تهران- ایرنا- «کاوه قادری» استاد دانشگاه در گفت و گو با ایرنا گفت: متاسفانه در رابطه با افراد تراجنسی، انگ ها و باورهای غلطی در سطح جامعه وجود دارد که دنیای رنج آوری را برای این افراد شکل می دهد؛ باورهای غلطی از قبیل اینکه این افراد منحرف جنسی هستند که با واقعیت های علمی همخوانی نداشته و خلاف واقع است.

تراجنسیتی یا ترنس به افرادی گفته می‌شود که جنسیت واقعی آن ‌ها با جنسیت ظاهری شان متفاوت است. مثلا ممکن است فرد از نظر اندامی، مرد باشد ولی تمایلات شدید جنسی و روانی زنانه داشته باشد و از نظر جنسی خود را در درون زن بداند و برعکس؛ حتی ممکن است رفتارهایی مانند زنانه یا مردانه پوشی مفرط، تمایل به رفتارهای جنس دیگر و ... در فرد بروز کند. در نهایت برخی از افراد تراجنسیتی تصمیم می گیرند به جنسیت درونی شان رسمیت ببخشند و با هورمون تراپی و عمل های جراحی خاصی، به جنسیت مطلوب برسند و از زندگی در کالبد جنس مخالف رهایی یابند. این افراد که به "ترنس" نامیده می شوند، در اقلیت اند و از این رو، به درستی درک نمی شوند. چه بسا مورد تمسخر قرار گیرند، به آنها انگ های غیراخلاقی زده شود، از گروه همسالان طرد یا از نظر شغلی هم دچار مشکل شوند. این در حالی است که آنها نیز همانند همه انسان ها، دغدغه جنسیتی دارند و تنها، در اقلیت هستند.  

در اسلام نیز این مشکل به رسمیت شناخته شده و به ترنس ها اجازه داده شده است با تغییر جنسیت به وضعیت دلخواه خود برسند و زندگی جدیدی را با جنسیت جدیدشان آغاز کنند. پژوهشگر ایرنا به موجب بررسی وضعیت افراد ترنس و راهکارهای رویارویی و درمان این افراد با دکتر کاوه قادری متخصص روانشناسی بالینی گفت و گو کرده است که در ادامه آن را می خوانید:  

چه کسانی ترا جنسی یا ترنسکشوال هستند؟

کاوه قادری، درباره هویت افراد  ترنسکشوال که با عناوینی دیگری مثل تراجنسی ها، ترنس، تی اس یا افرادی که هویت جنسی شان با هویت روانی شان فرق دارد؛ گفت:  در خصوص تعریفی واحد از این اختلال به شکل تاریخی باید گفت که اصطلاح ترانس سکشوالیسم یا تراجنسی از تغییر جنسیت فردی بنام جورج جانگنسن به کریستین جانگنسن در ۱۹۵۲ میلادی متداول شد به مرور زمان اصطلاح تراجنسی با اختلال هویت جنسی جایگزین شد.هویت جنسی بخشی از هویت انسان را تشکیل می دهد و شامل تصویری است که هر فرد به عنوان مرد یا زن از خود دارد. فرد با آگاهی از هویت جنسی می آموزد که به شیوه خاصی بیندیشد و رفتار کند.

هویت جنسی بخش عمده ای از هویت انسان را تشکیل می دهد و شامل تصویری است که هر فرد به عنوان مرد یا زن از خود دارد. فرد با آگاهی از هویت جنسی می آموزد که به شیوه خاصی بیندیشد و رفتار کند. اخیرا انجمن روانپزشکی آمریکا از اصطلاح ملال جنسیتی(Gender dysphoria) استفاده کرده است. منظور از ملال جنسیتی  اختلالی است که در آن فرد از جنسیت تجربه شده خود ناراضی و آشفته است و تمایل شدید به تغییر جنسیت خود دارد. در این اختلال وضعیت ظاهری جسمی و جنسی، ارگان های داخلی جنسی و سیستم هورمونی و کروموزومی کاملا در سلامت به سر می برد، اما فرد از نظر ذهنی و روحی منکر درستی نوع جنسیت خود است. زیرا معتقد به وجود اشتباه در نوع جنسیت خود و عدم رضایت از آن است؛ به حدی که باعث آزار شدید روحی او می شود. افراد مبتلا به ملال جنسیتی خود را با ویژگی های هویتی جنس مقابل تصور میکنند. این افراد ممکن است گاهی با ظاهر کامل مردانه یا کامل زنانه و با روحیات جنس مخالف ظاهر شوند و بسیاری از این افراد برای رهایی از این احساسات ناخوشایند به عمل جراحی تغییر جنسیتی مبادرت می کنند.

عوامل ذاتی و  اکتسابی دخیل  در شکل گیری این اختلال

این استاد دانشگاه  به دلیل و ریشه این گرایش انحرافی  اشاره کرد و در پاسخ به  این سوال که آیا  بیشتر عوامل ذاتی در این امردخیل  است یا  موارد اکتسابی، گفت:  بهتر است به جای واژه گرایش انحرافی که جنبه تبعیض و سوگیری بر علیه این افراد را در پی دارد همسو با تعریف علمی آن از واژه  ملال جنسیتی استفاده کنیم از دیدگاه علت شناسی این اختلال می توان گفت که ترکیبی از عوامل زیستی، روان شناختی و اجتماعی زمینه ساز پیدایش اختلال ملال جنسیتی است. در حوزه عوامل زیستی می توان به ناهنجاری های آندروژنیک در هفته ششم تا ماه سوم بارداری مادر اشاره کرد که تاثیرات پایداری بر تعیین هویت جنسی نوزاد بر جای می گذراد.

اما جنبه زیستی به تنهایی تعیین کننده ی نهایی اختلال نیست؛  در حوزه عوامل خانوادگی و اجتماعی نیز الگوسازی و نقش های  وابسته به جنسیت موجب پیدایش و تقویت اختلال ملال جنسیتی می شوند. به عنوان مثال والدین یا سایر افراد مهم زندگی، کودک را تشویق به رفتارهای جنس مخالف می کنند، برای مثال لباس جنس مخالف را به او می پوشانند و او را تشویق به بازی های جنس مخالف می کنند.

همچنین برخی نظریات دیگر به عواملی از قبیل روش های فرزندپروری مبتنی بر تقویت کلیشه های نامتناسب، فاصله عاطفی پدر از خانواده، تعداد زیاد برادران و خواهران در خانواده و ... اشاره داشته اند.

لازم به ذکر است که هیچ کدام از این عوامل به تنهایی تبیین کننده نهایی شکل گیری اختلال نیستند بلکه مجموعه این ویژگی های تاثیر تعاملی و افزایشی با هم دارند و برخی عوامل نیز هنوز ناشناخته باقی مانده است.

وضعیت فعلی افراد تراجنسی در کشور و اقدامات مشاوره ای موثر

قادری درباره وضعیت فعلی افراد تراجنسی در کشور گفت: این افراد در کشور ما به لحاظ دسترسی به امکانات جراحی و خدمات پزشکی وضعیت تقریبا مناسبی دارند اما متاسفانه با تبعیض های اجتماعی و قضاوت های اجتماعی نامناسبی رو به رو هستند و کلیشه های اجتماعی با برچسب منحرف زدن به این افراد آنها را در وضعیت روانی آسیب زایی قرار می دهند چرا که افراد جامعه به صورت کلی هویت جنسیتی با گرایش جنسی مشتبه می پندارند و بر همین اساس تعبیرهای ناروا و نامتناسبی انجام می دهند که با واقعیت امر فاصله فراوانی دارد.ترنس ها در کشور ما به لحاظ دسترسی به امکانات جراحی و خدمات پزشکی وضعیت تقریبا مناسبی دارند اما متاسفانه با تبعیض های اجتماعی و قضاوت های اجتماعی نامناسبی رو به رو هستند

وی در ادامه گفت: یافته ها حاکی از آن است که این افراد به میزان بیشتری در معرض اختلالات شخصیت، اختلالات روانشناختی و ناسازگاری های روانی قرار دارند و تصمیم به تغییر جنسی از طریق عمل جراحی نیز اگر با رواندرمانی تخصصی همراه نباشد حتی ممکن است تبعات بلند مدتی برای فرد داشته باشد به همین دلیل ضرورت گسترش خدمات روانشناسی و مشاوره برای این افراد احساس می شود از سوی دیگر تلاش رسانه های برای آشنایی بیشتر جامعه با این اختلال و تلاش برای انگ زدایی ضروری است در غیر اینصورت ترکیب اختلالات روانشناختی دیگر، فشار ناشی از نارضایتی جنسیتی و ترس از قضاوت های نامطلوب اطرافیان ممکن است زمینه های آسیب زای این اختلال را گسترش دهد.

این روانشناس بالینی درباره اقدامات و مشاوره هایی  انجمن های مددکاری توضیح داد: انجمن هایی در سطح جامعه به شکل محدود مشغول به خدمات رسانی و حمایت از این افراد هستند و با ترکیبی از متخصصان پزشکی، روانپزشکی، روانشناسی و مددکاری  اجتماعی در حال فعالیت هستند و با ارائه خدماتی از قبیل خدمات مشاوره قبل و بعد از عمل جراحی، آشنایی با پیامدهای تغییر جنسیتی، آموزش راه های سازگاری با هویت جنسی جدید و رواندرمانی اختلالات همبود به این افراد خدمت رسانی می کنند  حضور انجمن های حمایتی گامی موثر در راستای انگ زدایی و حمایت اجتماعی از این افراد خواهد بود. هر چند تعداد این انجمن ها بسیار کم و پراکنده است.

راه حل های مواجهه با این افراد

قادری درباره  راه حل یا راه حل های مواجهه با این افراد، معتقد است: درمان پزشکی اساسی برای افراد مبتلا به ملال جنسیتی، تغییر جنسیت، هورمون درمانی و توان بخشی است. در حوزه مداخلات روان درمانی نیز می توان گفت که رکن اصلی روان درمانی با افراد مبتلا به ملال جنسیتی ایجاد یک  رابطه درمانی مطلوب با هدف حمایتی است که موجب اعتماد، کاهش برچسب اجتماعی، پذیرش همه جانبه و تخلیه هیجانی می شود. آموزش مدیریت هویت جنسی، ماهیت هویت جنسی انعطاف پذیر، جزم اندیشی دوتایی در هویت جنسی، مرکزگرایی تناسلی، سردرگمی جنسیتی و توانایی ابراز نقش های جنسیتی در هیجانات و رفتار از موضوعات مهم روان درمانی با افراد مبتلا به ملال جنسیتی است.درمان پزشکی اساسی برای افراد مبتلا به ملال جنسیتی، تغییر جنسیت، هورمون درمانی و توان بخشی است

وی در ارتباط با نگاه جامعه به افراد تراجنسی  گفت: همان گونه که اشاره کردم متاسفانه در رابطه با این افراد انگ ها و باورهای غلطی در سطح جامعه وجود دارد که دنیای رنج آوری را برای این افراد شکل می دهد باورهای غلطی از قبیل اینکه این افراد منحرف جنسی هستند و...با واقعیت های علمی همخوانی نداشته و خلاف واقع است این اختلال با رنج شخصی خود فرد همراه بوده و به عنوان یک اختلال روانپزشکی نیازمند توجه بالینی و حمایت های درمانی است و فراهم کردن هر چه بیشتر خدمات درمانی روانی و اجتماعی از آسیب های همراه با این اختلال خواهد کاست.

در پایان این استاد دانشگاه  درباره پیشنهاد به قانونگذاران و تصمیم گیران برای حل این مشکل؛ گفت:پیشنهاد بنده به دستگاه های قانون گذار ذی ربط این است که با تشکیل تیمی از متخصصان میان رشته ای اعم از روانشناسان، پزشکان جراح، روانپزشکان،  مشاوران، مددکاران اجتماعی، حقوقدانان و جامعه شناسان برای شرح و ایجاد یک تصویر واقع بینانه و منسجم از مقتضیات زیستی، روانی و اجتماعی این اختلال تلاش های لازم را به عمل آورند و متناسب با مقتضیات فرهنگی جامعه ایرانی برنامه های عملیاتی را تدوین نمایند. تا این اختلال با اختلالات و آسیب های ثانوی به شکل تجمعی موجب تخریب کارکرد فرد و خانواده وی نشوند و در سطح اجتماعی نیز پیامدهای نامطلوبی رخ ندهد.