سفالگری یکی از مهمترین دادههایی است که در ادوار مختلف زیست بشری همواره نمایه فرهنگ جوامع بوده و بررسی مختصات سفالینهها رازهای سربهمهر زیادی را از ابعاد زندگی و جلوههای رفتاری و اعتقادی و فرهنگی هر خطه ایران هویدا کرده است و ظروف سفالی سلطانآباد نیز فارغ از آرایههای زیباشناسانه، گویای مولفههای متعدد فرهنگی و هنری و شیوه زیست پیشینیان است و ناگفتههایی را با منسوخ شدنش در دل خاک برده بود که امروز به همت هنرمندان اراکی و احیای این هنرصنعت، دوباره حیاتش را فریاد میزند و پرچمدار سبکی خاص در سفالینههای ایرانی است.
سفال از خلاقیتهای ماندگار انسان است که قدمت آن به دوره نوسنگی میرسد و بسیاری از آنچه امروز بهعنوان دستمایه باستانشناسی و مردمشناسی مطرح است با این هنر دستساز بشری در ارتباط بوده و آشنایی با تکنیکهای ساخت و مواد اولیه، شیوههای تولید و تزئینات آن و حتی موارد کاربرد این مصنوعات دستی هر کدام جایگاه و ارزش خود را دارد و میتوان گفت اهمیت آن به بلندای اصالت بخشی از فرهنگ و هنر ایرانی است.
اگرچه خاستگاه سفال سلطانآباد به شکل دقیقی از سوی متخصصان و کاوشگران آثار تاریخی مشخص نشده اما، پروفسور «پوپ»ایرانشناس فرانسوی در کتاب سفالینههای ایران چنین مطرح کرده است که نامگذاری سفالینهها با نقاشی زیرلعابی بهعنوان «سلطان آباد» بهدلیل تولید انحصاری آن در منطقه فراهان یا سلطانآباد قدیم نبوده بلکه این گونه از ظروف در قرن هفتم و هشتم بازار پررونق خرید و فروش در این دیار داشته و بههمین علت نیز نام سلطانآباد بر آن ماندگار شده است.
این درحالی است که بر اساس مقاله فصلنامه پژوهشی نگره شهر اراک و نواحی اطرافش در تقسیمات قدیم کشور «عراق عجم» و «سلطان آباد» نام داشته که به گفته پروفسور پوپ اگرچه در محل فعلی شهر اراک سفالینهای با ویژگی دوره ایلخانی به دست نیامده اما نمونههای یافت شده سفال ایلخانی در یافتههای نواحی همسایه آن و روستاهای عراق عجم محرز است.
سفالینههای سلطانآباد که ۲ نمونه از آن متعلق به سالهای ۶۷۲ و ۶۷۷ هجری در موزه «متروپولتین» نیویورک نگهداری میشود، بیانگر یک سلسله ویژگیهای هنری و تکنیکهای خاص ساخت است که در گونههای دیگر سفالینه ایران نظیر ندارد و دقت در طرحها و رنگ به کاررفته نقشها حتی بازتابننده تاثیر دوره مغول بر فرهنگ و هنر ایرانی است که شناخت و معرفی آن از اهمیت بالایی برخوردار است و احیای این هنر اصیل در اراک توانسته دوباره معرف دورهای از تاریخ این مرز و بوم باشد.
احیای سفال سلطانآباد نه تنها از منظر اشتغالزایی، تولید ثروت و خلق زیبایی بر مبنای فرهنگ اصیل ایرانی ارزشمند است بلکه تجسمی دوباره از هویت قومی و ملی است که امروز با تولدش هم در جای جای بازار داخلی و هم به آنسوی مرزها خواهان دارد.
گمانهها در حوزه باستانشناسی و فرهنگی استان مرکزی بر اساس مستندات و قراین ارایه شده در متون تخصصی این است که ظروف سفالی سلطانآباد در نواحی از شهرستان ساوه، تپه سیدون، ابراهیمآباد اراک و شهر زیرزمینی ذلفآباد فراهان تولید میشده اما نمیتوان با قطعیت بیان کرد که تنها این حوزه فرهنگی خاستگاه آن بوده است.
نقوشی پر رمز و راز، قصههایی مصور روی سفالینه
به سراغ قاسم کاظمی معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی می رویم تا ابعاد بیشتری از زوایای این هنر کهن و چگونگی احیای مجدد آن را جویا شویم.
وی معتقد است که سفال سلطان آباد روایتگر برشی از فرهنگ و تاریخ ایران زمین است که به تازگی از سوی ۲ هنرمند خوش ذوق اراکی با حفظ ساختار و کاربری احیا شده و با سپری شدن مراحل برندسازی در این عرصه حیات مجدد یافته است.
کاظمی به پیشنیه تاریخی سفالینهها اشاره میکند و تاکید دارد که بسیاری از پایگاههای تولید سفال ایران در دوره مغول ویران شد و رفتار این قوم در برهه حاکمیتشان بر کشور بسیاری از نشانهای ارزشمند در زمینه فرهنگی ایران را آسیب جدی زده است اما با این حال رگههایی از نمونه و جلوه سفالگری این عصر با نام سلطانآباد باقیست که با وجود همه مجهولات در این راستا برای باستانشناسان، امروز با نگاهی کارشناسی و علمی از سوی هنرمندان اراکی رخ نموده و نام و آوازهاش را با برند «سلطانآباد» برجسته کرده است.
این مسئول حوزه میراث فرهنگی عنوان می کند که سفال احیایی سلطانآباد با تکیه بر عناصر فرمی خاص و منطبق بر ویژگیهای زمان رونقش تولید میشود و از شاخصههای مهمش این است که شکل بدنه عمدتا کاسهای با نقشهای زیرلعابی دارد و در ساختار ترکیببندی نقوش و تزئینات، هنرمندان احیاگر کوشیدهاند تا با وسواس زیاد که رنگها، طرحها و مفاهیم فرهنگی خاص آثار به دست آمده از گذشته را رعایت کنند.
معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی خاطرنشان کرد: نقوش سفال سلطانآباد متنوع است و شامل طیفی از طرحهای گیاهی، حیوانی، انسانی ، اشکال ترسیمی و نوشتاری است که به سه صورت کلی منتشر، دایرهای و شعاعی بر پیکره کاسههای پخته شده از گل قرار گرفتهاند و میتوان گفت با تعمق در نقاشیهای زیرلعاب این آثار میتوان بخشی از اعتقادات و فضای ذهنی مردم در دوران ایلخانی را حس کرد.
کاظمی، خاستگاه برخی از نقوش کاسههای سفالی سلطانآباد را تداوم سنت تصویری ایران قدیم دانست که از روزگاران کهن به یادگار مانده و ریشه و اصالت برخی دیگر را نیز تحت تاثیر فرهنگ تصویری چین قدیم و فرهنگ و باورهای مغولها عنوان کرد.
وی توضیح داد: بهنظر میرسد فارغ از همزمانی رونق سفال سلطانآباد با دوره مغول ویرانگر، این هنر ناب در محوطهها و حوزهای فرهنگی محدودی از نظر وسعت و پراکندگی رواج داشته و دستیابی باستانشناسان به شمار اندکی از این سفالینههای نفیس بوده است اما، آثار بهدست آمده بهخاطر کیفیت و شان هنری و فرهنگی در موزههای معتبر جهان نگهداری میشوند.
معاون صنایعدستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی عنوان کرد: در اهمیت گونهشناسی سفال سلطانآباد همین بس که تصویری ازآن بر پشت اسکناس ۵۰۰ تومانی جمهوری اسلامی ایران نقش بسته و این مهم نشان میدهد که وزن این مصنوع دستی بالا است و باید از درونمایههای هنری آن در رشتههای تلفیقی دستی با کاربری مخاطبپسند نهایت بهره گرفته شود.
سفال سلطانآباد برند و پشتوانه فرهنگی اراک
«رضا صالحی» یکی از دو هنرمند احیاگر سفالینه سلطانآباد از ویژگیهای این هنر دیرینه این چنین میگوید: خاستگاه سفالگری ایران است و این رشته از دیرباز به هنر آب، آتش و خاک شهرت دارد و بهعنوان قدیمیترین صنعت پس از حصیربافی از بشر به یادگار مانده است.
وی معتقد است: اگرچه نخستین نمونههای سفال ۱۰ هزار سال پیش از مردمان ساکن کوهستانهای بختیاری با تقلید از سبدهای ترکهای از درختان به دست آمده و پس ازآن دوره به دوره رشد سفالینههای خام بشر کاملتر شده، اما ظروف سفالی سلطانآباد جانمایه غنی و اصالت پرباری دارد که به دلیل همزمانی با حاکمان مغول ایلخانیان کمتر نمونههای آن به دست آمده و نیاز دارد که بهعنوان بخش مهمی از هویت و پشتوانه فرهنگی اراک بیشتر معرفی شود و شاخصههای ارزشمند آن تکمیل کننده پازل حوزه فرهنگی مهم سلطانآباد باشد.
این هنرمند سفالگر توضیح داد: حضور هدفمند و پررنگ سفال سلطانآباد در زنجیره داشتههای فرهنگی اراک هنوز ناپیداست و تا این رشته غنی به درستی معرفی نشده و پیوستار آن تقویت نشود نمیتوان انتظار رونق گردشگری و درخشش صنایع دستی اراک را در قد و قواره این دیار داشت.
صالحی عنوان می کند که تمامی تلاش هفت ساله برای احیای سفال سلطانآباد بر این تفکر استوار بود که غنای فرهنگی این هنر اصیل و ناب ملموستر و غبار از چهره داشتههای فرهنگی سلطانآباد برداشته شود و دوباره لطافت و قریحه سفالگری به سبک و سیاق دوره ایلخانی اما با کاربری روز در متن جامعه وارد شود.
وی معتقد است که با وجود مستندات کم شمار از نمونههای سفال سلطانآباد و تحقیقات در این راستا تلاش شد که همه نظریات و شواهد و طرحهای موجود با دقت و وسواس مطالعه شود و ۲ منطقه ذلف آباد فراهان و سرسختی شازند بهعنوان کانونهای فرهنگی زنده سفال سلطانآباد رصد شد و تمامی نمونههای نمایشی این گونه سفال در موزههای دنیا و همچنین موزههای رضا عباسی، ایران باستان و چهارفصل اراک به شکل تخصصی ارزیابی شد.
این هنرمند اراکی البته به بازخوانی و تحقیق روی متون تاریخی نیز اشارهای دارد و میگوید: تاکنون بیش از ۱۰۰ طرح و نقشه از تصاویر به کار رفته در ظروف سفالی سلطانآباد بازخوانی و احیا و مفاهیم تمثیلی و انتقال آنها بررسی شده و این دادهها بهعنوان بانک اطلاعات علمی طبقهبندی شده اند و در مباحث طراحی و ساخت سفالینههای جدید آگاهانه و هدفمند از آنها بهره گرفته میشود.
این هنرمند سفالگر یادآور شد: هدف این بوده است که ساختار فیزیکی ظروف سفالی احیا شده سلطانآباد و لعاب و تکنیکهای کاربردی قرابت لازم را با نمونههای اصلی داشته باشد و برای این منظور آزمون و خطای زیادی انجام شده و حساسیت بالایی در حفظ آرایههای اصیل، طرحها و محتوای شکلی و کیفیت تولیدات وجود دارد.
صالحی تاکید میکند که برخی از طرحهای بهکار رفته در ظروف سفال سلطانآباد با مولفههای طرحی سایر مصنوعات دستی این دیار پیوند و اشتراک دارند برای مثال طرح «ماهی سرآبی» که در فرش سلطانآباد با شهرت جهانی به کرات استفاده شده و طرحهای سیمرغ، درخت زندگانی، گل و مرغ و ماهی و کل و بز فراوانی بیشتری را در کاربرد دارند.
وی با بیان اینکه صفر تا ۱۰۰ مراحل احیای سفالینه سلطانآباد توسط او و همسرش انجام گرفته، معتقد است: یکی از مهمترین مراحل کار آزمایش جنس خاک کاربردی در تولید بدنه ظروف بود و برای این مهم مطالعات گستردهای انجام شد و پس از آن نیز کیفیت لعاب و پیادهسازی طرحها در مراحل کار با دقت دنبال شد و اگرچه هنوز سنجهها ادامه دارد اما، نمونههای تولیدی با کیفیت بالا به بازار داخلی و خارجی عرضه شده و بهترین هدیه برای ما حیات دوباره این هنر است که به مردمان فهیم ایران تقدیم شده است.
این هنرمند اراکی میگوید: با دستیابی به شاکله نهایی کار تلاشها برای برندسازی مصنوعات دستی احیا شده کلید خورد و در سال ۹۷ با پیگیری زیاد گواهی ثبت «سفال سلطانآباد» بهعنوان برد تجاری و با شماره ۳۲۳۶۰۵ در سازمان ثبت مالکیتهای معنوی نهایی شد که این اقدام بهمنظور بازارسازی و حرکت اصولی در تولید تجاری این محصول صورت گرفت.
وی از تلاشهای صورت گرفته در احیای سفالینههای سلطان آباد میگوید و تاکید میکند که هدف ما از احیای سفال سلطانآباد در کنار زنده کردن بخشی از فرهنگ این مرز و بوم، وارد کردن این مصنوع دستی به زندگی مردم با کاربری روز بود تا این هنر از پوسته تجمل و کالای کلکسیونی خارج شود و در آمیختگی با ایدههای نو، کاربری ملموس در روزمرههای مردم داشته باشد و با خود تولید ثروت و اشتغالزایی را برای استان رقم بزند.
این هنرمند سفالگر ادامه داد: شرکا برای راهبری بازاریابی این محصول آگاهانه انتخاب شدهاند و بستهبندی آن شکیل منطبق با ویژگیهای فرهنگی بومی طراحی شده و برای هر قطعه سفال تولیدی شناسنامهای وجود دارد که مختص همان اثر است و هنگام خرید به مخاطب تحویل میشود و این روال برای همه تولیدات عرضه شده در بازار داخلی و خارجی رعایت شده است.
صالحی اضافه کرد: پیگیری زیادی برای دریافت «نشان جغرافیایی» که معرف اصالت محصول بر مبنای ویژگیهای فرهنگی ملموس و ناملموس خاستگاه آن است صورت گرفت اما ،تاکنون موفق به دریافت این شناسنامه مهم نشدهایم و انتظار است که سازمان میراث فرهنگی حمایت و همکاری بیشتری در این راستا داشته باشد چرا که هیچ انتفاعی از این رهگذر متوجه احیاگران سفال سلطانآباد نیست و دریافت نشان مذکور به بهبود جایگاه اصالت این سفال در دنیا کمک میکند.
وی توضیح داد: تا قبل از شیوع کرونا، ۱۴ هنرمند در کارگاه سفال سلطانآباد فعالیت داشتند و هر ماه بهطور متوسط هفت هزار قطعه سفالینه ناب تولید و در بازارهای داخل و خارج کشور عرضه میشد و عمده مشتریان خارجی این اثر نیز کشورهای حاشیه خلیج فارس، عراق، افغانستان و ترکیه بودند اما، تاخت و تاز این ویروس روند کار را مختل کرده و شاغلان این کارگاه بیکار شدهاند و اکنون تنها من و همسرم به شکل محدود مصنوعات سفالینه را بر اساس سفارشها تهیه و تحویل میدهیم.
صالحی پیشنهاد کرد: با توجه به ارزش سفال سلطانآباد نیاز است که مجموعه فنی و حرفهای تعریف جدیدی از آن در رشتههای آموزشی خود داشته باشد و از توانمندی احیا شده به شکل عملی و هدفمند و در سایه حمایت مسئولان برای راهاندازی کسب و کار بهره بگیرد و تربیت نیروی حرفهای را با هدف تداوم این حوزه کاری مدنظر داشته باشد.
باغ هزار طرحی با عنوان سفال سلطانآباد
«نشاط السادات رضایی» دیگر احیاگر سفالینههای سلطانآباد نیز این چنین میگوید: کاری که توسط من و همسرم صورت گرفت، بازخوانی بخشی از تاریخ و هنر ایران است که امروز غبار از چهره آن زدوده شده و هزاران نقش حک شده بر پیکره این ظروف به باغی مصفا میماند که زندگانی، ذوق و اعتقادات و باورهای مردم پیشین در جای جای آن موج میزند.
وی معتقد است: ظروف لعاب و پیکره، ترکیب لعاب و نقوش ترسیمی از مختصات جالب سفال سلطانآباد است بهطوری که کمتر گونه دیگری از سفال ادوار مختلف مشمول این ویژگیها است و در تزئینات ظروف آن علاوه بر طرح و نقش هندسی، پرنده، انسان، گیاهان و حیوانات، دستهای از طراحیهای نوشتاری به چشم میخورد که این کتیبه های هنرمندانه اغلب بر کنارههای بیرونی کاسهها نقش بسته و خطی شبیه به تعلیق دارد و قابل خواندن هستند اما در معدودی از آثار خطوط نوشتاری در بطن است و جنبه ترسیمی دارد و نوع دیگر نیز کاربرد حروف و کلمات ناخوانا در فضاهای خالی زنجیرههای اسلیمی و پیچکهای طرحها است که اغلب برای تزئین انتخاب شده است.
این هنرمند سفالگر در ادامه توضیح میدهد که بیشترین فراوانی طرحها در کاسه و بشقابهای بازمانده سفال سلطانآباد در نقوش پرنده ققنوس، اشکال هندسی، خرگوش، فیل، روباه، اردک و غاز ، برگ گل و درخت است و در ترکیببندی آثار نیز گونهای از آن را کاسههای دایرهای شامل میشود که صحنه اصلی در متن دایره و کف ظرف نشسته و نقوش اطراف جنبه پرکنندگی اثر را دارد.
رضایی یادآور شد: در ترکیببندی منتشر، نقشمایه اصلی، تمام سطح داخلی کاسه را از کف تا لبه در بر گرفته و نقوش برای تمام فضای بدنه طراحی شده اما این مهم با هنرمندی و استادی تمام به زیبا ترین شکل خودنمایی میکند.
وی توضیح می دهد که در ترکیب بندی شعاعی نیز که از یادگاران تداوم یافته ادوار مختلف سفالگری ایرانی و اسلامی است و در سفالینه زیرلعابی و دوره ایلخانی به اوج رسیده، تزئینات نواری راه راه و مارپیچی با استری از سفال و حتی در برخی از سفالهای زرین فام اثری خیرهکننده را خلق کرده است.
این هنرمند سفالگر که هنرش در واقع بارخوانی مجدد تاریخ و فرهنگ است، توضیح داد: طرح قراردادی در شیوه تزئین شعاعی کاسههای سلطان آباد عمدتا از تقسیم سطح داخلی کاسه به قطاع یکسان هشت یا دوازده تایی نشات میگیرد که هر یک از این گوهها با خطوط پیرامونی از هم مجزا شده و بهصورت یک در میان با نقوش برگ نخلی و هاشورهای پس زمینه و شبکه پیوستهای از نقاط و خطوط با دو رنگ اصلی آبی و سیاه پر شدهاند که این در گروه از نقوش انسانی، حیوانی و پرنده خبری نیست و با ترسیمهای انتزاعی از نقوش گیاهی و پیچکوار و توعی ترسیم شبه خوشنویسی که تناسب زیادی با ترنجهای قرینه دارد شکل گرفتهاند.
رضایی معتقد است: گاهی در مرکز کاسه سفال یک ستاره چند پر حیات یافته بهگونهای که همه خطوط و گوههای شعاعی از آن تابیده شدهاند و این ظرافتها تنها گوشهای از استادی هنرمندان طراح سفال سلطانآباد است که کیمیای نابی را برای نسل ما به جای گذاشتهاند و باید از آن به بهترین شکل بهره برد.
این هنرمند سفالگر ادامه میدهد: شاید بتوان گفت که مصنوعات سفالینه سلطان آباد بیشتر به سفارش حاکمان و متمولان تولید میشده و حضور نقش زن مغول و آرایههای فرهنگ مغولی شاید به این دلیل در آثار مذکور فراوانی دارد.
وی اشارهای به آراستگی های بصری سفالینهها دارد و میگوید: رنگهای غالب در سفالینه سلطانآباد بیشتر لاجوردی، خاکستری و فیروزهای است و رنگ مشکی نیز در این آثار کاربرد زیادی داشته و بستر آثار سفالی بیشتر نخودی، طوسی و گاهی سفید است.
رضایی ادامه میدهد: وجود برخی ترکیبات نوشتاری مذهبی در لابه لای طرحهای سفال سلطانآباد بیشتر جنبه دعای خیر و برکت برای خریدار و مصرف کننده این مصنوعات داشته است.
وی عنوان کرد: لعاب استفاده شده برای سفالینه سلطانآباد ضخیم است و ابتدا بدنه گلی ظرف ساخته و در کوره حرارت داده میشود و پس از آم نقشها روی سفال پیاده شده و لعاب داده میشود که تثبیت لعاب بار دیگر ظرف را روانه کوره حرارتی کرده و اگر قرار باشد تزئینات طلایی و زرین ب آن افزوده شود دوباره این اثر حرارت خواهد دید.
این هنرمند سفالگر یادآور شد: رطوبت ناشی از کار با گل و آب در کنار استفاده از مواد شیمیایی رنگ و لعابها برای هنرمند سفالگر آسیب زا است اما، عشق به هنر اصیل ایرانی هرگز اجازه نمیدهد که یک هنرمند متعهد از این رشته دور شود و خوشحالم که با پشتکار توانستیم سفال سلطانآباد را زندگی دوباره ببخشیم.
رضایی ادامه داد: سفال زرین فام سلطان آباد نیز گونهای نفیس و زیبا از این ظروف با لعاب طلایی است که تکنیک خاص و رمز و راز ویژهای در دستیابی به آن به کار رفته و در دوره ایلخانی این آثار از دسته از سفالهای گرانقیمت محسوب میشدند و عده کمی توان خرید آنها را داشتند و همراه با اشیای قیمتی، سکه و غلات به شکل ویژهای از آن در خمرههای خاص در خانه متمولان نگهداری میشد.
وی گفت: خوشبختانه تکنیک تولید سفال زرین فام سلطانآباد نیز احیا شده و به نظر میرسد که خاستگاه این گونه ارزشمند سفالی ناحیه «آوه» در شهرستان ساوه بوده و تکههایی از سفال زرین فام نیز در حفاری باستان شناسی زلف آباد به دست آمده است.
بازآفرینی هویت تاریخی اراک با سفال سلطانآباد
مدرس رشتههای صنایع دستی در دانشگاه اراک گفت: سفال سلطانآباد گونهای از هنرنمایی سفالگران قرن هفتم و هشتم هجری است که بر اساس شواهد و قراین احتمال میرود خاستگاه آنها سلطانآباد و چند ناحیه جمعیتی مهم آن زمان از جمله محوطه آوه ساوه، تپه سیدون ابراهیمآباد اراک و محوطه ذلف آباد فراهان باشد و بازآفرینی مختصات این سفال زیرلعابی بازافرینی بخش مهمی از هویت تاریخی اراک است.
«فاطمه هاشمی» افزود: در فرآیند تولید این ظروف سفالی ابتدا بدنه گلی آن فرم میگیرد و پس از خشک شدن در کوزه حرارت میبینند و بعد از آن تزیینات موردنظر بر چهره سفال پخته مینشیند و با قرار گرفتن مایع لعاب شفاف و بیرنگ روی کار بار دیگر ظروف در معرض حرارت قرار میگیرند تا تثبیت شوندو اگرچه این روال برای تولید انواع سفالینهها کاربرد دارد اما سفال سلطانآباد در کیفیت طرح، وزن و ساختار بدنه ، نوع و ضخامت لعاب ویژگیهای خاص خود را دارد و تنها رعایت همین ریزهکاریها است که آن را از سایر گونههای سفال مجزا کرده و برجسب سلطانآباد را گرفته است.
وی توضیح داد:صنایع بومی و دستی هر منطقه معرف داشتههای فرهنگی اهالی آن خطه است و سفال سلطانآباد با شاکله و شناسنامه خاص ریشه در آداب و عادات، رسوم و سنن و اعتقادات مردم این دیار دارد و احیای آن اقدامی ارزشمند است که توانسته ارزشهای والای فرهنگی سلطانباد را برجسته کند و با تکیه بر هنر و خلاقیت آن را برای نسلهای آتی حفظ و انتقال دهد.
مدیر نگارخانه سرو اراک ادامه داد: اکنون که به همت یک زوج متعهد و هنرمند سفال سلطانآباد احیا شده ضرورت دارد که این هویت و اصالت بومی با برگزاری نمایشگاههای محلی، منطقه ای و ملی، جذب گردشگر داخلی و بازدید از کارگاه سفالگری سلطان آباد و آشنایی با روند تولید اثر
برگزاری ورکشاپهای یک روزه برای علاقهمندان بهمنظور آشنایی با پیشینه و طرح ها و نقوش سفال سلطان آباد، استفاده از آثار و نقوش به جا مانده از سفال سلطان آباد در المان های شهری با هدف هویت بخشی به شهر، ساخت فرآوردههای تبلیغاتی و پخش آنها در رسانه ملی و تلاش برای انتقال تکنیک سفال از طریق آموزش اقدام شود.
هاشمی گفت: در شرایطی که بیکاری یکی از دغدغههای مهم مسئولان است، ایجاد کارگاههای محلی و بومی سفال سلطان آباد در نواحی کمتر برخوردار میتواند زایش اقتصادی و شغل به همراه داشته باشد و از مهاجرت بیرویه به شهرهای بزرگ جلوگیری کند که این اتفاق هم بر کیفیت زندگی افراد اثر دارد و هم به صورت غیر مستقیم مسیری خواهد بود که هویت ناب ایرانی را اشاعه میدهد.
وی ابراز امیدواری کرد: ساختار مدیریت کلان کشور با اعتقاد آوردن بیشازپیش به ظرفیت حوزه صنایع دستی گامی اساسی در راستای تبدیل داشتههای بالقوه آن را به بستر اشتغال مولد مهیا کنند و جایگاه این حوزه را که با کمترین سرمایه میتواند اشتغالزا باشد را ارتقا دهند.
برند سفال سلطان آباد باید به زنجیرهای کارساز تبدیل شود
مدیر کل فرهنگ و میراث فرهنگی استان مرکزی دیدگاه خود را در خصوص سفال سلطان آباد اینگونه بیان میکند: سفال سلطانآباد از داشتههای غنی فرهنگی این استان است که به همت ۲ هنرمند اراکی و با حمایت اداره کل میراث فرهنگی احیا شده و اکنون زمان آن است که از این برند در سایه برنامه هدفمند اشتغال، کارسازی و تولید ثروت حاصل شود.
«مصطفی مرزبان» اعتقاد دارد: سفال سلطانآباد جلوهای برجسته از فرهنگ بومی اراک را با خود دارد و اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی در کوتاهمدت حمایت برای آموزش و تربیت صنعتگر در این رشته را در دستور کار دارد تا این هنرصنعت غنی پشتوانه ارزشمند در تداوم حیات داشته باشد.
وی معتقد است: با توجه به وزن فرهنگی سفال سلطانآباد یکی از برنامهها رایزنی با مسئولان استان مرکزی است که بر اساس قانون خرید مصنوعات دستی برای هدایا در ادارات و نهادهای دولتی از این مصنوع گرانبهای استان مرکزی حمایت شود و علاوه بر تولید ارزش افزوده، حضور این هدیه در مناطق مختلف کشور و استان بهعنوان سفیر فرهنگی عمل کند.
با داشتههای تاریخی، روای فرهنگی در منظر شهری باشیم
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی به شیوع کرونا هم اشاره داشت و از تعویق اهداف و برنامههای فرهنگی سخن گفت و توضیح داد: با شیوع کرونا برخی از برنامههای این اداره کل تحت الشعاع قرار گرفته برای مثال ارایه طرحی از سوی میراث فرهنگی به مدیریت شهری در دست اقدام است که از آرایههای فرهنگی اصیل نظیر فرش ساروق، سفال سلطانآباد، گیوه سنجان و دهها رشته ارزشمند دیگر در نمادسازی شهری بهصورت هدفمند استفاده شود و علاوه بر ایجاد زیبایی بصری در معابر عمومی، راوی فرهنگی در منظر شهری باشد.
مرزبان توضیح داد: یکی از مشکلات جدی در حوزه صنایع دستی کاستیهای حوزه بسته بندی و زنجیره بازار یابی است و اگر نگاه به صنعت بستهبندی حساب شده باشد میتوان در طراحی و ساخت پوشش عرضه کار نیز از هنرهای سنتی و هنرمندان استان استفاده کرد و این مهم خود زنجیرهای از کارسازی ایجاد میکند و ارزشمند است ضمن آنکه برای مخاطبان به ویژه مشتریان خارجی جذاب است.
این مقام مسئول معتقد است: برپایی نمایشگاههای ملی و بینالمللی صنایع دستی یکی از شاخههای مهم در بازاریابی مصنوعات دستی به ویژه معرفی سفال سلطانآباد است که متاسفانه با کرونا روند برگزاری آن مختل است اما در میانمدت و بلند مدت از این ظرفیت به درستی برای تقویت جایگاه تولید و عرضه این صنایع دستی بهره گرفته خواهد شد.
مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی یادآور شد: مصنوعات دستی سفال سلطانآباد باید در قالبها و فرمهای مشتری پسند با کاربریهای روز تولید شود و برای آینده این رشته نیاز به نگاه تجاری و جذب سرمایهگذار است که بتوان با استفاده از بخش خصوصی از این ظرفیت به بهترین شکل بهره برد.
وی با بیان اینکه خانه هنرمندان صنایع دستی قنبری اراک برای بازه زمانی محدودی کاربریِ دیگری داشته، این هم را گفت که این سرا بار دیگر برای حضور رشتههای مختلف صنایع دستی آماده شده و صنعتگران سفال سلطانآباد نیز میتوانند به خانه خود برگردند و بخشی از قلعه تاریخی وکیل اراک نیز برای تولید و عرضه مصنوعات دستی اختصاص یافته و همه شهرستانهای استان جز خنداب نیز بازارچه صنایع دستی دارند که همه این فعالیتها به صورت هدفمند در راستای حمایت از حوزه صنایع دستی استان که سفال سلطانآباد نیز رشته ارزشمندی از آن است، صورت گرفته است.
مقالات و یافتههای علمی در خصوص سفال سلطان آباد چه میگویند؟
بر اساس مقاله بررسی سفالینههای محوطه اسلامی ذلف آباد فراهان در استان مرکزی که به قلم ۳ محقق به نام «محمدرضا نعمتی»، «حسین صدیقیان» و محمد ابراهیمینیا» به رشته تحریر درآمده و در مجله باستانشناسی ایران نیز به چاپ رسیده است، محوطه تاریخی ذلف آباد یکی از استقرارگاههای مهم دوران میانی و متاخر اسلامی بوده که در سال ۱۳۸۸ فصل کاووش آن انجام شده و انواع سفالینههای لعابدار و فاقد لعاب از آن به دست آمده است.
در این مقاله عنوان شده که در مجموعه یافتههای این فصل از کاوش در ذلف آباد فراهان، انواع سفال و کاشیهای زرین فام و تک رنگ و نیز پیسوزهای مختلف لعابدار به دست آمده که با توجه به ابزارآلاتی چون انواع توپی، سهپایه و وازدههای کورههای سفالگری در این منطقه میتوان گفت ساکنان این ناحیه به تولید سفالهای لعابدار، سفید شبه چینی و بیلعاب نخودی دهانه باز میپرداختهاند.
مقاله علمی دیگری که در همایش ملی باستانشناسی ایران، دستاوردها، فرصتها و آسیبهای آن در سال ۹۲ در دانشکده هنر بیرجند از سوی «حسین صدقیان»، «مجید منتظر ظهوری» و «طاهره شکری» ارایه شده نیز، منطقه ذلفآباد و مجدآباد در حریم سلطانآباد و عراق عجم در بازه زمانی ایلخانی از شکارگاههای مطلوب این دوره بوده و موید رونق زیست و کسب و کار در این خطه است و آثاری با این نقوش نیز کشف شده است.
سفال سلطان آباد نگینی بر انگشتر تاریخ و فرهنگ اراک
برای آشنایی بیشتر از تاریخ دیرینگی سفال و هنرِ خطه سلطان آباد پای سخنان «بوالفضل عباسی بانی» مدیر بنیاد اراک شناسی نشستیم و از او پرسیدیم که مستندات و ریشه هنر سفالینه در منطقه کجاست؟
این محقق اراک شناس معتقد است: سفالگری یکی از شاخههای هنری صنایع دستی است که در دو رشته سفال بدون لعاب و سفال لعابدار تقسیم بندی شده و استان مرکزی خاستگاه یکی از نمونههای کمنظیر آن است.
وی با اشاره به مستنداتی از تاریخ سفال میگوید: دیرینگی سفال سلطانآباد به دوره سلجوقیان عراق عجم (۵۷۳-۴۰۸ خ) و نیز دوران ایلخانی ( سده هفتم و هشتم ) میرسد که به تازگی حیات دوباره یافته و با همین نام برند و مالکیت معنوی آن ثبت شده و به عنوان سرمایهای کارآفرین و گنجینهای فرهنگی برای استان مرکزی مطرح است چرا که امروز محصولاتی با کیفیت بالا و با کاربریِ تزئینی و مصرفی با استفاده از گِلِ رس و لعابی از رنگهای طبیعی و همچنین زرین فام از نمونه آن تولید میشود.
عباسی بانی، از مصداقهای وجود سفالینههای سلطان آباد نیز این چنین گفت: نمونههای سفالِ سلطان آباد که در موزههای چهار فصل اراک، رضا عباسی، هنرهای اسلامی و آبگینه تهران و در سطح جهانی هم موزه هنرِ متروپولیتن، لوور، ملی نیویورک، هنرهای اسلامی کویت وقطر و نزد بسیاری از مجموعهداران خصوصی، نگهداری میشود در زمره گنجینههای بسیار با ارزش این منطقه از کشور عزیز ایران است.
این محقق اراک شناس از یافتههای دیگری نیز سخن به میان آورد و تاکید کرد: بر اساس یافتههای باستان شناسی فنجان نماهای (Cup Mark) کندمان شده در درون غارها و حتی درهها با کارکردهای گاه شماری، رخداد نگاری، زمانسنجی، جهت نمایی (هزاره نهم پ م)، صورت های فلکی، عصارهگیری گیاهان، نگهداشت آتش، جمع آوری و جای آب در غارها (هزاره سیزدهم پ م ) همه و همه تغییر نگاه از اسطوره ای به نگاه استنادی تاریخی است که تعریف بسیار روشنتری از پیشینیان به ما داده و به همین استناد میتوان گفت که عراق عجم یا سلطانآباد خاستگاه صنعت روز بوده چراکه علاوه بر ساخت سفال که گسترهای به دیرینگی سلجوقیان عراق عجم (۵۷۳-۴۰۸ خ) دارد.
عباسی بانی به استناد یافتههای باستان شناسی اعتقاد دارد که سنگ نگارههای مورد اشاره واقع در اطراف و اکناف اراک، ساخت ارابههای دو و چهار چرخ ، قدمتی ۶ هزار ساله دارند و گمان میرود که دلیل مطالعات فنی و اقتصادی برای استقرار صنایع مادر در قلب ایران (اراک) همین ظرفیتهای تاریخی بوده و در زمینه سفال و ارابه های دوچرخ و چهار چرخ به اثبات رسیده است.
مدیر بنیاد اراک شناسی در ادامه تشریح تاریخچه هنر سفال اینگونه میگوید: در خلق سنگ نگارههای تیمره در بطن عراق عجم، سنگ چخماق، استخوان درشت نیِ حیوانات و بیش از اینها از فلز استفاده شده که وجود فلز با این قدمت و دیرینگی، نشانه از صنعت دارد و این موارد میتواند بیانگر از پیوستگی هنرِ سنگ و سفال از ادوار کهن باشد و نیز در تمدن سیلک و هفتادقله(هزاره سوم پیش از میلاد) هم قابل ردیابی است.
عباسی بانی از ردپای هنر سلطان آباد در دیگر نقاط ایران نیز سخن گفت و ادامه داد: سلطان آباد یکی از مراکز مهم صنعتی در دوره سلجوقیان عراق عجم (۵۷۳-۴۰۸ خ) و نیز دوران ایلخانی (سده ۷ و ۸ ) بوده که در آن شواهدی از کارگاههای مهم سفالگری بهچشم میخورد تا حدی که یکی از شیوهها و سبکهای مهم سفالگری دوره اسلامی بهویژه در زمینه سفالهای نقاشی شده زیرلعاب بهعنوان «سلطان آباد» شناخته و اعتبار یافته و علاوه بر ارتباط با مراکز هنری و صنعتی داخلی مانند کاشان، ری، ساوه، تخت سلیمان و گرگان با مراکز مهم سفالگری دنیا بهویژه سوریه، مصر و چین هم ارتباط هنری و صنعتی داشته و بهترین سفالینهها با تزیین زیرلعاب، زرین فام، مینایی و لاجوردی در منطقه سلطان آباد بهدست آمده و ریچارد اتینگهاوزن(Richard Ettinghausen) تاریخدان آلمانی-آمریکایی در زمینه هنر اسلامی و سرنمایشگاه گردان نگارخانه هنر فریر، حومه سلطان آباد را یکی از مراکز تولید ظروف مینایی برشمرده و بر این باور است که حتی ظروف مینایی منسوب به ری هم در سلطان آباد ساخته می شده است.
به گفته این محقق اراک شناش، در کتاب "۲ قرن با شهر اراک" نوشته فیروز مهجوری بیان شده که سفالهای سلطان آباد از چنان ویژگی و شهرتی برخوردار بوده که محققان و کارشناسان، یکی از مقاطع صنعت و هنر سفالگری ایران را آثار موسوم به "سلطان آباد" نامیده اند.
عباسی بانی معتقد است که قدمت، اصالت و اهمیت سفال وسفالگری در این سرزمین چنان هست که با مطالبهگری اهالی هنرصنعت، مسئولان را برآن داشته تا هرچند دیر ولی بالاخره در پایتخت صنعتی ایران و خاستگاه سفال که آوازه آن مرزهای کشور را در نوردیده، تاسیس شهرک صنعتی آجر و سفال در ۲ هزار هکتارزمین مجاور شهرک صنعتی ایبک آباد، واقع در جاده فراهان را در سر بپرورانند که این اتفاقی میمون و هدفمند است.
اهمیت عراق عجم و سلطانآباد با مولفههای تمدنی به جای مانده آن از جمله سفال و فرش که در جهان آوازه دارند این مهم را در ذهن متبادر میکند که داشتههای غنی فرهنگی و بازآفرینی آنها در حوزه اقتصادی و هویت منطقه باید به صورت یک مکتب اصیل جهانی دنبال شده و برای تحقق این مهم همت عالی در حوزه دولتی و خصوصی و حضور آگاهانه فرهیختگان فرهنگی و اجرایی نیاز است.
در سالی که با نام جهش تولید نام گرفته استفاده مطلوب از ظرفیت بازآفرینی شده سفالینههای سلطانآباد میتواند در تولید ثروت، بهبود کسب و کار و اشتغالزایی نقش آفرین باشد و گامی استوارتر در راستای درخشش فرهنگی این دیار برداشته شود.