هفته پیش رو، یکی از عجیبترین هم زمانیهای ادبی را با خود دارد، سه شاعر از سه نسل، سه سبک و سه اندیشه گوناگون در ۱۶ تا ۲۲ آبان ماه، به زمین گام نهادند، نخستین آنها، آخرین شاعر قصیده سرای فارسی است، دومین آنها پدر شعر نوی فارسی شناخته میشود و سومین نفر، مبدع نظریه شعر پسانیمایی است، این هفته را با کاروان شعر فارسی راهی قصیده و غزل و شعر نو باشید...
از نسل شاعران کهن
محمد تقی بهار ملقب به ملک الشعرای بهار، شاعر، ادیب، سیاستمدار و روزنامهنگار عصر مشروطه بود.
وی در ۱۶ آبان، سال ۱۲۶۵ هجری شمسی در مشهد متولد شد البته درباره تاریخ تولد او تردیدهایی نیز وجود دارد و برخی ۱۹، یا ۲۴ آبان و ۱۶، ۱۸ یا ۲۳ آذر ماه ۱۳۶۶ را تاریخ دقیق تولد او دانستهاند.
مقدمات و ادبیات فارسی را نزد پدر خود ملک الشعرای صبوری آموخت و برای تکمیل معلومات عربی و فارسی به محضر ادیب نیشابوری رفت. بعد از فوت پدر، ملک الشعرای دربار مظفرالدین شاه شد.
وی شش دوره نماینده مجلس شورای ملی شد و سالها استاد دوره دکتری ادبیات در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود. به علت پیوستن به مشروطهطلبان و آزادیخواهان چند بار تبعید و زندانی شد که سالهای زندان و تبعید از پرکارترین دورههای زندگی ادبی وی بوده است.
بهار در روز دوم اردیبهشت ۱۳۳۰ هجری شمسی، در خانه مسکونی خود در تهران زندگی را بدرود گفت و در شمیران در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. از معروفترین آثار وی دیوان اشعار، سبک شناسی که در سه جلد در باره سبک نوشتههای منثور فارسی نوشته شده، تاریخ احزاب سیاسی، تصحیح برخی از متون کهن مانند تاریخ سیستان و مجملالتواریخ و القصص، تاریخ بلعمی را میتوان نام برد.
بهار را آخرین قصیده سرای فارسی دانستهاند اما او در قالب های متفاوتی، شعر میسرود که در کتاب مجموعه اشعارش این گوناگونی دیده میشود. مجموعه اشعار این شاعر آزادیخواه، شامل قصاید، غزلیات، قطعات، مسمطات، ترکیببند، ترجیعبند، مستزادها، چهارپارهها و دوبیتیهاست.
دیوان اشعار ملک الشعرای بهار، در ۱۲۰۴ صفحه توسط نشر نگاه منتشر شده است.
نیمای افسانهای
علی اسفندیاری، که او را به نام نیما یوشیج میشناسیم، ۲۱ آبان ماه سال ۱۲۷۶ در روستای یوش، از توابع نور مازندران، دیده به جهان گشود. نیما ۱۱ ساله بود که همراه خانوادهاش به تهران کوچ میکنند و روبهروی مسجد شاه که یکی از مراکز فعالیت مشروطهخواهان بوده است، ساکن میشوند. او ابتدا در دبستان حیات جاوید و پس از چندی، در یک مدرسه کاتولیک که به مدرسه سنلویی شهرت داشت، فرستاده میشود.
نیما نخستین شعرش یعنی قصه رنگ پریده را در ۲۳ سالگی مینویسد و پس از یک ماجرای عاشقانه که به دلشکستگی او منجر شد، در سال ۱۲۹۸ به استخدام وزارت مالیه درمیآید. او دو سال بعد، با گرایش به مبارزه مسلحانه علیه حکومت قاجار، اقدام به تهیه اسلحه میکند، اما اقدامی نمیکند.
نیما در دی ماه ۱۳۰۱ افسانه را میسراید و بخشهایی از آن را در مجله قرن بیستم به سردبیری میرزاده عشقی به چاپ میرساند که این اثر آغاز مسیر ادبی مشهور به شعر نوی نیمایی است.
وی در ۱۳۰۵ با عالیه جهانگیری، خواهرزاده جهانگیرخان صوراسرافیل، ازدواج میکند. در سال ۱۳۱۷ به عضویت در هیات تحریریه مجله موسیقی درمیآید و در کنار صادق هدایت، عبدالحسین نوشین و محمدضیاء هشترودی، به کار مطبوعاتی میپردازد و دو شعر غراب و ققنوس و مقاله بلند ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان را به چاپ میرساند. در سال ۱۳۲۱ نیز تنها فرزندش شراگیم بهدنیا میآید.
نیما یوشیج در اواخر عمر به یوش بازگشت و در سال ۱۳۳۸ درحالیکه به علت سرمای شدید یوش، به ذاتالریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تاثیری نداشت و در تاریخ ۱۳ دیماه افسانه نیما به پایان رسید. نخست او را در تهران دفن کردند تا اینکه در سال ۱۳۷۲ طبق وصیتش، پیکرش را به یوش برده و در حیاط خانه محل تولدش به خاک سپردند.
او در ۶۲ سال زندگی خود توانست معیارهای هزارساله شعر فارسی را که تغییرناپذیر و مقدس و ابدی به نظر میرسید، با شعرهایش متحول کند، مهدی اخوان ثالث یکی از مهمترین شاعران رهرو اوست که درباره سبک او کتاب بدعتها و بدایع نیما یوشیج را تالیف کرده است.
کتاب بدعتها و بدایع نیما یوشیج، که پیش از این با نام عطا و لقای نیما یوشیج، منتشر شده بود، مجموعه چند مقاله اخوان در مورد نیماست. برخی عنوانهای این مقالات از این قرار است: نقطه تحول، نیما مردی بود مردستان، نیما و شیوههای قدمایی، نوعی وزن در شعر امروز فارسی، هماهنگی و ترکیب، عینیت و ذهنیت، پا به پای شعری از نیما. در ادامه نیز دو ضمیمه که شامل آثار شاعرانی چون پروین اعتصامی و علی اکبر دهخدا و نیز توضیحی درباره بحر طویل فارسی است. این کتاب که به دلیل نزدیکی فکری اخوان ثالث و نیما یوشیج از اهمیت خاصی برخوردار است، میتواند روند شناخت این شاعر را ساده تر کند.
کتاب بدعتها و بدایع نیما یوشیج نوشته مهدی اخوان ثالث در ۳۸۰ صفحه توسط نشر زمستان منتشر شده است.
شاعری در وضعیت دیگر
علی باباچاهی شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی، متولد ۲۰ آبان ماه سال ۱۳۲۱ در شهرستان کنگان استان بوشهر است، او تحصیلاتش تا پایان دبیرستان را در بوشهر گذراند و در مسابقه ادبی دانشآموزی دبیرستانهای بوشهر و شیراز رتبه اول را به دست آورد.
وی در سال ۱۳۴۰ به دانشکده ادبیات شیراز راه یافت. او در این سالها به اتفاق چند تن از دانشجویان، جلساتی ادبی در دانشکده ادبیات شیراز برگزار کرد. او از سال ۴۵ تا ۶۳ در بوشهر به تدریس ادبیات مشغول شد که بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۲ به اجبار بازنشسته شد.
مجله تکاپو به سردبیری علی باباچاهی در پاییز ۱۳۴۶ در بوشهر منتشر شد اما پس از انتشار شماره سوم در نیمه اول ۱۳۴۷، ساواک، انتشار تکاپو را متوقف کرد. ویرایش کتابهای مختلف، تنظیم نمایشنامههای رادیویی، تحقیق در متون کهن فارسی، همکاری با مرکز نشر دانشگاهی از سال ۶۸ تا ۱۳۸۴ و مسئولیت صفحات شعر مجله آدینه به مدت یک دهه و قبل از آن پذیرش مسئولیت شعر و نقدهای شعر مجله نافه، از کارهای این شاعر معاصر است.
باباچاهی مبدع نظریه شعر پسانیمایی که با عنوان شعر در وضعیت دیگر، شناخته شده است. از این شاعر تاکنون بیش از ۴۰ کتاب شعر و نقد و تحقیق، به چاپ رسیده است.
گل باران هزار روزه شانزدهمین مجموعه شعر باباچاهی به شمار میآید و در برگیرنده ۷۰ قطعه شعر است که از پاییز ۱۳۸۸ تا پاییز ۱۳۸۹ سروده شدهاند. بیشتر این اشعار از زبانی طنزگونه برخوردار هستند و به موضوعات کلی دنیای امروز اختصاص یافتهاند. البته شاعر در این مجموعه نگاهی به مسایل عاطفی و شخصی نیز داشته است.
در ابتدای این مجموعه دو گفتوگو با عنوان کلی شعر و ادبیات، فلسفه، فیزیک، خنده و فراموشی که به ترتیب از سوی علی سطرتیقلعه و علی گلبیانی و در سال ۱۳۸۹ با باباچاهی انجام شدهاند، آمده است. این دو مصاحبه نگاه باباچاهی به شعر معاصر و کلیدهای شعر او را نشان میدهند.
این هم از غروب، ضد هیچ، چه دیالوگهایی!، من حدس میزنم، بازسازی، دور/ خیلی دور، این تداعیها، عجیب که نیست، به همین معنا، احتیاط کامل و ده سال گذشت، عنوان برخی از شعرهای این مجموعه هستند.
کتاب گل باران هزار روزه، سروده علی باباچاهی، در ۱۶۲ صفحه توسط نشر مروارید منتشر شده است.