در گزیده ای از این سرمقاله که روزنامه ابتکار در ۱۲ آبان ۱۳۹۹، منتشر کرده، آمده است: اهمیت این انتخابات اما در ایران شکل و سطح اثرگذاری دیگری را تجربه میکند. علیرغم وجود همه فراز و فرود و قطع و وصل ارتباطها و تعاملها در سطوح امنیتی و دیپلماتیک، شاید هرگز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تا این حد برای آحاد جامعه ایران مهم و حیاتی نبوده است. این حساسیت به اندازهای پیشرونده و پرشتاب است که گاه تصور میشود اهمیت آن برای حداقل بخشهای از مردم از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز مهمتر مینماید. جالب آنکه جریانهای سیاسی اصلی در کشور نیز این حساسیت و اهمیت را درک کرده و هر کدام در تلاش هستند تا با ارائه تعریف منحصر به جریان متبوعشان از کاندیداهای ریاست جمهوری ایالات متحده، تصویری شفافتر از رویکردها، انگارهها و راهبردهای خود را نزد افکار عمومی تعریف و تبیین کنند.
با این وصف و علیرغم اینکه جریان تندروهای داخلی تا مدتی پیش در کوس عدم اهمیت انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده میدمیدند، این بار با تغییر رویکردی جدی، نسبت به جو بایدن و دونالد ترامپ اعلام موضع میکنند. جالبتر آنکه به تلویح و تصریح از احتمال رای آوردن بایدن اظهار نگرانی و نسبت به رایآوری ترامپ اقبال نشان میدهند.
اما این همه، چرا رخ میدهد؟ و تندروها چرا نگران رای آوردن بایدن هستند؟ چه اتفاق یا اتفاقاتی موجب شده تا تندروها اقبال بیشتری نسبت به ترامپ داشته باشند؟ به نظر میرسد برای پاسخگویی به این پرسشها باید موضوع در عرصه منافع جریانی در داخل کشور جستوجو کرد. به دیگر بیان، بیش از آنکه پیروزی دموکراتها یا جمهوریخواهان ـ به طور کلی ـ برای تندروهای داخلی مهم باشد، میزان اثربخشی انتخاب هر یک از این نامزدها به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، بر عملکرد رقبای سیاسی داخلی آنها است که حائز اهمیت وافر است.
در حقیقت آنها نگران این موضوع هستند که ممکن است با انتخاب بایدن به ریاست جمهوری ایالات متحده، گشایشهایی حداقل در عرصههای اقتصادی برای دولت و در نتیجه مردم فراهم آید و به تبع آن موقعیت از دست رفته اصلاحطلبان در بدنه اجتماعی بازیابی شود. البته این مدعا را میتوان در آخرین شمارههای رسانههای تندرو در کشور سراغ گرفت. نگرانی جریان موصوف از وضعیت پیشگفته به اندازهای جدی است که آنها بی هیچ ابایی در رسانههای خود در مورد این نگرانی گفتوگو میکنند.
نکته مغفول در رویکرد این جریان مسئله «امنیت ملی» است. جریانی که حتی تحولات بینالمللی را هم در سنجه و متر و معیار مناسبات جناحی و داخلی سنجیده و به تحلیل مینشیند، مخاطرهای جدی برای «امنیت ملی» در کشور محسوب میشود. تردیدی نیست که این جریان به هیچ روی دغدغه ایرانی آزاد، آباد، روزآمد و توسعهیافته را ندارد. چرا که در غیر این صورت باید پلنهای مختلفی برای رویارویی با هر یک از روسای جمهور آتی ایالات متحده را طراحی میکردند و برای رای آوردن عنصر خطرناکی چون ترامپ سینه نمیدریدند.