اقدام به خودکشی یک رفتار خودآسیبرسان است که با قصد مرگ یا نمایش این قصد انجام میشود و بر خلاف تصورات عمومی تنها مختص بزرگسالان نیست بلکه به عنوان سومین علت مرگ و میر کودکان و نوجوانان در جهان شناخته می شود. جدا از بحث درباره دلایل خودکشی و مسائل آماری آن، انتشار اخبار مربوط به خودکشی نیز حائز اهمیت است و واقعیت این است که تاکنون مطالعات متعددی بر این نکته تاکید کردهاند که نحوه پوشش رسانهای اقدام افرادی که خودکشی کردهاند، میتواند بر افزایش یا کاهش نرخ خودکشی تاثیرگذار باشد.
اهمیت این مساله چنان است که حتی در برخی از کشورها پروتکلها و دستورالعملهایی به عنوان راهنما جهت نحوه گزارشدهی رخدادهایی نظیر خودکشی تهیه شده است. نظر به اهمیت پدیده خودکشی و نقش رسانهها در انعکاس آن، پژوهشگر ایرنا با «جعفر فیلی» روانپزشک کودک و نوجوان گفتوگویی انجام داده است که در ذیل مشروح این گفتوگو را میخوانید:
خودکشی، سومین عامل مرگ و میر کودکان و نوجوانان در جهان
جعفر فیلی در خصوص آمار خودکشی اظهار داشت: برخلاف تصور عمومی اقدام به خودکشی در کودکان و نوجوانان شایع است به طوری که در دنیا به عنوان سومین علت مرگ و میر در کودکان و نوجوانان شناخته میشود و مسوول ۱۱ درصد مرگ و میر در این گروه سنی است. با توجه به اینکه در دنیای مدرن انسانها تحت فشار بیشتری قرار دارند شاهد رشد فزاینده اقدام به خودکشی در دنیا هستیم. در مورد میزان خودکشی در کودکان و نوجوانان ایرانی اطلاعات دقیقی در دست نیست و نیاز به مطالعات با متدولوژی دقیق هستیم و امیدواریم در این زمینه تحقیقات جامع انجام گیرد.
رفتارهای تکانشی با ورود به دوره نوجوانی آغاز میشود
فیلی در خصوص علل خودکشی در سنین پایین گفت: همچنان که اشاره شد اقدام به خودکشی در کودکان و نوجوانان بسیار دیده می شود و شاید بشود اینگونه گفت که اخبار آن تاکنون کمتر رسانهای شده است. اگر بخواهیم ارتباط خودکشی را با سن مطرح کنیم میتوان اینگونه بیان کرد که قبل از ۱۰ سالگی افکار و اقدام به خودکشی شیوع کمتری دارد اما با افزایش سن و رشد و تکامل مغز و با شروع نوجوانی افکار و اقدام به خودکشی شیوع بیشتری مییابد چرا که از یک طرف توانایی مغز برای برنامه ریزی بیشتر می شود، رفتارهای تکانشی در نوجوانان زیاد میشود و مغز توانایی پردازش دقیق اطلاعات را ندارد و کنترل و مهار هیجانات سخت می شود و از طرفی نظارت والدین کمتر می شود. در واقع با افزایش سن از دوره کودکی تا بزرگسالی به تدریج فراوانی اقدام به خودکشی بیشتر می شود و در بزرگسالی مشابه جمعیت عمومی بزرگسال می شود.
در ارتباط با شکل غالب خودکشی بهتر است در رسانه ها صحبت نشود چرا که می تواند پیامدهای منفی مثلا خودکشی تقلیدی را به همراه آورد. اما مساله مهم این است که در کودکان و نوجوانان صرفا بر اساس شکل اقدام به خودکشی نمیتوان راجع به جدی بودن قصد خودکشی نتیجه گرفت. چرا که به خصوص کودکان در ارتباط با میزان کشندگی یک روش خودکشی اطلاعات کافی ندارند.
در مورد خودکشی نمیتوان یک علت خاص را مطرح کرد
درباره علل اقدام به خودکشی نظریههای مختلفی بیان شده است اما در حال حاضر می توان گفت که یک علت منحصر به فردی را نمی توان در نظر گرفت و در واقع عوامل متعددی دست به دست هم می دهند تا فرد اقدام به خودکشی کند. مجموع عوامل سرشتی که به طور ژنتیکی به ارث می رسند به همراه اتفاقات ناگوار در کنار ذخایر روانشناختی ناکارآمد فرد را مستعد خودکشی می کند.
در واقع همه انسانها ذخایر شناختی شامل اعتماد به نفس، توانایی حل مساله، کنار آمدن با مشکلات، رضایتمندی از خود، امیدواری به آینده، احساس کارآمد بودن و مستقل بودن را دارند. اگر فردی زمینه سرشتی اقدام به خودکشی داشته باشد مثلا این اقدام در اعضای خانواده وجود داشته باشد و یا اگر به دنبال اتفاقات ناگوار پیاپی و طولانیمدت مثل از دست دادن والدین، مشکلات خانوادگی و نزاع والدین، قطع ارتباط با دوستان، مشکلات اقتصادی و مهمتر از همه اینها به دنبال ابتلا به اختلالات روانپزشکی، ذخایر روانشناختی فرد آسیب ببیند ممکن است به دنبال یک اتفاق ناگوار کاملا فرو بپاشد و افکار خودکشی در او دیده شود؛ مثل ساختمانی که به مرور زمان آسیبهای مختلفی دیده باشد و حالا با یک لرزه کوچک هم ممکن است فرو بریزد.
انتشار اخبار خودکشی در رسانهها باید با ملاحظات صورت بگیرد
رسانهها نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری در پیشگیری از آسیبهای روانی و همچنین اقدام به خودکشی دارند. آنها از طریق آموزشهای لازم در باره مهارتهای زندگی، افزایش اعتماد به نفس، افزایش توانمندی، نحوه مدیریت و حل مسایل و مشکلات، بهبود رابطه والدین و نحوه تربیت درست فرزندان به طوری که بتوانند فرزندانی سالم، کارآمد و مستقل داشته باشند میتوانند در افزایش سلامت روان جامعه موثر باشند و با افزایش سلامت روانی خودبه خود میزان خودکشی پایین خواهد آمد.
انتشار اخبار مرتبط با خودکشی فقط در موارد ضرورت و آن هم با ملاحضات کامل و دقیقی باید صورت پذیرد. باید بدانیم که انتشار خبر خودکشی با جزییات نه تنها کمکی به پیشگیری از خودکشی نمیکند بلکه ممکن است باعث افزایش آن شود.
از یک طرف کودکان و نوجوانان میتوانند خودکشی تقلیدی داشته باشند و این اقدام در بین آنها به صورت مسری درآید. از طرفی افکار خودکشی ماهیت حاد و کوتاهمدت دارند و با مشاهده آنها در رسانه مجدد میتواند در فرد فعال مشود. به یاد داشته باشیم که همواره یک تردید و دودلی بین مردن و نمردن در نوجوان وجود دارد. تردید و دو دلی از یک طرف میتواند تحت تاثیر اقدامات قبلی خودکشی و از طرف دیگر تحت تاثیر همسالانی قرار گیرد که این اقدام را صورت میدهند. فرد با مکرر شدن اقدامات خودکشی یا دیدن و یا شنیدن اخبار مربوط به آنها تردید و دو دلیاش از بین میرود و او هم به دنبال آگاهی از مرگ همسالان به دلیل خودکشی (از طریق خانواده، دوستان و یا رسانه) ممکن است دست به اقدام مشابه بزند.
چند و چون پوشش اخبار مربوط به خودکشی
فیلی در خصوص نحوه پوشش و انتشار اخبار مربوط به خودکشی از طریق رسانهها گفت: در مورد مساله خودکشی قبل از انتشار خبر در رسانه توصیه میشود که در ابتدا بررسی شود که آیا خبر درست است یا نادرست و تا رسانه از صحت خبر بر اساس منابع معتبر به یقین نرسد دست به انتشار خبر نزند.
در مورد جنس خبر هم توصیه میشود که رسانه تا زمانی که ضرورتی در میان نباشد به طور مستقیم به موضوعاتی از این قبیل نپردازد، جزییات مربوط به خودکشی مثل هویت متوفی و روش اقدام به خودکشی یا علت آن را عنوان نکند و این اقدام را پر زرق و برق نسازد و همچنین از انتشار تصویر متوفی خودداری کند.
رسانه به جای انتشار جزییات، خودکشی را به عنوان یک رفتار بیمارگونه نشان دهد که فرد به علت ناتوانی در مقابله با فشارهای زندگی از یک روش غیر منطقی استفاده کرده است. گزارشگران، داستانهای واقعی افرادی را که در مواجهه با مشکلات از روشهای منطقی برای غلبه بر مشکلات استفاده کردند انعکاس دهند. از توصیههای متخصصین برای توانمندسازی کودکان و نوجوانان، بهبود رابطه والدین با کودکان و نوجوانان و تقویت انسجام خانوادگی استفاده کنند. در نهایت مراکز مرجع را برای حمایت از افرادی که افکار خودکشی دارند به عموم مردم معرفی کنند. همچنین مکررا به عموم مردم یادآوری کنند که اخبار مرتبط با خودکشی را در رسانههای مجازی انتشار ندهند چرا که این کار مثل بنزین روی آتش ریختن است.