفا و پناهندگی «اوو مورالس» به آرژانتین، اعلامیه رسمی جمعه شب (دوم آبان) دادگاه عالی انتخاباتی بولیوی مبنی بر پیروزی قطعی «لوئیس آرسه» با کسب ۵۵ درصد آرا، التیام بخش مشقتهای مردم این کشور در ۱۱ ماه گذشته پر تنش و آشوب شد.
«فرناندو رودریگس» (Luis Fernando Rodríguez Ureña) سفیر اسبق بولیوی در چین در مصاحبه ای مکتوب با خبرنگار ایرنا به توضیحاتی پیرامون این رویداد سرنوشت ساز در این کشور آمریکای لاتین پرداخت.
فرناندو رودریگس، جامعه شناس، استاد دانشگاه و سفیر پیشین بولیوی در چین (نخستین سفیر دولت مورالس در چین از سال ۲۰۰۷ تا اواخر ۲۰۱۰) بوده است.
این دیپلمات بولیویایی ، پیروزی حزب اوو مورالس در انتخابات ریاست جمهوری اخیر بولیوی را به معنی شکست اغراض مداخله جویانه امپریالیسم کاخ سفید در بولیوی دانست و گفت: مقابله با توطئههای جدید امپریالیسم آمریکا، چالش اصلی دولت منتخب برشمرد.
این سیاستمدار بولیویایی در توضیح اینکه سیاستهای دولت جدید تحت ریاست جمهوری «لوئیس آرسه» تا چه میزان ادامه رویکردهای مورالس خواهد بود، گفت: تمایل و رویه مدیریتی لوئیس آرسه، باید در راستای همان روال ریاست جمهوری مورالس باشد اما نکته مهم اینکه آرسه از نظر ایدئولوژیک در مقایسه با مورالس کمتر رادیکال و افراطی است. به این ترتیب امکان احتمالی بروز این تفاوت ایدئولوژیک در شرایطی که بولیوی پس از یکسال دوران پس از کودتا با بحران اقتصادی، شیوع کووید_۱۹، کسری بودجه و رشد منفی ۱۱.۱۱ درصدی تولید ناخالص داخلی دست و پنجه نرم میکند، بیشتر است.
رودریگس همچنین پیرامون دیپلماسی دولت منتخب و آینده روابط بولیوی و ایران خاطر نشان کرد: بی تردید در دوره ریاست جمهوری جدید شاهد تغییر محسوس در روابط بین المللی فعلی خواهیم بود. دولت موقت تحت رهبری دیکتاتور «جنینه آنیس»، نوکر وفادار آمریکای شمالی در عرصه ژئوپولیتیک بود. به این ترتیب روابط بولیوی برای مدتی کوتاه با کشورهای ایران، کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه تا حدودی به تیرگی گروید. حال آنکه طبق گفته آرسه، روابط بولیوی با این کشورها و هر دولت دیگر در جهان مشروط به موضع محترمانه آنها در به رسمیت شناختن حق حاکمیت و استقلال بولیوی تقویت خواهد شد و روی ریل بهبود و توسعه قرار خواهد گرفت.
فرناندو رودریگس در بخشی از این گفت و گو، در تمجید جایگاه اوو مورالس رئیس جمهوری سابق بولیوی در تاریخ این کشور گفت: او سزاوار احترام به معنای کامل این کلمه است. شخصیت وی در ابتدای امر سبب شد تا تغییرات مثبت و توسعه را در بولیوی شاهد باشیم. بدون او قطعا این امر غیر ممکن بود. اکنون در مرحله دوم این تغییر قرارگرفته ایم که نیازمند مدیریت رهبران جدید است. مورالس رئیس حزب "جنبش به سوی سوسیالیسم" (MAS) و در معنی گسترده تر نماد آمریکای لاتین در مبارزه مردمی علیه امپریالیسم است. جایگاه مورالس دست نیافتنی است و هیچکس نمیتواند آن را زیر سوال ببرد.
رودریگس همچنین درباره بازگشت مورالس به بولیوی گفت: با توجه به اینکه هنوز دولتی روان پریش سر کار است که احتمال سر زدن هرگونه اقدام احمقانه ای از او ممکن است، در نتیجه بازگشت اوو مورالس تا پیش از نوامبر و شروع به کار دولت، امری غیر منطقی است.
وی همچنین در تشریح اظهارات اخیر لوئیس آرسه مبنی بر اینکه نقشی در دولت او برای مورالس وجود نخواهد داشت، گفت: من معتقدم آرسه تمام قد برای مورالس احترام قائل است و نه از لحاظ سیاسی و نه اخلاقی، تنزل جایگاه برای مورالس پسندیده نیست.
انتخابات روز یکشنبه بولیوی، نخستین انتخابات در ۲۰ سال اخیر در بولیوی بدون حضور مورالس بود. تا پیش از این برای اوو مورالس، انتخابات همیشه لحظه پیروزی بوده است. از زمانی که وی از یک جنبش کارگری روستایی ظهور کرد و در اواخر ۲۰۰۵میلادی به ریاست جمهوری رسید، توانست با سخنرانی های سیاسی آتشین چهار بار پیاپی در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی دست پیدا کند و رکورد طولانی ترین ریاست جمهوری را در این کشور بزند.
مورالس به عنوان اولین رئیسجمهوری بومی این کشور، نقشی سمبلیک در موج چپ گرایی در کشورهای آمریکای لاتین داشته است.
رودریگس در تبیین خواستههای اصلی شهروندان بولیویایی از دولت جدید گفت: غلبه بر بحران اقتصادی کنونی، ایجاد شغل و تقویت بازار داخلی و همچنین تضمین خدمات بهداشتی و آموزشی از سوی دولت، در حال حاضر مطالبات اساسی جامعه است.
این سیاستمدار بولیویایی در پاسخ به این پرسش که مهم ترین چالشهای پیش روی دولت جدید چه خواهد بود، گفت: مقابله با توطئههای جدید امپریالیسم آمریکا، چالش اصلی دولت آرسه خواهد بود. از آنجا که اغراض مداخله جویانه واشنگتن با شکست مواجه شده است، بی تردید در اشکال جدید و در چارچوب جنگهای ترکیبی در همه زمینهها به ما حمله خواهد کرد؛ همانطور که تا کنون با سایر کشورهای مغضوب خود رفتار کرده است.
رودریگس همچنین در توضیح عاقبت مخالفان دولت که در یکسال اخیر مسبب وقایع تلخ بسیاری از کودتا تا استعفای مورالس بوده اند، گفت: ما اهل فرهنگ انتقام نیستیم و قانون قصاص بخشی از فرهنگ سیاسی ما نیست. اما مسلما در پیگیری عدالت و جبران خسارتهای وارده از سوی آنها، سازش نخواهیم کرد. وی همچنین خاطر نشان کرد: قطعا منابعی که در یکسال اخیر از صندوقهای دولتی و و به واسطه داد و ستدهای غیر قانونی و مفسدانه به سرقت رفته اند را بازخواهیم گرداند.
نکته حائز اهمیت در مرور رویدادهای یکسال اخیر بولیوی و پیروزی حزب مورالس اینکه اگرچه همزمان با برخی پارامترهای منطقه ای و بین المللی، نقش و سهم عوامل داخلی به خصوص تمایل مردم این کشور به تغییر ساختار سیاسی و بهبود وضعیت در کشورشان بیش از همه در به وجود آمدن این تحولات موثر بوده است اما اعتراضهای ماههای گذشته مردم به دولت «جنینه آنیس» رئیس جمهوری موقتی که منتخب مردم نبوده و در مورد آخر، تایید دوباره حزب مورالس برای بازیابی قدرت، اداره امور و هدایت جامعه نه تنها به معنای فرصت دوباره ای برای احیای دموکراسی از مسیر جریان چپگرا در این کشور است بلکه به معنای نفی صریح سیاست های راست گرایانه دولت آنیس در تقویت روابط با آمریکا و رژیم صهیونیستی، خصوصی سازی و فروش دارایی های این کشور به شرکت های خارجی است.
همچنین نباید این امر را نادیده گرفت که قدرت گیری جریان چپگرا برای سران کاخ سفید که از هیچ تلاشی برای پایان دادن به حیات سیاسی چپ و حمایت از جریان مخالفان مضایقه نکرده است، قطعا خبری ناخوشایند خواهد بود. حمایت از جریان های مخالف برای واشنگتن با شعار حمایت از دموکراسی و آزادی، ترفند همیشگی آمریکای فرصت طلب بوده است.
با این تفاسیر باید دید مجموعه تحولات بولیوی آیا به تقویت و قدرت گیری جریان چپگرا در آمریکای لاتین فارغ از اقتضائات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دیپلماتیک خاص هر کشور و به تبع آن محدود شدن دایره نفوذ کشورهای دیگر به ویژه آمریکا کمک خواهد کرد یا خیر.