به گزارش ایرنا، ۲ نامزد جمهوری خواه و دموکرات در حالی با هم به رقابت می‌پردازند که کارنامه سیاسی و عملکرد کاری آنها برای مردم آمریکا و سایر کشورها آشکار است.
منتقدان ترامپ در داخل آمریکا او را بیگانه با سیاست می‌دانند و معتقدند در کارنامه چهار ساله او تصمیم‌گیری‌ها براساس منطق و عقلانیت نبوده و شخص رییس جمهوری از ثبات در گفتار، رفتار و کردار برخوردار نیست و این مسئله آمریکا را با چالش‌های زیادی روبرو کرده است.
کنار گذاشتن چندین وزیر و دستیاران ارشد از سوی ترامپ به بهانه‌های غیرمنطقی و استفاده از چهره‌های افراطی در داخل قدرت از دیگر انتقادات به چهل و پنجمین رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا است که این گونه رفتارهای هیجانی بر چهره آمریکا در انظار بین المللی خدشه‌های جبران‌ناپذیری وارد کرده است.
تاکید صرف بر اقتصاد و استفاده از روش‌های اقتصادی برای برون رفت از چالش‌ها و مشکلاتی که ریشه سیاسی دارد از دیگر انتقاداتی است که به ترامپ وارد می‌شود. رییس جمهوری فعلی آمریکا به دلیل سوابق و تجربیاتی که در عرصه تجارت دارد با همین نگاه به تمام مقوله‌های داخل آمریکا و سایر کشورها می‌نگرد و سیاست‌ورزی و استفاده از تکنیک‌های عرصه سیاست را کنار گذاشته و به نوعی به دلیل عدم تسلط بر این حوزه از مولفه‌های سیاسی برای حل مشکلات داخلی و خارجی بهره نمی‌گیرد.
برخی در داخل آمریکا اما معتقدند که ترامپ در راستای ارتقای وضعیت اقتصادی این کشور خوب عمل کرده و شاخص‌های مثبت این حوزه نشان از عملکرد بالای او دارد و از این رو برای راهیابی ترامپ به کاخ سفید برای بار دوم تلاش می‌کنند. آمریکایی‌های موافق ترامپ تز او در مورد سایر کشورها را به نفع مردم آمریکا می‌دانند و معتقدند که روسای جمهور قبل از ترامپ توجه چندانی به داخل کشور نداشته و برنامه‌هایشان حول محور سایر کشورها به بهانه استقرار صلح و دموکراسی معطوف بوده و از این رو جایگاه ایالات متحده آمریکا در دنیا روز به روز در حال افول بود که با آمدن ترامپ این کشور به دوران اوج و شکوفایی خود رسیده است.
آمریکایی‌های طرفدار ترامپ در این دوره از انتخابات معتقدند که ایالات متحده باید به سیاست دخالت در وضعیت سایر کشورها پایان دهد و برنامه هایش را منحصر به داخل کشور کند. بسیاری بازگشت به این تفکر را موجب تقویت بنیه سیاسی، اقتصادی و نظامی کشورشان در عرصه بین‌المللی می‌دانند و می‌گویند آمریکای مقتدر کشوری با ثبات از نظر اقتصادی و سیاسی است نه کشوری که در سرنوشت دولت‌ها و ملت‌های دیگر دخالت کند.
ترامپ در چهار سال دوره ریاست جمهوریش ثابت کرد که علاقه چندانی به بازیگری ایالات متحده در عرصه جهانی ندارد و از منظر اقتصادی با کشورها وارد بحث و مذاکره می‌شد و هرجا نیاز به کمک مالی ایالات متحده بود پا پس می‌کشید. او جنگی که در دوران اوباما در سوریه آغاز شده بود و باید آن را مدیریت و به نوعی پایان می‌داد را رها کرد و عملا انتقادات زیادی از این ناحیه بر او وارد شد.
همچنین ترامپ با رژیم صهیونیستی همراه شد و طرح سازش با کشورهای عربی را رقم زد. این طرح اگرچه در ظاهر برخی از کشورهای عربی منطقه را با اسراییل همراه کرده اما تاریخ ثابت کرده که اعراب و اسراییل نقطه اشتراک چندانی ندارند و این توافق‌ها پایدار نخواهد بود.
از سوی دیگر بی‌برنامه‌بودن ترامپ در عراق از دیگر نقاط ضعف او در کارنامه سیاست خارجی چهل و پنجمین رییس جمهوری ایالات متحده است. او بر روی مواضع خودش ثبات چندانی نداشت و هر روز یک موضعی در قبال آینده عراق می‌گرفت. او در سیاست خارجی ثابت کرد که سر رشته‌ای از علم سیاست ندارد و نمی‌تواند اوضاع منطقه خاورمیانه را مدیریت کند و از این رو مواضع ضد و نقیضش منجر به شعله‌ورتر شدن آتش خشم و نفرت در عراق شد.
به شهادت رساندن سردار سرلشگر «قاسم سلیمانی» یکی از مهمترین خطاهای راهبردی ترامپ در دوران ریاست جمهوریش بود. او با رها کردن بسیاری از چالش‌های موجود در منطقه خاورمیانه به دنبال حذف شخصیتی بود که بر خروج نیروهای خارجی از منطقه اصرار داشت و معتقد بود که ناآرامی و خشونت‌های موجود در منطقه خاورمیانه ناشی از حضور خارجی‌ها و به خصوص آمریکا است و ترامپ در خطایی آشکار این شخصیت تاثیرگذار در روند صلح منطقه را در اقدامی غیرانسانی حذف کرد تا انتقادات فراوانی را متوجه خود در داخل و خارج از آمریکا کند.
اگر ترامپ برای بار دوم وارد کاخ سفید شود همچنان روند فعلی خود را در سیاست خارجی ادامه می‌دهد و بی‌ثباتی در مواضع، اظهارات ضد و نقیض و عدم تسلط بر علم سیاست و استفاده از آن در برخورد با کشورها می‌تواند خاورمیانه را از وضعیت فعلی متشنج‌تر کند.
خروج ترامپ از توافق برجام و همچنین خارج شدن از بسیاری از توافق‌نامه‌های بین‌المللی از جمله توافق محیط زیستی پاریس از ترامپ به عنوان چهره‌ای خودرای و مستکبر ساخته که به هیچ توافق بین‌المللی پایبند نیست و نظم جهانی را به هم زده است و از این رو حضور دوباره او در کاخ سفید نمی‌تواند برای دنیا صلح، آشتی و آرامش به دنبال داشته باشد.
در آن سوی رقابت انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا شخصی ایستاده که سوابق متعدد اجرایی و سیاسی را در کارنامه خود دارد و چهره منتقد ترامپ است. جو بایدن به دلیل سوابق مدیریتیش اغلب کشورهای دنیا را می‌شناسد و از نزدیک در جریان اوضاع دنیا قرار گرفته است. این نامزد ریاست جمهوری ایالات متحده مدعی است که راهکار برون رفت از چالش‌های بسیاری از کشورها از جمله در خاورمیانه را مذاکره، گفت و گو و از دریچه دنیای سیاست می‌داند هر .
بایدن در سخنرانی‌های خود در کارزار این دوره انتخابات از صلح، آشتی و استقرار امنیت پایدار در دنیا حرف می‌زند او معتقد است سیاست و حکومت داری، ایجاد ارتباط با ملت‌ها و دولت‌های دیگر باید بر پایه منطق، تعامل و مدارا باشد تا دنیا عاری از جنگ، خشونت و افراطی‌گری شود.
بسیاری از صاحبنظران علم سیاست معتقدند که بایدن سیاستمداری زیرک است و نمی‌خواهد آمریکا بیش از این در عرصه بین‌المللی منزوی شود و نقش بازیگری فعال را در دنیا از دست دهد. او در انتقاد به ترامپ می‌گوید که با اتخاذ سیاست‌های نادرست عرصه بین‌المللی را برای کشورهایی از جمله روسیه و چین بازگشته و ایالات متحده در حال حذف شدن از نقش بازگیری در دنیا است.
بایدن یک آمریکای قدرتمند را در فعال بودن سیاست خارجی و برقراری صلح، آشتی و دموکراسی در دنیا می‌داند و مدعی است که باید پیام صلح از ایالات متحده به دنیا مخابره شود نه خشونت و ناامنی.
اکنون همه نظارگر شمارش آرا برای ورود چهل و ششمین رییس جمهوری به کاخ سفید است؛ اینکه آیا آمریکا برای سایر کشورها صلح و آشتی می‌خواهد و یا خشونت