در ادامه گزارش هفتم آبان ۱۳۹۹ روزنامه ایران، می خوانیم: تبلیغ آموزشگاهها سالهاست روند ثابت و مشخصی دارد و آنها سعی میکنند با روشهای مختلف بچهها را به ثبتنام تشویق کنند. آنها شاگردان معدل عالی هرکلاس را مجانی ثبتنام میکنند، به بچههای معدل بالا تخفیف میدهند و گاهی هم چند جلسه کلاس رایگان تشکیل میدهند، در مدارس همایش رایگان برگزار میکنند و خیلی زود تعداد زیادی از بچههای مدرسه تصمیم میگیرند در این مؤسسات ثبتنام کنند. سوی دیگر ماجرا هم اوضاع نسبتاً ثابتی وجود دارد؛ برخی مدیران مدارس با آموزشگاههای کنکور و انتشاراتیهای خاص در زمینه کتابهای کمک درسی قرارداد میبندند یا از معلمهای برند و سرشناس کنکور برای تبلیغات مدرسهشان استفاده میکنند. این اقدام به نوعی رابطه پنهان بین مسئولان مدارس، آموزشگاههای کنکور و انتشاراتیهای کتابهای درسی است. رابطهای که خیلی از خانوادههای دانشآموزان از آن بیاطلاع هستند. در حقیقت چند سالی است که مدیران مدارس از والدین میخواهند دانشآموزانشان را در کلاسهای تقویتی مدرسه ثبتنام کنند. دلیلی که مدیر میآورد این است که دانشآموز در کنکور موفقتر عمل خواهد کرد. برخی از این مدیران دغدغه اسم و رسم و کسب درآمد بیشتر دارند و برخی دیگر میخواهند خرج و مخارج مدرسه را از این کار تأمین کنند.
تستهای آموزشگاههای کنکور در مدارس
آرتا دانشآموز کلاس دوازدهمی در رشته ریاضی فیزیک است. او در یکی از مدارس نامدار شهر درس میخواند. خواهر بزرگتر آرتا هم در همان مدرسه درس خوانده و او امسال کنکور داشته است. آرتا هم مثل خواهرش حرف مدیر مدرسه را گوش کرده و در تمامی کلاسهای کنکور مدرسه ثبتنام کرده است. مدرسه اسم این کلاسها را فوق برنامه گذاشته است اما برای خانواده آرتا کلاسها، کلاسهای کنکور است. مادر آرتا درباره کلاسهای کنکور این مدرسه این چنین توضیح میدهد: «مدیر مدرسه به ما گفت که آزمون خاص برخی از مؤسسات بنام در مدرسه برگزار میشود و دیگر لازم نیست که بچه هایمان را به این آموزشگاه های پر اسم و رسم بفرستیم. تقریباً ٤٠ میلیون تومان شهریه امسال دخترم شده است. با اینکه کلاسها حضوری نیست اما شهریه بالا گرفتهاند.»
آنطور که مادر آرتا میگوید، تمامی کلاسها مجازی است و دخترش از صبح تا ساعت ٨ شب درگیر درس و مشق و کنکور است: «دخترم بهصورت آنلاین با معلمانش ارتباط برقرار میکند. مدیر مدرسه به گونهای برنامهریزی کرده است که بیشترین تعداد قبولی در کنکور را این مدرسه دارد چرا که بهترین استادان کنکور در این مدرسه درس میدهند. وقتی برای ثبتنام و پرداخت شهریه به مدرسه رفتم مدیر این موضوع را مطرح کرد و خب اسامی برترینهای کنکور این مدرسه روی بنری نصب شده بود. دخترم هر دو هفته یکبار آزمون دورهای یک آموزشگاه کنکور بنام را دارد این آزمون داخل مدرسه گرفته می شود، آنها بعد از عید اردوهای علمی دارند. کنکور «نشانه» هم هر دو هفته یکبار از بچهها گرفته میشود. کلاسهای تقویتی هم خود مدرسه برای دانشآموزانش میگذارد. بچهها هر روز ساعت ٧ صبح تا ۷.۳۰ کلاس درس خودشان را با یک آزمون که مربوط به درس روز گذشته است شروع میکنند و از ساعت ٤ بعدازظهر تا ٨ شب هم کلاسهای کنکور برگزار میشود.
او سال تحصیلی گذشته را سخت توصیف میکند و میگوید: بهخاطر شرایط کرونا و اینکه مدارس آمادگی آموزش مجازی را نداشتند مجبور شدم معلم خصوصی برای دخترم بگیرم. حدود٢٢ میلیون تومان هزینه معلم خصوصی دخترانم شد. برای درس عربی ١٣ جلسه، فیزیک، ٤١ جلسه و ادبیات ١٩ جلسه معلم داشتند. هر جلسه ٣٠٠ هزار تومان.»
مادر آرتا درباره هزینه مدرسه دخترش معتقد است: قیمتها بالا است اما به قول خانم مدیر دیگر نگران درس و کنکور آنها نیستم، خود مدرسه برنامهریزی میکند و خود مدرسه انجام میدهد و از همه مهمتر تست هم هر دو هفته یکبار گرفته میشود.
نیمی از درآمد در جیب مدارس
هزینههای کلاسهای کنکور در مدارس هر چقدر هم که باشد نیمی از آن در جیب معلم میرود و نیمی دیگر به مدیر مدرسه میرسد. این موضوع را یکی از معلمان کنکور که اسمش هم سالهاست بر سر زبانها افتاده میگوید: ٤ سالی میشود که وزارت آموزشوپرورش مجوز آموزشگاههای کنکور را باطل کرده است بنابراین برخی از آموزشگاههای بنام و قدرتمند مجوز مدرسه غیرانتفاعی برای خودشان گرفتهاند، برخی از خانوادههایی که پول دارند، فرزندانشان را در این مدارس ثبتنام میکنند. نکته مهم این است که این مدارس در کلاس دهم و یازدهم چندان موفق عمل نمیکنند، چرا که معلمان این مدارس معلمان درسهای پایه نیستند بهطور تخصصی روی کنکور فعالیت میکنند. در نظام آموزشی، سبک درس دادن درسپایه با کنکور بسیار متفاوت است. این مدارس از اسمها و چهرههای آموزشی برند استفاده میکنند و در تبلیغاتی که هر سال به در و دیوار بهصورت بیلبورد میزنند مشتریهای خود را پیدا میکنند. البته برخی از مدارس غیرانتفاعی درجه دو هم در زمینه کنکور در سطح شهر فعالیت میکنند این مدارس هم توانستند نسبتاً موفق عمل کنند آنها از اسم معلمان برند استفاده میکنند. برخی از خانوادهها هم به این تبلیغات توجه میکنند و فرزندانشان را در این مدارس ثبتنام میکنند اما خانوادهها نمیدانند که این معلم سرشناس فقط دو ماه یکبار به این مدارس سر میزند اکثر معلمان کنکور بنام یک دستیار دارند که این دستیارانشان با مدیر مدرسه همکاری میکنند و مدیران این موضوع را به خانوادهها نمیگویند. معمولاً برخی از مدیران مدارس روی اسم این معلمها تبلیغات انجام میدهند.
او درباره هزینههای دریافتی معلمان سرشناس از مدرسه میگوید: هنگام ثبتنام مدیر مدرسه کلی از همین معلمهای بنام برای خانواده حرف میزند و رقم بالایی هم از خانوادهها میگیرد اما معمولاً اگر معلم رسمی آموزشوپرورش باشد هر جلسه ٢٠٠ تا ٣٠٠ هزارتومان میگیرد. اما این را هم بگویم بستگی به نوع درسی است که معلم میدهد برخی درسها مثل فیزیک تا جلسهای ٥٠٠ هزارتومان هم میرسد. بعضی از معلمهای رسمی آموزشوپرورش ماهی ١٠ تا ١٥ میلیون درآمد از کلاس کنکور دارند و همین میزان هم به مدرسه میرسد.
این معلم کنکور درباره قرارداد آموزشگاهها با مدارس میگوید: برخی از آموزشگاهها به مدرسه میگویند که دانشآموز به ما بدهید ما به شما پورسانت میدهیم مدارسی که وضعیت مالی خوبی ندارند خانوادهها را صدا میزنند و میگویند که دختر شما باید در این درسها تقویت شود و بهتر است به این آموزشگاهها برود.
تمام موفقیت آموزشی مدیران در کنکور خلاصه شده است
بر اساس آمارهای اعلام شده در کنکور ٩٩ دانشگاهها، ٦٧ درصد نفرات برتر کنکور در مدارس سمپاد، ١٨ درصد در مدارس غیرانتفاعی و فقط ٥ درصد در مدارس دولتی درس خواندهاند. همین موضوع موجب شده که بسیاری از کارشناسان تعلیم و تربیت از نظام آموزشی طبقاتی در ایران بگویند. علاوه بر این آنطور که مسئولان آموزش و پرورش میگویند، مدارس غیر دولتی خاص در صدر جدول نتایج امتحانات نهایی قرار دارند. حبیب افتخاری تحلیلگر مسائل آموزشی دراین باره میگوید: مدارس ما فقط یک هدف دارند و آن این است که دانشآموز را در ١٢ سال تحصیل برای یک مسابقه بزرگ بهنام کنکور آماده کنند. با اینکه در سند تحول تأکید روی مهارت و پرورش دانشآموز است اما مدارس کمتر روی این موضوعات توجه میکنند. وقتی دانشآموز در یک رقابت تنگاتنگی قرار میگیرد و این فرصت هم محدود است خود این موضوع موجب ایجاد رقابت بین مدارس میشود و برخی مواقع هم شاهد هستیم بنگاهها و مؤسسات آزاد از این مشکلات استفاده میکنند
او به تبلیغات برخی از مدارس اشاره میکند و میگوید: متأسفانه در این سالها مدیران مدارس مهمترین توفیق شان این شده بنری از اسامی دانشآموزانشان که در کنکور رتبه کسب کردهاند بزنند البته موفقیت اصلی مدارس هم در موفقیت دانشآموزان در کنکور خلاصه شده است. مدیران مدارس برند و هم مدیران مدارس متوسط هم درگیر بازی کنکور شدهاند این درحالی است که هدف آموزش و پرورش وسیعتر از کنکور است.
او البته به مشکلات مدیران مدارس اشاره میکند و میگوید: یک مدیر وقتی به این نتیجه می رسد که نمیتواند ابتداییترین مخارج مدرسه را تأمین کند وقتی سرانه مدرسه پرداخت نمیشود یا بسیار ناچیز پرداخت میشود مجبور میشود که با آموزشگاه قرارداد ببندد. هزینه مدرسه بسیار زیاد است و مدیر مدرسه ابتداییترین مخارج مدرسه را نمیتواند تأمین کند درنتیجه به این کار دست میزند. البته مدیران ما سه دسته هستند برخی از مدارس قدرتمند هستند و تمام انرژی خودشان را روی کنکور میگذارند برخیها توان رقابت با این مدارس ندارند و روی این زمینه ورود نمیکنند و برخی از مدیران هم شبیهسازی مدارس برند را میکنند با برخی استادان ارتباط میگیرند و دو ماه یکبار آنها را به مدرسه میآورند.
افتخاری بحث عدالت آموزشی را به میان میآورد و تأکید میکند: یک نوع نظام طبقاتی در مدارس ما حاکم شده است و این نظام طبقاتی باعث شده که یک تعداد مدارس خاص برند بشوند و بقیه مدارس متأسفانه بهسمت ضعیف شدن پیش بروند این روزها استقبال خیلی زیادی برای ورود به مدارس برند وجود دارد چرا که این مدرسهها هدفگذاری هایشان برای کنکور است.
با پول میتوانید هر کالایی بخرید
برخی از کارشناسان تعلیم و تربیت به موضوع کالاشدگی مفاهیم فرهنگی در جامعه اشاره میکنند. وقتی که با پول میشود، نویسندگی را کم و بیش خرید و فروش کرد و بسادگی میتوان در بسیاری از دانشگاههای پولی، دکتر شد. پایان نامه که هیچ، حتی مقالات علمی نیز با پول یا ارتباط یا اجبار و... قابل دستیابی است. بنابراین مدرسه هم مفهوم کالا به خود میگیرد موضوعی که هامون سبطی، کارشناس تعلیم و تربیت در این باره میگوید: متولیان مدرسهها در جزیرهای جدا از جامعه اقتصاد زده ما زندگی نمیکنند؛ آنها هم حق دارند و ناچارند که پول بهدست بیاورند تا با آن قادر به خرید کالاهای مورد نیاز زندگی مادی و معنوی خود باشند، سیل کالاشدگی آنها را به این سو میغلتاند. به بیانی دیگر، مدرسه هم مانند بسیاری از نهادهای اجتماعی، مفهوم معنوی و ارزشی خود را از دست داده است و به یک مرکز اقتصادی تبدیل شده است و به ناچار متولیان آن هم باید اقتصادی عمل کنند. در این پدیده نافرخنده هیچ گناهی به گردن آنان نیست. میبینیم که این روزها، میزان مناسب بودن شرایط فیزیکی مدارس ایران نسبت مستقیم دارد با میزان بهرهمندی اقتصادی شاگردان آن مدرسه ها! یعنی شاگرد مدرسه در عمل نقش مشتری یک بنگاه اقتصادی را بازی میکند. اگر مشتریان وضعیت اقتصادی خوبی داشته باشند آن بنگاه هم سر و شکل آبرومندی دارد و استانداردهای حداقلی در آن رعایت میشود اما اگر مشتریان پولدار نباشند مدرسه نیز معمولاً حداقلها را دارا نیست و مثلاً کلاسها در ساختمانی رو بهویرانی تشکیل میشوند. این همبستگی میان سطح مالی شاگردان و وضعیت مدارس، آشکارا اثبات میکند که مدرسههای ما به بنگاههای تجاری تبدیل شدهاند که برخی رونقی دارند و برخی در حال ورشکستگیاند. مدیر مدرسه دیگر مدیر مدرسه داستان جلال آلاحمد نیست، دیگر یحیی دولت آبادی و محمد بهمن بیگی نمیتواند باشد. باید برای دفاع از حیات خود و بنگاه خود، وارد تجارت شود.
سبطی تجارت را در این مدارس دوگونه میداند: تجارت سالم و تجارت سیاه و ناسالم. این جایی است که میشود متولیان مدارس را به پای میز پرسش کشید، اینکه در این دادوستد آموزشی کالای سالم تجارت کردهای یا خوراک فاسد به خورد دختر و پسر بی گناه ما دادهای؟ مشخصاً میشناسیم افرادی را که از حداقل صلاحیت علمی و حتی اخلاقی برخوردار نیستند اما در مدارس خاص دولتی از جمله مدارس سمپاد در کلاسهای آمادگی برای کنکور در کسوت مقدس معلم یا مشاور ظاهر میشوند و چهها که برسر دانشآموز و خانوادهها نمیآورند. باید نهادی برای نظارت بر سلامت کالاهای آموزشی ارائه شده از سوی بخش خصوصی و افراد خاص، هرچه سریعتر شکل بگیرد. مشکل آموزش ما کسب درآمد این فرد و آن بنگاه نیست که برخی میخواهند دون کیشوت وار با آن مبارزه کنند. در جامعه فعلی ما، کسب درآمد از راه علم و آموزش امری نهادینه است و در تجارت سقفی برای درآمد سالم وجود ندارد، مشکل تجارت ناسالم در عرصه آموزش دولتی و غیردولتی است که برای کنترل بخش غیردولتی آن هیچ نهاد ناظری وجود ندارد و مسئولیت نمیپذیرد.
قرارداد مدیر با آموزشگاه تخلف است
با اینکه برخی از کارشناسان آموزشی خبر از رابطه پنهان برخی از مدیران مدارس با آموزشگاههای کنکور میدهند و برخی دیگر میگویند که برخی از معلمان با انتشاراتیهای خاص قرارداد میبندند و کتابهای کمک درسی را سر کلاس برای دانشآموزان تبلیغ میکنند اما زهرا مظفر، مدیر کل ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات وزارت آموزش و پرورش این موضوع را رد میکند و میگوید: این موضوع تخلف است و هیچ مدیری حق ندارد با مؤسسه کنکور یا انتشاراتی خاص قرارداد ببندد و در مصوبات شورای عالی آمده است که نباید این حضور و ورود مؤسسات به مدارس اتفاق بیفتد. حتی کتاب های کمک آموزشی غیرمجاز هم نباید وارد مدارس شوند و تنها کتاب های مجاز و معرفیشده از سوی سازمان پژوهش اجازه ورود به مدارس دارند و در غیر اینصورت تخلف اتفاق افتاده است.
او تأکید میکند: مدارس غیر دولتی بهعنوان فوق برنامه میتوانند کلاس کنکور برگزار کنند اما وزارتخانه هیچگاه بخشنامهای به این مدارس نداده است که با کدام مؤسسه کنکور قرارداد ببندند. همچنین هم اکنون برخی از این مدارس غیردولتی و مدارس سمپاد کلاسهای کنکور را غیرحضوری انجام میدهند.